مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چشم‌انداز ژئوپلیتیکی منطقه پس از حمله تهران به اسرائیل

اشتراک

حسن کریمی

  پست دکتری جغرافیای سیاسی _ دانشگاه شهید بهشتی تهران

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

 

شهادت اسماعیل هنیه در تهران و شهادت سیدحسن نصرالله در جنوب لبنان بیشتر از آنکه شکست حماس و حزب الله باشد، آسیب دیدن منافع ملی ایران بود. در زمان شهادت هنیه ایران قول انتقام داد، اما خویشتنداری کرد تا اینکه سیدحسن نصرالله شهید شد. بعد از اینکه همه منتظر حمله تهران به اراضی اشغالی بودند. ایران با شلیک دویست موشک به اراضی اشغالی حمله کرد. تلایو وعده پاسخ داده است. اما پاسخ تل اویو چگونه خواهد بود؟ کدام مراکز را هدف قرار می‌دهد؟ و کی این اتفاق رخ می‌دهد؟ سخت افزاری خواهد بود یا نرم افزاری؟ بماند برای بعد. سوالی که اکنون مطرح است، این است که چشم انداز ژئوپلیتیکی بعد از این حمله برای منطقه و بخصوص جمهوری اسلامی ایران و رئیس جمهور میانه‌روش چگونه خواهد بود؟  در پاسخ باید گفت تلاویو در مقیاس ملی، منطقه ای و بین‌المللی با ایران وارد فعل و انفعالات ژئوپلیتیکی خواهد شد.     

                                                    

الف_ انزوای ژئوپلیتیکی:

بدون شک اسرائیل برای انتقام از ایران عجله زیادی به خرج نمی‌دهد چرا که این رویکرد برخواسته از روح دولت یهود است و بر آن است که برای ضربه زدن به رقیب تمامی جوانب را بسنجد. سنجش زمان، سنجش مکان و سنجش روحیه کشور ملت رقیب. تلاویو از اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران خبر دارد. به خوبی می‌داند دولتمردان ایران شرایط فعلی را برای جنگ با اسرائیل مناسب نمی‌دانند. دولتمردان ایران عاقلتر از آن هستند که وارد جنگ منطقه‌ای شوند و در تله ائتلاف نظامی جهانی علیه ایران گیر بکنند. اسرائیل به خوبی می‌داند وجود جمهور اسلامی به واسطه ایدئولوژیک بودن برای ثبات و ماندگاری‌شان مضر  است. صهیونیستها از اواسط دهه 1990م. تاکنون هرچه در توان داشته‌اند، برای ضربه زدن به منافع ملی ایران به کار بسته‌اند، اما موفق به شکست ایران نشده‌اند.

اسرائیل از یک سو برای ایجاد واگرایی میان ایران و اعراب تلاش زیادی کرده است، اما تاکنون موفق نشده است. اسرائیل در تحریم هسته‌ای و اقتصادی ایران توسط غرب تلاش دو چندانی کرده است، اما ایران شکست نخورده است. اسرائیل با درک از این شرایط اگر حمله سخت افزاری به ایران داشته باشد به نقاط حساس نظامی، محل اسکان نظامیان و خانواده‌های آن، نقاط امنیتی و یا احتمالا نیمه هسته‌ای خواهد زد. اما اگر تلاویو حمله نرم‌افزاری به ایران داشته باشد که احتمال آن زیاد است، ترور مقامات سیاسی، امنیتی و نظامی ایران و یا مقاماتی که به تهران سفر می‌کنند مثل شهید اسماعیل هنیه را در دستور کار خود قرار می‌دهد. کشتن فرماندهان مهم سپاه پاسداران، پرسنل سازمان اطلاعات سپاه و سران گروههای اسلامی در عراق، فلسطین و لبنان که به تهران سفر می‌کنند. اگر آنچه که بیان شد رخ دهد قطعاً نظام اسلامی ایران تند تر خواهد شد و دشمنی آنها با اسرائیل و حامیان غربی آنها نسبت به زمان پیروزی انقلاب اسلامی هم بیشتر و بیشتر خواهد شد. این حق طبیعی ایران است که در چارچوب منافع ملی خود چنین رفتاری داشته باشد. اما دارای پیامدهایی منفی برای کشور است. تعامل ایران با دنیا بخصوص با کشورهای غربی با محدودیت بیشتری مواجه می‌شود و این در ژئوپلیتیک، یعنی انزوا. انزوای ژئوپلیتیکی یعنی چه؟ انزوای ژئوپلیتیکی یعنی اینکه سیاست خارجی یک کشور در مقیاس فراملی کشور را در انزوا قرار دهند. در این شرایط شعاع دایره دیپلماسی کمتر شده و روابط یک کشور با کشورهای مهم به حداقل می‌رسد. این انزوا که بخش اعظم آن تحمیلی است، برای منافع ملی کشورمان زیان‌آور است و قطعا هزینه زیادی را برای مردم ایران به وجود می‌آورد. مردم کشورمان از اواسط دهه1990م. تاکنون (تحریم داماتو)، زیر بار شدیدترین تحریمها هستند و شایسته نیست بیشتر از این متحمل فشار سیاسی و اقتصادی شوند. بدون شک هزینه کردن از جغرافیای ملی نیز حد و حدودی دارد و اگر این حدود رعایت نشود، منافع نسل آینده این مرز و بوم با خطر مواجه خواهد شد. امید است مسئولین نظام اسلامی با درک درست از این شرایط،  کشور را به جای انزوا، به سمت تعامل ژئوپلیتیکی با دنیا مدیریت کنند و در نتیجه این رویکرد، دولتمردان دیگر کشورها مات و مبهوت تاکتیکهای دیپلماتیک ایران در مقیاس منطقه‌ای و بین‌المللی شوند.

