مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ازبکستان و روابط با تاجیکستان گفتگو با دکتر بهرام امیر احمدیان استاد دانشگاه و کارشناس آسیای مرکزی

اشتراک

 

فرزاد رمضانی بونش

 مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

در سالهای گذشته روابط ازبکستان و تاجیکستان همواره با تنش ها و  بحرانهایی روبروبوده است و در این راه تاشکند فشارهایی را در جهت اراده خود بر تاجیکستان وارد نموده است. در شرایط کنونی نیز تنشها و  چالشهایی فراوان در راه بهبود روابط دو کشور موجود است . در این راستا و برای درک بیشتری از چالشها ، بحران ها و موانع موجود در روابط دوشنبه و تاشکند به گفتگویی با دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس ،پژوهشگر و استاد دانشگاه پرداخته ایم. قابل ذکر است ایشان دارای پژوهش ها، مقالات و کتابهای زیادی در این حوزه هستند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح :اگر نگاهی مقایسه ای به روابط کنونی تاجیکستان با ازبکستان با سالهای آغاز سده بیست ویک داشته باشیم این روابط با چه تحولاتی روبرو بوده است ؟

در ده سال پیش  احتمال می رفت که نوعی از موازنه  قدرت بین تاجیکستان و  ازبکستان پیش آید و در آن زمان ماموریت هایی نیز وجود داشت، اما به نظر من اکنون این امید به یاس بدل شده است. چرا که روز به روز روابط بین دو کشور تیره و تیره تر می شود.  یعنی اگر ما فرض کنیم که در آغاز استقلال دو کشور  نوعی از موازنه ناشی از ساختار پیشین اقتصاد منطقه ای وجود داشت و  با یکدیگر مبادلات منابع داشتند، اما آرام آرام هر یک از دو کشور به سمت استقلال  در اقتصاد حرکت کردند. یعنی اقتصاد منطقه ای تبدیل به اقتصاد کشوری یا ملی شد و هر کشور با توجه به منابع خود خواست مستقلانه عمل کند که در نهایت به تعاملات متقابل پاسخ نداد. زیرا در دوران شوروی زیر ساختهایی در تاجیکستان برای مهار آبها و تنظیم سدها، جهت تامین آب مورد نیاز آبیاری زمین های کشاورزی در ازبکستان و ترکمنستان وجود داشت و کشورهای پایین دست رودها که دارای انرژی بودند به کشورهای بالادست رود انرژی تحویل می دادند و آنها هم آب تحویل می گرفتند. اکنون این نوع مبادلات انرژی تغییر یافته است. در پایین دست ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان می توانند از اقتصاد ملی خود بهره برند و  انرژی هم دارند، اما  تاجیکستان فقط آب دارد و این کشور برای مهار این آب  باید سرمایه گذری کند. در حالی که پایین دست ها به حق آبه خود توجه می کنند. در این میان رفته رفته در مقایسه با  ده سال گذشته روابط دو کشور ازبکستان و تاجیکستان رو به تیرگی بیشتر می رود زیرا هر دو کشور به سمت آن می روند که  منابع در دسترس خود ر ا با هم مبادله نکنند و این امر تبدیل به مبادلات پولی شده است و هر کشوری به دنبال کسب نافع خویش است. چنانچه ازبکستان حاضر نیست گاز مصرفی تاجیکستان را  با تخفیف ویژه  در برابر آب دریافتی یا سهم آبه بیشتر، کاهش بدهد .

تاشکند به عنوان دولتی مقتدر می خواهد به هر مقدار که آب می خواهد از بالا دست بدست آورد  و حتی تاجیکستان را در صورت ایجاد سد و مهار آب به حمله نظامی تهدید می کند و مشکلاتی را نیز برای بنای سدهایی همچون راغون، سنگ توده یک و دو  بوجود آورده است.

