مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
اگر بخواهیم نگاه کوتاهی به گذشته داشته باشیم جمهوری های شوروی سابق به دلیل پیوند های گسترده ی اقتصادی و زیر ساخت هایی که با هم داشتند ناگزیر بودند همچنان این پیوندها را بین خودشان حفظ کنند و ساختارها و امکاناتی را ایجاد کنند که در واقع علیرغم از بین رفتن آن مدیریت متمرکز در چارچوب اتحاد جماهیر شوروی این ساختارهای اقتصادی موجود بتوانند به فعالیت خود ادامه بدهند.
ما بعد از فروپاشی جماهیر شوروی با این مسأله مواجه بودیم که مجموعه ای از ساختارهای اقتصادی مثل سیستم بانکی، سیستم مالی، سیستم خطوط حمل و نقل و خطوط مخابراتی به دلیل اینکه در چارچوب شوروی بودند پیوستگی های با هم داشتند و به همین دلیل جدا شدن این نوع جمهوری ها دشوار بود و می توانست در وضعیت اقتصادی آینده ی این جمهوری ها تاثیر بگذارد. لذا بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی شاهد این بودیم که رهبران این جمهوری ها به تشکیل سازمان مستقل مشترک المنافع سی آی اس رفتند تا فرایند جدایی و استقلال را به نحوی مدیریت بکنند که ضربه چندانی به اقتصاد داخلی آنها وارد نکنند.
در چارچوب همین مجموعه سی آی اس ما طی سالها شاهد بودیم که مجموعه ای از مصوبات و قوانین و مقررات بین این جمهوری ها امضا شده که عملا رفتار اقتصادی های این جمهوری ها را و در برخی مواقع به نوعی مزیت ها و امتیازاتی را برای همکاری با هم در چارچوب این ساختارها بود که عمدتا در آن مقطع سی آی اس بود در نظر گرفته میشد. ما در چارچوب همین سی آی اس هم شاهد این بودیم که کشورها قوانین تعرفه و موافقت نامه تجارت آزاد را بین خودشان امضا کردند و به نوعی فرصت هایی برای همدیگر در مبادلات بازرگانی قائل شدند.
اتحادیه اوراسیا هم در همین چارچوب البته این دفعه با یک نوع مرکزیتی که از سوی روسیه اعمال می شد دنبال شد و روس ها به دنبال این بودند که در کنار مجموعه فعالیت های اقتصادی در چارچوب های دیگری مثل همین مجموعه سی آی اس یا بحث همکاری سازمان شانگهای داشتند یک نوع اتحادیه اختصاصی هم در حوزه اقتصادی برای خودشان ایجاد کنند که بتواند برابری برای ایجاد اتحادیه ای که در آینده همسنگ اتحادیه اروپا باشد بکند یا زمینه سازی بکند. در واقع ریشه تشکیلات اتحادیه گمرکی بین قزاقستان روسیه بلاروس در همین موضوع بنا شد و عملا شاهد این بودیم که این سه کشور با تشکیل اتحادیه گمرکی سعی کردند فعالیت های اقتصادی خود را هماهنگ کنند. روس ها انتظار داشتند که یک نوع بازار اختصاصی و فضای اقتصادی و اختصاصی در این زمینه برای خودشان ایجاد بکنند. البته روس ها به دنبال این هم بودند که اوکراین را هم وارد این چارچوب بکنند که موفق نشدند. شاید یکی از دلایل بحران اوکراین هم همین مسأله بود. الان ما شاهد این هستیم که این اتحادیه گمرکی تبدیل به یک اتحادیه اقتصادی شده است که طبیعتا حوزه های گسترده تری را می تواند شامل شود.
