مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اقلیم کردستان و بغداد، زمينه هاي تنش و چشم انداز روابط -گفتگو با دکتر بهرام نصراللهي زاده کارشناس مسائل عراق و استاد دانشگاه

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

 

ماه های گذشته، با بالا گرفتن تنش ها میان بغداد و اربیل بر سر مسائلی چون صادرات نفت، منطقه ی مورد مناقشه ی کرکوک و بودجه ی اقلیم، موجبات تیره و تار شدن روابط میان دو طرف را فراهم آورده است. در اين حال با توجه به نوع اختلاف نظر رويكردها و سياستهاي داخلي و منطقه اي اقليم كردستان و دولت بغداد و تنش هاي ايجاد شده در اين حوزه باعث شد تا به منظور درک بهتری از رابطه کنونی منطقه کردستان عراق و دولت مرکزی بغداد به سراغ گفتگويي با دکتر  بهرام نصراللهي زاده استاد دانشگاه و کارشناس مسائل عراق رویم:

واژگان كليدي: بارزاني، اربيل، عراق، تنش ،اقليم كردستان، كركوك، نفت


مركز بين المللي مطالعات صلح: با در نظر داشت اختلاف نظر اربيل و بغداد بر سر حضور و  دامنه عملكرد  نيروي دجله در كركوك علل اصلي افزايش تنش نظامي و امنيتي هفته هاي اخير بين دولت اقليم كردستان و دولت بغداد را چه می دانید ؟

به نظر من مهم ترین عامل اختلافات و از جمله تنش های نظامی و امنیتی اخیر بین دو طرف، ساختار حکومتی عراق و وجود ابهام و اختلاف نظر در تقسیم قدرت و اختیارات حکومت اقلیم و دولت مرکزی است. در حال حاضر در عرصه سیاسی عراق، اختلافات متعددی بین دو طرف وجود دارد و در هر مقطعی  یک موضوع برجسته تر می شود. هر کدام از طرفین نیز تلاش می کنند ابزارهای بیشتری برای قدرت نمایی بدست بیاورند. ریشه تنش اخیر بر سر حضور نیروی دجله در کرکوک به مسأله اختلاف در تعیین تکلیف این منطقه بر می گردد. وزارت دفاع و دولت مرکزی هدف از تشکیل نیروی دجله را مسؤلیت خود در تأمین امنیت و پرکردن خلأهای امنیتی در این منطقه می دانند در حالی که مقامات اقلیم، این اقدام را در جهت تلاش دولت مرکزی برای تقابل با کردها و جلوگیری از الحاق مناطق مورد مناقشه به حوزه اقلیم کردستان تلقی می کنند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نگاه كنوني دولت مركزي به دامنه قدرت نظامي و روابط خارجي اقليم كردستان چيست؟

دولت مرکزی هم اداره امور نظامی و کنترل و فرماندهی کلیه سازمان های نظامی و هم مدیریت روابط خارجی را در حوزه صلاحیت های خود می داند. به همین در اين باره اعلام کرده که روابط خارجی اقلیم و سفرهای مقامات و توافقاتی که با طرف های خارجی انجام می دهند باید با هماهنگی وزارت امور خارجه و مقامات دولت مرکزی صورت گیرد. در بخش نظامی نیز اخیرا مطرح شده که دولت مرکزی تعیین بودجه برای نیروهای نظامی اقلیم یعنی نیروی پیشمرگه را به قرار گرفتن این نیروها در کنترل و فرماندهی وزارت دفاع موکول کرده است. اما مقامات اقلیم در این دو حوزه نیز با دولت مرکزی اختلاف زیادی دارند. آنها  به هیچ وجه حاضر به از دست دادن نیروی پیشمرگه نیستند. در عرصه روابط خارجی نیز به صورت آشکاری رویه جدا و بعضا متضاد با سیاست های دولت مرکزی  در پیش گرفته اند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: ماده 140 قانون اساسي عراق و موضوع تعيين سرنوشت كركوك چه نقشي در تنش هاي كنوني اربيل و بغداد دارد ؟

همان طور که قبلا هم گفتم تردیدی نیست که ریشه اصلی تنش های بوجود آمده در مورد نیروی دجله به موضوع تعیین سرنوشت کرکوک بر می گردد. شاید بتوان گفت مهم ترین یا حداقل یکی از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین مسأله در روابط اربیل – بغداد تعیین تکلیف مناطق مورد مناقشه بویژه کرکوک است. کرکوک برای هر دو طرف اهمیّت و جنبه استراتژیک دارد و هر گونه تغییر در آرایش موجود به نفع یک طرف، مقابله و مخالفت شدید طرف دیگر را به دنبال خواهد داشت در واقع کرکوک به بشکه باروتی برای انفجار و بحران سازی گسترده در عراق تبدیل شده است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با در نظرداشت ديدار قبلي وزير خارجه تركيه از اربيل احمد داوود اوغلو بدون هماهنگي با دولت مركزي  نوع نگاه اقليم كردستان به مسائل بين المللي مهمترين محور هاي كنوني تنش اربيل با بغداد  در حوزه روابط خارجي  چيست؟