 مرکز بین المللی مطالعات صلح در دوسال اخیر مهمترین دلایل و شاخصه های سردی و تنش در روابط دو کشور همسایه ازبکستان و تاجیکستان شامل چه مواردی بوده است؟

به نظر می رسد که تاجیکستان و ازبکستان  تضاد خیلی شدیدی دارند که این تضاد در دو کشور باعث تیرگی روابط شده و به سمت بهبودی نیز نمی رود. نخست آنکه دو منطقه تاجیک  نشین  در ازبکستان وجود دارد  که از نظر تاریخی  جزو تاجیکستان است ولی از نظر سیاسی در خاک ازبکستان قرار دارد. در این حال ازبکستان هر چه بیشتر سعی می کند  این دو منطقه را ازبکیزه کند و تاجیکستان از این منظر بسیار ناراضی است  که مهد تمدن و ادبیات  فارسی و دری  در حال ازبین رفتن است. لذا این امر در روابط  دو کشور تاثیر می گذارد. مساله دوم مساله آبهایی است که از سرزمین تاجیکستان سرچشمه می گیرد و به ازبکستان  سرازیر می شود. در این حال ازبکستان زمین های زیر کشت فراوانی داد که نیاز به این آبها دارد. این آبها که از تاجیکستان تامین می شود تند آبهای کوهستانی را جمع کرده و در جایی که قابل استفاده است از دسترس تاجیکستان خارج می شود و تاجیکستان در عین تحمل  مشکلات و محرومیت ها، سرمای زمستان، نبود انرژی، راههای کوهستانی، سیلابهای بهاری و . . . آبهای سرچشمه گرفته از کشو خود را به ازبکستان تحویل می دهد.  در این حال در چنین جوی نمی توان انتظار داشت که روابط دو کشور روابط خوب باشد.

جدا از این نیز در دو سال اخیر مهمترین دلایل تنش را می توان چنین خلاصه کرد. نخست اینکه ازبکستان در حال تبدیل شدن به  قدرت مهم و منطقه ای  در آسیای مرکزی است و همچنین خود را بدون رقیب می داند. در این حال هر چند تا حدی قزاقستان رقیبی عمده است، اما قراقستان به دلیل ساختار قومی خود تنها قزاقها در قدرت حضور ندارند. مساله دوم  اقتصادی است. تاجیکستان به دلیل ضعف ساختارهای اقتصادی  ناگزیر است سیاسیتی را برگزیند که در راستای همگرایی منطقه ای نیست. در این حال تاجیکستان قصد دارد  با ایجاد سد راغون برق تولیدی خود را از را ه افغانستان به خارج از منطقه صادر کند و از انزوای کنونی  خارج شود.

به جهت ساختارهای دوران شوروی و جغرافیای منطقه، همگرایی کشورها می تواند به هم انبوهی و استفاده بهینه از منابع کمک کند، اما ازبکستان معادله را به هم می زند. در این بین هر نوع از روابط  جاده ای در درون منطقه به نحوی با ازبکستان گره می خورد. ازبکستان از این موقعیت و راههای آهن،  جاده ای و هوایی خود سو استفاده می کند و می خواهد اقتدار خود رابه تمام منطقه  اعمال کند. این کشور دولتی توتالیتر دارد و باعث جلوگیری از روابط خوب بین مردم منطقه شده است. یعنی می توانست با تاجیکستان روابطی نزدیک تری داشته باشد. اما خودخواهی های رئیس جمهور و هیئت حاکمه  محیط بسته ای را به وجود آوده است و آنان تلاش می کنند که اقتدار خود را به تمام جمهوری ها تحمیل کنند، اما این کشور تا حدی این ظرفیت را دارد ولی چندان نیست که بتواند این اقتدار را نگه دارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه شما فشارهای ازبکستان تا چه حدی باعث تاخیر در ساخت نيروگاه استراتژیک راغون در110 كيلومتري شمال شرق دوشنبه پايتخت تاجيكستان و همچنین برنامه های هیدروپلتیک تاجیکستان شده است ؟

