مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چاره اندیشی برای رویارویی با کاهش روابط ایران و تاجیکستان

اشتراک

دکتر عباس پارسیان

 تحلیلگر مسایل سیاسی و رسانه

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

کاهش روابط ایران و تاجیکستان

ارزیابی مناسبات فعلی ایران و تاجیکستان در گرو شناخت دقیق مولفه های حاکم بر مناسبات دو کشور طی بیش از سه دهه روابط در ابعاد گوناگون است. اعلام موجودیت تاجیکستان بعنوان کشور نوظهور فارسی زبان در آسیای مرکزی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و پیشگامی ایران بعنوان اولین کشور خارجی در شناسایی این کشور و گشودن سفارت در شهر دوشنبه پایتخت این جمهوری در سال 1370 سر فصل خوشبینی های زیادی در روابط فیمابین ایران و تاجیکستان رقم زد. در حالی که نسیم خوش استقلال در فضای سیاسی و اجتماعی تاجیکستان در حال وزیدن بود این کشور در تلاطم  ناآرامی های سیاسی داخلی و جنگ شهروندی گرفتار شد. تقابل اسلام گرایان و گروه حاکم مورد حمایت روسیه طی سال های  19992-1997بر سر بدست گیری قدرت، آسیب های مادی و معنوی زیانباری را بر مردم و کشور تاجیکستان تحمیل کرد.

نقش ایران در خلال این سالها برای پایان دادن به درگیری های داخلی با تماس فعال با طرفین داخلی منازعه و بازیگران خارجی دخیل، سرانجام به انعقاد قرارداد صلح و آشتی ملی در این کشور منجرشد. دستاورد ابتکار سیاسی و دیپلماتیکی که در صحنه خارجی برای ایران انعکاس میانجی گر فعال منطقه ای در برقراری صلح و در داخل تاجیکستان نیز از ایران بعنوان کشوری دوست، برادر و همزبان با قابلیت همبستگی سیاسی قلمداد شد. در وضعیتی که آسیای مرکزی پس از استقلال در کانون رقابت بازیگران  منطقه ای و بین المللی قرار داشت و در عین حال خوشبینی های زیادی نسبت به نظر و عمل ایران در مردم و دولتمردان تاجیکستان وجود داشت در افق آینده نیز خلق فرصت طلایی برای شک گیری روابط همه جانبه و مستحکم تهران و دوشنبه را نوید میداد. در این میان پازل مهمی و تعیین کننده وجود داشت که در تفاوت دیدگاه مقامات دو کشور در شکل دهی به مناسبات  مشترک معنا پیدا میکرد و از همان ابتدا خشت جهت گیری همسوگرایانه دو کشور را در مناسبات آتی شکننده ساخت. تمایل مقامات تاجیک بر توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با محوریت اشتراکات زبانی و تاریخی با ایران و در مقابل اولویت نگرش مذهبی در زاویه دید مقامات ایرانی در ساماندهی روابط با تاجیکستان بتدریج توسعه شتابنده مناسبات تهران و دوشنبه را با تردید مواجه کرد. در شرایطی که آمریکا و کشورهای اروپایی به دنبال تقویت مواضع خود در آسیای مرکزی و بخصوص تاجیکستان بدلیل ویژگی منحصر بفرد این کشور در جغرافیای سیاسی و استراتژیک منطقه بنای ورود به حیات خلوت روسیه را داشتند و کشورهایی نظیر چین وترکیه به موازات نگاه سیاسی و امنیتی چشم به بازار چند میلیونی تاجیکستان و بدست آوردن سهم منطقه ای خود در این بازار دوخته بودند ناظران دریافتند ایران نخواسته یا به تعبیر واقعی تر نتوانسته است از ظرفیت باالقوه خود در روابط با کشور همزبان تاجیکستان پلی برای برای حفظ و تقویت جایگاه شایسته خود در این کشور بزند. طی این سالها حضور کمرنگ اقتصادی ایران در بازار تاجیکستان در پرتوی از مساعدت های انسان دوستانه و برادرانه بویژه در شرایط سخت تنها تصویر معنوی از ایران در ذهن مردم و مسولان تاجیک باقی گذاشت که صرفا به توقعات فزاینده با کمترین بهره گیری انجامید و این پدیده تبعات منفی سیاسی نیز برای دو کشور و بویژه ایران بهمراه داشته است. در بعد اقتصادی کافی است به  گزارش سازمان توسعه تجارت تاجیکستان در اعلام گردش مالی و تجارت خارجی این کشور در سال 2013 نگاهی بیندازیم که در این سال ایران از جمع شرکای اصلی تجاری تاجیکستان یعنی روسیه، قزاقستان ،چین و ترکیه حذف و به شرکای رده دوم تنزل یافته است. البته عدم برخورداری ایران از سهم مناسب تجاری در اقتصاد تاجیکستان طی سالهای گذشته به منزله نبود گرمی سیاسی در روابط دو کشور نمی باشد و طی این سالها همواره مقامات سیاسی دو کشور به پایتخت های یکدیگر رفت و آمد داشته و در گفتگوهای دیپلماتیک برعلاقه مشترک خود برای گسترش روابط همه جانبه تاکید داشته اند. آگاهان سیاسی نبود سیاستگذاری مناسب در روابط دو کشور و نداشتن هدف گذاری و برنامه ریزی دقیق برای تحقق اهداف را ازحلقه مفقوده روابط تهران و دوشنبه ارزیابی می کنند. چنین وضعیتی سبب شده است تا ایده های مهمی همچون تاسیس «اتحادیه کشورهای فارسی زبان» که نخستین بار در سال 2006 در جریان ملاقات رهبران سه کشور ایران ،تاجیکستان و افغانستان مطرح شد و همچنین «تاسیس رادیو تلویزیون مشترک» که در در جریان مراسم بین المللی نوروز در دوشنبه در سال 2008 میلادی پیشنهاد آن مطرح گردید بدلیل برخی اختلاف نظرهای سیاسی و فرهنگی جز دلخوشی های اولیه و زودگذر راه بجایی نبرد.

