مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سنجش رویکرد عربستان به روندهای آرایش سیاسی جدید در بغداد

اشتراک

کامران کرمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

انتخاب حیدر العبادی از جریان اکثریت شیعه در عراق، گام جدیدی در تکمیل پازل سیاسی در بغداد است. انتخابی که می تواند به وضعیت آشفته سیاسی و تواماً بی ثبات به دلیل حضور و فعالیت گروه داعش سرو سامان جدیدی دهد. در این میان رویکرد بازیگران منطقه ای و همسایه عراق نیز حایز اهمیت است. ایران و عربستان را می توان مهمترین بازیگران منطقه ای در فرآیندهای سیاسی عراق به حساب آورد. تهران و ریاض از انتخاب حیدر عبادی به عنوان نخست وزیر جدید عراق استقبال کرده اند. این نخستین بار است که پس از سقوط صدام، ایران و عربستان از یک نخست وزیر حمایت می کنند.عربستان در سال های گذشته و پس از اشغال عراق مواضع متفاوت با وضعیت موجود در عراق بخصوص نسبت به دولت نوری المالکی داشت و حتی در این مدت حاضر به بازگشایی سفارت خود در بغداد نشد. در این مقاله نگاه عربستان سعودی به تکمیل فرآیند سیاسی و انتخاب نخست وزیر در عراق مورد سنجش قرار می گیرد و به متغیرهای احتمالی دخیل در این رویکرد عربستان پرداخته می شود. استدلال نگارنده این است که دو متغیر یعنی ارتباط با عناصر جدید در آرایش سیاسی جدید و همچنین فعالیت های خارج از کنترل داعش در عراق و لزوم تقویت موضع دولت بغداد در این خصوص، در این رویکرد عربستان دخیل می باشد.

کلیدواژگان: عربستان سعودی، عراق، فرآیند سیاسی، عناصر و رویکردها، داعش

تحلیل رخداد

انتخاب رئیس مجلس، رئیس جمهور و نخست وزیر در کمتر از یک ماه توسط نیروهای سیاسی در بغداد و شکل گیری آرایش سیاسی جدید در فضای آشفته سیاسی و بی ثبات در عراق باعث گردیده تا پازل گسیخته ماه های اخیر در یک فرآیند جدید، به سمت نظم پیشین حرکت کند. اگرچه برخی از تحلیلگران چنین آرایشی را صرفا ظاهر وضعیت موجود می دانند، اما آنچه در این میان مطمح نظر بسیاری از گروههای سیاسی در بغداد می باشد، تمرکز بر مسئله جولان داعش در فضای عراق و همچنین منطقه می باشد. موضوعی که حتی استقبال عربستان سعودی به عنوان مهمترین بازیگر ناراضی از وضعیت سالهای اخیر عراق را نیز به دنبال داشته است. در چند روز گذشته سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی با استقبال از نخست وزیر جدید عراق، اعلام کرد که این اتفاق یکی از بهترین خبرهایی بوده که در روزهای اخیر شنیده است.

مقامات سعودی اگرچه از سقوط صدام در سال 2003 خشنود بودند، اما نگرانی و هراس آنها از بابت آینده سیاسی عراق از همان ابتدای اشغال عراق مشهود بود. قدرت گیری شیعیان، به حاشیه رفتن اهل سنت، تغییر نظام سیاسی و تکامل سیاس در عراق از جمله این نگرانی ها بود که الگوی بازیگری عربستان در قبال عراق را در یک دهه اخیر شکل داده است. در این مقطع زمانی حمایت از جریان های سیاسی مخالف دولت مستقر در عراق و همچنین تمایل به تضعیف دولت مرکزی توسط گروهای مخرب و شبه نظامیان تروریست عمده ترین خط مشی عربستان در رویکرد تقابلی با دولت عراق بوده است.

ارتباط با عناصر سیاسی جدید

عربستان در فضای پس از اشغال عراق، اهل سنت را که به طور طبیعی همسویی بیشتری با سعودی ها داشتند در خارج از قدرت می‌دید و در مقابل شاهد قدرت گیری دو نیروی به حاشیه رفته در زمان صدام یعنی شیعیان و کردها در ارکان قدرت سیاسی و در آرایش سیاسی پس از صدام بود. از منظر سعودی ها، افزایش نقش و جایگاه شیعیان و ارتباطات خوب شیعیان و کردها با ایران منجر به بسط نفوذ ایران در عراق شده است. از اینرو در این سالها شاهد تلاش های عربستانبرای بازپس‌گیری صحنه عراق و بر هم زدن ساختار سیاسی موجود بودیم. بعد دیگری از مخالفت عربستان با دولت مستقر در بغداد را می توان به رویکردهای نوری المالکی نیز مربوط دانست. موضوعی که در اظهارات ملک عبدالله پادشاه عربستان در سالهای گذشته و بخصوص مقطع اخیر انعکاس یافت. مخالفت ملک عبدالله نه با خاطر شیعه بودن نوری مالکی، بلکه به این دلیل بود که به زعم مقامات ارشد آل سعود او در طول این سال ها نتوانسته است درباره تشکیل یک دولت فراگیر که پاسخگوی اقلیت سنی عراق هم باشد، اقدام نماید.

