ولی کوزهگر کالجی
بیان رویداد
سومین پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی اخیر ترکیه، به منزله تداوم یک خط فکری است که در درون چالشهای جامعه و دولت ترکیه در بیش از یک قرن اخیر پدید آمده است. در جدال میان سنت و مدرنیته، دین و سکولاریسم، ارتش و دموکراسی و مباحثی از این دست، جریان اسلام گرای حزب عدالت و توسعه معرف اسلامی معتدل و سازگار با مفاهیم و شالودههای دموکراسی امروزی است که در عرصه عمل نیز در طی ده سال گذشته توانسته است به موفقیتهای قابل ملاحظهای دست یابد. از این رو شناخت عقبه فکری این جریان میتواند، منجر به درک بهتر تحولات کنونی جامعه ترکیه شود. جنبش گولن – که شاید در ایران کمتر شناخته شده باشد- را باید به نوعی منبع اصلی فکری جریان اسلام گرای معتدل کنونی در ترکیه دانست. جریانی فراگیر و البته غیر رسمی که تاثیرات قابل توجهی بر نخبگان جامعه ترکیه داشته است. با توجه به اهمیت و نقش این جنبش فکری، در این نوشتار به صورت اجمالی مبانی و شالوده های اصلی نظری و فکری این جنبش مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.
تحلیل رویداد
جنبش گولن[1] یک جنبش مدنی فراملی است که تحت تاثیر اندیشههای فتحالله گولن،[2] نویسنده و مدرس علوم اخلاقی و الهیات اهل ترکیه و ساکن ایالت پنسیلوانیای آمریکا شکل گرفتهاست و در حال حاضر طرفداران نسبتاً قابل ملاحظهای در ترکیه، آسیای مرکزی و سایر نقاط جهان دارد. تعداد دقیق طرفداران جنبش گولن مشخص نیست؛ چرا که نظام عضوگیری آن روشن و مشخص نیست. اما تخمین زده می شود بین یک تا هشت میلیون حامی در جهان داشته باشد. این حامیان اکثراً از بین تجار، روزنامه نگاران و اساتید و دانشجویان دانشگاه هستند که در جهارچوب یک شبکه وسیع، منعطف و غیر رسمی مشغول به فعالیت هستند و از این طریق در مجامع مختلفی چون مدارس، دانشگاهها، انجمنهای کارگری، بنیادهای خیریه، گروههای فشار، بخشهای دانش آموزی و دانشجویی، مراکز رادیو و تلویزیون و روزنامهها ( از جمله Zaman, Today’s Zaman , Samanyolu TV) اعمال نفوذ میکنند.
عقاید گولن مشابه افکار سید نورسی است که شخص گولن در دهه 1950 به آن پیوسته بود. به طور کلی گولن، از همکاری و همزیستی میان طرفداران عقاید مختلف از زیر مجموعههای اسلام مانند شیعه (از جمله شیعیان علوی ترکیه) و اهل تسنن گرفته تا عقاید و باورهای سکولاریستی و نیز ادیان و مذاهب دیگر دفاع میکند و در واقع معتقد به نوعی سیاست «تساهل و تسامح» در زمینه مسائل اعتقادی است. به عنوان مثال، گولن در طی سالهای اخیر ملاقاتهای متعددی با پاپ ژان پل دوم، پاتریک بارتولومیاس رهبر مسیحیان ارتدوکس یونان و نیز الیاهو باکشی دورون از رهبران یهودی اسرائیل داشته است.
درک و بینش گولن از مفاهیمی چون اسلام و دموکراسی در چهارچوب دین اسلام، جزم اندیشانه نیست ولی در عین حال از ارزش هایی چون مصالحه، ثبات، حفظ حیات انسانی، مقدس بودن و ارزش داشتن نوع بشر، عدالت، برابری، گفتگو و مشورت به شدت دفاع و حمایت میکند. نظریه سیاسی اسلامی مورد نظر گولن بسیار منعطف است و مسلمانان را نسبت به نوع انتخاب نظام سیاسی مورد نظر خود دچار محدودیت ننموده و به عبارتی حق انتخاب را برای آنها در انتخاب هر نوع نظامی سیاسی دلخواه و مطلوب خود به رسمیت میشناسد.
