حسن کریمی
دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران و عضو انجمن ژئوپلیتیک ایران
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه:
فروپاشی رژیم بعث در سال2005میلادی و شکل گیری نظام فدرال در کردستان عراق، بر وفق مراد دولت ترکیه نبود چرا که ایجاد نظام فدرال در شمال عراق از یک سو موجب بالا بردن وزن ژئوپلیتیکی کردها در عراق و خاورمیانه شد و از سوی دیگر به خاطر تعلقات ژئوپلیتیکی اکراد در دو سوی مرز عراق و ترکیه دارای پیامدهای منفی برای ترکیه بود.
اما چون ایجاد نظام فدرال در کردستان عراق نتیجه سالها مبارزه کردها، حمایت جامعه بین المللی و حضور فعال آنها در بغداد پس از صدام به هنگام تدوین قانون اساسی بود، کاری از دست دولتهای همجوار عراق از جمله ترکها برای جلوگیری از ایجاد منطقه فدرال کردستان بر نیامد. بنابراین کشورهای منطقه که با روحیات مبارزه طلبی کردهای عراق و پیشینه سیاستمداران آن آشنایی کامل داشتند، به جای تقابل ژئوپلیتیکی با اکراد و پیامدهای منفی آن بر روی کشورهای خود، تعامل ژئوپلیتیکی را پیشه کردند و به معنای واقعی کلمه با توجه به تواناییهای فرا فدرالی اقلیم کردستان از جمله ارتش( پیشمرگه) مستقل، توانایی ارتباط با دیگر کشورهای جهان، توانایی وتوی مصوبات مجلس عراق توسط پارلمان محلی و صدور نفت چارهای جز این کار نداشتند. لذا منطقه فدرال کردستان در نوع خود منطقه بینظیری است. در میان کشورهای همجوار اقلیم کردستان، میزان تعامل ژئوپلیتیکی ترکیه بیشتر از دیگر کشورها بوده است. حال سئوالی که در اینجا مطرح میشود این است که ترکیه با حضور در شمال عراق به دنبال چیست؟ در پاسخ باید گفت که ترکها با حضور در شمال عراق به دنبال اهداف خود در حوزههای ژئوسکوریتی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچری هستند.
1-ژئوسکوریتی
مراد از ژئوسکوریتی همان تاثیر عوامل جغرافیایی بر امنیت است. مهمترین تاثیری که جغرافیای اقلیم کردستان بر امنیت ترکیه دارد، حضور حزب کارگران کردستان(P.k.k) در قندیل و بخصوص شنگال است. این گروه که از همان ابتدا، مبارزات چریکی را به رهبری اوجلان برای رهایی کردهای خاورمیانه از جمله اکراد ترکیه را در دستور کار خود قرار داده بود، پس از اصطکاک با دولت ترکیه، گذشته از مدت زمانی که در سوریه و در پناه حمایت دولت این کشور به مبارزه با حکومت مرکزی ترکیه پرداخت، بهترین مکان را برای سازماندهی و آموزش نیروهای خود را کوههای کردستان میدانست. از جمله نقاط کوهستانی که به کانونی برای کردهای ترکیه تبدیل شده است، کوهستان قندیل در محدوده جغرافیایی اقلیم کردستان است. این منطقه کوهستانی به استثناء دوره زمانی آتشبس میان پ.ک.ک و دولت ترکیه که چندان طول نکشید و در مرداد 1394 به پایان خود رسید، بارها و بارها مورد حمله هوایی جنگندههای ترکیه قرار گرفت، اما این حملات، نه تنها منجر به نابودی پ.ک.