دکتر گلناز سعیدی
پژوهشگر مسائل بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه
پارسیان هند، بهعنوان بازماندگان یک مهاجرت تاریخی پس از فروپاشی امپراتوری ساسانی، نهتنها حاملان بخشی از فرهنگ، آیین و حافظه تمدنی ایران هستند، بلکه به یکی از جوامع موفق دیاسپورای ایرانیتبار در شبهقاره هند نیز تبدیل شدهاند. این جامعه، با وجود قرنها فاصله جغرافیایی از سرزمین مادری، همچنان ارتباطی عمیق با میراث معنوی، زبانی و آیینی ایران اسلامی حفظ کرده است.
در شرایط کنونی منطقهای و بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران میتواند با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی پارسیان، راهبردی نوین در تقویت قدرت نرم، دیپلماسی فرهنگی و بازنمایی چهره تمدن ایران اسلامی در جنوب آسیا پیریزی نماید. در این مقاله، با تمرکز بر عناصر فرهنگی، نمادهای تمدنی، و جایگاه اقتصادی پارسیان هند، به تحلیل فرصتهای پیشروی جمهوری اسلامی ایران در راستای تعمیق پیوندهای فراملی و توسعه تعاملات هدفمند با این جامعه اصیل پرداخته شده است.
نتایج نشان میدهد که بازخوانی هوشمندانه و غیرابزاری این پیوندها، میتواند ضمن ارتقاء جایگاه منطقهای ایران اسلامی، به تحقق اهداف فرهنگی، علمی و اقتصادی در عرصه دیپلماسی عمومی یاری رساند.
پارسیان هند: پیوندی تمدنی با ایران اسلامی
پارسیان هند، بازماندگان یک مهاجرت تاریخیاند که در پی فشارهای مذهبی و اجتماعی پس از فروپاشی امپراتوری ساسانی و گسترش اسلام در ایران، از حدود قرن هشتم میلادی به غرب هند پناه بردند. بنابر روایت سنتی معروف به *قصه سنجان* (Qissa-i Sanjan)، گروهی از زرتشتیان از جنوب ایران با عبور از خلیج فارس وارد ایالت گجرات شدند و پس از پذیرش از سوی حاکم محلی، در شهر سنجان سکونت اختیار کردند. آنان در ازای دریافت پناهندگی، با احترام به رسوم محلی، اجازه اقامت یافتند.
با وجود قرنها دوری جغرافیایی، این جامعه مهاجر، وفاداری چشمگیری به سنتهای دینی، زبانی و فرهنگی ایران نشان داده و بخشی از حافظه تمدن ایرانی–اسلامی را در سرزمین هند حفظ کرده است. پارسیان هند، اگرچه به آیین زرتشتی پایبند ماندهاند، اما عناصر فرهنگی و زبانی آنها، همچنان حاملان مفاهیم تمدنی ایران اسلامی هستند. مفاهیمی چون «اشا» (راستی)، «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» و احترام به طبیعت، در کنار حفظ مناسک و نمادهای معماری ساسانی، نشان از تداوم روح فرهنگی ایران دارد.
از نظر زبانی، اگرچه گجراتی و انگلیسی زبان غالب این جامعه است، اما آشنایی با واژگان فارسی و اوستایی، و استفاده از متون دینی به خط پهلوی یا دیندبیره، نشانگر پیوستگی زبانی با میراث ایران است. واژگانی چون «آتشکده»، «نماز»، «فرهوشی» و «اهورا» همچنان در فضای فرهنگی این جامعه زنده است.
از منظر آیینی، جشنهای کهنی چون نوروز، مهرگان، سده و گاهنبارها در میان پارسیان پاس داشته میشود. این آیینها که ریشه در فرهنگ و تقویم معنوی ایران دارند، در کنار عناصر معماری آتشکدهها، نمادهای زرتشتی و پوشش سنتی مذهبی، نوعی حافظه تمدنی زنده را در دل هند پدید آوردهاند.
در طول تاریخ، ارتباط میان زرتشتیان ایران و پارسیان هند از طریق سفر روحانیان، تبادل متون و سنتهای دینی، و همایشهای فرهنگی تداوم یافته است. در دوران معاصر نیز، پروژههایی با مشارکت اندیشمندان ایرانی و پارسی در زمینه حفظ زبان اوستایی، مرمت متون مقدس و مستندسازی سنتهای زرتشتی در جریان است که نشاندهنده ظرفیت این پیوند برای تقویت هویت تمدن ایران اسلامی در جهان امروز است.
