مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیاست خارجی جمهوری آذربایجان در سال 1396

اشتراک

دکتر افشار سليماني

کارشناس قفقاز و سفير پيشين

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

 

رويكرد سیاست خارجی جمهوری آذربایجان در سال 1396

سیاست خارجی جمهوری آذربایجان باید گفت که این کشور سیاست متوازنی داشته است و علاقمند است که ارتباط خود را با غرب برقرار و ارتباط خود را با روسیه  در همسایگی اش نیز برقرار نماید. در عین حال، کفه برقراری ارتباط با غرب در سیاست خارجی آذربایجان سنگینی می کند. چرا که باكو در نهادهای اروپایی عضو شده و بیشتر علاقمند است که با آن کشورها ارتباط خوبی داشته باشد.

در عین حال، با توجه به مسائلی موجود ، آمریکا همواره منتقد وضعیت حقوق بشر در آذربایجان در حوزه حقوق بشری، غرب و بوده است.  به همین دلیل باعث شده است که روابط آذربایجان، آن گونه که انتظار می رود از پیشرفت خوبی در روابط با غرب برخوردار نباشد. ما شاهد این هستیم که انتقاداتی از سوی غرب در انتخابات مختلف و در رابطه با مسائل حقوق بشری، بحث آزادی ها، مسائل اداری و مالی ، از عملکرد آذربایجان صورت می گیرد. اما این امر مانع نشده که روابط ادامه پیدا نکند، اما تعمیق هم نداشته است. هر چند که آذربایجان در مقوله مسائل بین المللی مانند موضوع مبارزه با تروریسم ،اعزام نیروهایی در قالب مبارزه با تروریسم خود را با آمریکا همراه کرده است ، اما همه این ها سبب تعمیق روابط نشده اند. اما در حوزه عملیاتی، یعنی بحث اقتصادی و انرژی، با توجه به این که از سال 2004 با توجه به افتتاح خط لوله انتقال نفت باكو، تفلیس،جیحون و متعاقب آن خط لوله انتقال گاز باكو، تفلیس،ارزروم (که پروژه های غربی بودند که برای دور زدن ایران و روسیه با حمایت غرب راه اندازی شدند) در این پروژه ها غربی ها حضور داشتند. در اولین کنسرسیوم نفتی آذربایجان، موسوم به کنسرسیوم غرب بیشتر کشورهای غربی حضور دارند، در مجموع این ارتباطات به این شکل ادامه دارد.در ارتباط با بحران قره باغ، روسیه هم از بحران قره باغ به عنوان ابزار استفاده می کند که آذربایجان را تحت سلطه خود نگه دارد. هم پیشنهاداتی به آذربایجان داده شده تا آذربایجان جز پیمان امنیت دسته جمعی شود که آذربایجان نپذیرفته است. همچنین مسكو پیشنهاد داده شده است که آذربایجان جز اتحادیه اقتصادي اوراسیا شود ، ولی آذربایجان نپذیرفته است. در واقع روس ها پیشنهاد دادند که با پذیرش آذربایجان در این دو اتحادیه امنیتی و اقتصادی، روسيه کمک خواهد کرد که بحران قره باغ زودتر حل شود و تمامیت ارضی اذربایجان تامین گردد. هر چند که حتی با این پیشنهادات هم معلوم نیست که روسیه بخواهد مشکل را حل کند، شاید بخواهد مناطق بیشتری را با کمک روسیه آزاد کند. اما اساس بحث قره باغ کوهستانی هنوز روشن نمی شود، لذا این وضعیت به همین صورت باقی مانده است.در مجموع سیاست خارجی آذربایجان ضمن این که به اصطلاح از ماهیت توازن بخشی در ارتباط با غرب و روسیه برخوردار است، اما همواره آذربایجان تلاش شده است که باكو در نهادهای غربی عضو شود و با آن ها همکاری کند، اما مسائل و مشکلات و چالش هایی باعث شده است که این روند خیلی جدی تر پیش نرود.

شاید بتوان گفت که در مجموعه سیاست خارجي آذربایجان، ترکیه نقش بیشتری دارد و ارتباطات آذربایجان با کشور ترکیه به عنوان یک کشور همسایه و اشتراکاتی با این کشور نشان مي دهد در ساختارهای سیاسی، نظامی و فرهنگی آذربایجان علائمی از حضور جدی ترک ها دیده می شود. همچنين پروژه های اقتصادی به ویژه پروژه های انرژی ایجاد شده ، نشان دهنده آن است که ترکیه و آذربایجان بیشتر با هم همسویی و همگرایی دارند و همگرایی آذربایجان با ترکیه نسبت به کشورهای دیگر، حتی نسبت به کشورهای غربیبیشتر است. نکته قابل توجه دیگری که در رابطه با سیاست خارجی آذربایجان می توان به آن پرداخت این است که تقریبا از چند سال پیش به این سو باكو سعی کرده است که بیشتر با کشورهای عربی ارتباط خوبی داشته باشد، به ویژه با کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان، امارات و دیگر کشورها ارتباط خود را توسعه داده است و علاقمند است که این ارتباطات را ادامه دهد. این کشورها، کشورهای مسلمان هستند و در قالب سازمان همکاری های اسلامی با یکدیگر همکاری مي كنند. البته نسبت به برخی کارهای فرهنگی به خصوص در حوزه وهابیت حساسیت هایی در آذربایجان ، اما نگاه آذربایجان بیشتر اقتصادی است. اولویت بعدی نگاه آذربایجان به کشورهای مسلمان این است که از این کشورها برای حل مشکل قره باغ و تاثیر گذاری بر طرف مقابل و احیای تمامیت ارضی خود استفاده کند. به همین دلیل در همه اجلاس هایی که سازمان همکاری کشورهای اسلامی آذربایجان هم در سطوح مختلف حضور دارد و در این اجلاس ها بر تمامیت ارضی آذربایجان و ضرورت آزادسازی اراضی اشغالی آذربایجان تاکید می شود. این موضوع برای آذربایجان از اهمیت زیادی برخوردار است.

