مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

افتتاح سفارت ارمنستان در اسرائیل و محذورات ایران

اشتراک

محمدعلی هژبری

کارشناس مسائل بين الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

موضوع افتتاح سفارت ارمنستان در اسرائیل(به احتمال زیاد در بیت المقدس، نه تل آويو)،دو بازیگر مهم دارد:رژیم صهیونیستی و ارمنستان

بررسی این موضوع بدون لحاظ اهداف و الویتهای رژیم صهیونیستی ناقص و ابتر است. لذا ابتدا، اهداف اسرائیل و سپس اهداف و اولویتها و منافع ارمنستان بررسی کرده و در ادامه، تاثیر تشکیل سفارت و افزایش روابط دوجانبه تل آويو_ایروان را بر کشورهای قفقاز جنوبی،کشورهای مسلمان و عرب منطقه و خاصه جمهوری اسلامی ایران بررسی خواهیم کرد. حال،ایران به عنوان همسایه ی ارمنستان، چه راهبردی در قبال این مساله باید داشته باشد که با کمترین تبعات منفی،منافع ملی کشور (با تاکید بر منافع بلندمدت) تامین شود.

 

الف)اسرائیل

دیوید بوگورین اولین نخست وزیر اسرائیل و بنیانگذار و رئیس آژانس یودی، پایه گذار تئوری”راهبرد پیرامونی” بود.به این معنا که رژیم صهیونیستی،اتحاد با اقلیت های قومی مذهبی غیر مسلمان و کشورهای غیر عرب منطقه و پیرامون اسرائیل را در اولویت قرار داده و از این طریق از انزوا خارج شود.و در این ارتباط،کشورهای تازه تاسیس و سکولار قفقاز و حتی اسیای مرکزی،بهترین گزینه هستند.

رژیم صهیونیستی ابتدا برای خروج از انزوا و در راستای اتحاد پیرامونی، توسعه روابط با جمهوری ترکیه را مدنظر قرار داد.تقویت ارتباطات نظامی و تسلیحاتی و حتی برگزاری مانورهای نظامی مشترک صورت گرفت.تاکید اسرائیل بر اتحاد پیرامونی و بویژه ” مانورهای نظامی مشترک با دیگران”به این خاطر است که این رژیم عمق استراتژیک کمی دارد و برای پرواز جنگنده ها و تمرینهای نظامی، وسعت اسمان کمی دارد و لذا بایستی از سرزمین و اسمان کشورهای پیرامون استفاده کند. همین رویکرد را در ارتباط با ترکیه و استفاده از استفاده از اسمان این کشور می بینیم.

گزینه دیگر اسرائیل برای عملیاتی کردن تز “اتحاد پیرامونی”،کشور جمهوری آذربایجان بود که از سال۱۹۹۱ توسعه و روابط با باکو را اغاز کرد که بعدها منجر به ایجاد سفارت شد‌.

رژیم صهیونیستی با بکارگیری دستگاه های شنود در مرزهای کشورمان و توسعه ی فعالیتهای مخرب و جاسوسی از خاک باکو، برای ضربه زدن به منافع ملی ایران به ارتباط تهران_باکو هم آسیب رسانده است.حال افتتاح سفارت ارمنستان در اسرائیل و متقابلا افتتاح سفارت اسرائیل در ایروان،زنگ خطر دیگری را علیه منافع ملی کشورمان بصدا در می آورد.

اسرائیل در تلاش است با همجواری با جمهوری اسلامی ایران،ضمن تاثیرگذاری بر ژئوپلتیک قفقاز جنوبی و اختلال در روابط کشورهای سه گانه قفقاز جنوبی با ایران، راهبرد امنیتی اش را علیه تهران اجرا کند.

