مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اهمیت تداوم اعزام کاروان های بشر دوستانه بین المللی به غزه

اشتراک

طهورث غلامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

 

بیان رخداد

محاصره غزه توسط اسرائیل و جلوگیری از ورود مواد غذایی و دارویی به این منطقه باعث نگرانی مجامع حقوق بشری درباره اوضاع بد مردم غزه شده است. در عرصه سیاسی به دلیل اینکه دولت ها بر مبنای منافع ملی خود اقدام می کنند کاری برای شکستن محاصره غزه صورت نگرفته است و محاصره همچنان ادامه دارد. بی تفاوت بودن بسیاری از دولت ها به محاصره غزه باعث فعال شدن نهادهای بشر دوستانه غیر دولتی شد. یکی از این نهادها ، کاروان های بشردوستانه می باشد که با قصد کمک انسان دوستانه راهی مناطق اشغالی می شوند. اولین کاروان اعزامی در خرداد ماه امسال بود که اسرائیل آنها را مورد حمله قرار داد. اما این حمله مانع تداوم رفتن کاروان های بشر دوستانه به مناطق اشغالی نشد و به دنبال آن کاروان های دیگری از مناطق مختلف دنیا راهی فلسطین اشغالی شدند.این بار این کاروان از دهلی نو راهی غزه است و 125 تشکل مردم نهاد از تشکل‏های اسلام‏گرا گرفته تا چپ؛ دانشجویی گرفته تا کارگری و… از کشورهای هند، پاکستان، ژاپن، نپال، ایران، بحرین، ترکیه، استرالیا، آذربایجان، مالزی، اندونزی و سنگاپور از آن حمایت کرده اند. حال سوالی که اینجا مطرح می شود این است که تداوم اعزام این کاروان های بشر دوستانه دارای چه پیامد هایی می باشد و آیا اساساً تاٌثیر گذار هستند. نگارنده معتقد است که تداوم اعزام این کاروان ها دارای پیامد های مثبت و تاثیرگذاری برای ملت فلسطین است و در صورت تداوم قادر است بیشتر این ملت مظلوم را در جهت احقاق حقشان یاری دهد. نگارنده در ادامه به بررسی پیامد مثبت اعزام کاروان های بشر دوستانه بین المللی به فلسطین می پردازد.

تحلیل و دورنمای رخداد

اولین پیامد مثبت به ظهور یک بازیگر غیر دولتی اما تاثیر گذار در منازعه فلسطین و اسرائیل مربوط می شود. تا پیش از این، عموماً بازیگران درگیر در منازعه فلسطین- اسرائیل بازیگران دولتی بودند که صرفاً بر مبنای منافع ملی خود در قبال منازعه موضع می گرفتند. بسیاری از دولت های عربی بر مبنای منافع ملی خود با اسرائیل سازش کردند. مصر بازگردانده شدن صحرای سینا را حاصل سازش با اسرائیل می دانست که با منافع ملی کشورش آن را منطبق می دانست. بسیاری از متحدین ایالت متحده بر حسب منافعی که از روابط با ایالات متحده عایدشان می شد مواضع آنها را در منازعه فوق در جهت حمایت از اسرائیل بود. در این میان دولت های که حامی واقعی فلسطین باشند تعدادشان بسیار کم بود. درگیر بودن بازیگران دولتی در منازعه فلسطین-اسرائیل از یک سو، و حامیان زیاد دولتی اسرائیل از سوی دیگر، باعث شد که نقض گسترده حقوق بشر در فلسطین و هم اکنون با محاصره غزه هیچ گاه انعکاس جهانی نیابد. به دلیل اهمیت منافع ملی در محاسبات کشورها، هر کجا که منافع ملی ایجاب کند آنها به موضع گیری پرداخته اند و هر کجا که منافع ملی ایجاب می کرد سکوت می کنند. این وضعیت باعث برخوردهای دو گانه آنها در موضوعات مشابهی می شد که اقدام یکسان می طلبید. بدین خاطر است که امروز پذیرفته شده است که دولت ها نگهبانان خوبی برای جلوگیری از نقض حقوق بشرنیستند. در مورد مساٌله فلسطین باید گفت که این وضعیت با تداوم اعزام کاروان های بشر دوستانه در حال دگرگون شدن است. زیرا بازیگری غیر دولتی پا به عرصه مسائل فلسطین گذاشته است که بر خلاف دولت ها متعهد به منافع ملی کشور خاصی نیست و متاثر از احساس مشترک بشری در حال رشد خود را متعهد به دفاع از انسانیت و بشریت می داند. این بازیگر به دلیل اینکه دارای گستره جهانی است می توان قائل به این بود که مردم فلسطین از حمایت بازیگری برخوردار شده اند که حتی در کشورهای غربی حامی اسرائیل نیز ریشه و نمود دارد. این بازیگر خود را متعهد به دفاع و حمایت از کسانی می داند که حقوق انسانی آنها نقض شده است و به دنبال انعکاس آن در عرصه جهانی هستند. اسرائیل اولین کاروان بشر دوستانه را مورد حمله قرار داد چون می خواست از وقوع این پیامد مثبت جلوگیری به عمل آورد.