از منظر راهبردی و فرهنگی، جمهوری اسلامی ایران میتواند جامعه پارسی هند را بهعنوان یکی از سرمایههای فراملی در تقویت قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی خود در جنوب آسیا مورد توجه قرار دهد. این جامعه که حافظ بخشی از میراث فرهنگی ایران است، میتواند در تعاملاتی چون آموزش زبان فارسی، گردشگری آیینی، همکاریهای دانشگاهی، و توسعه گفتمان مشترک فرهنگی، نقش مؤثری ایفا کند.
جامعه پارسی، نهتنها بخشی از تاریخ ایران کهن است، بلکه در چارچوب گفتمان تمدنی جمهوری اسلامی ایران، میتواند بهعنوان بازوی فرهنگی–معنوی ایران اسلامی در منطقه ایفای نقش نماید. بهرهگیری هوشمندانه از این ظرفیت تمدنی، ضرورتی راهبردی برای نهادهای فرهنگی، دینی و دیپلماتیک کشور در مسیر بازسازی تصویر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جهان و گسترش شعاع نفوذ تمدن ایران اسلامی است.
جامعه پارسیان هند، با وجود جمعیت اندک خود، سهمی چشمگیر در توسعه صنعتی، اقتصادی و نهادسازی هند مدرن ایفا کرده است. از قرن نوزدهم میلادی بهویژه در دوران استعمار بریتانیا، پارسیان با برخورداری از سواد مدرن، ارتباط گسترده با ساختار استعماری، و اخلاق کاری مبتنی بر آموزههای زرتشتی، توانستند در صف مقدم کارآفرینی و نوسازی اقتصادی قرار گیرند.
خانوادههای برجستهای چون تاتا (Tata)، گودریج (Godrej)، واڈیا (Wadia)، پتت (Petit) و دیگر چهرههای پارسی، بنیانگذاران بسیاری از شرکتها، بانکها، خطوط کشتیرانی، مؤسسات آموزشی و خیریهای هستند که هنوز هم در ساختار اقتصاد کلان هند نقش فعالی دارند. این خانوادهها نهتنها سرمایهگذار، بلکه نوسازان اخلاقی و ساختاری در نظام سرمایهداری نوظهور هند بهشمار میرفتند.
-
نمونههایی از نفوذ اقتصادی پارسیان:
-
گروه تاتا که در سال ۱۸۶۸ توسط جمشیدجی تاتا تأسیس شد، امروزه یکی از بزرگترین شرکتهای چندملیتی در آسیا است. این گروه در حوزههای متنوعی چون خودروسازی (Tata Motors)، فناوری اطلاعات (TCS)، فولاد (Tata Steel)، مهمانداری (Taj Hotels) و انرژی فعال است.
-
Godrej Group- در تولید کالاهای مصرفی، لوازم خانگی، کشاورزی و مواد شیمیایی پیشتاز است.
-
–شرکت کشتیرانی Scindia Steam Navigation با سرمایهگذاری پارسیان، نخستین خط کشتیرانی ملی هند را در دوران استعمار تأسیس کرد.
-
در حوزه بانکداری، مؤسسات خیریه و دانشگاهی، پارسیان نقش مؤثری در تأسیس بانک مرکزی هند، مؤسسه Tata Institute of Social Sciences (TISS)، و صندوقهای حمایت از آموزش زنان و طبقات محروم داشتهاند.
این جایگاه ممتاز اقتصادی، در عین حال، بر پایهی نوعی اخلاق حرفهای زرتشتی شکل گرفته که بر اصول «راستی، دقت، پاکدستی و مسئولیت اجتماعی» استوار است. نهادهای پارسی غالباً به مسئولیت اجتماعی، سرمایهگذاری در سلامت عمومی، آموزش رایگان، و حفاظت از محیط زیست توجه ویژه دارند. به همین دلیل، پارسیان در جامعه هند تصویری مثبت و قابل اعتماد دارند.
