مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چالش های فراروی دستیابی به صلح در افغانستان

اشتراک

دکتر سید وحید ظهوری حسینی

کارشناس افغانستان

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

چالش های روند صلح در افغانستان

افغانستان متاسفانه در دهه های اخیر دچار تنش های بسیار زیادی بوده است و مشکلات زیادی برای مردم افغانستان و هم چنین دولت افغانستان پیش آمده است. از جمله این مسائل بحث خشونت و تروریسم و ناامنی در افغانستان است که باید با صلح حل شود. لذا در برابر جامعه افغانستان و جامعه بین الملل که خواهان کمک به افغانستان هستند، چالش های بسیاری وجود دارد:

مهم ترین مسئله برای صلح در افغانستان به عنوان چالش بحث پیچیدگی خشونت درافغانستان است. متاسفانه افغانستان دامنه وسیعی از مسائل منطقه ای، لایه های درونی احزاب و گروه ها را دارد و باعث شده تا خشونت درافغانستان به عنوان خشونتی بسیار پیچیده مطرح شود. حل این موضوع یکی از مسائل مهم و اساسی است اما اصلا به آن پرداخته نشده و کاری اساسی در رابطه با آن صورت نگرفته است. بحث مهم دیگری در رابطه با این موضوع سیاست های داخلی دولت است. متاسفانه دولت افغانستان چه در دولت آقای کرزی و چه آقای اشرف غنی فقط گروه خاصی از طالبان را به عنوان دشمن تلقی می کنند و با دیگران وارد مذاکرات می شوند. درحالی که طالبان چند شاخه هستند و لایه های درونی زیادی دارند. همچنین بحث کسانی که از این گروه ها حمایت می کنند و افرادی دیگر غیر از طالبان در افغانستان مهم است. اگر داعش را کنار بگذاریم، مخالفین دیگر دولت می توانند به این وضعیت دامن می زنند. در این بین اگر مسئله صلح با طالبان هم حل شود و به نتیجه رسد باز هم مخالفین دیگری مانند گروه ها ، احزاب و مخالفین حضور دارند و دوره تنش از نو شروع خواهند کرد. در این میان هم چنین مخالفین وابستگی هایی به کشورهای مختلف دارند و کشورهای بیگانه خود منافعی در افغانستان دارند . وابستگی ها و منافع این کشورها هم باعث می شود که دولت افغانستان تحلیل درستی نداشته باشد و سیاستهای غلطی از جمله آزادی تعدادی از طالبان به منظور کمک به مذاکرات صلح را انجام دهد.

مسئله دیگری که می توان به عنوان چالش مطرح کرد، درک بسیار سطحی از صلح است که باعث طرح سیاست های غیر موثر می شود و ظاهرا تحلیل درستی از کل ماجرا بدست نمی آورد. لذا سیاست های سطحی و ظاهری به عنوان یک چالش مطرح می شود کار اساسی صورت نمی گیرد. موضوع دیگر مسئله اجماع ملی برای گفت و گو است. این اجماع مربوط به جامعه افغانستان است . در واقع ملت افغانستان به عنوان یک وفاق ملی باید آمادگی گفت و گو و کار و تلاش داشته باشد ولی متاسفانه در درون افغانستان مخالفت هایی با گفت و گو ها وجود دارد و این مخالفت ها هم عدم تحقیق درست و عدم درک درست از مسئله را نشان میدهد. لذا مسلم است که این اجماع ملی برای گفت و گو هم میسر نخواهد شد.

چالش دیگر در این رابطه راهکارهای دولت افغانستان در رابطه با صلح است. درحالی که فقر فراگیر ، فساد دولتی و بی عدالتی و ضعف حکومت باعث شده، که همه بر طبل جنگ بکوبند و بخواهند همه مشکلات و مسائل را از این طریق حل کنند کافی نیست. راهکارهایی که دولت افغانستان برای مذاکره و جنگ با طالبان می تواند مدنظر قرار دهد. از جمله آنها بحث ایجاد یک صندوق ویژه مالی برای حمایت از مخالفین، کسانی که مشکل اقتصادی دارند و به طالبان می پیوندند، وقتی بخواهند به دولت برگردند، برای آن ها یک صندوق ویژه مالی تاسیس شود، به طوریکه آنها از نظر اقتصادی تامین شوند تا دوباره به سوی طالبان برنگردند. این امر خود چالش دیگری است (که دولت در درازمدت دولت نمی تواند این کار را ادمه دهد ) لذا این مشکل در افغانستان وجود دارد که هزینه ها در جاهایی که باید مصرف شود، نمی شود و حتی کسانی که خود دیروز جنایت کردند اکنون مورد حمیات قرار می گیرند.

