فاطمه خادم شیرازی
پژوهشگر و مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
انرژی یکی از مولفه هایی است که همواره نقش قابل توجهی در معادلات سیاسی خاورمیانه بازی کرده است . میادین نفت سوریه عمدتا در شرق و شمال شرقی سوریه یعنی در دیرالزور، حسکه و رقه قرار دارندومنابع گاز سوریه عمدتا در بخش های مرکزی این کشور و در منطقه مرزی با کشور عراق واقع گردیدهاند.غنی ترین میادین نفتی سوریه در مناطق کردنشین این کشور قرار داردکه از آغاز جستجوی نفت در دهه 1960 در سوریه، کردهای سوریه نتوانسته اند به صورت مستقیم از نفت این مناطق بهره مند شوند زیرا دولت سوریه صنعت نفت این کشور را منحصرا در اختیار گرفته است.
ذخایر انرژی سوریه در مقایسه با سایر کشورهای عربی بسیار ناچیز است. پیش از شروع جنگ در این کشور در سال ۲۰۱۰ ، بخش انرژی ۳۵ درصد درآمد صادرات دولت سوریه را تشکیل می داد. در این زمان سوریه روزانه حدود ۳۵۰ هزار بشکه نفت خام تولید و از طریق بندر بانیاس به اروپا صادر می کرد. ذخایر نفتی با ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون بشکه در بین کشورهای مختلف جهان با سهم ۱۵ دهم درصد در جایگاه ۳۲ بعد از مالزی و قبل از آرژانتین قرار دارد و ذخائر گاز طبیعی این کشور حدود 8.5 تریلیون فوت مکعب برآورد گردیده ،که نیمی از آن گازهای همراه نفت است. علاوه بر این در مناطق شرقی سوریه گاز طبیعی نیز کشف شده است و با توجه به وجود برخی ذخایر نفتی و گازی در مدیترانه که لبنان به آنها دست یافته، سوریه نیز در صورت سرمایه گذاری در این بخش از سرزمین خود و با توجه به سواحل طولانی در این دریا نیز می تواند به آنها دسترسی داشته باشد.
اگرچه نمی توان به صورت قطعی و همه جانبه، آغاز بحران سوریه را با منابع نفتی این کشور مرتبط دانست، اما تداوم این بحران و تبدیل آن به جنگی طولانی، بی شک با مساله انرژی در منطقه گره خورده است. با شروع جنگ داخلی، گروه های مسلح مخالف دولت سوریه برای تصرف این چاه ها با یکدیگر درگیر می شدند و در نتیجه این رقابت ها، چاه های نفت سوریه به آتش کشیده می شد. در سال ۲۰۱۴ این تأسیسات توسط داعش تصرف شد و این گروه غیرقانونی نفت سوریه را در بازار سیاه به فروش می رساند. با شکست داعش نیز تأسیسات نفتی شمال شرق و شرق سوریه به تصرف کردهای مورد حمایت آمریکا درآمد. با گذشت هفت سال از جنگ داخلی سوریه و شکست داعش ،سوریه با سیاست چرخش جدید جنگ نفتی بازیگران داخلی و خارجی در شرق سوریه روبرو شده است. زیرا شرق سوریه دارای منابع حیاتی انرژی است. در این شرایط، سوریه تبدیل به میدانی برای درگیری بین ایالات متحده و نیروهای نیابتی آن، که بر میدانهای نفتی سیطره دارند واز طرفی روسیه که بر اغلب میادین گازی سوریه مسلط است. این مساله میتواند نقش اساسی در ترسیم نشانههای هر گونه راه حل سیاسی برای بحران سوریه داشته باشد. بعدازحمله ناگهانی ترکیه و عملیات نظامی این کشور در شمال سوریه با اینکه کردها کنترل و تسلطشان را بر مناطق زیادی از دست دادهاند، اما هنوز هم کنترل بیشتر مخازن نفتی شرق فرات در دست نیروهای دموکراتیک باقی مانده است.
اهداف ترکیه، آمریکا ، روسیه و چین در سوریه
ترکیه برای حمایت از سهمیه کشورش از گاز دریای مدیترانه وارد یک جنگ منطقه ای شد، و در نظر داشت از درآمد حاصل از نفت سوریه، منطقه امن و بی طرف در شمال سوریه ایجاد و آوارگان سوری را اسکان دهد که با با مخالفت آمریکا روبرو شد.
