مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

امنیت انرژی در قرن 21-  بخش نخست

اشتراک

وجيهه گلشني

پژوهشگر مسائل بين الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

مقدمه

انرژی به عنوان محرک تولید و به تبع آن اقتصاد است. امروزه اهميت انرژي به اندازه ای است که به عنوان یکی از عوامل مهم تولید، در کنار ساير عوامل مثل سرمايه و نيروي کار در نظر گرفته می شود.  از این نظر همبستگی قابل توجهی بین میزان مصرف انرژی و رشد اقتصادی وجود دارد. انرژي های فسيلي تا به امروز بیشترین سهم را در در عرضه انرژی های اولیه (total primary energy supply) دارا هستند،خودروها، نيروگاهها، صنايع و … با احتراق انرژی های فسیلی به کارخود ادامه ميدهند؛ از همين رو است كه قيمت نفت در رشد اقتصاد جهانی تاثير بسزایی دارد.

اما حوزه انرژی در آینده با چالش های بزرگی مواجه است: (1) پایان نفت ارزان (نفتی که آسان و ارزان استخراج شده است)، (2) تنوع در منابع انرژی، (3) ظهور قدرت های سیاسی جدید منطقه ای و جهانی، (4) تداوم انتشار گازهای گلخانه ای به دلیل استفاده از سوخت های فسیلی، (5) ارتباط نزدیک بین حوزه انرژی و بازارهای مالی به علت monetize حامل های انرژی، (6) خطرات زیست محیطی استخراج نفت از دریاهای عمیق، (7) رشد سریع نیاز کشورهای در حال توسعه به انرژی، (8) چالش امنیت تأمین غذا در مقابل تولید سوخت های زیستی، و(9) امکان قطع زنجیره های جهانی تأمین انرژی به واسطه تغییرات آب و هوایی، تنها بخشی از این چالش ها هستند. این چالش ها ضرورت توجه به انرژی و امنیت آن در قرن 21 را دو چندان می کند. 

در ادامه در بخش 2 آینده انرژی در قرن 21 پیش بینی می شود و سپس در بخش 3 با توجه به الگوی جدید عرضه و تقاضای انرژی (new energy order) در این قرن، تعریف جامع و جدیدی برای امنیت انرژی در قرن 21 ارائه می شود.  بخش پایانی، 4، مجموعه مباحث این گزارش را جمع بندی می کند.

 

آینده انرژی

سه سناریو در ارتباط با انرژی در قرن 21 پیش بینی می شود:

(الف)تداوم استفاده از نفت، گازو ذغال سنگ و سده دیگری برای استفاده از این سوخت ها و در نتیجه تقاضای بالا برای هیدروکربن ها؛ (ب)پایان استفاده از موتورهای درون سوز و در نتیجه تقاضای کم برای هیدروکربن ها؛ و (ج) استفاده از سبد مرکب انرژی (energy mix) و تقاضای متوسط برای هیدروکربن ها به همراه افزایش تقاضا برای انرژی های تجدیدپذیر [1].

اغلب کارشناسان، با تکیه بر 12 فرض، به سبد مرکب انرژی در سناریوی سوم به عنوان محتمل ترین سناریو باور دارند:

(1) فرض اول آن است که اقتصاد های متکی به بازار آزاد برای حفاظت از محیط زیست و توسعه استفاده از منابع تجدیدپذیر برنامه ریزی خواهند کرد. امروزه بسیاری از کشورهای اروپایی مثل فنلاند، دانمارک، آلمان و فرانسه بخش انرژی خود را بر این اساس سیاستگذاری کرده اند. 

(2) فعالیت های انسانی یکی از عوامل گرمایش زمین است. در سال 2009 آژانس بین المللی انرژی اعلام کرد که عامل اصلی تغییرات اقلیمی فعالیت های انسانی به ویژه در حوزه انرژی است؛ به این ترتیب اثر فعالیت های انسانی در این فرض حتی از گذشته نیز پررنگ تر خواهد بود.

