فرزاد رمضاني بونش
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
بيان رخداد:
تركيه از نخستين كشورهايي بود كه 28 مارس 1949 اسرائيل را به رسميت شناخت. دو طرف روابط ديپلماتيك خود را آغاز و رئيس نمايندگي سياسي تركيه در 1950 استوار نامه خود را به حيم وايزمن رئيس رژيم اسرائيل ارائه داد. همچنين سفارت تركيه در تل آويو در همين سال گشوده شد و روابط برقرار شد. هر چند روابط دو سويه در دهه هاي بعد گاه با فراز و نشيب هايي نه چندان جدي همراه بود، اما روابط همچنان برقرار بود تا اينكه در سال 1990 بعد از امضا قرارداد اوسلو، تركيه سفارت خود را در سال 1991 به سطح سفيري رساند. در اين دوران، روابط تركيه و اسرائيل بصورت همه جانبه گسترش و شمار زيادي قرارداد همكاري دو جانبه امضا و مقامات عالي به دو كشور سفر كردند. اين روابط در دوران حكمراني حزب عدالت وتوسعه بر تركيه هم همچنان ادامه يافت و برقرار بود. بعد از بروز نشانه هايي از رويكرد خاورميانه اي تركيه چالشهايي در روابط دو سويه پديد آمد و عملا بعد از حمله اسرائيل به كاروان دريايي كمك انساني به غزه در 31 مي 2010 در آبهاي بين المللي و كشتن 8 تبعه تركيه ، دولت تركيه سفير خود را از تل آويو فرا خواند و روابط وارد دوره اي نوين شد. در سه سال گذشته اين روابط با چالشهايي همراه بود و موانعي بر سر عادي سازي كامل روابط وجود داشته است. اما اكنون در پي عذرخواهي نتانياهو از دولت تركيه بدليل حمله به كاروان غزه در ماه مه سال 2010 ميلادي، نشانه هايي از تمايل به عادي سازي مجدد روابط دو سويه وجود دارد. در اين نوشتار تلاش ميشود تا نقش متغيرهايي گوناگون در افزايش تمايل تركيه و اسرائيل به عادي سازي روابط بررسي شود.
واژگان كليدي: متغيرهاي دخيل در عادي سازي روابط تركيه و اسرائيل، عادي سازي روابط تركيه و اسرائيل، امريكا به همگرايي تركيه و اسرائيل، چشم انداز روابط تركيه و اسرائيل
تحليل رخداد:
افزایش روابط اقتصادی آنکارا – تلآویو: روابط اقتصادي آنکارا- تل آویو بعد از تنشهاي سياسي در سال 2010 عملا دستخوش تغییرات چندانی نشد. چنانچه بنا به آمارهاي گوناگون اين روابط ابعاد گسترده تري گرفت و افزايش يافت. اين در حالي است كه قرارداد تجارت آزاد تركيه و اسرائيل (كه در ماه مي 1997 اجرايي شد) همچنان ادامه يافته و با وجود برخي از تنش هاي سياسي تجارت دوجانبه به جايگه ويژه اي دست يافت. اين در حالي بود كه آمريكا و اتحاديه اروپا همچنان بزرگترين شريكان تجاري اسرائيل و تركيه بوده و دو طرف همكاريهاي خود را در بخش هاي گوناگون اقتصاد توسعه مي دادند. چنانچه در سالهاي اخير شاهد افزایش صادرات اسرائیل به ترکیه و افزایش 42 درصدی صادرات ترکیه به اسرائیل و كسب جايگاه چهارمین صادر کننده کالا به اسرائیل بوديم.
پس از اینكه سوریه مرزهای خود به روی حمل و نقل جاده ای تركيه بست، آنكارا اعلام کرد که پلی دریایی از بندر اسکندرون تا بندر حیفا ایجاد می کند تا امکان انتقال کامیون های ترکیه به اسرائيل و خاورميانه عربي فراهم شود. علاوه بر این، با توجه به تلاش اسرائيل در استخراج گاز و صادرات آن از دو منطقه ” تمار ” و” لیفتیان ” در دریای مدیترانه، عملا با انجام مذاكراتي تلاش شده است تا این گاز از راه ترکیه به بازار جهانی عرضه شود. اين امر جدا از سود صادراتي براي اسرائيل مي تواند منجر به كاهش وابستگی تركيه به واردات گاز از روسیه و ايران گشته و ترکیه را پلی برای صادرات گاز اسرائيل به اروپا كند.
