قدرت الله بهبودی نژاد
دکتری مطالعات منطقه ای
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
برای مدت طولانی از زمان استقلال، رویکرد سیاست خارجی هند حول ملاحظات ژئوپلیتیکی می چرخید. استعمارزدایی، آسیاییگرایی و عدم تعهد روابط و سیاستهای خارجی دهلی نو را تعریف می کردند. پس از پایان جنگ سرد،نخستوزیر ناراسیما رائو فرآیند آزادسازی اقتصادی را آغاز کرد، از آن موقع تغییر آشکاری در رویکرد سیاست خارجی هند رخ داد. بازسنجی سیاست خارجی همزمان با تمرکز بر ملاحظات اقتصادی منجر به سیاستهای «نگاه به شرق» و «نگاه به غرب» شد. و با کانون توجه قرار دادن تجارت ، روابط خارجی هند از عدم تعهد به سمت چند برداری چرخید. با این وجود، اجبارهای داخلی و بینالمللی اغلب دهلی نو را وادار میکرد که محتاطانه عمل کند و منافع اقتصادی را با پیامهای سیاسی متعادل کند.
در روابط با خلیج فارس و غرب آسیا، در حالی که تجارت و انرژی به تدریج از دهه 1990 در کانون توجه قرار گرفت، چندین عامل داخلی و خارجی دهلی نو را وادار کرد تا محتاط یاشد و حتی در برخی مواقع نسبت به پتانسیل اقتصادی در رابطه با منطقه بی تفاوت باشد. . عواملی مانند نزدیکی کشورهای خلیج فارس به پاکستان، شیفتگی به ایران، عدم اعتماد به ایالات متحده و اتحادیه اروپا، خطرات استراتژیک ناشی از بی ثباتی سیاسی و چالش های امنیتی باعث شد که هند علیرغم روابط اقتصادی رو به رشد و تلاش در جهت تحقق ظرفیت های موجود، در روابط با کشورهای عربی خلیج فارس موفق نشود..
در دهه 2000، علاوه بر تجارت ، انرژی و مهاجران، دو طرف شاهد همکاری های محدود مبتنی بر موضوعا تی مانند مبارزه با دزدی دریایی، افزایش امنیت دریایی، مبارزه با جرایم سازمان یافته و تروریسم بودند. با این حال، این به مشارکت استراتژیک با کشورهای منطقه تبدیل نشد. در برخی موارد، ، هند ابتکارات اساسی در رابطه با عمان و عربستان سعودی را انجام داد – این اقدامات نیاز به پیگیری داشت که به دلیل مشغله داخلی یا ناتوانی سیاسی هند انجام نشد.
علاوه بر این، وسواس جامعه راهبردی و تصمیم گیران هندی به ایران باعث شد تا انرژی زیادی برای توسعه بندر چابهار سرمایهگذاری شود، بندری که تقریباً یک و نیم دهه طول کشید تا به دلیل مشکلات ایران و آمریکا در تنگنا قرار گرفت . پروژه هایی مانند کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) و خط لوله گاز ایران-پاکستان-هند (IPI) به دلیل چالش های ژئوپلیتیکی و مشکلات اقتصادی مرده متولد شدند.
اگرچه دهلی نو برای تسریع تعاملات اقتصادی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ابتکاراتی مانند امضای چارچوب توافقنامه تجارت آزاد هند و شورای همکاری خلیج فارس (FTA) در اوت 2004، را انجام داد ولی این اقدامات به دلیل مشکلات داخلی یا خارجی متوقف شد. مذاکرات تجارت آزاد هند و شورای همکاری خلیج فارس پس از دو دور در سال های 2006 و 2008 به دلیل تفاوت در اولویت های اقتصادی نیز متوقف شد. علاوه بر این، خاورمیانه از سال 2011 با تحولات سیاسی بیسابقهای مواجه شد که منجر به رویکرد تا حدودی ناامید دهلی نو نسبت به منطقه شد.
تغییر دولت در دهلی نو در سال 2014 باعث تغییر رویکرد به سمت خلیج فارس و غرب آسیا شد. نارندرا مودی، نخست وزیر، با تکیه بر پایه های انجام شده طی دو دهه، اقدامی دیپلماتیک برای تعامل با کشورهای عربی خلیج فارس و اسرائیل انجام داد و در عین حال رویکرد دوستانه تری نسبت به ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ژاپن اتخاذ کرد. بدتر شدن روابط با چین به دلیل درگیری های مرزی (دو کلام و گالوان) و افزایش تمرکز ایالات متحده در هند و اقیانوس آرام به دلیل ظهور چین باعث همگرایی منافع هند با ایالات متحده و ژاپن شد. اختلالات اقتصادی ناشی از کووید-19 نیاز به همکاری اقتصادی بیشتر بین قدرت های جهانی همفکر را برجسته کرد.
در این میان، کشورهای خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، تلاش خود را برای دگرگونی اقتصادی تسریع کردند که بخشی از آن به انگیزه رویدادهای بهار عربی بود. تغییر تدریجی رویکرد در قبال اسرائیل، دستیابی به موفقیت نهایی در قالب توافقنامه ابراهیم در سپتامبر 2020، تصمیم برای پایان دادن به مناقشه با قطر در ژانویه 2021 از طریق بیانیه الولا، و تصمیم عربستان برای تجدید روابط دیپلماتیک با ایران، نشان دهنده هدف تمرکز بر احیای اقتصادی و جلوگیری از بی ثباتی سیاسی و درگیری است.
