مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نقش عملیات روانی در بحران اوکراین

اشتراک

ابراهیم اخلاصی

نویسنده و پژوهشگر

مرکز بین المللی مطالعات صلح–  IPSC

نیکولو ماکیاولی در کتاب شهریار و در تبیین روش و اهداف سیاست می نویسد : هدف عمل سیاسی دستیابی به قدرت است و نمی توان آن را محدود و مسدود به هیچ حکم اخلاقی دانست ، وی کاربرد هر چیزی را در سیاست برای پیشبرد اهداف و برنامه ها مجاز می شمارد و تاکید دارد که  زمامدار اگر بخواهد بماند و موفق شود نباید از شرارت و اعمال خشونت بترسد زیرا بدون خشونت “حفظ دولت” ممکن نخواهد بود. 

 دکترین  روسیه با رهیافت واقع گرایی که نظریه ای مسلط و جریانی حاکم در روابط بین المللی است ارتباطی روشن و محکم دارد ، در نگاه روسیه شاخه های اصلی این رهیافت در عرصه های نظامی و امنیتی و زیر شاخه های آن را مسائل اقتصادی و فرهنگی شکل می دهند .

آنچه هدف گذاری روسیه را در راستای حفظ منافع ملی و تضمین تمامیت ارضی خود قابل توجیه و ممتاز می نماید این مهم است که سالهاست فقدان اقتدار فائقه در عرصه نظام بین المللی ملموس و محسوس است و این فضا روسیه را وادار ساخته است به عنوان یک بازیگر اصلی و تمام عیار ، برای بقاء و دستیابی به امنیت ، افزایش قدرت و  نفوذ و تمرکز و توجه بر محیط پیرامونی خود یا اشرافیت بر حوزه “خارج نزدیک” در راستای بیشینه سازی قدرت در برابر سایر بازیگران بین المللی تلاش نماید.

آنچه به روشنی در بحران اوکراین خودنمایی می کند جلب توجه ناظران محافل و مجامع مطالعاتی بین المللی بر این موضوع محوری ست که کدامیک از بازیگران عرصه بین المللی و منطقه ای توانسته اند ابتکار عمل را در بحران اوکراین در اختیار داشته باشند ؟

پاسخ به این سوال حاوی این نکته کلیدی ست که بازیگران عرصه بین المللی در شرایط کنونی جهانی ، بیش از آنکه بر توانایی های فیزیکی و ادوات عینی نظامی توجه داشته باشند می بایست بر عزم و اراده  دولت ها  و ملت های خود و توانایی های آنها متکی باشند. لذا در این چارچوب تلاش میشود به مجموع مولفه های روانشناختی بحران اوکراین نگاهی بلند مدت داشته باشیم و نظریه نهایی نیز تقدیم نگاه پر مهر خوانندگان عزیز خواهد گردید :

 الف : نگاهی به پیشینه روابط روسیه و اوکراین در زمان شوروی سابق و تحولات پس از استقلال این کشور در سال 1991حکایت از این واقعیت میدانی  مهم دارد که بخش اعظم افکار عمومی به عنوان پدیده ای  متکی بر باورها ، اراده و احساسات حاصل از کنش های متقابل اجتماعی در روسیه و بخش های شرقی ، جنوبی ، مناطق سواستویل و سایر حوزه های روس زبان و ارتدوکس در اوکراین  بر این اعتقاد هستند که  ملت روسیه ملت اوکراین را مستقل از خود نمی دانند که این امر مولفه ای مهم و راهبردی بشمار می رود.

ب : آنچه در چارچوب عملیات روانی با بهره گیری از بستر تکنولوژی و تلاش رسانه های گوناگون از سال 2004 به بعد و به ویژه در انقلابات نارنجی ، آبی و بحران 2014 شکل پیدا نموده است و در حد فاصل هفتم تا چهاردهم فوریه 2022 در خصوص بحران اوکراین به اوج خود نزدیک شده است حاوی این پیام مهم است که این بحران در شرایط و موقعیت های زمانی و مکانی گوناگون تا به امروز توانسته است منافع بازیگران مختلف بین المللی و منطقه ای بسیاری را در نقاط مختلف جهان  تحت تاثیر خود قرار دهد.