 

  1. چالش ژئوپلیتیکی

در مقیاس منطقه‌ای اسرائیل قطعا جمهوری اسلامی را در نقاط حساس هدف دیپلماسی منفی و یا بعضا بمباران نظامی خود قرار خواهد داد. اسرائیل در نقاطی سرمایه‌گذاری خواهد کرد که برای ایران حکایت همان اعصاب ژئوپلیتیکی دارد یعنی اینکه هرگونه اقدام خلاف منافع ایران در این مناطق باعث ناراحتی عصبی مقامات ایران خواهد شد. این مناطق و کشورها کجا هستند؟ چقدر برای ایران اهمیت دارند؟ و واکنش ایران چه خواهد بود؟ اینجا دیگر بحث به کدهای ژئوپلیتیکی کشیده می‌شود. کد ژئوپلیتیکی یعنی اینکه منافع ایران در فرامرز چیست؟ چه کسی آن را تهدید می‌کند؟ و چگونه باید از آن محافظت کرد؟  قفقاز، شرق مدیترانه و جنوب غرب آسیا مناطقی هستند که کدهای ژئوپلیتیکی ایران در آنجا وجود دارد. لذا اسرائیل روی این کدها متمرکز می‌شود و سعی خواهد کرد در این مناطق برای منافع ملی ایران چالش ژئوپلیتیکی ایجاد کند. در منطقه قفقاز اسرائیل با همکاری باکو از یک سو با بولد کردن مساله قومیت، روی اعصاب ژئوپلیتیکی ایران راه می‌رود و از سوی دیگر با حمایت دیپلماتیک از دوستی مجدد میان باکو و ایروان و تفاهم دو کشور بر روی زنگزور به عنوان محور ارتباطی باکو و نخجوان، سعی می‌کند این محور را به یک دغدغه بزرگ ژئوپلیتیکی برای ایران تبدیل کند و ارتباط کشورمان با اروپا را قطع و یا حداقل آن را محدود و مشروط نماید. در شرق مدیترانه، اسرائیل تا به خواسته خود در لبنان و غزه یعنی آسیب جدی به حزب الله لبنان و حماس نرسد، کوتاه نخواهد آمد. 

در سوریه نیز، تلاویو اجازه نخواهد داد سوریه به سوریه قبل از 2011م. برگردد. این رژیم نه تنها حریم هوایی سوریه را نقض خواهد کرد، بلکه از یک سو از بقایای داعش حمایت کرده و از همه مهمتر ضمن تعامل با حکومت خودگردان کُردها در شمال و شمال شرق سوریه، سعی خواهد کرد تمام هم و غم دولتمردان دمشق را متوجه امور داخلی سوریه کند. تا شاید دولتمردان سوریه تعامل و نزدیکی خود را با جمهوری اسلامی ایران به حداقل برسانند، اتفاقی که غیرممکن به نظر می‌رسد. چرا که ماندگاری نظام سیاسی سوریه و رئیس جمهور اسد مدیون حمایتهای بی‌چون و چرای رهبر جمهوری اسلامی و نظام اسلامی ایران است. در عراق از هم گسیخته، اسرائیل از یک سو در اقلیم کردستان دوباره به سراغ احزاب کُرد مخالف حکومت ایران می‌رود. اما با توجه به پیمان امنیتی میان ایران، عراق و اقلیم کردستان بعید به نظر می‌رسد که بتواند از اقلیم کردستان و احزاب کُرد ایران بر علیه اسرائیل استفاده کند. دولتمردان اقلیم کردستان با درک درست از شرایط منطقه‌ای هیچگاه وارد جنگ منطقه‌ای آن هم جنگ بر علیه ایران که دارای پیوستگی ژئوپلیتیکی با آن هستند، نخواهند شد. در بغداد نیز صهیونیستها به دنبال احزاب و یا حداقل شخصیتهای سیاسی خواهند رفت که مخالف حضور و نفوذ ایران در عراق هستند. اسرائیل اگر لازم باشد، پایگاههای گروههای اسلامی عراق را که مخالف اسرائیل هستند و با ایران رابطه نزدیک دارند، بمباران خواهد کرد. در یمن اسرائیل برای خنثی کردن حوثی‌های متحد تهران از قدرتهای غربی از جمله انگلیس و آمریکا بهره خواهد گرفت تا آتش آنان را بر روی تل ایو و دیگر اراضی اشغالی خنثی و یا حداقل نماید.