ازبکستان تا حدی فشارهایی را بر تاجیکستان وارد می کند و  تا حدودی می توانند با ابزارهای  خود از ساخت راغون جلوگیری  کند، اما به نظر می رسد که تاجیکستان عقبه استراتژیک در افغانستان و ایران دارد و می تواند از این امر استفاده کند. چنانچه تاکنون نیز از این عقبه استفاده کرده است.  بررسی های من نشان می دهد که یکی از کشور هایی که مخالف با  ابتکار آقای خاتمی رئیس جمهور سابق برای برقراری شاهراه ارتباطی  بین ایران و افغانستان و آسیای مرکزی، که ایران را از راه افغانستان به تاجیکستان متصل می کرد، ازبکستان است و در پشت پرده مخالفتهایی برای توسعه این راه می کند. زیرا که این راه تاجیکستان را از انزوا خارج می کرد و ارتباط ایران و تاجیکستان را بدون نیاز به گذر از ترکمنستان و ازبکستان، فراهم می کرد. در این حال با توجه به اهمیت ویژه تاجیکستان  برای ایران  و با در نظر گرفتن توجه به شرایط داخلی افغانستان و نگاه ازبکستان، در حال حاضر ایران نمی تواند مستقیما با تاجیکستان ارتباط داشته باشد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح :مهمترین ابزارها و اهرم های فشار تاشکند بر تاجیکستان را در سالهای گذشته چه می دانید؟

حمل و نقل و ارتباطات یکی از این ابزارها بوده است. زیرا تاجیکستان بدون بهره برداری از خاک ازبکستان  امکان ارتباط  با جهان آزاد را ندارد.  مساله دوم انرژی است که ازبکستان با توجه به ساختارهای قبلی اگر بخواهد خطوط انرژی جدیدی احداث کند  نیاز به سرمایه گذاری دارد که تاجیکستان آن را ندارد. در مورد سازمان های بین المللی کنوانسیون هایی در مورد  رودهای مشترک وجود دارد که در آن برای رود های فرامرزی محدودیت هایی برای هر دو کشور ایجاد می کند. یعنی دست هر دو کشور  برای فشار باز نیست اما مهمتر از  تهدیدات  ازبکستان به تاجیکستان، آب مساله خیلی حیاتی برای ازبکستان است و این کشور بدون آب با مشکل روبرو است. ازبکستان بیشترین جمعیت را در منطقه دارد و حدود 30 میلیون نفر است که زندگی مردم بر مبنای کشاورزی استوار است و کمبود آب فاجعه ای اقتصادی و اجتماعی در ازبکستان است. جمعیت این کشور در حال رشد است و با کمبود آب بحرانهای سیاسی در پیش روی کشورهای منطقه قرار خواهد گرفت. در این حال با سد راغون تاجیکستان می تواند از این  ابزار فشار  استفاده کند. در مقابل  ازبکستان هر چه بیشتر به تاجیکستان برای نپرداختن به مساله  انرِژی فشار می آورد،  تاجیکستان مصرتر به  سمت انرژی های الکتریسیتیه حرکت می کند. تاجیک ها در شعار های خود در سراسر تاجیکستان می گویند با سدی که می زنیم برای کشاورزی آب و برای  خانه ها گرما می آفرینیم. در این حال باید گفت مصالح هر دو کشور برای یافتن فرمولی برای همکاری، لازمه همکاری در منطقه است و این همکاری ها در حال حاضر و جود ندارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تا چه حدی با افزایش تنش در رابطه دوشنبه و تاشکند حمایت دولت ها از اقلیتهای ساکن در دیگر کشور می تواند مورد بهربرداری قرار گیرد و به عنوان یک تهدید امنیتی  موجب بروز تنش و درگیریهای میان کشوری شود؟

