مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تلویزیون مشترک کشورهای فارسی زبان

اشتراک


تلویزیون مشترک کشورهای فارسی زبان

 

علی رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC
www.peace-ipsc.org


هر چند ممکن است طرح رسانه فارسی زبان مشترک در گذشته مد نظر بسیاری از نخبگان و فرهیختگان فرهنگی سه کشور بوده است اما در سه سال گذشته بحث راه اندازی تلویزیون مشترک کشور های فارسی زبان شامل  ایران؛ تاجیکستان و افغانستان همواره در سطح رهبران ,مقامات , گروههای کارشناسی و رسانه های کشور های منطقه وخارج مطرح شده و گام هایی نیز در این راستا برداشته اند  در این راستا نمایندگان کشورهای تاجیکستان، ایران و افغانستان نیز توافق نمودند تا پخش تلویزیون مشترک کشورهای فارسی زبان از شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان صورت گیرد.بعد از آن بود که در نشست سران سه کشور پارسی زبان ایران تاجیکستان و افغانستان با طرح تاسیس یک شبکه تلویزیونی مشترک پارسی موافقت شد و سند مربوط به آن  هم در نشست سه جانبه وزرای امور خارجه سه کشور نهایی شدو گروه  های کارشناسی سه کشور نیز با انجام مذاکراتی در بسیاری از موارد به توافق رسیدند وعلاوه بر این  آیین نامه اجرایی شبکه تلویزیونی مشترک از سوی رادیو و تلویزیون تاجیکستان تهیه شد و گاهگاهی نیز خبرهایی از سوی مقامات این سه کشور مبنی بر  آغازبه کار این تلویزیون شنیده شده است وحتی  این شبکه تلویزیونی قرار بود درنوروز 1389آغاز به کار کند اما با این وجود و به رغم تاخیر های چند باره  در آغاز به کار این تلویزیون این امر همچنان نامعلوم  و در پرده ای از ابهام باقی مانده است روندی که بیشک با تداوم آن فرصت های باقی مانده برای همکاری بین سه کشور را کاهش خواهد داد جدا از این که هم اینک نیز روز به روز بر سخت تر شدن رقابت رسانه ای در بین رسانه های در حال رشد وقدرتمند فارسی زبان افزوده میشود .

در واقع گذشته از نگاه های متفاوت کشور های سه گانه فارسی زبان منطقه به امر راه اندازی تلویزیون مشترک فارسی زبان  این تلویزیون قرار است با برنامه هایی در حوزه فرهنگ و تمدن مشترک سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان(ایران فرهنگی )و مسائل روز جهان و صیانت از فرهنگ فارسی در مقابل هجمه های فرهنگی بیگانگان آغاز به کار کند امری که به نگاه کارشناسان هر چند دیر مورد توجه مقامات سیاسی این کشور ها قرارگرفته است اما روندی میمون و خجسته در جهت افزایش همگرایی فرهنگی و کاهش واگرایی های گذشته بین سه کشور هم زبان است در این میان با توجه به به سرانجام نرسیدن راه اندازی تلویزیون فوق باید گفت که چالش ها وموانعی چه در گذشته و چه در حال فراروی ایجاد این شبکه تلویزیونی قرار داشته  و تا حد ی نیز ممکن است در فردای را ه اندازی این شبکه  همچنان باقی بماند.

تلویزیون مشترک و چالشها:

1.نگاه های متفاوت کابل تهران ودوشنبه به راه اندازی تلویزیون :

یکی  از چالش های پیشروی این شبکه ارزش های فرهنگی وقوانین سیاسی متفاوت بین سه کشور است در این راستا  جمهوری  تاجیکستان لاییک و سکولار, جمهوری اسلامی افغانستان نیمه مذهبی و جمهوری اسلامی ایران کاملا مذهبی است و ارزش های فرهنگی  کشورهاو مورد نظر مقامات سیاسی نیزبا هم متفاوت است این موضوع هر چند  در نشست نمایندگان سه کشور مطرح شده و قرار بر این شد که این شبکه بر ارزش های مشترک فرهنگی تاکید کند اما به نظر میرسد دایره برخی از اختلافات همچنان پایدار باشد چه بطور مثال در مورد برخورد با نوع پوشش زنان  یکی ازمشکلاتی که پیش روی این شبکه است نحوه  نمایش زنان در این تلویزیون است. بطوری که این مساله به یکی ازدغدغه های مدیران برون مرزی سیمای ایران تبدیل شده است چرا که در دو کشور دیگر ضوابط مذهبی و قانونی مد نظر  صدا و سیمای ایران رعایت نمی شود.