توجه بيشتر امريكا به همگرايي تركيه و اسرائيل: در چند دهه گذشته، تركيه و اسرائيل از مهمترین متحدان آمریکا در منطقه بوده و آمریکا در شرایطی که آينده نوع همكاري هايش با مصر همچنان وابسته به متغيرهايي است و بحرانهايي نظير سوريه مهمترين متحدش در منطقه يعني اسرائيل را تهديد ميكند، تلاش کرد تا كوشش بيشتري در راه عادي ساري و گسترش روابط تل آويو و آنكارا بردارد. در دوره نوين رياست جمهوري اوباما و با سفرهاي مقامات امريكايي به منطقه اين امر همچنان در دستور كار اصلي رهبران امريكابي بوده است. امريكايي ها مي كوشند در چارچوب رويكردهاي نوين خود جدا از افزايش پيوند تركيه و اسرائيل از اين امر در نوع سياست گزاري خود در مورد آينده سوريه، مواجهه با ايران، تشكيل ائتلاف هاي قدرتمند تر و مذاکرات صلح میان فلسطینیان و اسرائیل بهره گيرند. اين در حالي است كه اكنون مدتهاست مذاكرات صلح اسرائيل و فلسطينيها رها شده است، اما با تغيير دولت در اسرائيل و ریاست دوباره خالد مشعل بر حماس و همچنين افزايش روابط حماس با تركيه و حزب عدالت و توسعه، امريكاهايي ها اكنون اميدوار هستند از يك سو در سايه عادي سازي روابط تركيه و اسرائيل از تاثيرگذاري تركيه بر حماس و وارد كردن آن به فاز سياسي و مذاكره با اسرائيل بهره برند و از سويي از نفوذ ايران بر غزه و فلسطين بكاهند و نوعي چينش نوين در منطقه و خاورمیانه ايجاد كنند. در همين راستا است كه اوباما در سفر اخیر خود به اسرائیل در نقش یک میانجی عادي سازي روابط تركيه و اسارائيل ظاهر شد و اكنون نيز پس از گفتگوهايي با مقامهای اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطینی قرار است دور تازهای از گفتوگوهاي صلح را آغاز كند.
شرايط نوين منطقه و تلاش هاي تركيه در افزايش نفوذ: در سالهاي گذشته جدا از نمودهاي رفتاري و ژستهاي سياسي رهبران ترك حزب اسلام گراي عدالت و توسعه، عملا تغییری بنيادين در معادلههای دیپلماتیک میان آنکارا و تلآویو ایجاد نکرد. چنانچه تداوم بسياري از همكاري هاي نظامي و دفاعي و حضور مقامات اسرائيلي در سالهاي رهبري اين حزب در تركيه نشان از واقع گرايي ترك ها دارد. در همين راستا پس از تنش كشتي مرمره با افزايش روابط اقتصادي ترك ها نشان دادند كه تمايلي به قطع يا كاهش گسترده روابط با اسرائيل ندارند و روابط در حوزه سياسي بايد تا سطحي باقي بماند. اكنون با عذرخواهي و تلاش براي پرداخت غرامت اسرائيلي ها و همچنين نگاه رهبري گونه تركيه به منطقه، تركيه را بيش از هر زماني واداشته است به عادي سازي و افزايش روابط با اسرائيل بپردازد. در اين راستا ترك ها تلاش ميكنند تا از يك سو با بهره گيري از عادي سازي روابط از منافع آن (از جمله جلوگيري از دخالت تل آويو در مناطق كرد نشين تركيه، افزايش همكاريهاي اطلاعاتي و سياسي در سوريه و فشار بر اسد و همچنين كاهش نفوذ ايران در منطقه و…) بهره گيرند و از سويي با تلاش در جهت ورود بيشتر به مذاكرات صلح اسرائيل و فلسطينيان نقش بيشتري در مساله فلسطين داشته و پرستيژ مناسب تري در ايفاي نقش رهبري در منطقه داشته باشند.
