مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

جایگاه ائتلاف سازی در سیاست خارجی عربستان سعودی بر مبنای الگوهای موازنه سازی درون گرا و برون گرا

اشتراک

کامران کرمی

بیان رخداد

عربستان سعودی یک بازیگر موازنه گر در محیط خاورمیانه محسوب می شود. از آنجا که دولت عربستان به لحاظ نظامی یک قدرت نامتعارف به شمار می رود، در سطح منطقه ای همواره در حال انجام یک بازی موازنه قوا در میان همسایگان قدرتمندتر خویش است. پرسش اصلی مقاله این است که ائتلاف سازی در سیاست خارجی عربستان چه جایگاهی دارد و بر چه مبنایی عمل می کند؟ استدلال نویسنده این است که به دلیل محدودیت های ضعف قدرت نظامی، ائتلاف و اتحاد به عنوان یکی از جهت گیری های سیاست خارجی در راهبرد سیاسی-امنیتی عربستان نقش مهمی بازی می کند. عربستان سعودی از دو الگوی موازنه سازی برای تضمین ثبات، امنیت و بازیگری خود بهره می جوید. الگوی اول موازنه سازی برون گراست و الگوی دوم موازنه سازی درون گرا. الگوهای یاد شده بر مبنای متغیرهای محیطی و ادارکی و فعل و انفعالات پیرامونی و بین المللی در سیاست خارجی عربستان صورت می گیرد. در این مقاله تلاش می شود تا وزن این دو الگو براساس شرایط متغیر مورد سنجش قرار گیرد.

کلیدواژگان: خاورمیانه، عربستان سعودی، سیاست خارجی، ائتلاف سازی، الگوهای موازنه سازی درونگرا و برونگرا

تحلیل رخداد

ائتلاف سازی در سیاست خارجی عربستان همواره جایگاه تعیین کننده ای را در تأمین امنیت دولت سعودی ایفا نموده است. الگوی شکل دهنده به ائتلاف در سیاست خارجی عربستان ناشی از ضعف های قدرت نظامی در این کشور می باشد. ضعفی که البته در سالهای اخیر با انجام خریدهای تسلیحاتی پیشرفته از آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی جبران شده است. راهبرد اتحاد و ائتلاف با یک قدرت فرامنطقه ای یا منطقه ای در جهت تنظیم بازی موازنه قدرت، همواره از سوی عربستان در الگوهای کشمکش یا ثبات پیگیری شده است. مفهوم بندی و شکل بندی این جایگاه برآمده از الگوی واقع گرایی امنیت محور در سیاست خارجی عربستان سعودی است. این راهبرد به عربستان کمک می کند تا ضمن تأمین امنیت داخلی و منطقه ای، بازی موازنه قدرت را در مورد همسایگاه قدرتمند خویش به اجرا بگذارد. از اینرو عربستان سعودی دو الگوی موازنه سازی برون گرا و درون گرا را بسته به متغیرهای گوناگون به اجرا می گذارد.

الگوی اول؛ موازنه سازی برون گراست که در دو سطح بین المللی و منطقه ای عمل می نماید. در سطح بین المللی بر اساس معادله نفت- امنیت تعریف می گردد و تحت تأثیر رابطه راهبردی با آمریکا و نقش عربستان به عنوان یک قدرت نفتی قرار دارد. در این سطح ضرورت شکل گیری ائتلاف در سیاست خارجی عربستان برآمده از نگرانی های امنیتی در سطح منطقه خاورمیانه است. بدین معنی که در سطح منطقه خاورمیانه عربستان در تلاش است تا ضمن تأمین امنیت خود، مانع از ظهور قدرت های هژمون گردد. چرا که ضعف های نظامی عربستان باعث می شود تا قدرت های منطقه ای خطری برای بازی موازنه قوا در خلیج فارس و دیگر حوزه های نفوذ عربستان باشند. مسئله دیگری که موجب پایداری این اتحاد گردیده است، نبود یک قدرت منطقه ای همسو با دغدغه های عربستان در سطح منطقه است، چرا که همسایگان عربستان در طی دهه های گذشته همواره بازی موازنه قوا را با سیاست های رادیکالیستی بر هم زده اند. از اینرو عربستان با شکل بندی به این اتحاد راهبردی، سعی می نماید تا این دو هدف اصلی را به عنوان پیکره و شالوده منطق سیاست خارجی عربستان تأمین نماید.

