مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آسیا ظهور شرق یا افول غرب

اشتراک

فاطمه خادم شیرازی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح –   IPSC

قدرت اقتصادی و قدرت نظامی دو مؤلفه در روابط بین الملل، برای تعیین سطح قدرت کشورها در تأمین امینت خود، منطقه و جهان است. برمبنای همین دو مؤلفه کشورهای جهان به ابرقدرت ها، قدرت های بزرگ، منطقه ای، ملی یا میانی و قدرت های کوچک، تقسیم می شوند.

برهمین اساس نظام های تک قطبی و چند قطبی برپایة قدرت شکل می گیرند.در نظام تک قطبی سایر قطب ها در مقابل قدرت فزایندة آن دست به تشکیل اتحادها و ائتلاف هایی می زنند تا توانائی های تنها ابرقدرت موجود را تعدیل کنند.

بنابراین برای دفع تهدیدات و تأمین امنیت ایجابی ،داشتن سطح قدرت بالای یک کشور حائز اهمیت است.فقدان تهدید خارجی شرط لازم ، اما کافی برای امنیت خارجی نیست، زمینه‌های درونی نیز یکی از عوامل بروز تهدیدات خارجی است.

نوع برخورد با تهدید درعرصة بین الملل به توان و قدرت کشورها بستگی دارد.ابرقدرت ها با تصویر سازی معادلات تهدید را که از جنس نرم افزاری و مجازی‌اند بر هم می زنند، آن ها در نظام بین‌الملل تصویر قدرتمندی از خود ارائه می دهند تا دیگران امنیت آنان را متزلزل نکنند. تصویرسازی قادر است علاوه بر تحول در تهدید، نوع جدیدی از مدیریت را نیز به همراه آورد.

مانورهای خبری اخیر رئیس جمهور چین مبنی بر شکوفایی و قدرت کشورش در جهان پسا کرونا، با تصویرسازی از قدرت پکن ،غرب را باشعار  “شرق در حال ظهور و غرب در حال افول است” تهدید ،و نوع مدیریت جدیدی را در سطح بندی جهانی ارائه داد.

این اولین بار است که  رهبر چین در عرصة بین الملل با قاطعیت در برابر قدرت های جهان تصویرسازی می کند. رئیس جمهورچین با این شعار از هردو موازنه سازی مثبت و منفی، برای جلوگیری از تهدیدهای خارجی استفاده کرد.او تصویری از شرق در حال ظهور برای موازنه سازی مثبت و مبتنی بر افزایش قدرت و برتری چین درشرق ، و از غرب در حال افول برای موازنه سازی منفی و مبتنی بر تضعیف غرب و امریکا برای جهان ارائه داد.

چین با موضع  گیری در برابر آمریکا ،در واقع به نظام دوقطبی شدن جهان اشاره کرده، و در مقابل تحرکات داخلی اخیر آمریکا در چین ، هشدار داد که افول نظام تک قطبی غرب یک دوره انتقالی به دوقطبی است و  چندان دوامی ندارد.

رهبرچین با این موضع تلاش دارد از طریق مقابله با آمریکا ایجاد موازنه کند ؛ تا از میزان قدرت و توانایی مداخلة آمریکا کاسته شود.رهبرچین برگ برنده خودرا برای عرصة ظهور در شرق، رونمایی نقشه ‌راه چین که با سیاست مبتنی بر «توسعه در سایه» ساخته شده، اعلام کرد.

راه ابریشم نوین اهرم قدرتی است با پروژه‌های شبکه ارتباطی، مسیرهای ترانزیتی٬ لوله‌های نفت و گاز٬ بنادر٬ فرودگاه‌ها٬ خطوط راه‌آهن و تاسیسات با سرمایه چینی به ارزشی بیش از چهار تریلیون دلار ، که در سال ٢٠١٧ با حضور رهبران نزدیک به ٣٠ کشور جهان در چین، افتتاح ، وتا کنون چین ۱۹۸ سند همکاری را با ۱۶۷ کشور و سازمان بین‌المللی ذیل طرح کمربند – راه منعقد ساخته است.