پیامد مثبت دوم اعزام کاروان های بشر دوستانه، شکستن انحصار رسانه های تبلیغاتی است که تحولات منطقه اشغالی فلسطین را منعکس می کنند. امروزه اکثر خبرگزاری ها و رسانه های بزرگ دنیا عموماً غربی و متعلق به دولت های حامی اسرائیل می باشند. این رسانه ها که به دلیل سیاست های حمایتی دولت هایشان از اسرائیل، از انعکاس و بازتاب واقعی تحولات مناطق اشغالی خودداری می کردند و نقض گسترده حقوق بشر ناشی از محاصره غزه را نادیده گرفتند و طوری به انعکاس خبرها می پرداختند که موضع اسرائیل در محاصره غزه را قابل دفاع و قابل توجیه می دانستند. آنها عموماً در قبال نقض گسترده بشر در فلسطین یا سکوت می کردند و یا طوری به انعکاس آن می پرداختند که موضع اسرائیل ضعیف نمی شود. با ورود کاروان های بشر دوستانه به مسائل فلسطین این انحصار در حال شکستن شدن است. زیرا این کاروان های که از نقاط مختلف عازم مناطق اشغالی می شوند خود رسانه های بسیار تاثیر گذار ترند. آنها نه تنها به هنگام تلاش برای کمک به محاصره شدگان غزه زیر نظر رسانه های مستقل دیگر هستند بلکه خود نیز با مشاهده واقعیات در فلسطین به انعکاس خبرهای مربوط به فلسطین می پردازند. حمله اسرائیل به اولین کاروان بشردوستانه و جلوگیری از ورود آنها به غزه خود گامی بسیار مهم در جهت انعکاس واقعیت و بین المللی شدن مساٌله فلسطین بود. کاروان های بشردوستانه قادرند با انعکاس خبرها از فلسطین برای مردم دنیا نقش حامی گونه رسانه های غربی را بیش از پیش برا ی افکار عمومی دنیا روشن سازند.

پیامد مثبت دیگر اعزام کاروان های بشر دوستانه این است که این اقدام تهدیدی نرم برای اسرائیل و فرصتی مناسب برای مردم فلسطین است. همواره تصویری که از اسرائیل برای جهانیان ارائه شده است این است که آنها قوم مظلومی هستند که همواره در طول تاریخ به آنها ظلم شده است که اوج این ظلم ها کشتن یهودیان در جنگ جهانی دوم در اتاق های گاز بود. همچنین این گونه وانمود می شد، حال که اسرائیلیان به دنبال داشتن زندگی آرام در سرزمین خود می باشند، مردم مسلمان عرب با اقدامات خود بار دیگر به دنبال ظلم به قوم یهود می باشند. پمپاژ این تصویر از اسرائیل در عرصه جهانی باعث شد که اکثر جهان مردم اسرائیل را واقعاً ملتی بدانند که به آنها ظلم شده است. بر مبنای این تصویر، اسرائیل به تنظیم روابط خود با دیگر دولت ها می پرداخت و از این طریق حمایت آنها و یا حداقل سکوت آنها را در قبال سیاست های خود بدست می آورده. حاکم بودن این تصویر از اسرائیل یک مولفه قدرت مهم برای این کشور به شمار می رفت. امروزه اعزام کاروان های بشر دوستانه باعث شده است که این تصویر از اسرائیل در معرض شکستن قرار بگیرد. این کاروان ها، برای جهانیان این گونه منعکس خواهند کرد که امروزه این اسرائیل است که در جایگاه ظالم قرار گرفته است و این مردم فلسطین هستند که مورد ظلم واقع می شوند. اعزام این کاروان ها باعث می شود که آن تصویری که از مردم فلسطین و گروه های مبارز آن به عنوان گروه های تروریستی ارائه شد اصلاح شود و به جای آن اینگونه منعکس شود که مردم فلسطین تنها به دنبال احقاق حقوق و آزاد کردن خود از سلطه اسرائیل هستند و در مقابل تصویر پذیرفته شده از اسرائیل روز به روز بیشتر مخدوش شود. حمله اسرائیل به کاروان های بشر دوستانه به خاطر جلوگیری از خلق این تهدید برای خود و شکل گیری این فرصت برای مردم فلسطین بود.