در مجموع سه اصل برابری، عدالت و مشورت را میتوان، اصول و ارزشهای محوری نظریه سیاسی اسلامی گولن برشمرد. اما گولن بر این باور است که هر یک از این اصول و ارزشها باید مطابق با شرایط زندگی مسلمانان در کشورهای مختلف و متناسب با سنتها، اولویتهای فرهنگی و سایر عوامل دخیل، صورت عینی به خود گیرد. گولن این گونه استدلال میکند که جنبههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی جوامع باید در روند توسعه دموکراسی در کل جهان مورد توجه قرار گیرد. از این رو گولن بر این باور است که بیتوجهی به این نکته، موجب چالش میان دیدگاههای اسلامی با دیدگاههای غربی شده است که نتیجه این تقابل، حمله به اسلام و جریانات اصلاحی در سطح جهان اسلام شده است. در عین حال گولن به انتقاد از جریانات دارای افراط و تفریط در جهان اسلام نیز میپردازد و دیدگاههایی که استقرار دموکراسی در کشورهای اسلامی را منوط به طرد هر گونه سنت اسلامی میکند و نیز دیدگاههای افراط گرایانهای که تمام ارزشهای غربی و دموکراتیک را نفی نموده و تنها در پی اجرای شریعت اسلامی است، را مطابق با واقعیت و منطق نمیداند.
گولن همچنین بر این باور است که دین اسلام بویژه نظام حقوقی آن از اصولی برخوردار است که با بسیاری از اصول و هنجارهای جهان شمول مطابقت دارد و از این رو نه تنها میتوان از این طریق باب نوعی گفتگو را با سایر فرهنگها بویژه فرهنگ غرب گشود، بلکه نظام حقوقی اسلام این پتانسیل را نیز دارد که سایر فرهنگها از اصول و مبانی آن استفاده نیز کنند. در این راستا گولن به نظریه شورا (مشورت دسته جمعی) در اهل سنت به عنوان یکی از این اصول حقوقی مشترک و با ارزش اشاره میکند و در مقالات متعدد به تشریح این اصل بویژه مطابقت آن با اصول لیبرال دموکراسی میپردازد. گولن در مقاله ای در سال 2005 به این نکته اشاره میکند که اگر دموکراسی را حکومت مردم بر مردم بدانیم، نظریه شورا نیز با حق انتخابی که به مسلمانان برای تعیین نظام سیاسی و رهبران و نمایندگان آنها (به صورت مستقیم و غیر مستقیم میدهد) کاملاً با ارزشهای دموکراتیک امروزی سازگار است. در چهارچوب همین نظریه، گولن به نقاط قوت و مثبتی چون حق اعتراض مسلمانان به حاکم مستقر و مصون نبودن حاکمان مسلمان از انتقاد و برکناری اشاره میکند و آن را نیز از مشترکات نظام حقوقی اسلام (مبتنی بر نظریه شورا) با معیارهای نوین امروزی میداند.
در واقع دیدگاههای گولن را باید در امتداد نظریههای تجددخواهی صاحب نظران هل سنت در حوزه اندیشه سیاسی چون رشید رضا، محمد الریس، ابوالا علی مودودی و در نهایت سید نورسی دانست که هدف مشترک و اصلی آنها هماهنگ کردن رهنودهای دین با موازین عقل و مقتضیات جهان نو بود. نظریات جدید با بازنگری و بسط مفاهیم سنتی چون نهاد شورا، مجلس اهل و عقد، شرایط رهبری، شرایط جکومت شوندگان و حقوق متقابل آنها، دیدگاههایی را در حوزه اندیشه سیاسی اهل تسنن مطرح نمودند که در قیاس با اندیشههای سنتی به مراتب از اقتدارگرایی کمتری برخوردارند. این نظریههای جدید، حکومت اسلامی را حکومت شورایی مردم سالار و مقید به به قانون اساسی اسلامی تعریف میکنند. از این رو رهبری جامعه اسلامی بی آنکه اختیارلات مطلق داشته باشد، شانی همسان رئیس حکومت در دولتهای مبتنی بر قانون اساسی دارد.[3] بر این اساس، کوشش جنبش گولن در تلفیق آموزههای سیاسی و حقوقی دین اسلام (مذهب اهل تسنن) با قواهد و هنجارهای دموکراتیک جهان شمول عصر حاضر را باید در در امتداد یک کوشش فکری سیصد ساله نگریست.
