مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

پیامدهای مختلف برنامه 2030 عربستان بر منافع ایران

اشتراک

دکتر مهدی مطهرنیا
آینده پژوه و استاد دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

پیامدها می تواند چندین لایه مستقیم و غیر مستقیم ناشی از خروجی ها را داشته باشد که می تواند هر مولفه و شاخصه ای را در بر بگیرد. آنچه در ادبیات سیاسی ایران در مورد برنامه 2030عربستان از آن یاد می شود، نوعی عکس العمل منفی ناشی از یک نوع انفعال عملی است. فراموش نکنیم که در وضعیت کنونی، پیش بینی آن بود که با اولین یا دومین اقدام اصلاحی محمد بن سلمان، مقاومت هایی از بطن جامعه سنتی عربستان علیه محمد بن سلمان برخیزد. تحلیل های رسمی در ایران همگی نشان دهنده این امر بود. اما همان جا نیز مفسرین و تحلیلگران اعلام کردند که این حرکت می تواند برای ایران حامل پیام های جدی و پیامدهای امنیتی باشد. اکنون از هشتگ دختران خیابان انقلاب می توانید به هر تقدیر در بستر نوتطبیق گرایی ایرانیان نسبت به دهه های گذشته خود به ویژه زندگی و سبک زندگی قبل از انقلاب و مقایسه سبک زندگی رسمی امروز ایرانیان با سبک زندگی کشورهایی در تراز عربستان، کره جنوبی، کویت و کشورهایی مانند رومانی و حتی همین روسیه کنونی، مردم این معنا را دنبال کرده و به این ترتیب واکنش های خود را نسبت به آنچه تحلیل های حکومتی در این زمینه به نمایش می گذارند. نباید این نکته را از نظر دور داشت که ما اکنون در آستانه عبور از اتاق شیشه ای به گوی بلورین در نظام ارتباطات جهانی هستیم. نو تطبیق گرایی و مقایسه سبک زندگی کنونی ایرانیان با گذشته خود را از یک سو و اکنون کشورهایی (که سال ها پیش آرزوی دستیابی به موقعیت ایران را داشته اند) بیشتر جلوه گر سازد و لایه های گوناگون مردم را با این زمینه بیشتر آشنا کند و همین می تواند تبعات بسیار زیاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی را برای ایران به دنبال داشته باشد.