در بعد دیگری وقتی که آگاهی ها و آموزش های لازم در رابطه با بسیاری از جریان ها و نیازها درجامعه افغانستان وجود دارد، تامین نشود، چالش عمده ای را بوجود می آورد که باعث می شوند، افراد جذب کار ،آموزش و خدمت رسانی به دولت وبرنامه های اجتماعی نشوند و در مقابل ممکن است جذب گروه های مخالف و اپوزیسیون قرار بگیرند و مسائلی را در افغانستان بوجود آورند که خود به چالشی بزرگ تبدیل شود. همچنین مسائل دیگر از جمله مواد مخدر، فساد اداری و فساد مالی است. متاسفانه بودجه ها ی هنگفتی که از کشورهای خارجی و جامعه جهانی که به افغانستان وارد می شود، هیچ کدام صرف زیر ساخت های اساسی مردم افغانستان نمی شود، از جمله این زیرساخت ها نه تنها تاسیسات و مسائل رفاهی افغانستان است، بلکه طرح و برنامه و پروژهایی هم هست که برای صلح در افغانستان باید تدارک دیده شود، تا ازاین طریق بتوانند امنیت را تامین کنند تا مراتب بعدی صلح در افغانستان با رفاه تامین و تثبت شود.

چالش های منطقه ای و بین الملل رسیدن به صلح در افغانستان

یکی از مسائل عمده، بحث کشورهای خارجی و منافع آنها درافغانستان است، به هر نحوی افغانستان امروز از سوی کشورهای مختلف مورد تجاوز قرار گرفته است و هر کس در این کشور منافعی برای خود دست و پا کرده است. به طوریکه مسایل دینی و مذهبی ، مسائل سیاسی و جریانات منافع سیاسی کشورها برای دخالت در امور کشورهای دیگر، در افغانستان رشد و نمو پیدا کرده است. لذا افغانستان یک میدان است و هر کس به دنبال منافع خود است و به دلیل تقابل آرا و نظرات کشورها در افغانستان، آینده صلح در این کشور را به زیر سوال می برند. به طوریکه این کشورها به دنبال تحمیل سلطه خود بر کشور افغانستان هستند. از جمله آمریکا که به دنبال کشورهای بزرگ منطقه مانند چین، کشورهای آُسیای میانه روسیه و ایران است. ناتو هم به دنبال این منافع به جریان مسائل تبلیغ مسائل دینی و بعضی از گرایش های غیر اسلامی مشغول هست. در این بین دخالت کشورهای بیگانه اثر بیشتری بر این مخالفت ها و بحث های ملی ایجاد می کند و در واقع مذاکرات صلح را به چالش می کشاند. گذشته از این تفاوت کشورهای حامی در جامعه جهانی و همچنین کشورهای اسلامی متاسفانه یکی از مشکلاتی است که در افغانستان توجه نمی شود و بسیاری از این امور و کارها را سیاسی فکر می کنند و نیازهای خود را می خواهند به نحوی از طریق کارهای سیاسی و دخالت های سیاسی برطرف کنند . در بعد دیگر یکی از این چالشها پاکستان به عنوان همسایه جنوبی (که مرز طولانی با افغانستان دارد و سالها از دخالت های خود اجتناب نکرده است) . این کشور امروزه خواستگاه طالبان است و حتی دولت پاکستان، علیه کشور افغانستان وارد جنگ اعلام نشده شده است، به نوعی این حملات و موشک باران های کشتار و تلفات از طریق پاکستان اخیرا انجام شد.

 

آینده صلح در افغانستان

در صورتی ممکن است صلح در افغانستان انجام شود که وفاق ملی در داخل افغانستان بوجود آید و به صلح کمک کند. ما اگر بتوانیم بحث همگامی و همراهی مردم را در رابطه با صلح به دست آوریم، زمینه برای ایجاد سایر پرژه ها و تامین پروژه های صلح و هم چنین زمینه برای ایجاد فضای امن در افغانستان ایجاد می شود.

واژگان کلیدی: چالش های صلح در افغانستان، دستیابی به صلح در افغانستان، صلح در افغانستان، صلح ، افغانستان

 

مطالب مرتبط