پ : آنچه در محافل و مجامع مطالعاتی  جهان در طی سی و یک سال اخیر و از زمان استقلال اوکراین تاکنون  به یک اشتراک نظر مهم و محوری تبدیل گردیده است آن است که اوکراین هنوز نتوانسته است به تعادلی  استاندارد در روابط خارجی و تعاملی سازنده در عرصه داخلی کشور خود دست یابد. این مولفه ای  است که باعث گردیده تا اوکراین به صحنه  منازعات و مناقشات غیر قابل پیش بینی تبدیل گردد که آثار روانی قابل ملاحظه آن تبعات جبران ناپذیری  را برای این کشور مهم به همراه داشته است.

ت: آنچه در روزهای اخیر و در ابعاد و زوایایی بی سابقه توسط غرب ، تبدیل به سهمگین ترین امواج تکنولوژی و رسانه ای تحت عناوین حمله قریب الوقوع روسیه به اوکراین از راههای هوایی ، دریایی ، زمینی و با استفاده از سلاح های موشکی  و سایبری گردیده است را می بایست  صرفا یک عملیات روانی وسیع با اهدافی چون عقب نشینی و سکوت روسیه در قبال  تحولات اوکراین ، چشم پوشی این کشور از پیشروی ناتو به شرق و نادیده گرفتن فرصت های فراوان اقتصادی و تجاری این کشور در اوکراین دانست که بخش دیگری از این عملیات روانی بشمار می رود. 

نتیجه گیری: 

آنچه در این نوشتار به عنوان اصول قطعی مورد پیش بینی قرار می گیرد آن است که “اولا ” روسیه در هیچ شرایطی قصد حمله نظامی  به خاک اوکراین را نخواهد داشت  و “ثانیا”  آنکه روسیه اساسا به این مساله فکر نمی کند که پس از گذشت سی سال از استقلال اوکراین و مشابه اقدامات اتحاد جماهیر شوروی سابق مبادرت به ضمیمه نمودن خاک اوکراین به کشور خود نماید، اما روسیه منطبق با اصل (واقع گرایی بین المللی و رئالیسم تهاجمی) دارای این اراده جدی ست که اقدام به تحقق این مفهوم امنیتی در راستای منافع ملی خود نماید که اشرافیت امنیتی مورد نیاز و ضروری خود را در محیط های پیرامونی و خارج نزدیک خود گسترش  و تثبیت نماید .

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور محتاط و در عین حال قاطع روسیه به خوبی توانسته است از اقدامات ترامپ در تضعیف پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به ناتو نهایت استفاده را ببرد ، او به خوبی متوجه این مهم شده است که ناتو دارای شکاف ها و تضادهای فراوانی ست و در شرایط فعلی از  توانایی لازم در حمایت از اوکراین و مقابله با روسیه برخوردار نمی باشد ، پوتین این را نیز می داند که جو بایدن نیز در ابتدا باید قادر باشد فضای روانی بجای مانده از دوران جمهوری خواهان و شخص ترامپ را مدیریت و ترمیم نموده و سپس با جلب اطمینان  ناتو به مقابله با روسیه بپردازد.

 روسیه موفق خواهد شد بدون انجام حملات نظامی و با محور قرار دادن دکترین نظامی خود و با متدهای نرم افزاری بر اوضاع منطقه ای و پیرامونی خود مسلط گردد و ابتکار عمل لازم را در بحران اوکراین در اختیار داشته باشد و البته که در آینده نیز تغییراتی از جنس روسی و با هدف کاهش تعارضات پیرامونی در این منطقه حساس به وقوع خواهد پیوست.

کلید واژه ها: رئالیسم تهاجمی , دکترین , عملیات روانی , انقلاب نارنجی , انقلاب آبی , اوکراین , روسیه ,ناتو , ایالات متحده

مطالب مرتبط