مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

روابط تركيه و اسرائيل از تنش تا عادي سازي

اشتراک

 فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

بيان رخداد:

 ترکیه از نخستین کشورهایی بود که در سال 1949 اسرائيل را به رسمیت شناخت و اندك اندك روابطي عادي  با اين دولت برقراركرد. در مقابل هم  رهبران يهودي در بعد از شكل گيري دولت  يهود عملا در راستاي استراتژي نگاه به پيرامون و رابطه با كشورهاي غير عربي منطقه توجه ويژه اي به حفظ و گسترش روابط با تركيه داشته اند.در اين بين هر چند روابط دو سویه در دهه های بعد گاه با فراز و نشیب هایی نه چندان جدی همراه بود، اما همچنان برقرار بود. چنانچه ما شاهد اوج اين روابط در دهه 1990  از نظر دفاعي، امنيتي،  نظامي و سياسي بوديم. در اين حال حضور اسلام گرايان  در قدرت در تركيه  هر چند تا حدي كمي روابط امنيتي و نظامي را تحت  تاثير قرار داد، اما بر دامنه روابط اقتصادي افزود.  بعد از حمله اسرائيل به کاروان کمک به غزه در 2010  و کشتن 8 تبعه ترکیه روابط وارد دوره ای همراه با تنش ها و رويكردهاي تند اعلاني شد. اکنون هم در پی عذرخواهی نتانیاهو از دولت ترکیه در گذشته و پيشنهاد كمك  ميليون دلاري اسرائيل (براي كساني كه خانواده‌هاي خود را در جريان حمله به كشتي حامل كمك‌هاي بشردوستانه در سال 2010 از دست داده‌اند) و سخنان «احمد داوداوغلو» وزير امور خارجه تركيه «آنكارا و تل‌آويو در آستانه عادي‌سازي روابط هستند.» و روابط دو سويه به سرعت به سمت عادي سازي سياسي پيش ميرود.

 واژگان كليدي: روابط تركيه و اسرائيل از تنش تا عادي سازي، روابط تركيه و اسرائيل ، كاهش تنش در روابط تركيه و اسرائيل ، عادي سازي روابط تركيه و اسرائيل، علل عادي سازي روابط تركيه و اسرائيل ،

 

تحليل رخداد:

با توجه به روند پیشرفت مذاکرات بین آنکارا و تل آویو بر سر غرامت کشتی ماوی مرمره از يك سو هيئت تركيه اي به ریاست «فریدون سنرلی اوغلو» از مقامات بلند پایه وزارت خارجه ترکیه به اسرائيل رفت و مقامات تركيه اي هم با تاييد كاهش تنش و عادي سازي عملا به چالش هايي چون كمك به غزه ، اختلاف بر سرميزان غرامت و اشاره كرده اند. در  مقابل هم مقامات تل آويو از احتمال زیاد امضای موافقت نامه در این زمینه سخن می‌گویند. مقام‌هاي اسرائيل از تركيه خواسته‌اند تا شكايت‌هاي خود را عليه فرماندهان و افسران ارتش اسرائيل به عنوان پيش‌شرطي براي از سرگيري روابط پس بگيرد و قانوني هم براي ممانعت از اقامه چنين دعاويي در آينده تصويب كنند. در اين ميان آنچه مشخص است اگر به رخدادهاي چند سال گذشته روابط  تركيه و اسرائيل بنگريم در واقع بايد  گفت سير اين روابط در چند حوزه گوناگون رويكردهايي متفاوت داشته است. از يك سو هم ترك ها و هم  اسرائيلي ها با  وجود  كاهش در سطح روابط سياسي بعد از 2010 عملا سطح روابط اقتصادی خود را كاهش نداده اند و با شيبي ملايم آن را افزون كرده اند. چنانچه اگر حجم مبادلات تجاری آنکارا و تل آویو در سال 2009 به 2.4 میلیارد دلار می رسید در سال 2012 حجم مبادلات تجاری  رقم چهار میلیارد دلار را شاهد بوده است. گذشته ازاين نيز بايد اشاره كرد كه در تحولات سه سال گذشته خيزش هاي منطقه اي هر چند دامنه اختلاف نظر تركي- اسرائيلي در برخي حوزه ها چون مصر و  ايران  مشهود بوده است اما هماهندي هايي هم در حوزه هاي ديگر داشته است .