 به نظر من تاجیکستان برآورد نادرستی از تاجیکهای ازبکستان دارد که می تواند دوشنبه را فریب دهد. چرا که در منابع تاجیکی  گفته می شود بیش از 10 میلیون تاجیک در ازبکستان زندگی می کنند. در صورتی که در ازبکستان دو منطقه بخارا وسمرقند (که من نیز از آنجا بازدید داشته ام) تاجیک هستند، بر روی هم با ازبکها حتی 2 میلیون جمعیت هم ندارند و بیشترشان ازبک هستند. در این بین این جمعیت تاجیکی در طول سالیان گذشته هم ازبکیزه شده است. لذا به نظر می رسد که تاجیکستان  توانایی آن را ندارد که از راه تاجیکان ازبکستان تاثیراتی درسیاست خارجی ازبکستان بگذارد. حتی اگر مقام مسئولی در ازبکستان ریشه تاجیکی هم داشته باشد این را پنهان می کند. به نظرمن تاجیکستان اشتباه می کند اگر فکر کند که از طریق تاجیک های ازبکستان می تواند در این کشور تاثیرگذار باشد. در مقابل  در تاجیکستان هم تعدادی اقلیت ازبک هست اما دارای اقتدار زیاد از نظر ثروت، مقامات و قدرت در بخش سغد و خجند هستند و می توانند تاثیرگذار باشند و به تاجیکستان  فشار آورند.  یعنی در فشار از راه اقلیت ها ازبکستان دست بالا را دارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده روابط تاجیکستان با ازبکستان را با چه سناریوهایی مورد پیش بینی و تحلیل قرار می دهید؟

به نظر می رسد که کشورهای منطقه می توانند به امر ثبات در منطقه کمک کنند و لازم است  میانجیگری هایی بین دو  کشور صورت گیرد(همان گونه که  ترکیه این نقش را بازی می کند). یعنی تا پیش از اینکه ترکیه به این معادله وارد شود ایران به این امر می تواند وارد شود، که البته بسیار بعید می دانم که در شرایط کنونی ایران بتواند نقش افرینی داشته باشد. ایران اکنون با تاجیکستان رابطه خوبی دارد، اما با ازبکستان نه.  ایران با نزدیک کردن خود و بهبود روابط خود با ازبکستان می تواند وارد این معادله شود و هم به تاجیکستان  کمک کند و همین طور به ازبکستان تا دو کشور از پتانسل های همدیگر بهره مند شوند. زیرا که زمینه های همکاری مشترک بین دو کشور بیشتر از زمینه های تضاد بین دو کشور است. تاجیکستان و ازبکستان از هر جهت می توانند همکاریهایی با هم داشته باشند اما باید دولتی دیگر به اینها کمک کند که روابط خوبی با هم داشته باشند. 

اخیرا انجمن دوستی ایران و ازبکستان در حال تاسیس است که این امر می تواند به نزدیکی بیشتر دو کشور کمک کند. به نظر من فقط دولت ها نیستند که ملت ها را به هم  پیوند می دهند، باید ملت ها هم فعالیت داشته باشند تا جلوی تنش های آینده را (که به ضرر همه طرف هاست) بگیرند. در این حال در مشکلات بین دو همسایه در آسیای مرکزی مهمترین بخش  شناخت بین دو کشور از همدیگر است. یعنی باید شناخت بیشتری از زمینه های همکاری مشترک وجود داشته باشد. در این حال تاجیکستان هم با توجه به اقتصاد ضعیف خود نباید هزینه های خود را صرف  دفع خصومت ها کند و بیشتر به سمت سرمایه گذاری ها حرکت کند چرا که در فضای تنش آلود سرمایه گذای ممکن نیست.  اگر آرامش در منطقه باشد سرمایه گذاری از خارج خواهد آمد و در فضای مناسب، سرمایه جریان می یابد و گردشگری و اقتصاد و.. نیز رونق می یابد.

مطالب مرتبط