مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نفوذ و اهداف فرهنگی پاکستان در افغانستان -گفتگو با مجتبی نوروزی

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

هرچند که از دوران تاسیس پاکستان تا به حال، مرزهای غربی این کشور تقریبا نامشخص، غیر رسمی و قابل تغییر پنداشته شده است. اما به نگاه بسیاری در این سال ها نفوذ پاکستان بر افغانستان مخصوصا در مناطق پشتون نشین تا آنجا تحکیم شده است که به دور از نقشه های جغرافیایی کتاب های درسی و رسمی، مرزهای واقعی نفوذ فرهنگی پاکستان تا دروازه های کابل پیش آمده و برخی استان های مشرقی و جنوبی افغانستان به پاکستان بیشتر وابستگی فرهنگی دارند تا کابل پایتخت . در همین راستا گفتگویی با مجتبی نوروزی داشته ایم:

واژگان کلیدی: دامنه ،نفوذ ، اهداف فرهنگی پاکستان، افغانستان، نفوذ فرهنگی پاکستان ، فرهنگ افغانستان

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: گذشته حضور و نفوذ فرهنگی پاکستان در افغانستان چگونه است؟

از زمان شکل گیری کشور پاکستان نگاه این کشور به افغانستان به عنوان عمق استراتژیک در منازعه با هند و رقابت با ایران بوده است. لذا دولتمردان و نهادهای نظامی و دینی این کشور همواره نگاهی ویژه به پاکستان داشته اند و تمام تلاش خود را برای تثبیت حضور و نفوذ در این کشور به کار برده اند. در این بین چند عامل کمک شایانی به توسعه این دامنه حضور نموده است. پاکستان همواره میزبان بیشترین آمار مهاجرین افغانستانی در طول چهار دهه گذشته بوده و در تمام این دوران به جز در مقاطعی کوتاه مهاجرین افغانستانی از حضور در پاکستان رضایت نسبی داشته اند. به عبارتی تسهیل شرایط حضور و رفت و آمد که البته خود دلایل متعددی دارد موجب نوعی تصویر مثبت از پاکستان شده است. تصویری که البته در چند سال گذشته دچار خدشه جدی شده است. به تبع این حضور گسترده و اختلاط مهاجرین با بخش هایی از جامعه پاکستان اتفاقات دیگری نیز رخ داده است که دو مورد آن در تناسب با این سوال قرار دارند. افزایش تعداد نخبگانی که در دانشگاه های پاکستان تحصیل کرده اند. موردی که به طور خاص در رشته های فنی و پزشکی نمود بیشتری داشته است و باعث شده پیشبرد امور در این زمینه ها به صورت عمده در اختیار فارغ التحصیلان پاکستان باشد. به موازات این رشد و توسعه مدارس مذهبی که خود داستانی طولانی و مفصل دارد، اتفاق افتاده است. این موضوع به واسطه تاثیرات عمیقش در افراط گرایی مذهبی در دوران پس از جنگ سرد بارها و از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است، اما آن چه در این جا اهمیت دارد این است که این موضوع موجب شده است بخش های مهمی از جامعه مذهبی و سنتی افغانستان عقبه مذهبی خود را در پاکستان جستجو کنند که خود فاکتوری مهم در توسعه نفوذ فرهنگی پاکستان در افغانستان بوده است. لذا می توان گفت گذشته حضور و نفوذ فرهنگی پاکستان در افغانستان طی چهار دهه گذشته مبتنی بر مثلث تصویرسازی مثبت در بین توده ها بر مبنای تسهیل شرایط حضور، ایجاد پیوندهای عمیق نخبگانی و در اختیار گرفتن عنان مذهب دست کم در بین پشتون ها بوده است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حضور و نفوذ فرهنگی پاکستان در شرایط کنونی افغانستان در چه سطحی است و با چه ابزارهایی صورت می گیرد ؟

این حضور و نفوذ در چند سال گذشته ضربات جدی را متحمل شده است که مهم ترین دلایل آن را می توان چنین برشمرد: نخست، طی این سال ها پاکستان به عنوان عامل اصلی ناامنی در افکار عمومی افغانستان محسوب شده است و انگشت اصلی اتهام ناامنی ها و توسعه خشونت و افراطی گری به سمت این کشور بوده است. دوم، حضور جدی بازیگران دیگر در عرصه فرهنگی افغانستان مانند ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، ترکیه و از همه مهم تر توسعه حضور هندوستان به واسطه فضای باز ایجاد شده برای این کشور در افغانستان که بخش مهمی از فعالیت هایشان در تعارض با مبانی نفوذ فرهنگی پاکستان بوده است. سوم، استفاده ابزاری سیاسی از موضوع مهاجرین در تنش های بین دو کشور در سال های اخیر، موضوعی که تقریبا در روابط پاکستان و افغانستان کم سابقه بوده است. با این وجود به واسطه پیوند نخبگانی جامعه افغانستان با پاکستان هنوز این حضور در سطح مطلوبی قرار دارد. حضوری که به مثلث اصلی ابزارهای آن در پاسخ به سوال قبلی اشاره شد اما می توان به ابزارهای دیگری نظیر هنر به ویژه موسیقی، رسانه هایی که به طور مستقیم توسط پاکستانی ها اداره می شوند یا از سوی ایشان پشتیبانی می شوند و تلاش برای حفظ وابستگی تجاری افغانستان به پاکستان اشاره نمود. مورد دیگری که می توان در این زمینه به عنوان ابزار به آن اشاره کرد این است که پاکستان از دهه 1980 م. توانست خود را به عنوان مجرای اصلی گسیل کمک های بین المللی به افغانستان تثبیت نماید. موضوعی که شامل کمک های فرهنگی که عمدتا از جانب کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس گسیل می شد، نیز بود. به نظر می رسد مهم ترین بخش کمک هایی که هنوز هم از کانال پاکستان راهی افغانستان می شود همین بخش است که منجر به وابستگی نهادهای فرهنگی و به ویژه مذهبی افغانستان به این کشور شده است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حضور و نفوذ فرهنگی پاکستان در بین اقوام افغانستان چگونه است؟