2.فشار قدرت های فرا منطقه ای:

بی گمان تاسیس این تلویزیون  در صورت در بر گرفتن گستره سه کشور بر همگرایی فرهنگی و در گام بعد به همگرایی بیشتر  سیاسی  و اقتصادی این سه کشور خواهد انجامید این روند بی شک  ناخرسندی برخی قدرت ها از نزدیکی این سه کشوررا موجب خواهد شد .در این راستا در مورد تاجیکستان روسیه بی شک خواهان حفظ هژمونی سیاسی و فرهنگی  و رسانه ای خود در آسیای میانه و تاجیکستان است .بی شک تاسیس این شبکه از دایره نفوذو تاثیر  زبان روسی در منطقه وتاجیکستان خواهد کاست چه اینکه مقامات تاجیک در چند سال گذشته هوشمندانه کوشیده اند تا با کاهش روابط خود با مسکو افزایش روابط خود با غرب و ایران را مد نظر قرار دهند.

آنچه مشخص است تا کنون تاجیکستان بیشترین توجه وتمایل را برای راه اندازی این شبکه از خود نشان داده است در این میان مقامات تاجیک در این اندیشه اند تا با کاهش دادن قدرت رسانه ای و تلویزیونی روسیه در تاجیکستان قدرت ملی و استقلال فرهنگی وسیاسی خود را پیگیری نمایند امری که بطور مسلم خوشایند روسها نیست . گذشته از این  تاسیس تلویزیون کشور های فارسی زبان به نوعی مقابله با همکاری های کشور های ترک زبان آسیای میانه و ترکیه است در کنار این با  وجود میلیونها فارسی زبان در ازبکستان(که زیر فشار های مقامات ازبک از حقوق فرهنگی وسیاسی خود بی بهره اند) ازبکستان در واقع در پیگیری فشار های همه جانبه خود بر تاجیکستان از تاثیر گذاری این شبکه فارسی زبان بر روی اقلیت تاجیک خود هراس دارد .

3.رقابت پشتووفارسی در افغانستان ونگاه پان پشتون ها:

هر چند زبان فارسی در ایران و تاجیکستان یگانه زبان رسمی است اما در افغانستان افزون بر فارسی, پشتو هم زبان رسمی به شمار می رود وعملا رقابتی آشکار میان این دو زبان وجود دارد چنانچه این رقابت در حوزه رسانه ای افغانستان مشهود بوده است . روشن است که هر چند زبان پشتو از جمله زبان های باستانی ایران و از نظر پیشینه تاریخی و ادبی و گستره کاربرد در افغانستان قابل مقایسه با فارسی نیست  اما در گذشته و حال جریان داخلی مربوط به حزب ملی گرای افغان ملت,ملی گرایان پشتون و برخی گرو های پان پشتون این اعتقاد را دارند که باید زبان پشتو در تمام افغانستان گسترش یابد چنانچه در سالهای گذشته بحث هایی  بر سر واژه ایی نظیر دانشجو ودانشگاه در این کشور به وجود آمد  .در واقع وجود این نگاه در افغانستان ونفوذ آن تا لایه هایی از مقامات سیاسی باعث شد تا برخی در کابل بر این نظر باشند تا از آنجا که زبان پشتو از زبانهای رسمی محسوب می شود در شبکه جدیدومشترک  مورد نظر برای فارسی زبانان سه کشور باید پخش برنامه ها به زبان پشتو  نیز پیش بینی شود.علاوه بر این به نظر میرسد نگاه هایی نیز در این کشور مبنی بر گسترش  زیاد رسانه های فارسی زبان وجود داشته باشد .


4.ترس از صدور انقلاب اسلامی  و هژمونی سیاسی ایران.