بخشی از سیاست جدید آمریکا در اثر بی اعتمادی به ترکیه شکل گرفته است؛ هرچند ترکیه و آمریکا بر سر کردها معامله کردند، اما با تخلیه این پایگاه ها میدان های نفتی آنها نیز در اختیار نیروهای وابسته به ترکیه قرار می گیرد، بنابراین اهرم انرژی در جهت خلاف منافع آمریکا قرار خواهد گرفت.گرچه ماندن برخی نیروهای آمریکایی در کنار نیروهای دموکراتیک سوریه برای حفاظت از میادین نفتی به رهبری کردها، بعد ازخیانت آمریکا به کردها در برابر آمریکا، کارآیی ندارد. اما آمریکا، تلاش دارد تا بهترین میادین نفتی سوریه را تحت سیطره خود درآورد، تا نظام سوریه و حامیان روسی آن را مجبور به پذیرش خواستههای ایالات متحده، در مورد سازش سیاسی برای نزاع دایر در سوریه کند. لذا توسط گروه دموکراتیک سوریه به استخراج منابع نفتی به ارزش ۳۰ میلیون دلار ماهانه به صورت غیرقانونی از میادین نفتی در شمال شرق سوریه پرداخته است.
حضور غیر قانونی آمریکا سبب شده که نیروهای نیابتی ازجمله اسرائیل با فرستادن ، یک شرکت اسراییلی برای بهره برداری از میدان های نفت و گاز رهسپار شرق دیرالزور شود. همچنین شرکت سعودی آرامکو یک گروه فنی مهندسی را به میدان نفتی « العمر» سوریه اعزام کند، تا به منظور بهره برداری از چاه های نفت و گاز و محافظت و نگه داری و آغاز صادرات با نیروهای اشغال گر آمریکایی قرارداد سرمایه گذاری امضا کند. در همین راستا کارشناسان نفت و گاز مصری با استفاده از بالگردهای آمریکا وارد شرق دیرالزور شدند تا در فرآیند استفاده از میادین نفت سوریه مشارکت داشته باشند در حال حاضر، «حسکه» یکی از مهمترین استانهای نفتی و گازی در شمال شرق سوریه در اشغال نیروهای آمریکاییاست.
هدف اصلی ایالات متحده دستیابی و حفظ دسترسی به نفت است و نه مبارزه با عناصر رادیکال. علاوه بر این، باندهای تشکیلاتی و گروه های مختلف، از جمله گروه های کرد، فقط به نفع ایالات متحده هستند، زیرا آنها تداوم درگیری در سوریه را تضمین می کنند و بر این اساس، به ایالات متحده فرصت می دهند تا حضور خود را در آنجا توجیه کند. آمریکا قصد ندارد در آینده منطقه را ترک کند، بلکه قصد دارد از آن به عنوان یک منبع خام استفاده کند و این فقط درگیری ایجاد می کند. سیاست آمریکا از همان ابتدا تمرکز بر چاه های نفت سوریه بود به گونه ای که از پایگاه آمریکا در سوریه به جز پایگاه التنف بقیه پایگاه های در اطراف میادین نفتی متمرکز شده است. آمریکا درصدد جلوگیری از کنترل میادین نفتی شمال سوریه، به دست روسیه، ایران و دولت سوریه است.
اما اهداف روسیه از ورود به بحران سوریه ، نقش کلیدی سوریه در محور دیپلماسی انرژی مسکو، بازیابی جایگاه سیاسی خود در غرب آسیا و در سطح بین الملل ، برخورداری سوریه از پتانسیل گسترده در حوزه نفت و گاز مدیترانه شرقی،نیاز به تامین انرژی به روسیه ، نیاز به توسعه بیشتر شبکه های انرژی سبب شده که روسیه با سوریه برای اجاره 49 ساله بندر طرطوس، استفاده مجدد از پایگاه هوایی حمیمیم، ، اکتشاف میدان های گازی سوریه در سواحل دریای مدیترانه را در انحصار خود بگیرد.پس ورود روسیه به جنگ سوریه در راستای تنهاحمایت از بشار اسد نبود، بلکه حمایت از اهداف آن در زمینه انرژی می باشد.لذا از دست رفتن تمامیت ارضی سوریه ، استقلال کردها و از دست رفتن منابع نفتی سوریه مانع رسیدن به این اهداف است. روسیه با بازگیری ذخایر نفتی سوریه ، سامان بخشیدن به وضعیت سیاسی و اقتصادی سوریه ، نه تنها منافع سیاسی و اقتصادی مسکو را تامین می کند بلکه ترکیه را نیز به طور کامل از آمریکا و ناتو جدا می کند. همان طور که موفق شد شکافی در میان اعضای ناتو ایجاد کند.
