مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

از قدرت نرم و هوشمندانه تا قتال سخت و ناجوانمردانه-(بخش پاياني)

اشتراک

علي بمان اقبالي زارچ

پژوهشگر ارشد روابط بين الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

3- احترام؛ همدلی و حرکت اهل ایمان بر مسیر اعتدال؛ که نماد اصلی آن را در نحوه مواجهه علمدار سپاه حسین (ع) با پیشنهاد شمر بن ذل الجوشن می بینیم که حضرت ابوالفضل(ع) با صراحت کامل پذیرش به اصطلاح امان نامه شمر و تنها گذاشتن مولای خود با عتاب و خطاب رد می نماید و چون وقوف دارد که اوج قوت قلب بویژه برای زنان و کودکان است تا آخرین قطره خون خود در دفاع از حریم ولایت تلاش می نماید و اوج احترام به امام را با بکارگیری القاب سیدی و مولای به نمایش می گذارد و صرفا” در زمانی که گامی بیش تا شهادت ندارد مولایش را برادر خطاب و استمداد دریافتن می نماید. همچنین در بحث اعتدال و مهربانی نمونه بارزی را در زمان توقف سپاه اسلام توسط سپاه یزید به فرماندهی حر را شاهدیم که وقتی از طرف دشمن درخواست آب می شود امام فرمان دادن آب حتی به اسب های دشمن می دهند و زمانی که حر به قصد الحاق به یاران سرور شهیدان دارد؛ هدایت حضرت به گونه ای است که رفتارهای خشن و سخت حر مورد تغافل فراموشی قرار می گیرد. 

 

4-  اقامه واجبات و اهمیت دعا و تضرع؛ در واقع امام برای به نمایش گذاشتن اهمیت عبادت و دعا در حالی که سپاه یزیدی قصد شروع جنگ در عصر تاسوعا را داشتند؛ امام با پیامی درخواست مهلت یک شبه برای عبادت نمود و مهمتر این که در ظهر عاشورا هنگامی که امام بسیاری از یارانش را از دست داده بود؛ با توقف کارزار؛ اقامه نماز نمود و نشان داد که مسیر حق تعالی برای هر انسانی به یک عشق خردمندانه احتیاج دارد تا در زمره افتادگان نباشد و خط قرمز امام (ع) رعایت حق الهی و اقامه واجبات می باشد و آمادگی ایثار تمام عیار در این مسیر را دارد و بی جهت نیست که حتی غیر مسلمانان هم به فداکاری امام اعتراف دارند تا جایی که طوماس، مان متفکر آلمان اذعان دارد که اگر بین فداکاری مسیح و حسین (ع) مقایسه شود، حتما فداکاری حسین پر مغزتر و با ارزش تر جلوه خواهد نمود . زیر مسیح روزی که آماده برای فدا شدن گردید زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبوده که بعد از او به چه سرنوشتی دچار خواهند آمد . امام حسین (ع) زن و فرزند داشت و بعضی از آنها کودک خردسال بودند و احتیاج به پدر داشتند.

5- تبعیت بی قید و شرط از نبی و امام؛ یکی موضوعات و درس های بسیار مهم حادثه عاشورا که تبلور آن در نوع اطاعت یاران و اصحاب امام حسین (ع) و در بین اهل بیت اصحاب کربلا در دوران پسا کربلا مشهود بود؛ به اخلاص و صراحت اطاعت محض از امام حسین (ع) بر میگردد؛ چرا که امام از زمان به قدرت رسیدن یزید رویکردی را آغاز نمود که موضع روشن حضرت در عدم بیعت به دلیل بی مفهوم بودن سازش کفر و توحید مشخص می نمود. با نگاهی کوتاه به دوران خلافت یزید که کمتر از 4 سال بوده و در سال اول حادثه کربلا را رقم زده و دو سال بعد نیز به مدینه حمله نموده قتل و عام عظیم براه انداخته و نهایتا” دستور آتش زدن کعبه را داد به این ارزیابی می رسیم که امام حسین (ع) با آگاهی و وقوف کامل به ماهیت وجودی و ظالمانه یزید تنها راه حفظ امامت را مبارزه قاطعانه با این نماد الحاد و کفر می داند. و بی جهت نیست که مهاتما گاندی در مورد قیام کربلا می گوید: امام حسین علیه السلام هر آنچه که داشت را فدا کرد اما از تسلیم شدن دربرابر حکومت ظالمانه امتناع کرد این فداکاری چراغ هدایت هر جامعه و ملتی می باشد . و جالب تر می توانیم به نظر واشنگتن ایروینگ (مورخ آمریکایی اشاره داشته باشیم که می گوید: برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن بر اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی ‏داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت، و در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک، و در روی ریگ‌های تفتیده عراق؛ روح حسین(ع)  فناناپذیر است.‌ ای پهلوان و ‌ای نمونه شجاعت و ‌ای شهسوار من، ‌ای حسین!