هدف رسمی این کلان‌پروژه و ارتقای ارتباط قاره‌های آسیا، اروپا و آفریقا و دریاهای مجاور آن ها،علاوه بر به کارگیری سرمایه راکد و یافتن بازارهای تازه ، یک حوزه اقتصادی رقابتی و یک نبرد ژئوپلیتیکی میان چین و آمریکا برای برتری در جهان می باشد.

یکی از مهم‌ترین دلایل راه ابریشم نوین تلاش چین برای شکستن استراتژی مهار آمریکاست. آمریکا نیز راه ابریشم نوین را نمادی از اعمال قدرت چین می‌بیند که باید مهار شود.

استراتژی مهار چین  توسط آمریکا در حوزة اقتصادی با بنیان‌نهادن طرح شراکت ترنس – پاسیفیک و درحوزة سیاسی با انعقاد پیمان نظامی و سیاسی با کشورهای آسیای خاوری و اقیانوسیه و در حوزة هنجاری با گفتمان حقوق‌بشر علیه چین، از زمان اوباما شکل گرفت.

توافقنامه مشاركتی ‘ترانس پاسیفیك’ كه به (TPP) شهرت یافته است و11 كشور را در بر می گیرد ، با خروج آمریکا و هند وارد فاز جدیدی شد.چین برای این كه بتواند برابر آمریكا ایستادگی كند این موضوع را در دست بررسی قرار داد ، و با شروع جنگ تجاری بین دو كشور رایزنی های چین جدی تر شد.عدم حضور هند و آمریکا، اهرم محکمی در اختیار چین قرار داد، و ژاپن و 10 كشور دیگر (TPP)  را اصلاح ، و به نام  (CPTPP) تغییر دادند. آمریكا تلاش زیادی کرد تا چین را در عرصه اقتصادی و تجاری منزوی كند، اما چین توانست علاوه بر  (CPTPP)  با 27 كشور در تجارت آزاد به توافق  برسد. مذاکره با كره و ژاپن ، وتوافق نامه مشاركت اقتصادی جامع منطقه ای موسوم به  (RCEP) ، رسما از سوی 16 كشور مرتبط با چین نیز درسال 2020 امضا گردید.

این توافق جامع در صورت اجرایی شدن باعث افزایش بیش از 209 میلیارد دلار به درآمد جهانی ،کاهش هزینه کسب‌وکار در شرق آسیا و اتصال این کشورها در فن‌آوری، تولید، کشاورزی و منابع طبیعی است. چین، ژاپن و کره جنوبی با این توافق ،بزرگ‌ترین شرکای تجاری یکدیگر در شرق آسیا ،و طرح جاده و کمربند چین نیز پشتوانه ای قوی برای تقویت این ارتباط خواهد بود. این طرح موجب افزایش سرمایه‌گذاری کشورهای چین،ژاپن و کره جنوبی تا سقف 1.4 تریلیون دلار در زیرساخت‌های حمل‌ونقل، انرژی و مخابرات خواهد شد، و شرق آسیا را در حوزه نفوذ اقتصادی چین قرار خواهد داد.پیمان مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای در مقایسه با سایر قراردادهای مناطق آزاد تجاری، فراگیرتر ،و نیازهای عصر اقتصاد دیجیتال مانند مالکیت معنوی و تجارت الکترونیک را تامین می کند.

رهبر چین با توجه به این موفقیت های اقتصادی خصوصا در شرق آسیا ، با تصویری سازی ازآمریکا به عنوان بزرگ ترین منبع هرج و مرج ، و تهدید بر علیه توسعه و امنیت چین در عرصة بین الملل ، وبا اخطار به مقام‌های کشورش مبنی بر این که “روی رقبای چین به ویژه ایالات متحده “حساب نکنند، نوید ظهور یک نظام قطبی با ثبات دیگر را در شرق داد.

دموکرات‌ها در استفاده از تحریم‌ها با ادعاهای حقوق بشری سابقه طولانی دارند،موضع جو بایدن در مقابل چین ، اهرم تحریم و فشار بابت نقض حقوق بشر ، و نفوذ منطقه ای  و رقابت در حوزه فناوری در آسیا است. تحریم برای  نقض حقوق بشر در هنگ‌کنگ، تبت و مناطق مسلمان‌نشین مواردی است که آمریکا چین را به آن متهم کرده است.

