مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

حلبچه، از یادبود تا ممانعت از تکرار یک تراژدی / گفتگو با د.اسعد اردلان

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

بیان رخداد

بیست و هفت سال پیش تر از امروز و درست چند روز مانده به آغاز بهار در حالی که مردم حلبچه هم به سان دیگر کردها و آریایی ها خود را مهیای برپا کردن آتش نوروزی و جشن آغاز سال نو می کردند در ابتدای صبح ابرهای سپید رنگی را بر فراز شهر خود دیدند که اینبار بجای باران و یا سایه با خود مرگ آورده بودند در کمتر از پنج دقیقه بیش از پنج هزار مرد و زن و کودک و پیر تنها با چند تنفس جان خود را از دست دادند این بزرگترین حمله شیمیایی رخ داده با بیشترین تلفات در جهان است و نکته تاسف بارش این بود که این اقدام ضدبشری توسط یک دولت علیه شهروندانش به وقوع پیوسته بود. به همین مناسبت به سراغ دکتر اسعد اردلان استاد و متخصص حقوق بین الملل که پژوهش ها و سخنرانی های چندی نیز در باب مساله بمباران شیمیایی حلبچه دارد رفته ایم تا پیامدهای حلبچه را از منظر حقوق بین الملل بررسی کنیم:

واژگان کلیدی: کردستان عراق، بمباران شیمیایی حلبچه، عراق، علی حسن المجید، علی شیمیایی،

27 سال از وقوع بمباران شیمیایی حلبچه توسط نیروهای بعثی سپری شده است، رخدادی تراژیک که پنج هزار کشته و مسائل مختلف زیست محیطی برای کردها بدنبال داشت، طی این مدت به نظر می رسد هر سال کردهای عراق (حکومت اقلیم کردستان عراق) سعی در باشکوه برگزار کردن مراسم و پرداختن هرچه بیشتر رسانه ای در قبال آن دارند، هدف این تلاشها چیست؟ و بطور کلی واقعه حلبچه چه تاثیری بر جنبش کُردی در کردستان عراق داشته است؟

بمباران شیمیایی حلبچه یکی از تراژیک ترین رخدادهای جهان طی دهه های اخیر بوده است حمله ای که جان چند هزار نفر انسان بی گناه را ظرف چند دقیقه گرفت. طبیعی است که با توجه به وضعیت عمومی و تاریخی کردها در عراق، آنها بخواهند هر ساله علاوه بر یاد کردن از آن شهدا، بخواهند در راستای اهدافی دیگر نظیر جلوگیری از تکرار محتمل چنین واقعه ای و نیز مسال دیگری به برگزاری مراسم مبادرت ورزند. اما در این بین یکی از مسائلی که برای ملت سازی مهم است پیدا کردن سمبل ها و نمادها برای ملت سازی است. یعنی شما باید یکسری سمبل ها و نقاط قوتی پیدا کنید حالا این نقاط قوت ممکن است فرهنگی باشد، تاریخی باشد ممکن است مذهبی باشد ممکن است یک درد یا رویدادی باشد که آن رویداد بتواند آن هویت را برجسته کند و نشان دهد که این اتفاق به خاطر این هویت افتاده است. مسئله حلبچه و اصرار حکومت اقلیم کردستان (KRG) برای ژینوساید نامیدنش از همینجا نشات می گیرد.

نیک می دانیم که کتب و مقالات متعددی تا کنون در خصوص اثبات ژینوساید خواندن واقعه حلبچه و بعضاً رد آن منتشر شده است، اگر در اینجا به عنوان یک استاد حقوق بین الملل بخواهید کوتاه و با اشاره به نکات کلیدی در این خصوص صحبت کنید، دیدگاه شما چه خواهد بود؟

بحث این است که این ژینوساید علیه یک گروه مشخص قومی رخ داده است چون ژینوساید حتماً یکی از ویژگی های اصلی اش این است که گروه هدف حتما باید یک مشترکاتی داشته باشد بنابراین آن مشترکات میشود دلایلی که دولت وقت عراق حمله ای کرده است به حلبچه بابت این و میخواسته این قوم را ریشه کن کند از طریق انفال از طریق حلبچه و یا از طریق سیاست های دیگر. بنابراین به نظر من این وضعیت ژینوساید، یعنی هدف قرار گرفتن برای نابودی یکی از پتانسیل ها برای بازگشت به زندگی و طرح ملت خواهی و در واقع دلایلی است برای آنکه حقوقش را از دست داده و حالا باید در یک فضایی قرار گیرد که حقوقش را به دست آورد و آن فضا در شرایطی مثل قدیم به دست نمی آید و حتماً یا باید در یک شرایط فدرال باشد و یا در یک شرایط پیشرفته. لذا بطور کلی باید تاکید کنم که بی شک آنچه که در حلبچه و یا در مجموعه عملیات های انفاق (1987 تا 1989) رخ داده است مصداق بارز ژینوساید است.