چین قصد دارد از لحاظ زیرساختهای حیاتی مانند بخش انرژی، سوریه را در رقابت با ژاپن و آلمان به خود وابسته کند. چین نیز نگران از دست دادن فرصتهای سرمایهگذاری در صورت کنارهگیری اسد و حضور دوباره اروپاییها و کرهجنوبی و ژاپن در بازار این کشور است. دولت چین در زمان جنگ تلاش بسیار کرد تا با مذاکره با کردهای سوریه از جمله جنبش جامعه دموکراتیک کرد، کنترل میادین نفتی را بدست آورد .اما کردها خواسته شرکت نفتی چینی سینوپک را رد کردند.
دولت سوریه معتقد است تا وقتی وضعیت سیاسی سوریه به ثبات کامل نرسد کمتر شرکتی به خصوص از اروپا و امریکا آماده ورود به بازارهای سوریه هستند و برای همین بهترین گزینه برای سوریه استفاده از شرکت های چینی و روسی است، اما برای سرمایه گذاری این شرکت ها نیاز به امنیت کامل است. ضمن اینکه خود سوریه فناوری لازم برای اصلاح پالایشگاه ها و تأسیسات نفتی آسیب دیده را ندارد.چینیها نیز به نوبه خود طی دو دهه گذشته اقدام به برقراری روابط اثرگذار میان نهادهای دولتی و شرکتهای دولتی سوریه کردهاند. آنها سوریه را محلی برای دسترسی به بازارهای لبنان و عراق میدانند،بنابراین به دنبال همکاری دوجانبه در پروژههای نفت، گاز و برق نیز هستند.
چشم انداز
خسارات مستقیم و غیر مستقیم به وزارت نفت سوریه و شرکت های زیر مجموعه آن از زمان آغاز بحرانهای داخلی از سال 2011 تا جولای 2019 میلادی به حدود 82 میلیارد دلار رسیده است هزینه بازسازی سوریه در حدود ۲۵۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. یکی از گزینههای دسترسی به ارز معتبر، بخش انرژی است. چاه های نفت و گاز مناطق استان های حمص و حماة و بخش هایی از حومه رقه تا رود فرات و مرز عراق، که به «مثلث» معروف است تحت کنترل وزارت نفت سوریه درآمده، و عملیات بازسازی و جذب سرمایه برای تولید مجدد در میادین نفت و گاز آزاد شده توسط وزارت نفت و گازسوریه آغاز شده است. عملیات احیای این میادین نفتی نیاز به کار زیاد و مشارکت شرکت های بزرگ دارد. بازسازی میادین نفت به معنای خودکفایی سوریه در واردات نفت نخواهد بود ، اما درمورد گاز لازم برای راه اندازی نیروگاه های برق خودکفا خواهد شد.
در حال حاضردولت مرکزی تنها بر تأسیسات گازی خود مسلط است و بخش عمده تأسیسات نفتی در تصرف گروه های کرد است .میزان تولید نفت این کشور به شدت کاهش یافته است، از اواخر سال ۲۰۱۸ میلادی با شروع دور جدید تحریم های آمریکا، صدور نفت ایران به این کشور نیز متوقف شده است. این مسأله منجر به سهمیهبندی سوخت در سوریه و تشکیل صف های طولانی بنزین و گازوئیل و حتی ناآرامی در برخی مناطق سوریه شده است. با راه اندازی مجدد میادین نفتی سوریه ، ایران قادر به بازاریابی برای نفت و گاز سوریه نیز نخواهد بود. البته روس ها نیز با یافتن شرکت های نفتی روس که تحت تحریم غرب نباشند، با مشکل مواجه هستند.
گرچه با امضای توافقنامه همکاری و مشارکت روسیه در بخش انرژی که در سال ۲۰۱۸ منعقد شد، این دو کشور توافق کردند که حقوق اختصاصی و امتیاز انحصاری بازسازی تاسیسات نفت و گاز سوریه به مسکو واگذار شود، با این وجود مسکو نیز در تأمین مالی طرح ها با مشکل مواجه است. اما موقعیت چین با حمایت قدرتمند اقتصادی و صنعتی این کشور نسبت به روسیه و ایران مستحکمتر خواهد بود. حجم تولید نفت سوریه برای شرکت های بزرگ جهان وسوسه کننده نیست و برای همین کمتر شرکتی حاضر است برای تولید 100 هزار بشکه ای وارد عمل شود. تنها کشوری که ممکن است وارد بخش انرژی سوریه شود، چین است.
واژگان کلیدی: میادین، نفت ، گاز، سوریه،فاطمه خادم شیرازی