ب)ارمنستان

آن دسته از افراد و تحلیلگرانی که تحولات ارمنستان را پیگیری میکنند، باید عنوان کنند که انتظار چنین حرکتی از ایروان و دولت آقاي پاشینیان را داشتند. چرا که اعتراضات آوریل سال ۲۰۱۸ این کشور، علیه فساد و اقتصاد ضعیف دولت سرژ سرکیسیان و در حمایت از پاشینیان از سوی امریکا و اسرائیل و لابی های ارامنه حمایت میشد.

با توجه به اینکه، دولت سرژکیسیان طرفدار مسکو بود و توسعه روابط با روسیه را پیگیری میکرد و غرب بطور کلی طرفدار سیاست و روی کار آمدن دولتی بود که توسعه روابط با ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی (خاصه در منطقه) بجای روسیه را مدنظر قرار دهد.

آقاي پاشینیان بعد از روی کار امدن، شروع روابط رسمی و ویژه با اسرائیل را کلید زد. پاشینیان در سال ۲۰۱۸ ابتدا در حُکم سفیر ایروان در اسرائیل محل اقامت سفیر را از ایروان به تل آويو تغییر داد و در سپتامبر سال ۲۰۱۹ در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل، از تصمیم کشورش برای افتتاح سفارت در اسرائیل خبر داد.

دولت دونالد ترامپ هم بعد از بیان تصمیمش به انتقال سفارتش به بیت المقدس،از پاشینیان خواسته است که سفارت ایروان را در بیت المقدس افتتاح کند نه در تل آويو.

طبق زمان بندی اعلامی دولت پاشینیان قرار بر این بود که افتتاح سفارت در یازدهم و دوازدهم فروردین صورت گیرد.حالا علت اینکه ارمنستان به این اقدام دست میزند چیست؟چه علت و شرایطی باعث شده است که تصمیم گیرندگان ایروان به این نتیجه برسند که باید سفارتشان را در سرزمین اشغالی، افتتاح کنند؟

اولاً، تغییر دولت به تغییر گفتمان و تغییر راهبرد سیاست خارجی این کشور منجر شده است. با توجه به اینکه، آقاي پاشینیان، بسیار غربگرا و متمایل به امریکاست، این اندیشه در گفتمان سیاست خارجی این کشور تقویت شده است.

دوماً، شرایط بد اقتصادی، شاید دولت را به این نتیجه هدایت کرده است ضعف و فشارهای اقتصادی را میتواند با برقراری روابط ویژه با رژیم صهیونیستی جبران کرده و بهبود ببخشد. غافل از اینکه، حتی اگر این گِره اقتصادی،با افتتاح سفارت در تل آويو، باز شود،گِره های کور دیگری در روابط ایروان با همسایگان، خاصه جمهوری اسلامی ایران ایجاد خواهد شد که بمراتب از مشکلات اقتصادی، پیچیده تر خواهد بود.

سوماً، از نظر تصمیم گیرندگان ارمنستان، افتتاح سفارت در اسرائیل، باعث خواهد شد که انها، مانع فروش اسلحه و تسلیحات اسرائیل به باکو شوند.

 ۱) ارمنستان اسلحه و تسلیحات خود را بیشتر از مسکو خریداری میکرد و باکو از اسرائیل. حال ایروان بر این تفکر است که اگر روابط خود را با اسرائیل توسعه دهد، مانع خرید تسلیحات باکو خواهد شد. هرچند با ایجاد سفارت، امکان خرید تسلیحاتی ایروان از تل آويو بیشتر میشود‌، اما بنظر فروش تسلیحات به باکو را به صفر نمی رساند.

۲)خرید تسلیحاتی باکو از امریکا و روسیه هم صورت میگیرد. و دیگر اینکه، اسرائیل به لحاظ اقتصادی به فروش تسلیحات نیاز دارد و انچنان فرقی به حالش ندارد که سلاحش را به ارمنستان بفروشد یا آذربایجان.

چراغ راهنمای رژیم صهیونیستی در این ارتباط، کسب منافع ملی به مدد و لطف استراتژی “تفرقه بنداز و حکومت کن” است و از این رو، از ایجاد تفرقه در اسیای مرکزی و قفقاز” ابایی ندارد.