 

– ژئوپلیتیک هسته‌ای

با شهادت آقای سید ابراهیم رئیسی، برگزاری مجدد انتخابات ریاست‌جمهوری و و روی کار آمدن دولت میانه‌رو در تهران، امید رای‌دهندگان آن است تا دولت آقای دکتر پزشکیان با یک دیپلماسی قوی بتواند از یک سو برجام را احیا کند و از میزان تحریم‌ها بکاهد و از سوی دیگر یخ روابط میان ایران و غرب را آب کند. اما شهادت آقایان اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله دولت منتخب را با چالش مواجه کرد. قدرتهای غربی به همان اندازه که از شهادت هنیه و نصرالله ابراز خرسندی کردند، به همان اندازه از حمله ایران به اسرائیل ابراز ناخرسندی کردند. این قدرتهای غربی همان اعضای اصلی گروه 1 + 5 هستند (اکنون گروه 1 + 4). سه کشور انگلیس، فرانسه و آمریکا، حمله ایران را محکوم کردند. حالا دولت پزشکیان می‌خواهد برجام را از سر گیرد. محتوی اصلی برجام نیز ژئوپلیتیک هسته‌ای ایران است، یعنی توانایی ایران برای دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته ای. قدرتهای بزرگ با وجود برجام همچنان به برنامه هسته‌ای با تردید نگاه می‌کنند. در سال 2018م. آمریکا از برجام خارج شد و دیگر اعضای برجام نیز با استفاده از مکانیزم ماشه، بارها  مقامات و شرکتهای طرف قرارداد با ایران را تحریم کردند.

آنچه که باعث افزایش تردید آمریکا و غرب نسبت به ژئوپلیتیک هسته‌ای ایران شده است، نفوذ و قلمروسازی ژئوپلیتیکی ایران در حوزه‌هایی است که دیگر قدرتهای منطقه‌ای از جمله تلاویو، آنکارا و ریاض آن را حوزه نفوذ ژئوپلیتیکی خود می‌دانند. دو رقیب سرسخت ایران در منطقه، اسرائیل و عربستان هستند. این دو کشور و لابی‌های آنها در کنگره و کاخ سفید تاثیر بسزائی گذاشتند تا ترامپ را در مسیر خروج از برجام و تحریم مجدد ایران قرار دهند و موفق هم شدند. دولت آقای پزشکیان اگرچه با ریاض در ریل دوستی بالقوه قرار گرفته است، اما نباید روی حرف سعودیها حساب کند؛ چرا که آنها دشمن ایدئولوژیک ایران در جهان اسلام هستند. تکلیف اسرائیل نیز مشخص است. دولتمردان تلاویو باعث و بانی شرایط فعلی خود را حمایت همه‌جانبه جمهوری اسلامی ایران از جمله سپاه قدس از مقاومت در فلسطین، لبنان و سوریه می‌دانند. لذا لابی‌های اسرائیل بزرگترین مانع بر سر راه ژئوپلیتیک هسته‌ای ایران و احیای برجام خواهند بود و اجازه نخواهند داد که اوضاع به قبل از خروج آمریکا از برجام برگردد. مگر اینکه مقامات کشورمان تضمین بدهند که از گروههای مقاومت حمایت نخواهند کرد. به طور قطع ایران چنین تضمینی را به غرب و اسرائیل نخواهد داد و تا سرحد توان از کدهای ژئوپلیتیکی خود در چارچوب منافع ملی دفاع خواهد کرد. لذا باید منتظر ماند و دید که آقای پزشکیان و تیم سیاست خارجی وی چه سیاستی را برای تعامل با جهان در مقیاس منطقه‌ای و بین‌المللی در پیش می‌گیرند. بدون شک با توجه به آنچه که تاکنون از پزشکیان شنیده و دیده ایم، ایشان هر سیاستی در پیش گیرد، قبل از اجرا کردن آن با رهبری جمهوری اسلامی مشورت می‌کند. لذا ژئوپلیتیک هسته‌ای ایران در چهار سال آتی نیز شاهد فراز و فرودهای زیادی خواهد بود.

                                                                                                               

                               

مطالب مرتبط