فرصتهای جمهوری اسلامی ایران برای بهرهبرداری از سرمایه اقتصادی–اجتماعی پارسیان هند
از منظر راهبردی، جامعه پارسی هند بهعنوان یکی از مصادیق دیاسپورای تمدنی ایران، ظرفیتهایی ارزشمند برای تقویت منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در ابعاد فرهنگی، اقتصادی و دیپلماسی عمومی فراهم میسازد. با توجه به جایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این گروه در ساختار مدنی هند، میتوان مسیرهایی برای بهرهگیری هدفمند و غیرسیاسی از این سرمایه ترسیم کرد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. سرمایهگذاری مشترک در صنایع دانشبنیان و فناوریهای نوظهور
پارسیان هند بهویژه در حوزههای پیشرفته مانند فناوری اطلاعات، انرژیهای پاک، داروسازی و زیستفناوری فعالاند و بخش قابل توجهی از نخبگان کارآفرین این کشور را تشکیل میدهند. جمهوری اسلامی ایران میتواند با ایجاد بسترهای مناسب در مناطق آزاد تجاری، شهرکهای صنعتی ویژه، و پارکهای علم و فناوری، زمینه جذب سرمایه انسانی و مالی آنان را در چارچوب همکاریهای دوجانبه، بهویژه در زمینه صادرات فناوری و تولید دانشبنیان، فراهم سازد.
۲. توسعه گردشگری سلامت و آیینی
با توجه به ارتباط عاطفی و دینی بخشی از پارسیان با اماکن زرتشتی در ایران (از جمله در یزد، کرمان، فارس و تهران)، ایجاد زیرساختهای گردشگری آیینی برای جذب این گروه میتواند مورد توجه قرار گیرد. همچنین، ظرفیت بالای ایران در حوزه خدمات درمانی و سلامت، بستری مناسب برای جذب گردشگران سلامت از میان پارسیان فراهم میسازد.
۳. همکاری در عرصه آموزش و نهادسازی فرهنگی
سابقه تاریخی پارسیان در تأسیس مدارس، مراکز آموزشی و بنیادهای فرهنگی در هند میتواند زمینهساز تبادلات آموزشی راهبردی با ایران باشد. راهاندازی کرسیهای زبان فارسی، مطالعات ایرانشناسی، و همکاری در تولید محتوای چندزبانه درباره میراث مشترک، میتواند بخشی از دستورکار همکاریهای نرم و نخبگانی دو جامعه باشد.
۴. بهرهگیری از برندهای ایرانیتبار در اقتصاد جهانی
برندهای بینالمللی نظیر «تاتا»، «گودریج» و دیگر مؤسسات تأسیسشده توسط خانوادههای پارسی، ظرفیت بالقوهای برای همکاری در عرصه برندینگ ملی، توسعه صادرات فرهنگی ایران (مانند فرش، زعفران، چای و صنایع دستی) و ارتقای تصویر جهانی از میراث فرهنگی ایران اسلامی دارند. تقویت پیوندهای فرهنگی با این نهادها، از طریق دیپلماسی اقتصادی، فرصتهایی بیبدیل در اختیار نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی قرار میدهد.
ملاحظات دیپلماتیک و چارچوب تعامل
تعامل با جامعه پارسی هند، مستلزم درک دقیق از ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی آنان است. این جامعه که عمدتاً سکولار، مستقل از جریانهای سیاسی و دارای هویت تاریخی ویژهای است، نسبت به هرگونه بهرهبرداری سیاسی یا ایدئولوژیک از هویت خود حساسیت دارد. بنابراین، سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باید بر مبنای احترام متقابل، رویکرد نرم، و تأکید بر میراث مشترک تمدنی استوار باشد.
ظرفیتهای فرهنگی و دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران
یکی از مهمترین فرصتها برای جمهوری اسلامی ایران، نقش پارسیان هند بهعنوان حاملان و حافظان لایههایی از فرهنگ ایران تاریخی در بطن جامعه معاصر هند است. حضور آیین نوروز، عناصر زبان فارسی و اوستایی، معماری ساسانی، نمادهای زرتشتی و دیگر نشانههای فرهنگی در سبک زندگی پارسیان، زمینهای مناسب برای سرمایهگذاری در حوزه قدرت نرم فراهم کرده است.