بر اساس همین چهارچوب فکری، گولن به دفاع از ارزشهای حقوق بشری مورد نظر اسلام نیز می پردازد و بر این باور است که در در بطن اسلام بر ارزشهایی چون آزادی مذهب و بیان عقیده، مالکیت خصوصی، امنیت فردی، حق تحصیل و…. تاکید شده است که با ارزشهای جهانی حقوق بشر همخوانی دارد. اما گولن برای مطابقت عینی این ارزشها و نیز نظام حقوقی شورا بر اصل دیگر اسلامی یعنی «اجتهاد» تاکید میکند تا امور سیاسی به صورت کلی و نهادهای دموکراتیک و ارزشهای حقوق بشری به صورت خاص مطابق با ارزشهای اسلامی از یک سو مقتضیات زمانی از سویی دیگر تبیین و مشخص شوند. در این بین، گولن تاکید خاصی نیز ایجاد و تقویت «جامعه مدنی» برای حفظ و تداوم ساختار دموکراتیک مورد نظر خود دارد.
در مجموع، رویکرد گولن بر این اصل اساسی استوار است که دموکراسی اسلامی و جریان لیبرال دموکراسی سکولار تفاوت بنیادی و ماهوی وجود ندارد و این دو موضوع، دو پدیده جدا از هم نیستند. نباید جریان دموکراتیزاسیون و مدرنیزاسیون را با غربیسازی یکسان شمرد. فرهنگ اسلامی کنونی حاکم بر جهان اسلام توانایی انطباق با معیارهای جهانی در عصر جهانی شدن را داراست و از این رو دولتها و نخبگان جهان اسلام نباید مسیر انزوا و یا مخالفت با این ارزشهای جهانی را در پیش گیرند. راهی که گولن به کشورهای اسلامی پیشنهاد میکند گسترش علم و فن آوریهای نوین و ایجاد و توسعه نسل تحصیل کرده در سطح جوامع اسلامی است.
اما در داخل ترکیه، این جنبش موافقان و مخالفان بسیار قابل توجهی نیز دارد. جریان حاکم حزب عدالت و توسعه که در پی ارائه نوعی الگوی جدید و متعادل از پیوند میان اسلام و دموکراسی است انواع حمایت های پنهانی و غیر مستقیم را از جنبش گولن به عمل میآورد. نفوذ گسترده حامیان این جنبش در بخشهای سیاسی، امنیتی، قضایی و رسانهای ترکیه در سالهای اخیر مدیون این حمایتها است. کردهای ترکیه نیز با توجه به شعارهای جنبش گولن درباره لزوم احترام به حقوق انسانی و ضرورت گفتگو با همه گروههای مذهبی و قومی با روند کلی این جنبش موافق است. بخشی از این حمایت را باید در فعالیت گولن در دهه 1980 دانست که در بخش شرقی و کردنشین ترکیه، نخستین مدارس گولن را تاسیس نمود. همچنین این جریان توانسته است تا حدودی از نگرانی جریان علوی نسبت به سیاستهای مذهبی حزب عدالت و توسعه بکاهد. چرا که شیعیان علوی ترکیه به مانند همه اقلیتهای دینی دنیا، نظام سکولار را بر نظام مذهبی و یا دست کم برخوردار از رویکردهای دینی ترجیح می دهد. رویکردهای تساهلگرایانه جنبش گولن میتواند کمک موثری به رهبران حزب عدالت و توسعه در نزدیک شدن هر چه بیشتر به علویان ترکیه باشد.
همچنین بخشهای تجاری و بازرگانی ترکیه را باید از دیگر حامیان قدرتمند جنبش گولن دانست. نفوذ این جنبش در بخشهای یاد شده به حدی است که سردارج یسیل یورت از فدراسیون تجار و صنعتگران ترکیه معتقد است ۹۵ درصد از اعضای این فدراسیون از هواداران گولن هستند. به اعتقاد یسیل، ” آقای گولن با مطرح کردن ارزشهای بینالمللی، کمک کرد تا موانعی که به لحاظ روانی مانع تجارت با خارج از کشور میشد از میان برداشته شود و به مردم کمک کرد تا به ابعاد فکری خود وسعت بیشتری دهند.” [4] به گفته او فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی مدارس از یک سو و تجاری از سوی دیگر بسیار موثر واقع شده و راه را برای تجار اهل ترکیه در بازارهای نوظهوری مانند آفریقا و آسیای مرکزی باز کرده است. افزون بر بخش های تجاری و بازرگانی، بخش های سنتی و مذهبی جامعه ترکیه نیز از رویکردهای جنبش گولن در تقبیح رفتارهایی مانند سیگار کشیدن، منع نوشیدن مشروبات الکلی و طلاق و ضرورت حجاب زنان استقبال میکنند که این موارد با سیاست های کلان حزب عدالت و توسعه در حوزه فرهنگی همخوانی بسیار نزدیکی دارد.