شرايط نوين اسرائيل: با بحران سوريه و تحولات چند سال گذشته منطقه، اسرائيل جدا از دست دادن مصر به عنوان همسايه اي دوست با خطراتي همچون آينده سوريه و نوع تهديدات بنيادگرايان و رويكردهاي رهبران اخواني روبرو است . با توجه استراتژي گذشته، سياست خارجي تل آويو در برقراري روابط با كشورهاي پيرامون عرب اسرائيل اينك با تركيب دولت نوين و برقراري روابط دیپلماتیک قوی تر با ترکیه می تواند جدا از عادي سازي كامل روابط سياسي به بهبود روابط امنيتي، دفاعي، اقتصادي و نظامي خود با تركيه بينديشد. همچنين همكاري در حوزه هايي همچون سوريه و كاهش نفوذ ايران در فلسطين مي تواند از علايق دوجانبه تلقي گردد و در جهت منافع اسرائيل باشد.
همكارهاي نظامي و دفاعي مشترك و نقش نهادهاي غربي: تركيه عضو فعال ناتو و متمايل به حضور در ساختارهاي سياسي و نظامي غربي است. اسرائيل نيز شريك و همكار نهادهاي نظامي و سياسي غربي است. عضويت و يا همكاري گسترده و تمايل مشترك تركيه و اسرائيل در نهادهاي غربي بويژه ناتو نمي تواند توام با دشمنی دو طرف باشد. يعني ترکیه نمي تواند هم دشمن اسرائيل باشد و هم جايگاه مناسبي در نهادهاي سياسي و نظامي غربي داشته باشد. در يك سال گذشته نيز با استقرار سپر موشکی اخیر در خاک تركيه و استقرار موشک های پاتریوت در نزدیکی مرزهای ترکیه با سوریه، فشارهايي از سوي نهادهاي سياسي و نظامي غربي در عادي سازي كامل روابط تركيه با اسرائيل وجود داشته است. در اين بين، اسرائيل كه يكي از همكاران و شركا سازمان امنيت و همكاري اروپا و عضو ” ديالوگ درياي مديترانه ناتو ” است نمي تواند دشمني تركيه را فراروي خود داشته باشد. لذا تركها با ملاحظه نقش اسرائيل در ناتو و فشار بر نهادهايي همچون اتحاديه اروپا همواره در انديشه بهبود روابط با اسرائيل بوده اند. علاوه بر اين نيز از آنجا كه از گذشته همكاري هاي گسترده اي در حوزه نظامي و امنيتي بين تركيه و اسرائیل وجود داشته به نظر ميرسد ترك ها بر آن هستند تا با عادي سازي بيشتر روابط، برخي توافقنامه های امنیتی و نظامی به حالت تعویق درآمده و يا همكاري هاي تكنولوژيكي و دفاعي نظامي متوقف شده را فعال سازند. گذشته از اين نيز به نظر ميرسد تركيه با عادي سازي روابط با اسرائيل تلاش ميكند تا از يارگيري اسرائيل در منطقه بويژه با قبرس و يونان بر ضد تركيه جلوگيري كند.
چشم انداز روابط :
اسرائیل و ترکیه روابط خود را در دهه 90 میلادی گسترش دادند و ترکیه به یکی از نزدیکترین کشورها در حوزه پیرامونی اسرائیل تبدیل شد. با عادي سازي روابط دو سویه، از يك سو بايد شاهد گسترش روابط سیاسی، نظامی و اقتصادی ترکیه و اسرائیل در عرصههای مختلف بود و از سويي هم بايد منتظر چالش هاي نوين در گسترش روابط اسرائيل و تركيه در ميان مدت بود. در كوتاه مدت و با توجه به عدم تضاد كامل منافع تركيه و اسرائيل در حوزه هايي همچون سوريه، كاهش نفوذ ايران در منطقه، سوق دادن حماس به فاز سياسي روابط با اتحاديه اروپا و ناتو همكاري هاي اقتصادي و نظامي و تكنولوژيك بايد شاهد افزايش روابط بين دو سو بود. اما با توجه به وجود اهدافي چون رهبري تركيه بر منطقه و … در ميان مدت نمي توان تصور كرد كه روابط دفاعي و امنيت تركيه و اسرائيل به سطح روابط دهه 90 ميلادي باز گردد.