هر چند مراد از تاسیس تلویزیون مشترک همکاری و همگرایی بین سه کشور همزبان  است اما گروهی برای مخالفت با تشکیل چنین شبکه بر این نظرند که ایران می خواهد از این شبکه برای صدور انقلاب اسلامی و ارزش های مد نظر خود  استفاده کند امری که با توجه به وجود مرکز پخش این شبکه در شهر دوشنبه وتمرکز آن بر رویکرد ها  وراهبرد های مشترک  منتفی می نماید چه اینکه تهران امکانات رسانه ای دیگری برای تاثیر گذاری بر شیعیان منطقه نیز در دست دارد .


بیگمان تاسیس تلویزیون مشترک کشور های فارسی زبان فرصت های بسیاری را فراروی مردم و دولت های این سه کشور خواهد گذاشت فرصت هایی که در وهله نخست فرهنگی ودر مراحل بعدی طیفی از افزایش همکاری های سیاسی اقتصادی و ژئوپلتیکی را برای این کشور ها به ارمغان خواهد آورد.در این راستا بی شک تاسیس این شبکه به احساس یکی بودن بیشتر میان مردم سه کشور کمک بسیار خواهد کرد و ریشه های یکسان تاریخی ، فرهنگی و نژادی آنان را یادآوری خواهد کرد.این واقعیت که در طول یک قرن گذشته ملت های سه کشور روندی واگرایانه از همدیگر داشته اند امری عینی است امری که با رهایی تاجیکستان از تسلط ابرقدرت شوروی و با سرنگونی طالبان و افزایش ثبات در افغانستان و توجه بیشترسیاست خارجی ایران به دو کشور متحد فارسی زبان به تدریج دامنه های همگرایی های فرهنگی و تمدنی ودر مرحله بعد سیاسی و اقتصادی را به وجود خواهد آورد.  در این  حال از آنجا که یکی از مهمترین مشکلات پیشروی زبان فارسی مشکل جدایی های زبانی میان مردم سه کشور است و زبان فارسی به کارگرفته شده در ایران نزدیک به هشتاد سال است که در حال بازسازی است و در این مدت صدها واژه نو پارسی وارد زبان و جایگزین واژه های بیگانه (به ویژه واژه های اروپایی) شده است امادر مقابل و در همین مدت زبان فارسی تاجیکستان زیر نفوذ  زبان روسی  و زبان فارسی افغانستان هم زیر نفوذ زبان انگلیسی قرار گرفته است در این بین می توان   با وجود یک شبکه مشترک وتوانمند میتوان  بخش بزرگی از این مشکلات را حل و  در دسترسی به زبان معیار تلاش کرد.علاوه بر این  تثبیت موقعیت زبان فارسی به عنوان یک زبان بین المللی نیز می تواند مورد نظر باشد چه اینکه برزبان در سه کشور  تاثیر زیادی خواهد داشت و نشان خواهد داد زبان فارسی نه یک زبان ملی بلکه یک زبان فرا ملی  است.

در وهله بعد از آنجا که پتانسیل های گوناگون همکاری فرهنگی سیاسی واقتصادی در میان سه کشور موجود است .این تلویزیون میتواند به عامل مهمی در پیشبرد همگرایی بیشتر وپیوند های حداکثری در بین این کشورها عمل نماید .عاملی  که در سایه حمایت های مالی وتکنولوژیکی ایران ومشارکت بهینه افغانستان میتواند چالشهای بر سر راه این تلویزیون فراملی را برداشته  وبه هر چه بیشتر کردن همگرایی ورفع اختلافات در میان سه کشور بیانجامد. با این وجود و همان طور که در تجربه دیگر کشورها در برقراری همکاری های چندجانبه دیده می شود، عامل مناسبات عمیق فرهنگی ‌میتوند بر چالشهای بینابین غلبه ومناسبات چند جانبه را فراهم کند. گذشته از این ایران میتواند با توجه به افزایش همگرایی فرهنگی با این کشورها و در صورت هدایت مناسب دیپلماسی  ، ایران می تواند به لحاظ اقتصادی از فرصت‌های خوبی در دو کشور افغانستان و تاجیکستان ایجاد کند و با سرمایه گذاری مناسب و افزون در طرحهای  صنعتی این دو کشور منافع قابل قبول اقتصادی کسب کند.

مطالب مرتبط