۳) با ایجاد بازار جدید ارمنستان برای تسلیحات تل آويو، مسابقه تسلیحاتی در منطقه و بین ایروان-باکو شدت گرفته، و با تبدیل قفقاز جنوبی به انبار تسلیحاتی غرب و شرق، جنگ سرد منطقه ای را شکل میدهد که با جرقه ای امکان شعله ور شدن آن وجود دارد.

چهارماً، پاشینیان بر این باور است که اگر روابط ایروان با تل آويو را گسترش دهد، بطور اتوماتیک، همگرایی و روابط کشورش با امریکا و اروپا نیز افزایش خواهد یافت. در واقع پاشینیان، برای همگرایی بیشتر با امریکا و اروپا بدنبال توسعه روابط با اسرائیل است و میخواهد از کارت تل آويو در ارتباط با اروپا و امریکا استفاده کند.

 اما بنظر ارمنستان، با توجه به محدودیتهای ژئوپلتیک خود، قادر به مدیریت ارتباط با روسیه نخواهد شد. چرا که مسکو مخالف تقویت محور گرجستان آذربایجان اسرائیل_امریکا در منطقه قفقاز جنوبی است.

خروج ارمنستان از محور و مثلث، مسکو ایروان تهران و اتصال به مثلث باکو تفلیس تل آويو، باعث تکدر خاطر روسیه شده و ممکن است مشکلاتی در روابط دو کشور ایجاد کند.

اما در ارتباط با پیش بینی ایران باید گفت؛ صبر استراتژیک ایران نسبت به ارمنستان بسیار زیاد است. باید اذعان کنیم که تهران برای اثرگذاری بر رفتار باکو، برخی امتیازات را به ایروان ارزانی داشته و به بسیاری از خطاهایش چشم بسته است.

سفر پاشینیان به تهران در اسفند ۹۷ و در سالگرد حادثه قتل عام خوجالی‌ و دیدار او با رهبر انقلاب و در ادامه سخنرانی پرحاشیه پاشینیان در باشگاه آرارات تهران در جمع ارمنی های ایران و نصب بنر جنجالی ” قره باغ متعلق به ارمنستان است”، همگی نشان از نمایش قدرت تهران در استفاده ی بی مهابا از کارت بازی ایروان علیه باکو بود.

موضوعی که در رسانه ها فقط به بنر جنجالی محدود شده و فقط از سوی نهادهای انقلابی یا گروه های مردمی محکوم شد و رفتار کشور مهمان انچنان از سوی رهبران سیاسی مورد نقد قرار نگرفت.

بنظر سفر نخست وزیر به تهران تنها یک روز پس از حادثه خوجالی(۲۶ فوریه ۱۹۹۲)، شانسی یا سهوی و حاکی از بی تدبیری وزارت خارجه نبوده است. زیرا دو هفته قبل از این سفر، شاهد اهانت نمایندگان پارلمان و سیاسیون جمهوری آذربایجان به رئیس جمهور روحانی بودیم.

نمایندگان پارلمان و شبکه های تلویزیونی  باکو در واکنش به سخنرانی دکتر روحانی در ۲۲ بهمن ۹۷ در مورد واقعیتهای تلخ تاریخی کشور و جدایی برخی کشورهای حوزه قفقاز و حتی جنوب خلیج فارس از ایران، این واقعیتهای تاریخی را “دروغ”، ” محصول تخیل ملّایان بی اطلاع”، ” یاوه سرایی” و ” طرح ادعای ارضی” قلمداد کرده و دستمایه هتاکی های خود قرار دادند.

رسانه های باکو با ادعای اینکه تعبیر ” جنگ های ایران و روس” تعبیر نادرستی است، مدعی شدند که ” این جنگ ها در واقع میان امپراطوری ترک آذربایجان و روسیه جریان داشت” و مهمتر اینکه ” معاهدات گلستان و ترکمانچای نیز میان حکومت ترک قاجار و روسیه تزاری منعقد شده است” و هیچ ارتباطی به کشور ایران ندارد که سال ها پس از انعقاد آن معاهدات تاسیس شده است!