اما در مقابل جریان لائیک، ملیگرا و سکولار ترکیه شدیداً از فعالیتها و گسترش نفوذ جنبش گولن نگران هستند، بویژه سیاستهای مذهبی، محافظهکارانه و رویکردهای این جنبش در قبال کردهای ترکیه باعث برور انتقادات و نگرانیهای فروانی در داخل ترکیه شده است. با توجه به بازداشت و زندانی شدن برخی از منتقدان جنبش گولن توسط دولت ترکیه، موجب تشدید نگرانیها نیز شده است. به عنوان نمونه، یکی از روسای پلیس ترکیه که کتابی درباره نفوذ هوادارن جنبش گولن در بخش هایی از پلیس و نهادهای قضایی نیز نفوذ کرده اند نوشته بود، به زندان افتاد و اوایل سال جاری نیز احمد سیک و ندیم سنر، دو روزنامه نگار ترک در رابطه با ادعاهایی مشابه بازداشت شدند. اتهام آنها “توطئه برای براندازی حکومت توسط راستگرایان افراطی، سکولاریستهای افراطی و ژنرالهای ارتش” عنوان شد. از این رو است که فعالان آزادی رسانهها در ترکیه این نکته را مطرح میکنند که بیشتر خبرنگاران در ترکیه معتقدند اگر از این جنبش گولن انتقاد کنند، آنها نیز مورد اذیت و آزار قرار خواهند گرفت. هر چند فعالان جنبش گولن اصرار دارند که بازداشت افراد از جمله سه نفر بازداشت شده، هیچ ربطی به آنها نداشته است. اما علیرغم همه این مسائل، تنها موردی که هم مخالفان و هم هواداران جنبش گولن در مورد آن توافق دارند این است که این جنبش در ترکیه، جنبش بسیار قدرتمندی است و نقش آن در تحولات کنونی جامعه ترکیه را نمیتوان نادیده گرفت.
پیامد رخداد
با توجه به ویژگیهایی که در جنبش فکری گولن وجود دارد، چند سناریو را میتوان در مورد آینده این جنبش مورد توجه قرار داد. نخستین سناریو، ادامه مسیر موفقیت آمیز چند سال اخیر است. این سناریو در صورتی تحقق خواهد یافت که حزب عدالت و توسعه همچنان بتواند به موفقیتهای خود در حوزههای مختلف جامعه ترکیه ادامه بدهد. از اینرو، رشد روندهای دموکراتیک، تلفیق موفقیتآمیز ارزشهای سکولار و دموکراتیک با آموزههای دینی، ادامه رشد اقتصادی و تداوم موفقیتهای آنکارا در عرصه سیاست خارجی میتواند نقش مهمی در اقبال نخبگان و جامعه ترکیه نسبت حزب عدالت و توسعه و به تبع آن عقبه فکری این حزب یعنی جنبش گولن داشته باشد. سناریوی دوم، ناکامی این جنبش فکری در پی ناکامی حزب عدالت و توسعه در اجرای برنامههای پیش روی خود است. به عبارتی کارآمدی یا ناکارآمدی این حزب نقش مهمی در سرنوشت جنبش فکری گولن خواهد داشت. سناریوی سوم، اقبال کشورهای اهل سنت عربی دچار بحران در منطقه از این جنبش فکری است. با توجه به شرایط دوران گذار این جوامع بویژه در تونس و مصر، استفاده از مبانی فکری جنبش گولن، میتواند دامنه نفوذ آن را از ترکیه و آسیای مرکزی به سمت خاورمیانه عربی بکشاند که در این صورت، تحول بزرگی در آینده این جنبش پدید خواهد آمد و آن را قادر میسازد تا در جایگاه یک نظریه کارآمد سیاسی در حوزه اندیشه سیاسی جدید اهل سنت خود را مطرح سازد.
[3] . داود فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ چهارم، پاییز 1385، ص 165.
[4] . ادوارد استرتونف، « جنبش گولن در ترکیه چیست؟»، شبکه خبری بی بی سی، 7 خرداد 1390. به نقل از سایت بیان:
http://beayan.net/Forum/viewtopic.php?f=55&t=5970