ابتکار چهارجانبه هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده نشان دهنده تغییر رویکرد هند در قبال خاورمیانه است و دوجانبه گرایی را با کوچک گرایی تکمیل می کند مواردی مانند بهبود روابط با مصر و یونان نشان میدهد که منافع اقتصادی هند فراتر از «همسایگی گسترده» است.
اعلام کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEEEC) در جریان اجلاس G20 در دهلی نو و واکنش مشتاقانه کشورهای شریک از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن، اسرائیل، یونان، ایتالیا، اسپانیا و سایر اعضای اتحادیه اروپا که بر اهمیت کریدور پیشنهادی تاکید می کنند نشان دهنده این است که با اقبال گسترده ای روبرو شده است که امکان رشد و بازسازی اقتصادی آن برای سه منطقه قابل توجه است. همچنین گمانه زنی هایی در مورد اینکه چگونه می تواند رقیبی برای طرح کمربند و جاده چین (BRI) باشد، وجود دارد.
به طور همزمان، اهمیت تاریخی منطقه خلیج فارس و غرب آسیا به عنوان قطب تجاری اتصال آسیا به اروپا و آفریقا قابل توجه است. از این نظر، کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا امکان احیای مرکزیت منطقه اقیانوس هند به عنوان مرکز تجارت جهانی، تجارت و فعالیت های تجاری را نشان می دهد. مسیر تجاری که از غرب اقیانوس هند می گذرد دارای اهمیت تاریخی است. کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا یک کریدور شرقی را پیشنهاد می کند که هند را به خلیج فارس و یک کریدور شمالی که خلیج فارس را به اروپا متصل می کند. این با یک شبکه ریلی تکمیل خواهد شد که سواحل شرقی شبه جزیره عربستان را به منطقه مدیترانه شرقی متصل می کند. هدف این است که از زیرساخت های لجستیک و زنجیره تامین که در خلیج فارس و غرب آسیا ایجاد می شود برای احیای ارتباطات تجاری تاریخی بین هند، غرب آسیا و اروپا استفاده شود.
بدون شک، چالشهایی در رابطه با خطرات سیاسی و امنیتی، قابلیت مالی سرمایهگذاریها در پروژههای زیربنایی بزرگ، و مسئله گستردهتر مخاطرات زیستمحیطی وجود دارد. با این حال، کشورهای درگیر قبلاً این چالش ها را مورد بحث قرار داده اند و بدون شک آنها را در مسیر پیشرفت بررسی و تنظیم خواهند کرد.
از سرگیری مذاکرات FTA هند و شورای همکاری خلیج فارس در این زمینه نیز حائز اهمیت است. هند و امارات در مارس 2022 یک توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع امضا کردند و در نوامبر 2022، پس از 14 سال وقفه، هند مذاکرات FTA با شورای همکاری خلیج فارس را احیا کرد. پس از چند وقفه و تغییر در مذاکره کننده ارشد از طرف شورای همکاری خلیج فارس، مذاکرات از سر گرفته شده است و طرفین احتمالا به زودی یک توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع را امضا خواهند کرد. توافق تجارت ترجیحی به معنای تجارت و سرمایه گذاری بیشتر با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است.
قابل ذکر است، منطقه خلیج فارس و غرب آسیا در حال حاضر بزرگترین بلوک تجاری برای هند است، با تجارت دوجانبه 240 میلیارد دلاری در 2022-23. تجارت کالا و خدمات قوی وجود دارد و با یک FTA، احتمالاً تقویت خواهد شد. بنابراین، هر دو کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا ، توافقنامه تجارت آزاد هند و شورای همکاری خلیج فارس به یکدیگر مرتبط هستند و به موفقیت یکدیگر کمک خواهند کرد.
در واقع، امکانسنجی اقتصادی این پروژههای اقتصادی و اتصال هنوز آزمایش نشده است. با این وجود، اینها نشان دهنده هدف آرزوهای اقتصادی هند و چشم انداز جهانی این کشور است. در غرب آسیا، این به معنای تقویت فعالیتهای اقتصادی با تجارت، سرمایهگذاری و پروژههای اتصال است که بر تغییر ظریف در رویکرد هند به منطقه تأکید میکند. خطرات ژئوپلیتیکی همچنان پابرجا هستند اما دیگر دهلی نو را از کاوش در فرصت ها و منافع اقتصادی باز نمی دارند.
درجه فزاینده اعتماد و اطمینان بین هند و کشورهای خلیج فارس، احساس فوریت برای تجدید قوای اقتصادی در بالاترین سطح در میان دولتهای منطقه، و نشان دادن قصد از سوی ایالات متحده برای تسهیل تحقق چشماندازهای اقتصادی خلیج فارس تغییری در نحوه تعامل هند با کشورهای خلیج و غرب آسیا ایجاد کرده است. این در واقع آغاز چرخش ژئواکونومیک هند به غرب آسیا است.
واژگان کلیدی:چرخش, ژئواکونومیک, هند ,غرب آسیا, قدرت الله بهبودی نژاد