 به رغم این مسائل به نظر می رسد که روسیه بیشترین تاثیرگذاری را در مسائل آذربایجان دارد. با توجه به مرز طولانی با آذربایجان ، حضور یک و نیم میلیون نفر روسی در آذربایجان و ارتباطات زیادی به لحاظ اقتصادی بین آذربایجان و روسیه ، كار كارگران آذربایجانی ها در روسیه و انتقال درآمدهای به آذربایجان ، موجب شده همواره ابزارهای موثری در دست روسیه قرار داده شده باشد و بتوانند در روند داخلی و خارجی آذربایجان تاثیرگذار باشند و این موضوع بسیار مهمی است. لذا آذربایجان هم همواره این موضوع را مد نظر دارد و سعی می کند که با روسیه دچار مشکل نشود تا روسیه از این ابزارها بر علیه حاکمیت آذربایجان استفاده نکند. به همین دلیل سعی می کنند به صورت ملایم با روسیه مواجه شوند. در مجموع می توان گفت که روسیه در عین فرصت هایی که در اختیار آذربایجان قرار می دهد، به لحاظ مسائل ژئوپلیتیکی و هم به لحاظ تمامیت ارضی کشور تهدید هم حساب می شود. در واقع آذربایجان سعی کرده است که از فرصت ها استفاده کند و خود را از تهدیدات دور نگه دارد، یعنی بیشترین تهدید برای آذربایجان در سیاست خارجی می تواند از ناحیه روسیه باشد.

 به نظر می رسد که غرب هم با استفاده از مسائلی مانند حقوق بشر و مسائلی که از دید غرب در حاکمیت آذربایجان مطرح می شود، به عنوان بارهای منفی است. این مسائل هم می تواند عامل فشاری برای آذربایجان محسوب شود. اما با توجه به این که غربي ها هم منافع خودش را دنبال می کنند، خیلی به دنبال استفاده از این موارد نیست و سعی می کنند که امتیاز بگیرند.

آذربایجان با ناتو همکاری دارد، اما علاقمندی خود را برای عضویت اعلام نکرده است. اما در قالب پیمان مشارکت برای صلح و همکاری انفرادی ( قراردادی بین ناتو و آذربایجان بسته شده است) ناتو همکاری های خود را با آذربایجان دارد. به نظر می رسد که هنوز آذربایجان وارد اتحادیه اقتصادي اروپا نشده است و این موضوع حساسیت روس ها را در بر داشته است. اما آذربایجان به دلیل محدودیت هایی در سیاست خارجی خود نتوانسته است که از همه ظرفیت هایی در ناتو و اروپا استفاده نكرد و تقریبا حالت میانه ای را می توان در ارتباط با این رابطه در نظر گرفته است.

ايران و سیاست خارجی جمهوری آذربایجان در سال 1396

سیاست خارجه آذربایجان در ارتباط با ایران در سال های بعد از استقلال با فراز و نشیب مواجه بوده است و به رغم  سفرهای زیاد آذربایجان و ایران ، مسائلی تاریخی، فرهنگی و مذهبی مشترك، حساسیت های زیادی از طرف دو کشور نسبت به هم وجود داشته است و فضای حاکم بر روابط را قابل اعتماد نکرده است. یعنی همواره در باكو صحبت از این است که احتمالا هدف ایران این است که در آذربایجان به لحاظ دینی اثر بگذارد و به دنبال این است که افرادی را در آذربایجان را تشویق کند که سیاسی کردن دین اسلام را پی بگیرند. از سوی ایران نیز حساسیت هایی در ارتباط با آذربایجان داشته است، همین باعث شده است که روابط تعمیق پیدا نکند. هر چند که این حساسیت ها قابل حل است، اما در این سال ها این مسائل حل نشده است. حساسیت هایی که ایران در رابطه با ارمنستان هم تاثیر گذار بوده است و باعث شده است که این روابط پیشرفت نکند. همین طور حساسیت هایی ایران نسبت به رابطه آذربایجان با اسرائیل و با غرب ، باعث سایه بر روابط شده است. دو طرف باید تلاش کنند که این مسائل را حل کنند و این روابط ارتقای جدی تری پیدا کند.

در طول این سال ها انتظاراتی از سوی آذربایجان نسبت به ایران وجود داشته است که حمایت ایران از مسلمانان جهان به ویژه فلسطین انجام می دهد، نسبت به آذربایجان شیعه نیز همین حمایت ها را انجام دهد. آن ها انتظار داشتند که ایران روابط خود را با ارمنستان گسترش ندهد . البته ایران هم انتظاراتی از آذریایجان از جمله نوع رویکرد آذربایجان در سیاست خارجی و در رابطه با بحث مسائل رابطه با اسرائیل بوده داشته که برآورده نشده است.  لذا این روابط با مشکل مواجه شده است و هنوز هم این مسائل در نوع خود بر رابطه دو کشور سایه افکنده است. در واقع مادامی که بحران قره باغ حل نشود و تمامیت ارضی آذربایجان تامین نشود،  این وضعیت بهبود پیدا نخواهد کرد. دو دولت باید با هم مذاکره کنند و سعی در رفع این موانع داشته باشند و از تمامی ظرفیت ها برای ارتقای روابط استفاده کنند.

واژگان كليدي: آذربايجان، الهام علي اف، سیاست خارجی‏، جمهوری آذربایجان در سال 1396

مطالب مرتبط