ک نشد، بلکه منجر به خسارات مادی و معنوی به ساکنان روستایی و عشایر کرد عراقی ساکن در دامنههای کوه قندیل شد. با وجود اعتراض دولت مرکزی عراق و حکومت اقلیم کردستان به بمباران قندیل، ترکها با بیتوجهی این اقدامات را در راستای امنیت ملی خود قلمداد کرده و اعلام نمودند تا نابودی کامل شورشیان کرد از این کار دست نمیکشند. اما با ظهور داعش در سال 2014 میلادی و اعلام آمادگی حزب کارگران کردستان برای دفاع از کردهای عراق، اعضا این گروه در کرکوک و شنگال با داعش جنگیدند و چه بسا اگر آنها نبودند واقعا شکست داعش توسط پیشمرگان کرد عراقی کار آسانی نبود. پس از تسلط دوباره ارتش عراق بر کرکوک و دیگر مناطق مورد مناقشه، پ.ک.ک نیز کرکوک و نواحی آن را ترک کرد و در شنگال مستقر شد. اهمیت شنگال برای پ.ک.ک به اندازهای بود که به هنگام حضور خود در این منطقه در سال 2014 میلادی اقدام به تاسیس یگانهای مدافع شنگال(YBS)کردند و مدت زمانی به دنبال ایجاد یک کانتون «خود مدیتریتی» در شنگال بودند که با مخالفت اقلیم کردستان مواجه شد. حضور پ.ک.ک در شنگال به دلیل موقعیت ژئواستراتژیکی این نقطه است. شنگال که در مرز ترکیه، سوریه و عراق قرار دارد یک منطقه کوهستانی است که برای حزب کارگران کردستان بسیار مهم بوده و به راحتی میتواند میان واحدهای تحت پوشش خود همچون یگانهای مدافع شنگال(YBS)و یگانهای مدافع خلق(YPg) در کردستان سوریهتبادل اطلاعاتی و نیرو نماید. درست همین مساله است که باعث ناخرسندی ترکیه شده و این کشور را ترغیب به حمله به اقلیم کردستان از جمله شنگال نموده است. بنا بر گزارش مقامات عراقی دولت ترکیه علاوه بر 11 پایگاه نظامی که در اقلیم کردستان دارد، نزدیک به 17 کیلومتر در خاک عراق نفوذ کرده است و مهمترین هدف خود را نابودی پ.ک.ک در شمال عراق از جمله شنگال اعلام کرده است. اما دولت عراق، اقلیم کردستان و مردم شنگال از ترس اینکه مبادا شنگال به «عفرین دوم» تبدیل شود از پ.ک.ک تقاضا نمودهاند که شنگال را ترک نمایند. مسالهای که پذیرش آن برای پ.ک.ک سخت است، اما ممانعت از این تقاضا ممکن است منجر به همکاری ارتش عراق و اقلیم کردستان با ارتش ترکیه علیه پ.ک.ک شود که نتیجه آن بسیار مخربتر از خروج داوطلبانه از این شهر «ژئواستراتژیکی» است. بنابراین اولین هدف ترکیه از حضور در شمال عراق ایجاد حاشیه امن برای این کشور و جلوگیری از استفاده پ.ک.ک از این منطقه برای ضربه زدن به امنیت این کشور است. یادآوری این نکته ضروری است که حزب دمکرات کردستان به خاطر اختلاف ایدئولوژیکی که با پ.ک.ک دارد در این راه به خاطر منافع اقتصادی و سیاسی حزبی همراه ترکیه است منتهی به خاطر اینکه احساسات کردها علیه این حزب تحریک نشود همکاریها کاملا در خفا صورت میگیرد. بهترین نمونه مخالفت دولت اقلیم کردستان به ریاست نچیروان بارزانی با برگزاری جشن نوروز امسال بود که ممکن بود به کاراناوالی در حمایت از یگانهای مدافع خلق در عفرین تبدیل شود. همچنین قبلا منابع خبری در اقلیم کردستان گزارش کرده بودند که افراد وابسته به حزب بارزانی از رفتن داوطلبانه جوانان اقلیم کردستان به عفرین و پیوسن آنها به یگانهای مدافع خلق جلوگیری کرده بودند تا مبادا باعث حساسیت دولت ترکیه شود. ناگفته نماند پس از فوت برادر دوقلوی نچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان، رجب طیب اردوغان و احمد داوود اوغلو با تماس تلفنی به وی تسلیت گفتند.
