مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چشم انداز و آينده برنامه هسته‌ای عربستان سعودی- گفتگو با داریوش درويشي

اشتراک

کارشناس مسائل شبه جزیره

مرکز بین المللی مطالعات صلح –  IPSC

در سالهاي گذشته بسياري به صنعت هسته اي در عربستان سعودی و ابعاد احتمالي نظامي آن توجه كرده اند. گفتگوي زير براي بررسي چشم انداز و آينده ابعاد نظامي صنعت هسته اي در عربستان سعودی است.

واژگان كليدي: رياض ، بستر، عربستان هسته ای ، ابعاد نظامی صنعت هسته ای

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخی سخنان حاکمان عربستان سعودی نشان می‌دهد که آن‌ها به دنبال فعالیت‌هایی فراتر از چارچوب صلح‌آمیز هسته‌ای و حتی دسترسی به ابعاد نظامی آن هستند، این موضوع چقدر می‌تواند واقعیت داشته باشد؟

بله، علیرغم آنکه برنامه‌های هسته‌ای اعلام شده از سوی حکومت سعودی نهایتاً تولید کیک زرد را مدنظر قرار داده است، سخنان مسئولان این کشور نشان می‌دهد که آن‌ها خواهان حق توسعه غنی‌سازی اورانیوم و بازفرآوری پلوتونیوم در داخل کشورشان هستند و این موضوع خاصی است که علاوه بر عدم توان و دانش داخلی عربستان، محدودیت‌های بین‌المللی را نیز به دنبال دارد. عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی گفته است: «قصد ما خروج از سلطه نفت و افزایش درآمدها و صادرات انرژی است. با 10 کشور مذاکره کرده‌ایم و تصمیم‌گیری کرده‌ایم. ما می‌خواهیم به حقوقی که سایر کشورها به دست آورده‌اند دست یابیم.» محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، از این نیز فراتر رفته و در مصاحبه با شبکه CBS می‌گوید: «عربستان نمی‌خواهد به سلاح هسته‌ای دست یابد ولی بدون شک اگر ایران بمب هسته‌ای بسازد ما نیز در سریع‌ترین زمان ممکن به دنبال آن می‌رویم.» طرح سخنانی از این دست در کنار امضا نشدن پروتکل الحاقی – که تضمین‌های بیشتری جهت صلح‌آمیز ماندن برنامه‌های هسته‌ای ارائه می‌کند- موجب شده است برخی نگرانی‌ها نسبت به اهداف و آینده صنعت هسته‌ای عربستان برای سایر کشورها باقی بماند و زمینه‌های همکاری را محدود کند.

دم‌زدن عربستان از تسلیحات هسته‌ای ابزار فشار همه پادشاهان آل‌سعود بر غربی‌ها برای حفظ حمایت‌های آن‌ها بوده است ولی طرح این موضوع محلی از اعراب ندارد چرا که ناتوانی نیروی انسانی این کشور برای غنی‌سازی مشهود است. باید توجه داشت صرف ساخت چند رآکتور، عربستان را به جمع کشورهای دارای دانش هسته‌ای نمی‌آورد چرا که این رآکتورها کاملاً متکی بر نیروها و سوخت‌های وارداتی از کشور سازنده نیروگاه‌ها هستند. ضمن اینکه نیروگاه‌هایی از این قبیل برای تولید سوخت هسته‌ای یا چرخه سوخت کامل مناسب نیستند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح عربستان همکاری‌های هسته‌ای زیادی هم با سایر کشورها داشته است، این همکاری‌ها چقدر به افزایش دانش و مهارت‌های سعودی‌ها کمک کرده است؟