واژگان کلیدی: پیامد، مختلف، برنامه 2030 ،عربستان ، منافع ایران

پیامدهای مختلف برنامه های عربستان بر منافع ایران در میان مدت و بلند مدت
بررسی این پیامدها در ارتباط با ژئوپلیتیک ایران در مرحله نخست، تطبیق دادن جغرافیای سیاسی ایران در نظم منطقه ای و نظام بین الملل از منظر جایگاه عربستان در جهان رو به پیشرفت امروز با ایران از منظر جغرافیای سیاسی است. هم اکنون در جهان، جغرافیای سیاسی ایران به عنوان یک جغرافیای سیاسی آشوبگر و طغیانگر از منظر جنگ رسانه ای مورد شناسایی قرار گرفته است و درست یا نادرست، ایران به عنوان جغرافیای طغیان خیز در برابر نظم منطقه ای و نظام بین الملل معرفی شده است. این در حالی است که عربستان در بین جوامع سنتی در نزد افکار عمومی جهان، جایگاهی بسیار پایین تر از ایران را داشت. هم اکنون جایگاه عربستان نتوانسته است به جایگاه تاریخی فرهنگ و تمدن ایرانی نزدیک شود. اما از منظر نگاه سیاسی، آنچه هم اکنون مشاهده می شود؛ کاهش سطح اختلاف میان ایران و عربستان در تراز بین المللی از این منظر و پیشی گرفتن عربستان در رقابت منطقه ای و بین المللی نسبت به ایران در چارچوب معیارهای توسعه ملی مد نظر است.
از منظر اقتصادی و جغرافیای اقتصادی نیز هم اکنون باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که عربستان با وجود ورود به جنگ های نیابتی و ضربه های بسیار محکمی (که از جهت گیری های جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با مسائل منطقه ای پذیرا شده است) و با وجود این که اقتصاد عربستان دچار چالش های عمده ای است، اما این چالش ها میل به بحران را در درون عربستان را از خود نشان نمی دهد. بلکه میل به تبدیل شدن به حل مسئله توسط محمد بن سلمان و تیم جدیدی که او در این مسیر به جای گذاشته است را به نمایش می گذارد. در نگارش چشم انداز 2030 عربستان و تلاش عربستان برای حل مسائل اقتصادی از طریق ایجاد اطمینان و اعتبار برای مردم (به گونه ای که مردم احساس کنند که عربستان در حال مبارزه با فساد و به نوعی اختلال های اقتصادی ناشی از حرکت شاهزادگان است) زمینه های ایجاد یک همگرایی بیشتر ملی با نهادهای موجود حکومتی زیر نظر محمد بن سلمان را به وجود آورده و اقتصاد عربستان را از ورود به یک بحران پیچیده تر یا اساسا ورود به بحران مانع می شود. در حالی که ما در ایران در حال حاضر شاهد کاهش ارزش ریال هستیم، تورم در وضعیت پر نوسان قرار دارد و با تمام تلاش های دولت حسن روحانی در دور اول ریاست جمهوری و دور دوم ، هنوز برای مردم امنیت روانی خاصی نسبت به کنترل تورم وجود ندارد. رکود اقتصادی با وجود درصد بالای رشد و انتقال نزدیک به 7- درصد به 7+ رشد اقتصادی بعد از برجام ، فروش نفت و حل و فصل برخی از مسائل اقتصادی و پولی ایران هنوز حرکت جدی ای را از خود نشان نداده است. در کنار آن ها ما با بحران های اقتصادی ناشی از ورشکستگی بسیاری از نهادها و سیستم های پولی و بانکی را شاهد هستیم . این رویکرد اقتصاد ایران را در آستانه نوعی بحران جدی قرار داده است. همه این امور می تواند تاثیر به سزایی در ژئواکونومی ایران داشته باشد.
به هر تقدیر امنیت در دستگاه گفتمان امنیتی مثبت تعریف می شود. الگوگیری مردم و هم تطبیق آنچه در عربستان سنتی با وجود یک گرایش مذهبی بسیار بسیار دگماتیستی در نزد روحانیت اهل تسنن و مفتی های عربستان و از طرف دیگر نوع حرکتی که محمد بن سلمان انجام داده است، به هر تقدیر برای ایرانیان امروز یک مسئله و پرسش جدی است. به گونه ای که هم اکنون ایرانیان در لایه های گوناگون و در شبکه های مختلف اجتماعی به طور بسیار جدی آنچه در عربستان را رخ می دهد را مشاهده می کنند. آنان شاهد این امر هستند که راهی را که 50 سال پهلوی اول و دوم در ایران پیمود و در نهایت با مقاومت لایه های موجود مذهبی و گرایش به انقلاب در ایران منجر شد، محمد بن سلمان به سرعت پیموده و از آن پیشی گرفته است و اصلاحات بیشتری را در کمتر از یک سال پیاده کرده است. اما مقاومت جدی در برابر آن برانگیخته نشده است. در این راستا بیشتر از هر چیز با بزرگنمایی هراس از ایران و آنچه ایرانیان در ارتباط با سبک زندگی خود در حکومت موجود معرفی می کنند، محمد بن سلمان توانسته است مردم خود را در یک فضای آرام تر به طرف این اصلاحات گسیل بدارد، همه این موارد نشان دهنده تاثیری است که از این جهت به جا می گذارد و می تواند موجب نارضایتی مردم در چارچوب این تطبیق و پیامدهای رفتاری و کنش های سیاسی شود که هم اکنون در جامعه ملی ما در اعتراضات مدنی اخیر دیده می شود. گذشته از این می توان ابعاد دیگری مانند ابعاد فرهنگی، اجتماعی و … را مد نظر قرار داد. هم اکنون مسابقات در تهران و اینکه زنان می توانند برای مشاهده این مسابقات به استادیوم بروند کنشي انفعالی در چارچوب تطبیق جامعه ایرانی با وضعیت عربستان سنتی است و بیش از آن که اثر مثبت داشته باشد، می تواند پیامد منفی اجتماعی در باب انفعالی عمل کردن دولت و حکومت در ایران را به نمایش بگذارد که خود حامل یک پیام سیاسی است.

مطالب مرتبط