در کل جامعه پارسی هند، بهمثابه یک بازوی تمدنی–فراملی برای جمهوری اسلامی ایران، میتواند در خدمت توسعه منافع فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور قرار گیرد؛ مشروط بر آنکه تعامل با آنها در چارچوبی ظریف، متعادل و غیرسیاسی طراحی شود. بهرهبرداری هوشمندانه از این ظرفیت تاریخی، نیازمند سیاستگذاری فرهنگی در تراز تمدن ایرانی–اسلامی، و نگاهی راهبردی از سوی نهادهای فرهنگی، دیپلماتیک و اقتصادی کشور است.
چالشها و الزامات تعامل سازنده
با وجود فرصتهای یادشده، تعامل مؤثر با پارسیان هند نیازمند شناخت دقیق از شرایط خاص این جامعه است:
– پارسیان عمدتاً سکولار، تحصیلکرده و غربگرا هستند و از هویت دینی زرتشتی بیشتر به عنوان یک نماد فرهنگی استفاده میکنند.
– تمایل به حفظ استقلال فرهنگی از جریانهای سیاسی در هند و نیز بیطرفی در مسائل بینالمللی دارند.
– جمعیت آنها رو به کاهش است و خطر زوال نسلی آنان وجود دارد.
در نتیجه، هرگونه تعامل ایران با این جامعه باید غیراستعماری، فرهنگی، و مبتنی بر احترام متقابل باشد. تأکید بیش از حد بر سیاستزدگی یا مداخلات ایدئولوژیک ممکن است باعث بیاعتمادی شود.
فرصتهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی نسبت به جامعه پارسیان هند
جامعه پارسیان هند، بهمثابه یکی از بازماندگان زنده فرهنگ ایرانی در بستر تمدنی جنوب آسیا، ظرفیتی ویژه برای تقویت مؤلفههای قدرت نرم و عمق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران فراهم میسازد. با بهرهگیری هوشمندانه از این فرصت، میتوان گامهایی مؤثر در مسیر تقویت پیوندهای تمدنی، توسعه دیپلماسی فرهنگی، و تعمیق تعاملات چندلایه با نخبگان فرهنگی و اقتصادی هند برداشت. در این چارچوب، مهمترین فرصتهای راهبردی به شرح زیر قابل تبیین است:
۱. گسترش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران از طریق دیپلماسی زبانی و فرهنگی
توسعه آموزش زبان فارسی در مدارس، انجمنها و مراکز آموزشی متعلق به جامعه پارسی هند، میتواند به بازآفرینی پیوندهای هویتی با ایران اسلامی منجر شود. حمایت از ترجمه، چاپ و انتشار متون اوستایی، پهلوی و متون آیینی زرتشتی به زبانهای فارسی و انگلیسی با مشارکت نهادهای فرهنگی و زرتشتی، زمینهساز تقویت گفتوگوی ادیان و بازسازی ریشههای مشترک تمدنی خواهد بود. همچنین، اعزام استادان زبان و تمدن ایرانی–اسلامی به مراکز علمی پارسیان، میتواند الگویی مؤثر از دیپلماسی عمومی فرهنگی ایران ارائه دهد.
۲. توسعه گردشگری معنوی و میراثی مبتنی بر مشترکات دینی–فرهنگی
با توجه به علاقهمندی جامعه پارسی به زیارت اماکن مقدس زرتشتی در ایران، از جمله آتشکده یزد، پیر چکچک، آثار ساسانی فارس و اماکن تاریخی کرمان، ظرفیتهای مناسبی برای توسعه «گردشگری آیینی» فراهم است. تسهیل صدور ویزا، طراحی بستههای گردشگری ویژه پارسیان، و ایجاد زیرساختهای خدماتی و فرهنگی در این مناطق، میتواند به تعمیق ارتباطات فراملی ایران با دیاسپورای زرتشتی بیانجامد.
۳. بهرهگیری از شبکه نخبگانی پارسیان در نهادهای مدنی و رسانهای هند
جامعه پارسی هند در ساختارهای رسانهای، آموزشی، حقوقی، سلامت و مدیریت شهری هند حضوری پررنگ دارد. ایجاد تعامل هدفمند با نخبگان پارسی در این حوزهها، میتواند به بهبود تصویر فرهنگی و تمدنی ایران در محافل فرهیخته هند منجر شود. برگزاری نشستهای گفتوگوی تمدنی، اعزام هیئتهای فرهنگی و دانشگاهی، و تعامل میان انجمنهای زرتشتی ایران و پارسیان، ابزارهایی مؤثر برای تحقق این هدف بهشمار میآید.