سفر داوود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه به اربیل و بویژه بازدید از کرکوک که بدون هماهنگی با بغداد صورت گرفت بر تیرگی روابط اربیل – بغداد افزود. قبلا اشاره کردم که دولت مرکزی  عراق روابط خارجی را در حوزه صلاحیت های خود می داند و همواره خواهان هماهنگی و پایبندی مقامات اقلیم به این امر بوده است. در شرایطی که روابط بغداد – آنکارا بشدت متشنج بود، حضور وزیر خارجه ترکیه در بخشی از سرزمین عراق بدون اطلاع قبلی بغداد، از نظر مقامات عراقی خلاف عرف دیپلماتیک تلقی شده و به شدت محکوم شد. این موضوع طبعا تاثیر سويی بر روابط بغداد با اربیل به عنوان ترتیب دهنده این دیدار به جای گذاشت. بویژه این که کرکوک علاوه بر اینکه محل مناقشه  اربیل – بغداد است، مورد ادعاهای تاریخی ترکیه نیز می باشد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: قبلا مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق تهدید کرده بود در صورت ادامه اختلاف با بغداد برای تعیین سرنوشت کردستان همه پرسی برگزار خواهد کرد. با اين توجه رویکرد كنوني اربیل در مقابل افزايش فشار هاي دولت عراق چيست ؟

مسعود بارزانی همواره از این تهدید برای فشار به دولت مرکزی و کسب امتیازات بیشتر استفاده کرده است. به نظر می رسد این موضوع هم چنان از سوی رئیس اقلیم برای تهدید طرف مقابل مورد استفاده قرار خواهد گرفت ولی در شرایط کنونی عملی کردن آن زیاد محتمل نیست، زیرا آقای بارزانی بخوبی از پیچیدگی شرایط و موانع پیش رو آگاه است. لذا از ابزارهای دیگر  برای فشار بر دولت مرکزی مانند تشدید فشار از طریق نمایندگان کرد در پارلمان عراق و مانع ایجاد کردن در مقابل برنامه های دولت مرکزی، تقلیل سطح همکاری مقامات کرد بغداد (ریاست جمهوری و وزرای کرد) با دولت نوری مالکی،  نزدیکی بیشتر به دیگر گروههای مخالف دولت مالکی مانند العراقیه و یا همکاری جدی تر با دولت های خارجی رقیب عراق و… استفاده خواهد کرد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: افزايش اختلاف بر سر مساله سوريه چه نقشي در  افزايش تنش  اربيل با بغداد داشته است ؟

در مسأله سوریه نیز اقلیم کردستان و دولت مرکزی سیاست های متفاوتی اتخاذ کرده اند. در حالی که بغداد رسما مخالف هرگونه مداخله عوامل خارجی در بحران سوریه بوده و بر حفظ یکپارچگی این کشور تاکید می ورزد، اربیل از کردهای سوریه حمایت ها و پشتیبانی های زیادی بعمل آورده و نشست هایی برای ایجاد هماهنگی و وحدت در میان گروهها و احزاب کرد سوری برگزار کرد. حتی برخی منابع از آموزش نظامی کردهای سوریه توسط حکومت اقلیم خبر داده اند. از دید ناظران تحولات منطقه هدف اربیل از حمایت از کردهای سوریه تبدیل نواحی کردنشین آن کشور به وضعیتی مشابه اقلیم کردستان عراق است. به این ترتیب نحوه برخورد با بحران سوریه  به اختلاف دیگری در روابط بغداد – اربیل منجر شده است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح:آمریکا در گذشته اعلام كرده است برای حل اختلافات مرزی با رهبران سیاسی اقلیم و دولت بغداد درحال گفتگو است و همچنين اعلام كرده است كه از هيچ يك از طرف هاحمايت نمي كند. نظر شما در اين زمينه چيست؟

دولت آمریکا در شرایط کنونی خواهان حفظ یکپارچگی و حل مسالمت آمیز اختلافات اربیل – بغداد و حفظ روابط نزدیک با هر دو طرف است. آمریکا، عراق با ثبات و دارای حکومت کارآمد و موفق را دستاورد بزرگ سیاست ها وبرنامه های خود می داند. هرگونه بی ثباتی و ناامنی در عراق ، به تقویت مواضع جبهه مخالفان آمریکا می انجامد. لذا مجموعه شرایط و تحولات خاورمیانه، توجه به ملاحظات سیاسی و امنیتی ترکیه به عنوان عضو ناتو و هم پیمان آمریکا، نگرانی از عوارض و پیامدهای هرگونه گسترش بی ثباتی و تشدید بحران در منطقه از جمله مواردی است که سیاست های آمریکا را در جهت حمایت از ثبات داخلی عراق سوق می دهد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به نظر برخي از تحليل گران آيا ممكن است بحران اربیل- بغداد به رویارویی نظامی بیانجامد ؟