2- حوزه ژئواکونومیکی
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال 2003 میلادی، سیاستمداران این حزب که به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی این کشور اوراسیایی و بالا بردن رنکینگ آن در اروپا بودند کوشیدند تا به دور از هرگونه افراطیگری، تعامل با جهان را در دستور کار خود قرار دهند و از تمام فرصتها برای رونق اقتصادی ترکیه بهرهبرداری کنند. در پیش گرفتن چنین رویکردی از سوی دولتمردان ترک بیانگر توجه آنها به نقش اقتصاد در دستیابی به منافع ملی بود. ترکها که به دنبال رهبری تجاری منطقه بودند به سمت روابط تجاری با مناطق همجوار روی آوردند. منطقه فدرال کردستان از جمله مناطقی بودند که توجه دولتمردان ترکیه را به خود جلب کرد. بازار اقلیم کردستان و منابع انرژی آن دو متغیری هستند که ترکها روی آن برای بلند مدت حساب باز کردهاند. در حال حاضر بنا بر آمار مقامات محلی در اقلیم کردستان، بالغ بر 4000 هزار شرکت ترکی در این منطقه مشغول به کار هستند. منابع غنی انرژی در اقلیم کردستان از دو جهت برای ترکها مهم است از یک سو میتواند منبعی برای تامین انرژی ترکیه باشد و از سوی دیگر دریافت حق ترانزیت انرژی از اقلیم کردستان به بندر جیهانی ترکیه است. تا قبل از ظهور داعش کردها بالغ بر 260000 بشکه نفت به خارج از عراق صادر میکردند. اما با ظهور داعش و تسلط کردها بر کرکوک و مناطق مورد مناقشه این مقدار به 600000 بشکه در روز افزایش یافت. میزان دستاندازی ترکیه به انرژی کردستان به حدی بود که در سال 2016 میلادی هنگامی که نخست وزیر عراق نسبت به این مساله اعتراض کرد، نخست وزیر ترکیه خطاب به حیدر العبادی اعلام کرد که «شما در حد و قواره من نیستید». بر اساس گزارش منابع کرد میزان تجارت ترکیه با اقلیم کردستان تا نیمه سال 2017 بالغ بر 5 میلیارد دلار بود و تلاش بر این بود که این مقدار تا پایان سال 2017 میلادی به 10 میلیارد دلار برسد اما برگزاری رفراندوم و مخالفت ترکها با آن مانع از این کار شد. به طور کلی اهمیت اقتصادی اقلیم کردستان برای ترکیه به حدی بوده که علیرغم تهدید ترکها به تحریم تجاری کردستان در صورت برگزاری همهپرسی، عملا دیده شد که نه تنها این تحریمها عملی نشد، بلکه اردوغان از تسلط کامل بغداد بر گذرگاه مرزی دو کشور یعنی گذرگاه فیش خابور میان ترکیه و اقلیم کردستان ممانعت به عمل آورد. بدون شک اقلیم کردستان همچنان یکی از مناطق تاثیرگذار برای اقتصاد ترکیه است که ترکها به هیچ وجه حاضر به دست کشیدن از این حوزه ژئواکونومیک نیستند و بهرهبرداری از اقتصاد این منطقه در برنامه آتی آنها جایگاه محکمی دارد.