در این چارچوب مقامات سعودی تلاش کردند تا دو رویکرد متفاوت اما مکمل را در این فضا پیاده کنند. رویکرد اول حمایت از گروها و جریان های سیاسی مخالف دولت مستقر در بغداد بود. مقامات عربستان تلاش کردند تا همپیمانان خود در عرصه سیاسی عراق قدرت بیشتری یابند. درست به همین دلیل بود که سعودی‌ها با میانجیگری آمریکا تلاش کردند تا روابط خود با ایاد علاوی را تحکیم و تقویت کنند و مقامات بلندپایه سعودی چون شخص پادشاه و شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز که در آن زمان رئیس اطلاعات عربستان بود به علاوی وعده دادند که از او حمایت کنند و به همین دلیل تمام نیروها و احزاب سیاسی سنی عراقی را که روابط حسنه‌ای باعربستان داشتند، بسیج کردند تا با علاوی در یک فهرست واحد در انتخابات عراقشرکت و در مقابل اکثریت شیعی عراق قد علم کنند. عدم توفیق در این رویکرد و همچنین تغییر فضای داخلی عراق و همچنین منطقه و شکل گیری بحران سوریه باعث گردید تا سعودی ها تمایل به رویکرد دوم خود را نشان دهند. اما آنچه در روزهای اخیر در عراق روی داده است، فراهم شدن فضای جدید برای سرمایه گذاری بر روی عناصر جدید در تشکیلات جدید است. سعودی ها امیدوارند که استقرار دولت جدید در بغداد بتواند ضمن کاستن از اختلافات موجود، فضا را برای نقش آفرینی و ارتباط با نیروهای جدید فراهم کند.

تقویت مواضع دولت بغداد در سرکوب داعش

رویکرد دوم سعودی ها تمایل به نقش آفرینی گروههای شبه نظامی در فضای بحران تصاعدیابنده منطقه ای بود. هدف عربستان در این رویکرد، تضعیف دولت مستقر و نه سقوط آن بود. شواهد امروز صحنه میدانی در عراق نشان می دهد که عربستان در این چارچوب موفق عمل نموده است. اما مسئله ای که در این میان نارضایتی سعودی ها را نیز در پی داشت، رادیکال شدن و گسترده شدن فعالیت گروههای تروریستی در فضای تقابل در عراق بود که باعث شد تا عربستان در فضای جدید و بخصوص با فعالیت های داعش و وسعت پیدا نمودن فعالیت های آن به مرزهای عربستان، ضمن مخالفت با این وضعیت، تمایل خود به تشکیل دولت جدید در عراق را نشان دهد. بر کسی پوشیده نیست که داعش برای عربستان یک تهدید امنیتی و در مرحله بعد یک تهدید مذهبی به شمار می رود.نکته ای که در این میان متوجه مقامات سعودی است، تمایل و حمایت از رشد گروههای تکفیری و شبه نظامیان مسلح در فضای بحران های منطقه و بخصوص در عراق است که با تغییر شرایط میدانی، امروز متوجه عربستان گردیده است.

حال در وضعیت جدید و با فعالیت های مخرب داعش در عراق که شراره های آن به مرزهای عربستان هم رسیده، مقامات سعودی در تلاش هستند تا با حمایت از نخست وزیر جدید، رویکرد دولت بغداد در سرکوب شبه نظامیان داعش را تقویت و از آن حمایت کنند.

دورنمای رخداد

صرف تعلق حیدر العبادی نخست وزیر جدید عراق به جریان اکثریت شیعه در عراق به صورت خودکار مانع حمایت عربستان از وی نمی شود، چرا که از نظر ریاض نخست وزیر جدید می تواند مالکی نباشد و فضای جدیدی را برای نقش آفرینی عربستان فراهم نماید. آل سعود به چند دلیل همچون تضعیف ثبات عراق به دلیل درگیری های طایفه ای، ظهور داعش، به حاشیه بردن اهل سنت و نزدیکی مالکی به ایران، تمایلی به همکاری با دولت مستقر در بغداد به رهبری مالکی نشان نمی داد و حتی در این چارچوب سعی نمود تا در یک جریان تقابلی و با استفاده از فضای تصاعدیابندگی بحران در عراق، مالکی را در مسیر تضعیف هم قرار دهد.

آنچه در مقطع کنونی و همچنین چشم انداز پیش رو قابل توجه است، روندهای جدیدی است که در فضای عراق بوجود آمده و منجر به نگاه جدید دولت عربستان گردیده است. پیام حمایت عربستان در ظاهر قضیه می تواند نشانه ای مثبت برای بازگشت آرامش به عراق باشد. به ویژه با توجه به حضور و فعالیت داعش و تهدیدات مرزی و امنیتی این جریان برای عربستان، می تواند تمرکز بغداد در تضعیف و به عقب راندن این جریان تروریستی را در پی داشته باشد و موضع دولت را نیز در داخل و هم در سطح منطقه تقویت کند.

می توان در یک سناریوی نسبتاً خوشبینانه در میان مدت گفت که عربستان در این فضا تلاش خواهد کرد تا با ارتقای رایزنی های آشکار و پنهان خود و همچنین برقراری سفارت در بغداد، با روندهای جدید همراه شود. در مقابل و در یک سناریوی واقع بینانه تر باید گفت که دامنه تحولات آتی در بغداد، یعنی وضعیت استقرار نخست وزیر و حمایت یا تقابل جریان های داخلی از او و همچنین گستره فعالیت های داعش در هفته ها و ماه های آتی، می تواند بر رویکرد تقابلی یا تعاملی عربستان بیشترین نقش را داشته باشد. هر چند ارزیابی دقیق از این متغیرها نیازمند دنبال کردن روندهای آتی است که سنجش جامع تری از رویکرد عربستان را برای تحلیل فراهم آورد.

مطالب مرتبط