نگاه بازیگران مختلف به حضور در اتحادیه اوراسیا
قزاقستان و بلاروس کشورهایی هستند که اکنون عضو این اتحادیه هستند. آنها در گذشته هم در اتحادیه گمرکی با روسیه همکاری داشتند و به نوعی سیاست های اقتصادیشان همیشه همسو و هماهنگ با روسیه دنبال میشده است. البته قزاقستان در این چارچوب ممکن است اهداف و جاه طلبی های خود را داشته باشد و به دنبال این هم هست . قزاقستان مثل روسیه می خواهد یک نوع فضای اقتصادی اختصاصی برای خود ایجاد کند ولی به نظر می رسد که این اتحادیه بیشتر رنگ و بوی روسی داشته باشد. لذا به نوعی یک فضای اقتصادی هست که احتمالا میتواند به سمت وحدت بیشتر اقتصادی این سه کشورها منجر بشود. البته اگر برخی کشورها مثل قرقیزستان یا ارمنستان به اتحادیه بپیوندند
اهداف گوناگون امنیتی سیاسی ژئوپلوتیک روسیه از امضای پیمان اتحادیه اوراسیا
روسیه یک قدرت بزرگ است و می خواهد نقشی بین المللی ایفا کند. قدرت بزرگی که بخواهد نقش بین المللی داشته باشد باید بتواند به لحاظ اقتصادی هم نوع بازیگری ونوعی مدیریت حداقل در سطح منطقه ای داشته باشد. لذا به نظر می رسد که روس ها بیشتر جایگاه خود را به عنوان یک قدرت بزرگ تثبیت کنند. آنها با تشکیل چنین اتحادیه ای سعی می کنند که بازار تثبیت شده خود را داشته باشند. در واقع روسیه تنها قدرت بزرگی است که در سطح اقتصادی قابلیت های بازیگری گسترده تری ندارد و به همین دلیل مجبور است که از قدرت سیاسی یا مباحث ژئوپلوتیک برای تقویت موقعیت اقتصادی خودش بهره بگیرد و از نفوذ سیاسی خود استفاده کند تا بتواند فضای بازیگری اقتصادی خودش را گسترش بدهد.
نگاه بازیگران منطقه ای بین المللی به اتحادیه اوراسیا
بحث زمزمه های عضویت اوکراین در اتحادیه اقتصادی با روسیه موجب شد که اتحادیه اروپا به سمت موافقت نامه تجارت آزاد با اوکراین رود و عملا رقابت بر سر این مسأله موجب شد که دولت آقای یانوکوویچ با تظاهرات ها در خیابان های کیف شد سرنگون شود در واقع این نوع از بازیگری روسیه در اتحادیه به دلیل اینکه می تواند پیامدهای سیاسی داشته باشد و بر نوع بازیگری روسیه در سطح بین المللی تاثیر گذار باشد حائز اهمیت است . اگر اوکراین هم به اتحادیه اقتصادی اوراسیا بپیوندد در واقع همسایه این اروپا می شد لذا از اینکه در کنار خود رقیبی داشته باشد خیلی خرسند نیست.
به نظر می رسد سایر بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای نگاهی متفوات دارند. به عنوان مثال چینی ها بازار خود را در حوزه مرکزی ایجاد کردند و بعید به نظر می رسد که خیلی نگران ضربه دیدن منافع خود باشد. ضمن اینکه کشوری مثل قزاقستان و حتی خود روسیه تنها رفتارهای اقتصادی خود را حتما در چارچوب این اتحادیه دنبال نمی کنند و احتمالا آنها روابط های اقتصادی خود را با سایر قدرت های بزرگ با اشکال مختلف دیگری دنبال می کنند.
چشم انداز آینده اتحادیه اوراسیا
در واقع روسیه نیاز به ظرفیت های اقتصادی خیلی بالایی دارد تا بتواند این اتحادیه را هم گسترش و هم حفظش بکند. اگر این اتحادیه نتواند در آینده زمینه های توسعه اقتصادی کشورهای عضو خود را فراهم کند و فضای مانور اقتصادی آنها را گسترش بدهد احتمالا به ساختاری مثل ساختار های دیگر در منطقه اوراسیا (مثل ساختار شانگهای یا ساختار سی آی اس) علیرغم اینکه فعالیت های مثبتی و مفیدی داشتند ولی عملا نتوانستند آن انتظاری که از آنها میرفت را برآورد کنند. به همین دلیل به نظر میرسد که روس ها باید خیلی ظرفیت ها و امکانات زیادی را در این زمینه صرف کنند تا بتوانند این اتحادیه را اتحادیه ای کار آمد کنند که برای تمام کشورهای عضو مفید باشد تا آنان را علاقه مند به حفظ این اتحادیه کند.
واژگان کلیدی: تشکیل اتحادیه اورآسیا؛ اتحادیه اورآسیا، چشم انداز تشکیل اتحادیه اورآسیا ، اورآسیا