در حال حاضر تار و پود مناسبات اقتصادی ایران و تاجیکستان را دو قرار داد احداث تونل 5 کیلومتری استقلال  که مرکز تاجیکستان را به پایتخت های آسیای مرکزی متصل خواهد کرد و پروژه تاسیس نیروگاه برق سنگتوده 2 توسط مهندسین ایرانی تشکیل میدهد. این دو پروژه نیز صرف نظر از صرفه مالی نه چندان آن امید می رفت به معیار توانمندی و تعهد ایرانی ها در به ثمر رساندین طرحهای عمرانی تاجیکستان در مقایسه با طرح های مشترک رقبایی نظیر چین در این کشور تبدیل شود که این مهم نیز با تاخیرهای مکرر تحویل این تونل،به فضای روانی منفی علیرغم خوشبینی های اولیه دامن زده است. در بعد دیپلماتیک نیز تیرگی موجود در روابط تهران و دوشنبه تحت تاثیر سمت گیری های مقامات دو کشور کمیت و کیفیت مناسبات فیمابین را در ابهام فرو برده است. در همین بین دعوت ایران از محی الدین کبیری رهبر نهضت اسلامی تاجیکستان در جریان برگزاری همایش سال گذشته وحدت اسلامی در تهران با واکنش تند مقامات تاجیک مواجه گردید و بر سطح و کیفیت روابط سیاسی سایه انداخت و آثار آن در ابعاد اقتصادی و اجتماعی همچون اعمال سخت گیری های بیشتر برای رفت و آمد و فعالیت تجار و شهروندان ایرانی در تاجیکستان نمود پیدا کرد. در واقع دولت تاجیکستان قریب به دو سال است که حزب نهضت اسلامی را منحل و غیر قانونی اعلام کرده و رهبران و اعضای آن را تحت پیگرد قرار داده است. در خلال سردی در روابط دوشنبه و تهران شاهد جهت گیری های جدیدی نیز در رفتار سیاسی مقامات تاجیکستان در واکنش به اقدام ایران در دعوت از مخالف سیاسی مشهور دولت تاجیکستان بوده ایم. چنانچه چرخش سیاسی دوشنبه در گرم کردن روابط با عربستان سعودی و سفر بدون برنامه امام علی رحمان به ریاض در ژانویه 2016 و وعده کمک 108 میلیون دلاری پادشاهی عربستان به مقامات تاجیک پیام های سیاسی را به ایران در خلال کشمکش های سیاسی و منطقه ای ایران و عربستان بر سر مسایل دو جانبه و منطقه ای داشته است.

چاره اندیشی برای رویارویی با کاهش روابط ایران و تاجیکستان

بدیهی است در شرایط کنونی که سطح و کیفیت روابط ایران و تاجیکستان بطور بی سابقه کاهش یافته است چاره اندیشی واقع بینانه بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل برای طرفین ضروری است. بی گمان دولتمردان تاجیکستان نمی توانند منافع بلندمدت مردم خود را در برخورداری از پشتوانه مادی و معنوی دوستی با ایران نادیده بگیرند. واقع بینی سیاسی نیز مسولان ایران را به بکارگیری مساعی جمیله برای زدودن کدورت ها و عادی سازی روابط و جلوگیری از سوء استفاده رقبای منطقه ای از تیرگی روابط با کشور همزبان تاجیکستان فرا می خواند. نباید از نظر دور داشت دود مسامحه سیاستگذاران ایرانی و تاجیک در بهبود روابط و خارج کردن مناسبات دو کشور از بن بست پیش روی و تاثیر منفی چنین روابطی در راهبردهای مشترکی همچون مبارزه با تروریسم و افراط گرایی منطقه ای به چشمان هر دو کشور خواهد رفت. در واقع تجربیات گذشته روابط ایران و تاجیکستان و فراز و نشیب های سه دهه پیش اکنون فرصت های مهمی را فرا روی ملت و دولت های دو کشور فارسی زبان و مسلمان قرار داده تا با سیاستگذاری های سازنده و مصلحت اندیشی های واقع بینانه فضای جدیدی از همکاری و تفاهم بر محوریت منافع مشترک و احترام متقابل بوجود آورند.    

واژگان کلیدی: کاهش روابط ایران و تاجیکستان، روابط، ایران ، تاجیکستان، چالش

مطالب مرتبط