مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

محدودیت ها و چالش های الگوی منطقه ای بودن عربستان سعودی

اشتراک

کامران کرمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

با خیزش تحولات عربی در سال 2011 و فضای برآمده از این تغییرات در جهت ظهور و بروز الگوهایی از جانشینی، نوعی رقابت آشکار و پنهان را میان بازیگران در سطح منطقه شاهد بودیم که برخی از این وضعیت تحت عنوان رقابت الگوهای منطقه ای یاد نمودند. الگوهایی چون بیداری اسلامی متأثر از انقلاب اسلامی ایران، خیزش های دموکراسی خواهانه و تلفیق اسلام و دموکراسی متأثر از الگوی ترکیه و در سطحی ضعیف تر الگوی اسلام گرایی سلفی متأثر از عربستان سعودی، از جمله مدل هایی بودند که در فضای تصاعدیابنده تحولات عربی مطرح گشتند. در این مقاله تلاش می شود تا به چالش ها و محدودیت های مدل عربستان سعودی برای فضا سازی در منطقه خاورمیانه پرداخته و به این پرسش پاسخ دهیم که آیا با توجه به مدل غیر جذاب اسلام سلفی، همراستا نبودن مدل نظام سیاسی با ترجیحات منطقه ای و همچنین خیزش اسلام خواهی معتدل و گرایشات دموکراتیک خواهانه،  آل سعود می تواند در چنین فضایی به عنوان یک الگوی جانشین مطرح گردد؟ استدلال نگارنده این است که اگرچه عربستان به دلیل قدرت سیاسی و مالی خود همواره در پهنه وسیعی از خاورمیانه نفوذ دارد، اما به دلیل ضعف نهاد سازی در رهگذر موج تغییرات دموکراتیک خواهانه و پایداری چنین تغییراتی نه تنها توان رقابت نخواهد داشت، بلکه خود در معرض چنین تغییراتی قرار خواهد گرفت.

واژگان کلیدی: خاورمیانه، رقابت الگوها، عربستان سعودی، الگوی منطقه ای، محدودیت ها، چالش ها

تحلیل رخداد

وقوع تحولات خاورمیانه موسوم به بهار عربی منجر به تغییرات قابل توجه در نظم منظقه ای و ترسیم الگوهای رقیب منطقه ای گردید. از آنجا که یکی از ویژگی های بحران های بین المللی و منطقه ای نقش آفرینی بازیگران و کنشگران ذینفع است، رقابت بر سر مدل مطلوب یا الگوهای رقیب منطقه ای امری اجتناب ناپذیر است که بازیگران سعی می نمایند با تأثیرگذاری تعریف و ارائه تصویر مطلوب از خود و اهداف خود، دامنه نفوذ خود را افزایش دهند و به کانون تأثیرگذاری بر معادلات و پویش های موجود تبدیل شوند. عربستان سعودی یکی از بازیگرانی بود که با توجه به تغییر و تحولات روی داده سعی نمود تا با نقش آفرینی در چنین فضایی، دامنه نفوذ خود را افزایش داده و با توجه به رقابت هایی که با ایران، ترکیه و مصر داشت، خود را به عنوان یک مدل منطقه ای که به زعم خود همراستا با ترجیحات منطقه ای است نشان دهد. غافلگیری در مقابل تغییرات، چالش در حوزه های پیرامونی، سقوط متحدین استراتژیک و فضا سازی های گسترده ترکیه در فضای بحران از جمله مواردی بود که باعث گردید تا عربستان در مقابل موج تغییرات در فضای تدافعی قرار گیرد. در واقع امر باید گفت که با توجه به ماهیت تحولات عربی که منجر به بازیگری دو مجموعه اسلام گرایی معتدل و دموکراسی خواهی شده است، عربستان در چنین فضایی با چند چالش و محدودیت دست به گریبان است که بخشی از توان این کشور در مدل سازی و ارائه الگوهای جانشینی را تحلیل برده که در ادامه بدان اشاره می گردد.