من فکر نمی کنم تنش های موجود به رویارویی و درگیری نظامی جدی و گسترده – حداقل در مقطع کنونی – منجر شود. زیرا  از یک طرف مردم عراق اعم از عرب وکرد از دوره دیکتاتوری صدام، تحمل چند جنگ با کشورهای همسایه و قدرتهای فرا منطقه ای و سالها ناامنی داخلی آسیب های زیادی دیده اند و طبعا افکار عمومی وقوع شکل دیگری از جنگ و درگیری را بر نمی تابد. از طرف دیگر هر کدام از طرفین با مشکلات و محدودیت های زیادی مواجه بوده و در شرایطی نیستند که اهداف شان را از طریق جنگ و درگیری تعقیب کنند. هم چنین هرچند بخشی از تنش های کنونی به نوع روابط بین شخصیت های اصلی دو طرف یعنی مسعود بارزانی و  نوری مالکی بر می گردد تا جایی که بخشی از پیچیدگی بحران به خصومت شخصی بین این دو نسبت داده می شود، ولی در این زمینه هم تعداد قابل توجهی از نخبگان سیاسی در هر دو طرف حضور دارند که به سطحی از تجربه سیاسی  رسیده اند که قادر به کنترل اوضاع و مهار آتش اختلافات و جلوگیری از وقوع درگیری می باشند. از منظری دیگر اغلب بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای دخیل و مؤثر در امور عراق  نیز با شروع دور جدیدی از بی ثباتی و ناامنی در عراق مخالفند و از ابزار و توانایی های لازم برای متقاعد کردن طرفین و جلوگیری از وقوع درگیری برخوردارند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نقش طالباني به عنوان رئيس جمهور كرد عراق تاچه حدي در حل چالشهاي بغداد و اربيل مهم است؟

 آقای طالبانی در جایگاه ریاست جمهوری، مورد احترام تمام جریان های عراقی اعم از عربهای شیعه وسنی و کردها است و تاکنون توانسته است به عنوان یک شخصیت ملی نقش مؤثری در تقویت وفاق و کاهش تنش ها ایفا کند. وی درک واقع بینانه تری از واقعیت های جهان سیاست و قابلیت ها و تنگناهای ژئوپلیتیکی کردستان و عراق دارد و در تعدیل فضای پرتنش روابط اربیل – بغداد سهم عمده ای دارد. به عنوان نمونه طالبانی از تلاش های بارزانی برای استیضاح مالکی در پارلمان و برکناری وی حمایت نکرد و آن را متوقف کرد و از سوی دیگر مالکی را برای حل اختلافات با حکومت اقلیم تحت فشار قرار می دهد. طالبانی هم چنین تلاش های زیادی را برای بر پایی کنگره آشتی ملی با حضور همه احزاب و جریان ها و گروههای سیاسی عراق بعمل آورده است.

                                    

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به متغیر ها و مولفه های مورد  نظر در رابطه اربیل و بغداد چشم انداز روابط اقليم كردستان عراق با دولت بغداد  چگونه خواهد بود ؟

مجموعه شرایط و سیر تحولات نشان می دهد روابط اربیل – بغداد افق چندان روشن و چشم انداز روابط فارغ از تنش و بحران را پیش روی ندارد. مشکلات بنیادی عدیده ای در روابط طرفین وجود دارد که به راحتی قابل حل نیستند مانند مسأله کرکوک، درآمدهای نفتی، روابط خارجی و.. ساختار سیاسی و نوع تقسیم قدرت و اختیارات و آنچه که در عمل جریان دارد تا حد زیادی بحران زاست. فدرالیسم وحکومت ایالتی موجود در عراق و اقلیم کردستان از نظر نوع روابط بین دو طرف با الگوهای رایج در دنیا مطابقت ندارد و حتی برخی آن را الگوی فرا ایالتی نامیده اند که البته به نظر من هنوز نمی توان از آن به عنوان یک الگو یا مدل نام برد زیرا  به حد کافی تثبیت نشده و کارآمدی خود را نشان نداده است و بر عکس بحران سازی مستمر در روابط طرفین را بدنبال داشته است. به همین دلیل برخی از مشکلات به سهولت قابل حل نیستند و درجاتی از تنش و ناسازگاری در روابط دو طرف همواره وجود خواهد داشت که بنا به شرایط مختلف می تواند گسترش پیدا کند. البته تغییر مؤلفه های قدرت در داخل  عراق و دگرگونی در معادلات ملی و منطقه ای و فرامنطقه ای بر روابط بغداد – اربیل  تاثیرگذار خواهند بود.

  ****

گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش

 

مطالب مرتبط