6 – زنده نگه داشتن اسلام تا ابد؛ امام حسین (ع) با چهار ماه حضور در مکه و سپس نیمه تمام گذاشتن حج و حرکت بسوی کربلا با اصحاب و یاران با وفایش علیرغم آگاهی اولیه از امکان بی وفایی مردم کوفه و به فراموشی سپردن هزارن نامه ای که به حضرت فرستاده بودند نوعی مبارزه نرم؛ سیاسی و انقلابی را طراحی و اجرا نمود که برای همیشه و جاودانه تمامیت اسلام ناب محمدی و شیعه محب اهل بیت عصمت و طهارت را ممهور نمود. در واقع سالار شهیدان با شناخت دقیقی که از شخصیت فاجر و فاسق یزید داشت و می دانست که بیعت با این ملعون تاریخ به معنی فنا و به فراموشی سپردن دائمی اسلام خواهد شد؛ موضوعی که بدون شک مورد اذعان اندیشمندان اسلامی و غیر اسلامی پس از 14 قرن می باشد و کافی اشاره ای به جامعه شناس شهیر فرانسوی داشته باشیم. پروفسور فرانسوی هانری کوربن  یک بیان زیبا و دقیقی دارد با این مضمون که همه ادیان با مرگ پیامبران خود ، یهودیت با مرگ موسی ، مسیحیت با مرگ عیسی و ….. مردند و فقط شیعیان در فرایند مرگ قرار نگرفتند؛  چون آنها حسین را در ابتدای راه و مهدی را در انتهای راه سرلوحه خود قرار دادند بدین شکل که امام حسین(ع) از عمق تاریخ آنها را ترغیب نموده و در آینده امام مهدی (عج) آنها را دعوت خواهد نمود و  چنین جامعه‌ای نمی‌تواند بمیرد ، چرا که رهبری و آرمان‌های آن همیشه حاضر و همواره در حال تجدید شدن است.

7- راستی آزمایی وفای مردم کوفه با اعزام سفیر؛ امام حسین(ع) در عین تمرکز بر کاروان کربلائیان و پاسخگویی به واسطه های زیادی که سعی وافری داشتند تا حضرت را از مسیر انتخاب شده باز داشته و شاید وادار به بیعت نمایند؛ همه جوانب قدرت نرم و رویکرد سیاسی را تحت نظر داشته و برای اطمینان از آمادگی مردم کوفه؛ حضرت مسلم از اقربا و معتمدین ثابت قدم خود را به عنوان سفیر به کوفه اعزام می نماید که داستان پشت کردن مردم کوفه به حضرت مسلم با تهدیدهای عبیدالله و شهادت سفیر امام و حتی شهادت فرزندان نیز از حوادث درس آموز و بخشی از فرایند پیشاکربلا و کسب آمادگی برای روز عاشورا می باشد؛ البته سالار شهیدان در آخرین نصایح و صحبت های خود در روز عاشورا بر موضوع دعوت کوفیان و عهدشکنی آنان تصریح نمودند.

در مجموع در حوادث پیشاکربلا تا روز عاشورا ما شاهد تدابیر و رهبری هوشمند امام حسین (ع) به بخشی از نتایج آن اشاره شد و حتما” زمینه برای افزودن دیگر موارد وجود دارد که در آینده؛ مورد تحلیل و تشریح قرار خواهد گرفت. انشاالله در بخش پایانی به مقطع پسا کربلا و حوادث تلخ کوفه و شام و ایفای نقش برجسته امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) در تکمیل قدرت هوشمندانه سید و سالار شهیدان و اهمیت آن در رسوا نمودن طاغون بنی امیه و اثبات حقانیت حرکت امام حسین (ع) و یاران با وفایش می پردازم.

8- مقطع پسا کربلا و نقش آفرینی حضرت زینب(س)؛ در مجموع در حوادث پیشا کربلا تا روز عاشورا ما شاهد تدابیر و رهبری هوشمند امام حسین (ع) به بخشی از نتایج آن اشاره شد و حتما” زمینه برای افزودن دیگر موارد وجود دارد که در آینده؛ مورد تحلیل و تشریح قرار خواهد گرفت. مقطع پسا کربلا و حوادث تلخ کوفه و شام و ایفای نقش برجسته امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) در تکمیل قدرت هوشمندانه سید و سالار شهیدان و اهمیت آن در رسوا نمودن طاغون بنی امیه و اثبات حقانیت حرکت امام حسین (ع) و یاران با وفایش هرگز فراموش نخواهد شد. بزرگترین درس از اقدامات این بانوی بزرگ واژه صبر و استقامت است که بدون شک؛ نیاز به یک پشتوانه معرفتی دارد؛ یعنی انسان باید حقیقت امور را بشناسد تا بتواند صبر کند، و حضرت زینب با آگاهی کامل از حکمت و اجر الهی صبر؛ نمادی بی بدیل را برای تاریخ به یادگار گذاشت. این بانوی بزرگوار ویژگی های زیادی داشت و با درایت تمام همراه با امام سجاد (ع) بخوبی پیام خون شهدای کربلا را به گوش همگان رساندند به گونه ای که این قیام برای همیشه ماندگار شده و با درس آموزی موجب رسوایی یزیدیان شدند.کافی است به این شعر زیبا اشاره نماییم:

سرّ نی در کربلا می ماند اگر زینب نبود         کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

به هر حال سالار شهیدان پدیدآورنده نهضت جاودان و فراموش نشدنی در تاریخ جامعه بشری بود، و ادامه دهنده آن حضرت زینب(س) بود و این بانو و دیگر اصحاب و یاران در کربلا، در کوفه و شام، رسالت خویش را به خوبی انجام داد و با استفاده از فرصت ها، ضربه های کاری بر دشمن وارد ساختند به گونه ای که دشمن وادار شد؛ بپذیرید تا کاروان اهل البیت با عزت؛ ضمن زیارت کربلا به مدینه بازگردند و اینجا که بود پدیده ارزشمند اربعین شکل گرفت که امروزه به بزرگترین نمایش انسانی در قدرت نرم بی نظیر شیعه در هزاره سوم تبدیل شده است.

واژگان كليدي: حسینیان, علیبمان اقبالی زارچ, قتال سخت, قدرت نرم, موازنه قدرت, ناجوانمردانه, هوشمندانه

مطالب مرتبط