تقابل آمریکا و چین در سطح تجاری و اقتصادی با شیوع گسترده ویروس کرونا ، وتامین 80 درصد داروی مصرف شده در آمریکا توسط شرکت‌های چینی به حوزه امنیت ملی کشانده شده است.

 چین سالانه نزدیک به ۵۰۰ میلیارد دلار مازاد حساب جاری را صرف خرید اوراق قرضه بانک‌های مرکزی کشورهای مختلف چون آمریکا می‌کند. این روند می‌تواند حاکمیت دلار را در عرصه جهانی با چالش و واحد پولی یوان چین را در نظام مالی جهان اعتبار ببخشد.

لذا بایدن در برابر تهدیدهای اقتصادی چین راه بازی منطبق بر قوانین ،و ارتباط گرم تر با شرکای بین المللی را پیشنهاد داده است.یکی از قواعد بازی در تقابل با چین تصمیم گیری در مورد تعرفه واردات حدود 360 میلیارد دلاری چینی که  باعث افزایش هزینه مشاغل و مصرف کنندگان آمریکایی است، که بایدن را در سر دوراهی حفظ وضع موجود، و یا کاهش عوارض در ازای دریافت امتیاز اقتصادی یا تغییرات اقلیمی قرار داده است.

بایدن روابط بین اقتصاد چین و آمریکا در زمان ترامپ را ناشیانه، پرهزینه و غیر استراتژیک خواند.بایدن اعتقاد به رویکرد هوشمندانه دارد و در نظر دارد مواضع آمریکا با ترکیبی از رابطه ،رقابت و تقابل  با چین همراه باشد.این رویکرد در زمینة رابطه گرم شدن کره زمین و بیماری همه گیر ، رقابت در رهبری فناوری سرمایه گذاری در صنایع آمریکایی مانند محاسبات کوانتومی و هوش مصنوعی و تقابل در توسعه طلبی نظامی، نقض حقوق بشر یا تجارت ناعادلانه می باشد.

چشم انداز

آمریکا با رویکرد هوشمندانه چهار گزینه در مورد رابطه،رقابت و تقابل با چین را در پیش دارد:

الف)همکاری‌ با شرکای اقتصادی خود در راستای تداوم سیاست مهار علیه چین .

ب)تقابل نظامی در دریای جنوبی چین، با تحریک کشورهای همسایه .

ج) مهار مبنی بر تخلف‌ در زمینه تجارت، حقوق بشر، و تایوان .

د) تضعیف دولت چین با تجزیه طلبی هنگ‌کنگ، تایوان، تبت و مغولستان با حمایت آمریکا.  

بنظر می رسد آمریکا با شرایط اقتصادی موجود کشورش،گزینه اول را انتخاب کند.

رقابت با چین اقتصاد آمریکا را تحت فشار قرار خواهد داد،زیرا قدرت اقتصادی چین در آسیا بیشتر از آمریکا است.کشورهای شرق آسیا به دلیل عدم توان نظامی چین با آمریکا  در ارتباطند، و در حوزة اقتصاد با چین همکاری می کنند.

لذا آمریکا با جنگ در شرق آسیا و دریای جنوبی موفق نخواهد بود. تقابل درحوزه نظامی نیز با توسعه توان نظامی چین برای به چالش کشیدن حضور آمریکا در شرق آسیا با افزایش هزینه های نظامی چین،آمریکا را در حفظ برتری و یک قطبی ماندن  دچار سختی خواهد کرد.

رهبر چین هم باید بداند ظهور شرق با حضور روسیه و هند نمی تواند دلیل برتری قدرت چین   در شرق آسیا باشد. ترامپ از آمریکا یک عامل بی‌ثباتی در جهان ساخت، که حتی متحدانش خواستار هژمونی آمریکا نیستند. و جهان با رقابت های موجود به سمت دوقطبی یا بعضا چند قطبی می رود.

واژگان كليدي: , آمریکا ,رویکرد هوشمندانه ,رقابت و تقابل با چین, امنيت ملي, پكن, چين, رؤياي چيني, روابط خارجي, روسیه, سال 2020, سالي كه گذشت, سياست خارجي, سياست داخلي, فاطمه خادم شیرازی

مطالب مرتبط