مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

انتخابات زودرس تركيه و گذر از فرهنگ سیاسی تکثرگرا به تک حزبی

اشتراک

علی سعادت

مدیرگروه ترکیه شناسی دانشنامه اسلام معاصر و مدرس دانشگاه

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

انتخابات زود رس در ترکیه در حالی در مسیر برگزاری است که باز هم ناشی گری و نا پختگی سیاسی حزب مخالف به تصویر کشیده شده است. این چهارمین بار در یک دهه گذشته است که اپوزسیون مخالف در ترکیه پیشنهادی ارائه می دهد و عدالت و توسعه با آغوش باز آن را می پذیرد ؛ مانند رفراندوم 2010 و اصلاح قانون انتخابات.

 موج سواری حرفه ای اردوغان و هم حزبی هایش از برگزاری انتخابات زودرس در این کشور نشان از این دارد که خروجی برآوردهای عدالت و توسعه بر پیروزی مجدد آنها  حکایت دارد. شکست ناپذیری عدالت و توسعه در انتخابات دو دهه گذشته، جدا از اینکه ریشه در اقدامات و موفقیت های این حزب در سیاست های توسعه و بافت محافظه کار اسلامگرایی در ترکیه و چندین دلیل دیگر دارد؛ خبر از بیماری افول قدرت های رقیب و تبدیل جامعه ترکیه به تک حزبی متصلب نیز دارد.

در تحلیل این پدیده باید اشاره کرد که «سکولاریسم و کمالیسم» توان نخبه سازی و توان پاسخگویی به مطالبات جامعه ترکیه را ندارد و قدرت تجهیزی آن چه به لحاظ «فردی» و چه به لحاظ «اجتماعی» افول کرده است. روشن اینکه «جمهوری خواه خلق» و جریان های شبیه به آن، در کادر سازی حزبی و جذب نخبگان قدرتمند و کاریزما- که مورد پسند جامعه احساسی ترکیه است- ناتوان بوده اند و نتوانسته اند رقیبی جدی برای مقابله با اردوغان و لفاظی های پوپولیستی تربیت کنند. بحران نخبه سازی تا جایی پیش رفته است که «کلیچ دار اوغلو» بیش از آنکه خود در انتخابات حضور داشته باشد از دیگران برای رقابت با عدالت توسعه بهره می برد. ائتلاف دو حزب «جمهوری خواه» و «ملی گرای خلق» با معرفی «اکمل الدین احسان اوغلو» در دوره قبل و سرگردانی در انتخاب و اعتلاف با احزاب دیگر در این دوره آن هم با گزینه های اسلامگرا به خوبی ثابت می کند که «کمالیسم و سکولاریسم» قدرت بسیج و تجهیز حزبی را از دست داده است.  البته نباید اقدامات عدالت و توسعه در سال های گذشته و خنثی سازی عناصر قدرت را در تحلیل این پدیده نادیده گرفت، چرا که ارتش، شخصیت های اثرگذار مخالف و نهادهای وابسته به جریان سنتی کمالیسم در سال های گذشته تحدید و قدرت آنها در فرآیند به اصطلاح اصلاحات کاهش یافته است. نتیجه اینکه احزاب مخالف دولت فاقد شخصیت های اثر گذار و مطرح  در سطح ریاست جمهوری ترکیه بوده و ناچار دست به دامان نیروهای جدا شده از عدالت توسعه و نیروهای «چپ میانه» شدند که البته آن هم میسر نشد.

نکته مهم بعدی فرهنگ سیاسی در حال گذر جامعه ترکیه است. مسابقه یک طرفه قدرت و سیاست در این کشور، ناتوانی احزاب در جهت دهی به ایده های مخالف دولت، عدم تطبیق سکولاریسم کلاسیک با نیازمندی های جامعه جدید ترکیه والبته یکجانبه گرایی عدالت و توسعه در کنار «بحران نخبه سازی» این کشور را به سمت پذیرش فرهنگ سیاسی تک حزبی پیش می برد.

در طول دهه ها فعالیت حزب جمهوری خواه خلق (به عنوان اصلی ترین مخالف) هیچ ایده جدیدی از سوی حزب برای ساماندهی و تطبیق مرامنامه حزبی با بدنه اجتماعی صورت نگرفته است و حرف ها و شعارها همان است که در دهه 60 و 70 جاری بود؛ که البته تبعات هویتی این روند، خود جای بحث دیگری دارد. این در حالی است که عدالت و توسعه، نیروهای فعال را با دو گفتمان «ترک گرایی» و «اسلامگرایی» مدام موازنه می دهد و با «ساخت» و «بازساخت» فضای روانی، موج سواری می کند. با این توضیحات ترکیه که سالها پیش عرصه رقابت های پلورالیستی بوده در حال تبدیل شدن به محیطی یک رنگ است. حزب ملی گرای خلق که در انتخابات پیشین همدوش حزب جمهوری خواه بود امروز سنگ عدالت و توسعه را به سینه می زند. «حزب خوب» که با کرسی های جمهوری خواه خلق به شرایط مشارکت در انتخابات رسیده است پیشنهاد جمهوری خواه ها را برای پذیرش نماینده مشترک نپذیرفت و «کردها» که سال ها در حمایت از اردوغان و هم حزبی هایش برآمده اند معلوم نیست چه گزینه ای را تایید خواهند کرد. همه اینها علایمی است که نشان می دهد هویت های حزبی دچار گسست هایی شده است و جامعه ترکیه در حال گذر از فرهنگ سیاسی تکثر گرا به تک حزبی فرد محور است.

واژگان كليدي: ترکیه، انتخابات زودرس گذر از فرهنگ سیاسی تکثرگرا به تک حزبی

مطالب مرتبط