پیامد مثبت دیگر اعزام این کاروان ها در بلند مدت نقد اخلاقی مواضع کشورهای حامی اسرائیل و دشوار کردن حمایت آنها از اسرائیل است. حامیان اسرائیل سالیان سال با تکیه بر تصویر پذیرفته شده از اسرائیل در نزد جهانیان حمایت های خود را از اسرائیل توجیه می کردند. اما همکنون که نمایندگانی از کشورهای مختلف در کاروان های بشر دوستانه حضور دارد و به بازتاب اخبار مربوط به نقض گسترده مردم فلسطین می پردازد، دیگر توجیه حمایت ها توسط دولت های حامی اسرائیل و حتی برای دولت مردان ایالت متحده دشوار شده است. به عبارت دیگر، با شکستن آن چهره و تصویر مظلومانه از اسرائیل دیگر توجیه رفتار اسرائیل و حمایت از آن دیگر به راحتی امکان پذیر نیست. لذا زمانیکه مواضع این کشورها به دلیل حمایت از اسرائیل مورد نقد قرار می گیرند آنها در یک سطح حداقل تلاش می کنند میزان و سطح حمایت های خود را از اسرائیل کاهش و مواضع خود را تعدیل کنند و در یک سطح حداکثری ممکن است به خاطر فشار افکار عمومی جهانی فشارهایی را نیز به اسرائیل در جهت تغییر دادن رفتارش وارد نمایند.

پیامد مثبت دیگر، اعزام کاروان های بشر دوستانه به اسرائیل این است که مساله نقض حقوق بشر در فلسطین، هرچه بیشتر در دستور کار مجامع بین المللی حقوق بشر قرار می گیرد. این خود بدان معنی است که در آینده باید شاهده ورود تعداد بیشتری بازیگران غیر دولتی فعال در عرصه حقوق بشر به مسائل فلسطین بود و از این طریق هر چه بیشتر زمینه برای بین المللی شدن مساٌله فلسطین فراهم می شود. باید مدنظر داشته باشیم که مخاطب اصلی مجامع بین المللی فعال در امور مرتبط با حقوق بشر افکار عمومی می باشد. نهادهای بین المللی و غیر دولتی حقوق بشر تاٌثیر عمده ای بر شکل گیری افکار عمومی در دنیا دارد. از طرفی دولت ها نیز نمی توانند نسبت به درخواست های افکار عمومی جامعه خود کاملا بی تفاوت بمانند. نتیجه ای که می توان گرفت این است که هر اندازه مساله فلسطین از طریق نهاد های بین المللی مرتبط با حقوق بشر جهانی شود و افکار عمومی در جهت دفاع از مواضع فلسطین برانگیخته شود این احتمال وجود دارد که در بلند مدت نیز افکار عمومی به دولت های خود در جهت حمایت از فلسطین فشار آورند. آنچه که باعث مداخلات بشردوستانه در شمال عراق در سال 1992و در سومالی در 1994توسط برخی از دولت های غربی شد منافع ملی آن کشورها نبود بلکه فشار افکار عمومی داخل جامعه شان بود.

مطالب مرتبط