علل عادي سازي روابط:

اگر به علل عادي يازي روابط بين تركيه و اسرائيل در مقطع كنوني بنگريم بايد گفت علل عادي سازي در سه سطح  قابل تحليل است. در بعد داخلي و نخست اهميت روابط امنيتي نظامي تركيه و اسرائيل در دهه هاي گذشته بر كسي پوشيده  نيست. تركيه در سال‌هاي اخير قبل از سردي روابط قراردادهاي گسترده با اسرائيل در راستاي بهسازي هواپيماهاي جنگنده و تانك‌ها و تجهيزات زميني و ساخت هواپيماي بدون سرنشين هرون و خريداري از اسرائيل انجام داده است. در اين بين نگاه مشترك  تركيه  و اسرائيل به  همكاري هاي  افزون تر اطلاعاتي و امنيتي در حوزه مسائل داخلي و امنيت  منطقه اي  دو دولت را مجبور به عادي سازي روابط در حوزه سياسي كرده است. در اين حال با توجه به وجود پرونده هايي چون صلح تركيه با پ ك ك و  صلح اعراب و اسرائيل و همچنين رويكردهايي چون فاصله گرفتن اردوغان از حضور بيشينه اي در فلسطين عملا دو سو به همكاري مشترك  علاقمند تر شده اند. در اين حال هم بايد توجه كرد كه دولت اردوغان در آستانه  انتخابات و  محك زدن حزبش مي تواند در راستاي تجديد نظر در روابط خارجي خود اهرم فشار ديگر منتقدان داخلي را از دوش خود برداشته و به متوازن بودن سياست خارجي خود با دولت ها و قدرتها منطقه اي اشاره كند. همچينن بايد گفت هم ترك ها و هم اسرائيلي ها به اين درك رسيده اند كه روابط مناسب سياسي بستر ساز  گسترش روابط اقتصادي، امنيتي و دفاعي بوده و بر حجم روابط مي افزايد. بنابراين در اين راستا گام برميدارند.

در بعد منطقه اي هر چند هنوز اسرائيل به تركيه به عنوان متحد منطقه‌اي و غير عرب خود مي نگرد و مايل است تا با رزمايش‌هاي مشترك و اعزام نيروهاي دريايي و هوايي و دسترسي بهتر به ايران از كارت تركيه براي فشار بر ايران نيز بهره جويد اما نياز ويژه اسرائيل به آب و انرژي و در كنار آن كاهش تنش در حوزه هاي هيدروكربني در مديترانه نيز مد نظر است. گذشته از اين پس از سقوط مرسي در مصر و تضعيف اخوان‌المسلمين ترك‌ها به اين نتيجه رسيده اند كه مي توان از نقش اسرائيل براي حضور دوباره در مصر بهره برد.در اين بين بايد در نظر داشت كه  اسرائيلي ها همچنان كه در چند سال گذشته كوشيده اند تا با جايگزين سازي حضور تركيه در فلسطين، لبنان، روابط با حماس تشكيلات خودگردان از نقش ايران در منطقه بكاهند. در بعد بين المللي هم عادي سازي روابط تركيه با اسرائيل مورد توجه اروپا و و بويژه امريكايي ها بوده است. چنانچه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در سفر به اسرائیل نقش میانجی آشتی این دو متحد خود را ایفا کرد و شاهد عذرخواهی نتانياهو از رجب طیب اردوغان، بود.

 

چشم انداز روابط:

هر چند داوود اوغلو اعلام كرده است «در حال حاضر دو كشور در لحظه حساسي از رويكرد جديد در مذاكرات هستند. مي‌توانيم بگوييم كه اكثر اختلافات به موجب اين مذاكرات جديد رفع شده‌اند و ما به پيشرفت‌هاي مثبتي رسيده‌ايم.»  در كنار آن نيز ترك ها به مسائلي چون تسهیل ارسال محموله به نوار غزه و اختلاف نظر بر سر میزان غرامت ( از مبلغ 15 میلیون دلار تا 30 ميليون دلار) نظر دارند، اما آنچه مشخص است اختلافات حداقلي میان ترکیه و اسرائيل بويژه در مورد حمله اسرائيل به مرمره نسبت به مذاکرات ماه مه 2013 میلادی بسيار كم تر شده و عملا متغيرهاي گوناگون داخلي، منطقه اي و بين المللي دو بازيگر را به عادي سازي هر چه تمام تر روابط سوق داده است. چنانچه اكنون گامي تا انتصاب متقابل سفیران و توافق كامل دو بازيگر نمانده است.

مطالب مرتبط