از این دست اتفاقات در رسانه ها و سیاست باکو علیه تهران، به مراتب اتفاق می افتد.از طرفی نفوذ اسرائیل در آذربایجان، استقرار دستگاه های شنود در مرزهای کشور، آموزش تروریستهای اسرائیلی در باکو و جنایت آنها علیه دانشمندان هسته ای و ترس از تقویت پان ترکیست ها در ایران و احتیاط از نزدیکی بیشتر به باکو و ده ها مورد دیگر، شاید تهران را بر آن داشته بود که از قدرت و مقدورات خویش بر باکو پرده برداری کند. لذا بنظر نگارنده این سطور، سفر پاشینیان بعد از اتفاقات بهمن ماه در باکو و اهانت به رئیس جمهور کشورمان، نمیتواند بدون برنامه ریزی صورت گرفته باشد

با همه این تفاسیر، ارمنستان محصور در خشکی است.از چهار همسایه ایروان(گرجستان-ترکیه-ایران و آذربایجان)، این کشور فقط با ایران و تا حدی گرجستان ارتباط دارد. بیست درصد خاک آذربایجان در اشغال ارمنستان است. دو کشور در حالت صلح مسلح بوده و گهگاه آتش بس از سوی طرفین نقض میشود. ارمنستان با ترکیه در مورد موضوع نسل کشی ارامنه ۱۹۱۵ و بعضی مسائل دیگر اختلاف داشته و مرزهای انکارا با این کشور مسدود است.

با گرجستان هم مشکلات مرزی دارد و فقط ۱۰ درصد گاز مورد نیازش از طریق روسیه و از خاک گرجستان صورت میگیرد و این در حالی است که عمده گاز و برق این کشور، از طریق ایران تامین میشود.قرارداد ۲۰ ساله صادرات برق ایران به ارمنستان(۲۰۰۴ تا ۲۰۲۴) و سفرهای توریست های ایرانی به این کشور، همگی امتیازاتی است که این کشور از ژئوپلتیک ایران کسب میکند.

بالتبع با توجه به تحریمهای امریکا علیه ایران و بحرانهای مالی دیگر، تهران هم نمیخواهد درآمدهای اقتصادی صادرات انرژی به ارمنستان را از دستش خارج کند. در واقع محذورات بین المللی، در اینجا هم دست تهران را برای اعمال قدرت و تصمیم بهتر، کوتاه میکند.

بالتبع هیچ کشوری به اندازه ایران از افتتاح سفارت ایروان در تل آويو و متقابلا افتتاح سفارت اسرائیل در ایروان، متضرر نمیشود.

بنظر داستان افتتاح سفارت هم همانند داستان سفر پاشینیان به تهران(اسفند۹۷) به پیش می رود. هرچند ما ابزار فشار و حتی تغییر دیدگاه یا سبک و سنگین کردن موضوع مطروحه و حتی تجدیدنظر ارمنستان در افتتاح سفارت در اسرائیل را در اختیار داریم و به لحاظ ژئوپلتیک و برخی مولفه های قدرت در موضع بالاتری هستیم، اما موضوع تحریم‌، ما را بسیار شکننده کرده است. و ترس آن داریم که رفتار تقابل جویانه ایران، ایروان را به مسکو، تل آويو و حتی تفلیس نزدیکتر کرده و همان صادرات انرژی را هم در میان مدت از دست خارج کرده و ایروان را بر آن دارد که تمام تخم مرغهای انرژی خود را در سبد تهران نگذارد.

واژگان كليدي: افتتاح، سفارت، ایروان ، اسرائیل ، محذورات، ایران،محمدعلی هژبری

مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت‌ها، مقالات و مصاحبه‌های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاماً به معنی تأیید مطلب یا بیانگر دیدگاه‌های مركز نیست.

مطالب مرتبط