1- طرح اسلام گرایی سلفی

اگرچه سلفیون یا سلفی گرایی در پهنه خاورمیانه گسترده شده و کشورهای مختلفی از افغانستان، پاکستان، یمن، قطر، عربستان، مصر، سوریه و دیگر نقاط را در بر گرفته اما تا حدود زیادی منشأ چنین افکاری متأثر از منطقه نجد عربستان بوده و در سطح منطقه هم زمانی که بحث از اسلام سلفی می گردد، عمدتاً منظور اسلامی است که بوسیله عربستان سعودی حمایت مالی و عقیدتی می گردد. هر چند که زمامداران سعودی مرز خود را با سلفی گرایی تکفیری که بوسیله القاعده پیش رانی می شود را روشن نموده اند، اما در مناطقی چون آسیای مرکزی و قفقاز، سوریه، مصر، یمن، عراق و کویت عربستان با حمایت های سیاسی و مالی خود تلاش نموده تا اسلام گرایان سلفی را روی کار آورد. طرح چنین اسلامی در داخل عربستان و در سطح منطقه منجر به تکفیر و جهاد علیه مذاهب دیگر گردیده و در تصاویری که توسط رسانه ها منتشر می گردد، فعالیت چنین اسلامی توأمان با خشونت بوده و این یکی از ضعف های جدی چنین اسلامی است که باعث گردیده تا نوعی تنفر و روی گردانی از چنین گرایشی در سطح منطقه مشاهده شود.

2- همراستا نبودن مدل نظام سیاسی با ترجیحات منطقه ای

یکی از مواردی که در بحث مقبولیت الگو و مدل منطقه ای می تواند موجبات نفوذ آن را فراهم آورد همراستا بودن نظام سیاسی با ارزش هایی است که توسط مدل یا الگو مطرح می گردد. در واقع یک نظام سیاسی مطلوب و پذیرفته شده معیارهای بین المللی که در آن انتخابات آزاد، گردش نخبگان، حقوق شهروندی و دولت رفاه اجتماعی پذیرفته شده باشد، همراستا با خواسته ها و نیازهای توده مردم می باشد. عربستان سعودی به دلیل برخورداری از یک نظام پادشاهی مطلقه و فاقد مکانیسم های دموکراتیک عملاً در تقابل با موج دموکراتیزاسیون در منطقه قرار گرفته و از آنجا که دارای نظام سیاسی پیرسالاری می باشد، چندان جذابیتی برای توده های جوان که در موج انقلابات عربی بدنبال اندیشه های آزادی خواهانه بودند، ندارد و خود به دلیل فقر سازوکارهای دموکراتیک در معرض موج تغییر قرار گرفته است.

3- جذابیت اسلام گرایی معتدل

در سالهای اخیر نوعی از اسلام خواهی معتدل و دموکراتیک توسط زمامداران ترکیه مطرح گردیده است که این مسئله خود منجر به نفوذ ترکیه در خاورمیانه و طرح الگوی این کشور به عنوان مدل جایگزین در کشورهایی که دچار تغییرات بهار عربی گردیدند، گردیده است. روی کار آمدن اسلام گرایان اخوانی در مصر و تونس این گمانه را بیش از پیش تقویت نمود که رشد اسلام گرایی اخوانی به عنوان رقیبی برای اسلام سلفی می باشد و به دلیل قرائت دموکراتیک از اسلام و پذیرش نهادهایی چون شورا و انتخابات توانسته است به نیروگیری در میان جوانان مسلمانی گردد که یکی از دغدغه های آنان تبدیل شدن حکومت های خودکامه اشان به نوعی دموکراسی اسلامی است. در واقع با پیروزی اسلام گرایان در مصر و نوعی همراستایی با ترکیه، بیش از پیش می باید منتظر رشد این نوع از اسلام در منطقه خاورمیانه باشیم که در مقابل اسلام سلفی از جذابیت و اعتدال برای جوانان برخوردار می باشد که این در بلندمدت خود نوعی نگرانی جدی برای عربستان سعودی به وجود خواهد آورد و در صورت تحقق آن در سایر کشورها می تواند نوعی تهدید امنیتی برای حوزه های نفوذ عربستان باشد.