برگزاری مراسم های یادبود سالیانه و برخی کنفرانسها و همایشها و در آنها آرزو کردن این مساله که دیگر فجایعی نظیر بمباران شیمیایی حلبچه رخ ندهد، آیا در عمل می تواند مانع از تکرار وقایعی اینچنینی در نقاط مختلف جهان شود؟ همچنین شاهد روندی هستیم که در برخی پارلمان های اروپایی نظیر انگلستان، هلند و … شناسایی (غیررسمی) واقعه حلبچه به عنوان یک ژینوساید طی دو سال اخیر شدت گرفته است، دیدگاه شما در این خصوص چیست؟

اینکه آرزو می کنیم این اتفاق نیفتد خیلی ها آرزو می کنند من هم که در حلبچه نبودم آرزو می کنم این اتفاق نیفتد. خیلی ها این آرزو را دارند. منتها کنوانسیون OPCW، کنوانسیون منع سلاح های شیمیایی الان به استثنای 3 کشور که متاسفانه هر سه آنها با حرف سین شروع می شوند و هر سه اسلامی هستند، یعنی سومالی، سودان و سوریه بقیه کشورهای دنیا به آن پیوستند و تحت سیستم نظارت و بازرسی OPCW در حال از بین بردن انبارها و تولیداتشان هستند. این عملیات تحت یک نظارت بین المللی در حال کنترل و مهار است. اگر آن سازمان نتواند در اهدافش که در واقع برآیند تصمیمات جامعه بین المللی است موفق باشد با گرفتن مراسم حلبچه، جلوگیری از رخداد دیگری پیش نخواهد آمد. من فکر می کنم که غیر از موضوع آرزو که هست بیشتر برای برجسته کردن مظلومیت کردها در تاریخ عراق است برای این است که به دلیل اینکه شاید چون کردها در قدرت جایگاهی نداشته و مظلوم واقع شده اند دچار این شرایط شده اند که هم انفال (با 182 هزار نفر کشته و عمدتاً زنده به گور شده) علیه شان رخ داده و هم بمباران شیمیایی شده اند رخدادهایی که این واقعیت را گوشزد می کند که دولت وقت به قصد ریشه کردن و نابود کردن آنان چنین اقداماتی انجام داده است.

این در واقع بحثی کلی است و به نظر من محکوم کردن ژینوساید، که خود بحثی حقوقی است خیلی ربطی به پارلمان های کشورهای مختلف ندارد درست است که یک شناسایی بین المللی صورت می گیرد و ادبیات راجع به این موضوع را توسعه می دهد ولی می بایست در این زمینه حقوقدانها مشخص کنند که آیا این ژینوساید است یا خیر که بر اساس شواهدی که در دست است این ژینوساید است و بخشی از یک پروسه از میان برداشتن کردها است در طول یک دوران حکومت صدام به قصد ازبین بردنشان.

مثلاً تعریف سازی خودش، خیلی از این کارهایی که صدام با کردها و حتی با شیعیان کرده است جزء اساسنامه دیوان کیفری بین المللی به عنوان یک جنایت بین المللی شناخته شده است و هرکدام از این آیتم ها جزء جنایت است. بنابراین احراز ژینوساید این موضوع به عنوان کسی که حداقل چندسالی است که روی این قضیه کار می کند یک موضوع ثابت شده است. مگر اینکه در فضای سیاسی، اجماعی به وجود آید که آن اجماع بتواند به اهداف سیاسی آینده کمک کند. از سوی دیگر بخش دیپلماسی اقلیم کردستان در سالهای اخیر خیلی خوب فعال شده است، یعنی مسایل منطقه را دنبال می کند در بحث ها شرکت کند، نظرات خودش را راجع به عراق بیان کند، که این یک نوع دیپلماسی جدی است که شروع شده است و در این چارچوب دیپلماسی جدی حلبچه می تواند به عنوان یک موضوع خیلی خوب توجهات را به سمت خود جلب کند.

گفتگو از اردشیر پشنگ

مطالب مرتبط