بازی اقوام را شاید بتوان پیچیده ترین بازی دانست که پاکستانی ها تبحر فراوانی در بهره برداری از آن دارند. در این جریان ضمن این که خودشان تلاش داشته اند در بین تمام اقوام افغانستان با همان ابزارهای پیش گفته نفوذ داشته باشند، در عین حال تلاش کرده اند سایر بازیگران را محدود به برقراری ارتباط با اقوام محدودی نمایند. لذا می توان گفت پاکستان در بین تمام اقوام افغانستانی فاکتورهای حضور فرهنگی خود را دارد اما بی شک این حضور در بین پشتون ها بیش از سایر اقوام می باشد. که خود تابع علل متعددی بوده است: نخست، به صورت طبیعی این قوم در طول مرز طولانی دو کشور ساکن بوده اند و ارتباطات مهمی با داخل خاک پاکستان داشته اند. دوم، عقبه این قوم که جمعیتی بیش از پشتوهای افغانستان را شامل می شود در داخل خاک پاکستان قرار دارند. سوم، پاکستانی ها ضمن توجه به سایر اقوام به دو دلیل توجه بیشتری به پشتوها داشته اند. اکثریت نسبی و حاکمیت تاریخی ایشان بر افغانستان از یک سو و عدم پذیرش خط مرزی دیورند و به تبع آن نگاه اقوام پشتو در دو سوی این خط موجب شده است که پاکستانی ها نگاه و تلاش ویژه ای برای حضور فرهنگی در بین ایشان داشته باشند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نفوذ پاکستانی در استان های  هم مرز با این کشور تا چه میزانی است؟

به طور طبیعی در بین سه ولایت هم مرز با ایران هر چه از جنوب به سمت شمال حرکت می کنیم میزان این حضور کمتر می شود. یعنی می توان ترتیب این نفوذ را به صورت نیمروز، فراه و هرات تصویر کرد. البته به دلیل اهمیت ویژه هرات تلاش ها برای حضور در این ولایت بیش از سایر ولایات است اما مظاهر حضور پاکستانی ها در این ولایت کمتر از سایر ولایات دیده می شود. اما در کل می توان گفت میزان این نفوذ نسبت به مناطق شرقی و جنوبی افغانستان به مراتب کمتر می باشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حضور و نفوذ فرهنگی پاکستان در سطح رسانه ها ی افغانستان چگونه است؟

در دوران پساطالبان و ایجاد فضای باز رسانه ای در افغانستان تعداد قابل توجهی شبکه های رایویی و تلویزیونی و روزنامه در افغانستان ایجاد شده است که هر یک با توجه به مشی و وابستگی سیاسی خود در تلاش هستند تا بر جامعه افغانستان تاثیر بگذارند. در این بین نقش سنتی پاکستان که حضور گسترده ای در رادیوها و روزنامه های محدود دوران قبلی داشته است بسیار محدود شده است و به طور مشخص به جز یکی دو شبکه پشتو زبان علایق فرهنگی پاکستان را تعقیب نمی کنند. اما شبکه نخبگان تربیت شده در پاکستان در رسانه ها حضور نسبتا خوبی دارند و تا حدی آن خلا را جبران می کنند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده دامنه حضور و نفوذ فرهنگی پاکستان در  افغانستان چگونه است و تحت تاثیر چه عواملی است؟

اگر روند کنونی ادامه پیدا کند بی شک از دامنه نفوذ و حضور فرهنگی پاکستان در افغانستان کاسته خواهد شد و این کشور جای خود را به رقبای قدرتمند و بابرنامه دیگری خواهد داد. به نظر می رسد ادامه این روند یا تغییر آن به سود پاکستان تحت تاثیر چند عامل مهم باشد: نخست، مشخص شدن موضع این کشور در مقابل افراط گرایی و گروه های افراط گرا. به نظر می رسد ادامه ارایه تصویر فعلی از پاکستان به عنوان حامی گروه های افراط گرا و عامل ناامنی در افغانستان بدون تردید در وهله نخست فاکتورهای فرهنگی حضور این کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد. دوم، موقعیت بین المللی و منطقه ای پاکستان در ارتباط با مسایل افغانستان. اگر پاکستان نتواند جایگاه خود را به عنوان دروازه ورود به افغانستان حفظ نماید. به طور طبیعی منابع مالی که در حوزه فرهنگ از سوی ایشان تابحال هزینه می شده است کاهش خواهد یافت و در نتیجه حضور و نفوذشان در میان مدت کاهش خواهد یافت. سوم، نتیجه تقابل سنت و مدرنیته در افغانستان. هر چه این روند به سمت مدرنیسم و مظاهر آن پیش برود به منزله کاهش حضور و نفوذ فرهنگی پاکستان در افغانستان خواهد بود.

 

مطالب مرتبط