۴. تقویت همکاریهای اقتصادی و فناورانه در چارچوب منافع متقابل
با توجه به جایگاه تأثیرگذار پارسیان در بخش خصوصی هند، بهویژه در صنایع نوآورانه و برندهای بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران میتواند با راهاندازی نهادهایی مانند «اتاق بازرگانی ایران–پارسیان» زمینهای برای همکاری اقتصادی مشترک فراهم آورد. دعوت از شرکتهای متعلق به نخبگان پارسی برای سرمایهگذاری در مناطق آزاد، پارکهای علم و فناوری و حوزههای فناوری سبز و سلامت، از جمله مصادیق عملیاتی این همکاری راهبردی است. همچنین، این ارتباط میتواند فرصتی برای دیپلماسی اقتصادی ایران در منطقه جنوب آسیا بهشمار رود.
نتیجه
پارسیان هند به عنوان جامعهای با ریشههای عمیق ایرانی، میتوانند یکی از کانونهای بالقوه و مؤثر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقهی جنوب آسیا باشند. این جامعه که از سدههای نخستین هجری به هند مهاجرت کرده و در عین حفظ آیین و سنتهای زرتشتی، به یکی از نیروهای اقتصادی، علمی و فرهنگی پیشرو در هند تبدیل شدهاند، واجد جایگاهی ویژه در پیوندهای تمدنی میان دو کشور است. ظرفیت پارسیان در عرصههایی چون صنعت، فناوری، آموزش، نهادسازی و مسئولیتپذیری اجتماعی، آنان را به یکی از موفقترین اجتماعات دیاسپورایی ایرانیتبار در جهان بدل کرده است.
تعامل هوشمندانه، غیرابزاری و تدبیرمحور با این جامعه، نهتنها به توسعهی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران کمک خواهد کرد، بلکه میتواند فرصتهای متنوعی را در حوزههای گردشگری سلامت و آیینی، همکاریهای علمی و دانشگاهی، و حتی سرمایهگذاری مشترک در بخشهای دانشبنیان فراهم سازد. در جهانی که قدرت فرهنگی و دیپلماسی عمومی بر مؤلفههایی چون روایت، هویت و حافظه تاریخی استوار است، بهرهگیری از سرمایههای فراملی همچون پارسیان هند، ضرورتی راهبردی برای بازسازی تصویر ایران و ارتقای نفوذ نرم منطقهای آن محسوب میشود. این فرصت تنها زمانی به فعلیت خواهد رسید که سیاستگذاریهای فرهنگی ایران با نگاهی آیندهنگر، فراایدئولوژیک و مبتنی بر منافع متقابل طراحی و اجرا شود.
منابع
Billimoria, S. (2024). Studies in Zoroastrian business ethics of Parsi entrepreneurs (PhD dissertation, Shapoorji Pallonji Institute of Zoroastrian Studies, SOAS).
Fozi, N. (2022). Distinction and survival: Zoroastrians, religious nationalism, and cultural ownership in Shi‘i Iran. Iranian Studies, 56(1), 85–100.
Mavji, J. (2023). The Zoroastrian Diaspora: A New Zealand Architectural Intervention (Master’s thesis, Victoria University Wellington).
Mehrpouyan, A., & Zakeri, E. (2025). The Role of Literary Diplomacy in Cultural Dialogue between Iran and India… Journal of Critical Studies in Language and Literature, 6(2), 34–46.
Patel, D. (2021). Caught between two nationalisms: The Iran League of Bombay… Modern Asian Studies, 55(3), 764–800.
Pathak, A. K. (2021). Delineating genetic ancestries of people of the Indus valley, Parsis, Indian Jews and Tharu tribe (PhD thesis, University of Tartu).
Variyar, A., & Prajapati, A. (2020). The ethnic identity of Parsi community and voice of women in Parsi writings (University thesis / article).
Yazdani, K. (2024). From Western India to Eastern Africa: The rise of the Parsis in the 18th and 19th centuries. Journal of the Economic and Social History of the Orient, 67(1), 1–20.