دسامبر 2017 عربستان از 5 شرکت بین‌المللی درخواست کرد که پیش‌نویس قرارداد گام اول پروژه‌های راه‌اندازی رآکتورهایش را طراحی کنند؛ وستینگ هاوس الکتریک امریکا، جی اس سی روس اتم، ای دی اف فرانسه، مؤسسه مهندسی هسته‌ای چین و شرکت کره الکتریک پاور (کیبکو) شرکت‌های بزرگی بودند که عربستان درخواست خود را با آن‌ها مطرح کرد، که وستینگ هاوس و کیبکو اعلام کردند تا زمانی که امریکا موافقت‌نامه همکاری هسته‌ای با عربستان را نهایی نکند حاضر به همکاری نیستند چرا که تکنولوژی و قطعات آن‌ها امریکایی است. اما هنوز همکاری جدی در حوزه هسته‌ای بین عربستان سعودی و دیگر کشورها صورت نگرفته است؛ توافق با روسیه صرفاً در زمینه ساخت رآکتور و تولید انرژی و بهره‌گیری در صنایع جانبی بوده است و نه غنی‌سازی و بازفرآوری و توافق با فرانسه نیز در حوزه مدیریت پسماند هسته‌ای و بهره‌وری صلح‌آمیز و ایمن از پسماندها بوده است همچنین عربستان سعودی در چند سال اخیر مدعی همکاری با کره جنوبی در ساخت رآکتورهای کوچک اسمارت بوده است و تعدادی از مهندسان خود را برای آموزش و مشارکت در ساخت این رآکتورها به این کشور فرستاده است، اما خبرها حاکی از آن است که مهندسان این کشور صرفاً توان مشارکت در ساخت 20 درصد از یک رآکتور اسمارت را دارند. عربستان سعودی در حال حاضر اساساً هیچ پیشرفت و توسعه واقعی در صنعت و دانش هسته‌ای نداشته است.

همه کشورهایی که تکنولوژی هسته‌ای دارند برای همکاری با سایر کشورها دارای محدودیت‌هایی هستند و به‌گونه‌ای متعهد شده‌اند که این تکنولوژی‌ها را به منطقه خاورمیانه صادر نکنند. عربستان سعودی اخیراً در نامه‌ای به آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای خواهان بازنگری در زیرساخت هسته‌ای‌شان شده‌اند که این امر نشان می‌دهند آن‌ها نتوانسته‌اند موافق سایر بازیگران هسته‌ای برای حرکت در خارج چارچوب آژانس را جلب کنند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح اگر عربستان قصد حرکت به سمت ابعاد نظامی صنعت هسته‌ای داشته باشد با چه چالش‌ها و محدودیت‌هایی مواجه خواهد بود؟

ایالات متحده امریکا یک معیار طلایی و الگوی تراز در زمینه همکاری هسته‌ای با متحدانش دارد که نمونه آن را با امارات متحده عربی و تایوان امضا کرده است؛ توافق موسوم به 123 که برگرفته از بند 123 قانون انرژی اتمی امریکا است، به‌ضرورت موافقت با پیمان‌های همکاری صلح‌آمیز برای انتقال مواد یا تکنولوژی یا عوامل هسته‌ای اشاره دارد و درعین‌حال با غنی‌سازی و تولید سوخت هسته‌ای در داخل کشورها مخالفت می‌کند. طبق این توافق امریکا متعهد می‌شود سوخت لازم برای فعالیت رآکتورهای هسته‌ای را به متحدانش تحویل دهد و کشور مقابل نیز از حقوق خود در زمینه غنی‌سازی و بازفرآوری پلوتونیوم صرف‌نظر می‌کند. این توافق نگرانی احتمالی از اقدامات غیر صلح‌آمیز متحدان را برطرف می‌کند اما برای عربستان حالت مطلوبی نیست.

در حالی که برخی کارشناسان معتقدند موافقت واشنگتن تأثیری بر عربستان ندارد و چین و روسیه حاضر به همکاری با این کشور هستند، چون عربستان خودش دانش هسته‌ای ندارد و نیازمند انتقال دانش و تکنولوژی است، بعید به نظر می‌رسد هیچ کشوری حاضر به این نوع همکاری باشد. هرگونه همکاری با عربستان قطعاً منوط به تأیید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواهد بود که آن نیز نیازمند امضای پروتکل الحاقی است. حتی در این صورت نیز اگر اجازه غنی‌سازی و بازفرآوری محدود و تحت نظارت شدید آژانس به عربستان داده شود هرگز تکنولوژی و دانش آن به این کشور انتقال داده نخواهد شد و پیمان‌های همکاری احتمالاً به‌صورت تحویل کلید(Turn Key) خواهند بود. این در حالی است موضوع تحریم نفتی نیز به‌عنوان یک ایده برای محدودسازی سعودی – در صورت برنامه‌ریزی برای دورزدن امریکا- در میان تحلیل‌های کارشناسان امریکایی مطرح است.