در سطح منطقه ای عربستان در تلاش است تا موازنه را از طریق جلوگیری از ظهور هژمون های منطقه ای و مدیریت الگوی رفتاری آنان حفظ نماید. ریاض معمولاً منابع بالقوه تهدید را به واسطه حمایت از بازیگر قدرتمند متعارفی که در عین حال تهدید آشکاری محسوب نمی شود، تعدیل کرده است. تفاهم نامه امنیتی میان عربستان و ترکیه در این خصوص قابل اشاره می باشد. هر چند که عربستان با توجه به سطح و ماهیت تهدیدهای منطقه ای تصمیم به اتخاذ این موضع گیری می نماید. مدعای سخن اینکه تفاهم نامه همکاری های امنیتی با ایران در سالهای پیش هم در این راستا صورت گرفت. 

الگوی دوم؛ موازنه سازی درون گراست که برخواسته از نگرانی های امنیتی در سطح موازنه سازی برون گرای بین المللی در پیوند با آمریکا از یکسو و تکامل تدریجی ساختارهای نظامی و حفظ رویکرد مستقلانه در دو سطح یاد شده از سوی دیگر است که بوسیله خریدهای تسلیحاتی پیشرفته و نهاد سازی در درون ساختارهای نظامی صورت می گیرد.  بدین معنی که عربستان با توجه به نگرانی های که در رابطه با ثبات امنیتی ائتلاف با آمریکا از یکسو و فقدان قدرت منطقه ای قابل اتکا از سوی دیگر، در یک دهه اخیر و بخصوص چند سال اخیر اقدام به خرید تسلیحات پیشرفته نظامی از غرب نموده و همچنین به آموزش نیروهای نظامی برای رهایی از سلطه تکنسین های غربی نیز توجه ویژه ای نشان داده است. فارغ از این مسئله مهم، باید گفت که عربستان در تلاش است تا با توجه به نگرانی های یک دهه اخیر تاکنون بویژه در دو مقطع یازده سپتامبر و بهار عربی که به نوعی به گسست اعتماد در راهبرد و الگوهای امنیتی با آمریکا دامن زد، رویکرد مستقلانه تری را در نظام منطقه ای خاورمیانه و در برخورد با موضوعات سیاسی و امنیتی در پیش بگیرد. موضوعی که می تواند به رویکرد منطقه ای بازیگرانی چون جمهوری اسلامی ایران نزدیک باشد. نقطه شروع خوب هم می تواند تفاهم نامه همکاری های امنیتی باشد که اتفاقاً هم توسط دکتر روحانی صورت گرفت. رئیس جمهور کنونی ایران در سال 84 در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی در سفری به ریاض با ملک عبدالله پادشاه این کشور دیدار کرد و از اینرو چهره شناخته شده برای مقامات عربستان می باشد.

از اینرو با تحلیل آنچه گفته شد می توان به اهمیت اتحاد و ائتلاف البته با دغدغه های امنیتی و بخصوص موازنه قدرت در سیاست خارجی عربستان و در راهبردهای سیاسی-امنیتی این کشور پی برد. متغیرهای محیطی و شرایط متحول سیاست خارجی نقش مهمی در سطح و ماهیت الگوهای اول و دوم موازنه سازی در سیاست خارجی عربستان دارد و سعودی ها با دغدغه هایی که در راهبرد سیاسی- امنیتی و دفاعی خود دارند، به اولویت بندی این دو جهت گیری سیاست خارجی توجه نشان می دهند.

مطالب مرتبط