 (3) فرض می شود که شرکت های نفت و گاز انتشار گاز های گلخانه ای خود را کاهش خواهند داد.  امروزه اغلب این شرکت ها تعهد بالایی نسبت به محیط زیست از خود نشان می دهند و از آن به عنوان یکی از اصلی ترین ارزش های خود یاد می کنند [2].  (4) جایگزینی مشتقات و محصولات نفتی با گازی و برعکس،رونق خواهد گرفت.

(5) این فرض بر افزایش استفاده از برق آبی بدون تخریب زیستگاه های طبیعی جانوران و گیاهان تاکید دارد.در چند سال اخیر نیروگاه های برق آبی سازگار با محیط زیست نه تنها به دلیل ملزومات قانونی بلکه به دلیل بالارفتن سطح آگاهی ساکنین محلی نسبت به محیط زیست و در نتیجه خواست آنهااز احداث کنندگان نیروگاه ها برای سازگاری این زیرساخت ها با محیط زیست،افزایش یافته است. 

(6) پیش بینی می شود که گاز طبیعی،پس از پذیرش به عنوان پاک ترین سوخت فسیلی، به شدت رایج خواهد شد. روند و پیش بینی های انجام شده در مورد گاز طبیعی بر این فرض به خوبی صحه می گذارد [3].

(7) فرض می شود که از هیدروژن (استخراج شده از گاز طبیعی) به عنوان سوخت توریبن در تولید برق استفاده خواهد شد.  این فرض هنوز محقق نشده استچرا که هزینه استفاده از هیدروژن به عنوان سوخت توربین هنوز بسیار بالاست.  اما در هر صورت تحقیقات برای کاهش هزینه ها با تکیه بر توسعه فن آوری های نوین همچنان ادامه دارد. 

(8) براساس این فرض، استفاده از انرژی هسته ای با توجه به فن آوری های جدید مدیریت پسماند های هسته ای افزایش خواهد یافت.  این فرض نیز همچنان محقق نشده باقی مانده است چرا که مدیریت پسماند های هسته ای همچنان یک معضل است.با این وجود امروزه انرژی هسته ای پاک تر از گذشته است و به نظر می رسد استفاده از این انرژی به دلایل زیست محیطی و اقتصادیرو به گسترش است. 

(9) این فرض که متکی بر استفاده از انرژی های تجدیدپذیر رقابت پذیر با هیدورکربن ها است محقق شده است.  منابع انرژی تجدید پذیر به دلیل پیشرفت فن آوری و همچنین بالا بودن قیمت نفت در چندساله اخیر می توانند با هیدورکربن ها رقابت کنند.

(10) این فرض پیش بینی می کند که استفاده از ذغال سنگ با توجه به کاهش انتشار اکسید های گوگرد و نیتروژن ناشی از احتراق این سوخت و جداسازی گسترده دی اکسید کربن از گاز های منتجه از احتراق ذغال سنگ، همچنان رونق خواهد داشت. این فرض نیز به حقیقت پیوسته است، چرا که صنایعی که ذغال سنگ می سوزانند اقداماتی را در جهت کاهش آلاینده های ناشیاز احتراق این سوخت انجام داده اند.

(11) پیش بینی می شود که شرکت های نفتی به شرکت های انرژی تبدیل شوند.  این فرضنیز تحقق یافته است چرا که شرکت های نفتی زیادی کسب و کارخود را به انرژی های تجدیدپذیرنیز گسترش داده اند. 

در نهایت، (12) این فرض بر افزایش بهره وری خودروها (در معنای طی مسافت بیشتر با سوخت کمتر) و استفاده رو به گسترش از خودرو های هیبریدی استوار است.

بنابر آنچه گفته شد اغلب این فرضیات به حقیقت پیوسته اند (1، 2، 3، 4، 5، 9، 10،11 و 12) و باقی مانده آنها (6، 7 و 8) نیز رو به تحقق هستند.

واژگان کلیدی: منابع انرژی،نفت ،گاز ،  امنیت، انرژی ، قرن 21، وجيهه گلشني،

مطالب مرتبط