3- حوزه ژئوکالچری
دولت ترکیه گذشته از امنیت و اقتصاد که پای این کشور را به شمال عراق باز کرده است، نگرانی این کشور از حاکمیت از شیعیان در بغداد و تاثیر آن بر منطقه خاورمیانه است. بعد از فروپاشی رژیم بعث و تدوین قانون اساسی جدید در عراق، شیعیان که دارای اکثریت عددی در این کشور بودند در فرایند تقسیم قدرت صاحب کرسی نخست وزیری شدند. این پروسه شبیه به تقسیم قدرتی بود که در لبنان در سال 1942 میلادی روی داد، منتهی با این تفاوت که در لبنان اهل سنت کرسی نخستوزیری را احراز نمودند. با قدرت گرفتن شیعیان، بغداد به کانون نفوذ ایران و متحد منطقهای این کشور شد. چنین تحولی که در سال 2004 میلادی رخ داده بود، باعث شد تا رجب طیب اردوغان نخست وزیر وقت و رئیس جمهور فعلی ترکیه از شکلگیری هلال شیعی سخن به میان آورد. این اتفاق از سوی عبدالله دوم شاه اردن و اردوغان خطری جدی برای اهل سنت تقلی میشد. خطری که همچنان با توجه به نفوذ شبکهای ایران در سوریه، یمن و لبنان از سوی سیاستمداران سنی بخصوص ترکها که داعیه «نئوعثمانیگری» دارند، احساس میشود. به همین خاطر ترکیه در صدد بهرهبرداری از پاشنه آشیل عراق است. با توجه به ناهماهنگی که میان عربهای سنی در عراق وجود دارد تنها پاشنه آشیل عراق در شرایط فعلی اقلیم کردستان است که با حکومت مرکزی عراق اختلاف بسیاری دارد. اگرچه ترکیه در جریان رفراندوم با دولت مرکزی عراق بر علیه کردها وارد عمل شد، اما نه تنها به تهدیدهای خود علیه کردها عمل نکرد، بلکه مانع از سلطه کامل دولت مرکزی عراق بر مناطق مرزی این کشور با ترکیه شد تا همچنان بتواند از ابزار کردها بر علیه دولت مرکزی عراق استفاده نماید. بنابراین بهرهبرداری از اقلیم کردستان بر علیه حاکمیت شیعیان در بغداد همچنان در دستور کار ترکیه بوده و میتوان از آن تعبیر به «ژئوکالچر» نمود که خود میتواند حاکمیت شیعیان در عراق را با چالش مواجه ساخته و از یک حکومت مقتدر شیعی در بغداد جلوگیری نماید، مسالهای که میتواند بر آینده ژئوپلیتیک شیعه در خاورمیان تاثیر بسیاری داشته باشد. بنابراین ایجاد بیثباتی سیاسی در بغدادی که تحت حاکمیت شیعیان است مولفه دیگری است که ترکها به دنبال آن هستند تا از ایجاد و موفقیت هلال شیعی جلوگیری نمایند.
4- نتیجه گیری
شکلگیری حکومت فدرال کردستان در سال 2005 میلادی که حاصل سالها فعالیت اکراد و سیاسیون آنها بود چندان بر وفق مراد ترکیه نبود و دولتمردان ترک بارها از غفلت خود در این زمینه اظهار ندامت کردند. اما با شکلگیری حکومت فدرال کردستان که میزان اختیارات آن به مراتب بیشتر از دیگر مناطق فدرالی در دیگر کشورهای جهان بود و از سوی دیگر مورد حمایت جامعه بینالمللی بود ترکیه به خاطر افزایش وزن ژئوپلیتیکی کردها در منطقه و تعلقات ژئوپلیتیکی آنها در دو سوی مرز، به جای تقابل، تعامل ژئوپلیتیکی را با اقلیم کردستان در دستور کار خود قرار داده است. چنین تعاملی برای ترکیه آنی نیست و این کشور به دنبال اهداف بلندمدتی به لحاظ ژئوسکوریتی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچری در اقلیم کردستان است. بنابراین اقلیم کردستان در سیاست منطقهای ترکیه چایگاه ویژهای دارد.
واژگان کلیدی: ترکیه ، اهداف بلند مدت ، شمال عراق