4- گرایشات دموکراتیک خواهانه در سطح منطقه

همانطور که در سطور بالا بدان اشاره گردید دو بازیگر اصلی تحولات آینده خاورمیانه اسلام خواهی و دموکراسی خواهی می باشد که با توجه به رشد اسلام خواهی معتدل به عنوان رقیب اسلام سلفی و گسترش موج آزادی خواهی در منطقه بیش از پیش نگرانی را برای عربستان سعودی به وجود خواهد آورد. در واقع پس از تحولات عربی کشورهایی چون مصر، تونس، لیبی و یمن از بند دیکتاتوری رهایی یافته و نوعی اسلام گرایی معتدل شبه دموکراتیک عمدتاً در مصر و تونس ظهور یافته که این وضعیت به طور شکننده در برخی نقاط دیگر در کش و قوس تحولات جاری است. یکی از خواسته های موج تحولات عربی برقراری نوعی حکومت مبتنی بر اندیشه های دموکراسی خواهانه است که عمدتا ناظر بر انتخابات آزاد و بهبود وضعیت معیشتی است که نشانگان آن را همچنان با افت و خیزهای فراوان در سطح منطقه خاورمیانه مشاهده می نماییم. رشد تمایلات آزادی خواهانه و دموکراتیک در منطقه تهدیدات امنیتی برای عربستان بوجود خواهد آورد. به دلیل اینکه عربستان در داخل کشور با چالش هایی چون شیعیان، زنان، زندانیان سیاسی و بطور کلی فقدان نهادها و ساختارهای دموکراتیک برخوردار است، گسترش موج دموکراتیزاسیون خودجوش یا هدایت شده می تواند منجر به چالش های داخلی، پیرامونی و حوزه های نفوذ منطقه ای شود که نمونه آن را در تحولات بحرین و واکنش عربستان بدان مشاهده نمودیم.

دورنمای رخداد

بحث از الگو و مدل منطقه ای در خاورمیانه چند صباحی است که در جریان است و بخصوص بعد از موج تحولات عربی این وضعیت منجر به نوعی رقابت آشکار و پنهان میان بازیگران گشته است. گرچه عربستان سعودی در این رقابت به دلیل ضعف ساختارهای دموکراتیک و بهره گیری از اسلام سلفی چندان به عنوان یک الگو و مدل مطلوب مطرح نیست، اما به دلیل قدرت سیاسی و مالی خود همواره در تاریخ تحولات خاورمیانه به عنوان بازیگری کلیدی مطرح بوده است. مطرح بودن و مطرح گشتن مجدد رقابت میان مدل ها امری است که همواره با توجه به پویش های خاورمیانه و استمرار منازعه سازی مطرح بوده است و همواره در دوره هایی بازیگرانی چون ایران، عراق، مصر، عربستان و سوریه به عنوان جهت دهنده به تحولات موجود در مقاطعی مدعی ایفای چنین نقشی بوده اند. خیزش های بهار عربی و فضای برآمده از تغییر نوعی فضا را برای طرح مجدد چنین بحثی مطرح نمود و عمدتا ترکیه در این راستا موفق تر عمل نمود و تغییراتی که در تونس و مصر بوجود امد را می توان در راستای ترجیحات منطقه ای ترکیه ارزیابی نمود. در این میان هم عربستان سعودی به عنوان پرچم دار اسلام سلفی مطرح می باشد که به دلیل فقدان جاذبه های اسلام سلفی، مدل نظام سیاسی، رشد اسلام گرایی دموکراتیک و تحولات دموکراسی خواهانه در سطح منطقه باعث گردیده تا عملاً عربستان سعودی در چنین وضعیتی به دلیل فقدان نهادسازی های مطلوب نتواند در رقابت با دیگر الگوها توان رقابت داشته باشد. در این میان باید یک فرض را در نظر داشت که در صورت اثبات چنین فرضی می باید عربستان را در رقابت الگوهای منطقه ای بازنده دانست و آن این است که در صورت تداوم موج تغییرات دموکراتیک، رشد و نفوذ اسلام گرایی معتدل و تثبیت ساختارهای سیاسی و اقتصادی در کشورهای منطقه می توان به صراحت گفت که عربستان توان بازیگری نخواهد داشت و در صورت ابطال چنین فرضی و به وجود امدن فضای تنش و تغییر، به دلیل قدرت مالی و سیاسی عربستان سعودی می توان گفت که این کشور به عنوان یک بازیگر مطرح در تحولات آتی نقش آفرینی خواهد نمود.

مطالب مرتبط