همچنان که عربستان در مقابل یک دوگانه متعارض قرار گرفته است، ایالات متحده نیز با نوعی پارادوکس مواجه است؛ إندرو بوین، نویسنده امریکایی معتقد است: «ترامپ و تیمش در یک دوگانه‌اند: یک توافق پول آور یا التزام به الگوهای سابق!» کریستوفر فورد، مدیر امور تسلیحات کشتار جمعی و مقابله با توسعه سلاح هسته‌ای در کاخ سفید نیز معتقد است: «محدودیت مشابه قانون نیست بلکه حالتی مطلوب است». این اختلاف نظرها داخل امریکا در حالی مطرح می‌شود که موافقت با معافیت عربستان از توافق 123، شرایط منطقه خاورمیانه را تغییر می‌دهد و سایرین(از جمله امارات) را نیز تحریک می‌کند. یک معامله و توافق اشتباه از سوی امریکا باعث نابودی وضعیت شکننده کنونی می‌شود و درگیری‌های منطقه‌ای را پیچیده‌تر می‌کند.

از طرف دیگر ممکن است ترامپ بتواند عربستان را مجاب کند که خرید سوخت برایش بهتر است نسبت به تولید آن! ضمن آنکه شرکت‌های امریکایی می‌توانند صرفاً پروژه‌های طراحی تأسیسات هسته‌ای را برای عربستان انجام دهند و اجرا و ساخت را به دیگر شرکت‌ها واگذار کنند. اما بی‌اعتمادی نسبت به عربستان در امریکا بسیار بالاست؛ إد مارکی سناتور دموکرات بیان می‌دارد: «سوءنیتی که عربستان در مورد توافق 123 آغاز کرده است نگران‌کننده است، خصوصاً اینکه برخی مسئولان عربستان گفته‌اند برنامه هسته‌ای آن‌ها علاوه بر رفع نیاز برق اهداف ژئوسیاسی هم دارد. دولت ترامپ باید توضیح دهد چه دلیلی برای کوتاه آمدن از 123 وجود دارد». عبور از توافق 123 نیازمند تأیید کنگره است که کار را سخت‌تر نیز می‌کند. علاوه بر این رژیم صهیونیستی هم به عربستان اعتماد ندارد و این رژیم سابقه حمله به تأسیسات هسته‌ای کشورهای منطقه از جمله سوریه و عراق را دارد. چندی پیش رسانه‌ها از مخالفت ترامپ با درخواست نتانیاهو در مورد عدم فروش رآکتور به عربستان خبر دادند ولی گفته می‌شود نتانیاهو درخواست کرده است که لااقل اجازه غنی‌سازی به خود عربستان داده نشود و ترامپ بدون ارائه پاسخی مشخص تأیید کرده است که این موضوع به مشورت بیشتر نیاز دارد. هرچند اخیراً پمپئو، وزیر خارجه امریکا، در سخنانی صراحتاً تأکید کرده است که عربستان اجازه غنی‌سازی اورانیوم و بازفرآوری پلوتونیوم را نخواهد داشت.

مرکز بین المللی مطالعات صلح چشم انداز و آينده ابعاد نظامي صنعت هسته اي در عربستان سعودی چگونه خواهد بود؟

نهایتاً درصورتی‌که عربستان سعودی قصد دستیابی به تسلیحات هسته‌ای را داشته باشد، 2 احتمال را می‌توان برای آن متصور شد:

اول رسیدن به دانش ساخت بمب هسته‌ای: این احتمال حداقل در کوتاه مدت غیرممکن خواهد بود، چرا که عربستان در حال حاضر در پایین‌ترین سطوح دانش هسته‌ای هم قرار ندارد و خرید این بخش از دانش و تکنولوژی هسته‌ای نیز غیرممکن است و هیچ کشوری آن را در اختیار عربستان قرار نخواهد داد.

دوم ائتلاف با دارندگان بمب هسته‌ای یا خرید مستقیم کلاهک هسته‌ای: این احتمال نیز فقط در مورد پاکستان صادق خواهد بود که از سال‌های قبل بحث کمک مالی عربستان برای دستیابی این کشور به تسلیحات هسته‌ای مطرح بوده است. که باید دید آیا در پاکستان اراده سیاسی برای مسلح کردن عربستان به سلاح هسته‌ای وجود دارد؟ این مسئله چه منافعی برای پاکستان خواهد داشت، خصوصاً با وجود روابط پاکستان با ایران و تلاش آن برای ایجاد توازن در روابطش بین ایران و عربستان؟ آیا قدرت‌های جهانی اجازه چنین همکاری را خواهند داد یا ممکن است این همکاری از دید آن‌ها مخفی بماند؟ آیا رژیم صهیونیستی وجود کلاهک‌های هسته‌ای در عربستان را تحمل خواهد کرد؟

مطالب مرتبط