فاطمه خادم شیرازی
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
آنچه در ژوئن ۲۰۲۵ خاورمیانه و جهان را لرزاند، فراتر از یک رویداد نظامی بود؛ جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و ایران، مرزهای ژئوپلتیک سنتی را شکست و قواعد تازهای برای امنیت و اقتصاد منطقه رقم زد. اسرائیل با همراهی آمریکا، اقدام به بمباران هدفمند تاسیسات هستهای ایران کرد و ایران نیز با بارانی از موشکها و پهپادها شریانهای حیاتی اسرائیل را نشانه گرفت. این درگیری، همانند هر جنگ مدرنی، تاثیرات غیرقابل پیشبینی اما عمیقی بر بافت اقتصادی و اجتماعی اسرائیل گذاشت که به سادگی مهارپذیر نبود.
اقتصاد اسرائیل مدتها پیش از این بحران نیز زیر فشارهای ناشی از جنگ طولانی در غزه و لبنان، رکود بخش خصوصی و فرار سرمایه قرار داشت (1). اما با آغاز جنگ ۱۲ روزه و ورود ایران به معادله، ابعاد خرابیها تصویری از رکود سیستماتیک و کمسابقه را نشان داد. طبق گزارش الجزیره، هزینههای اولیه مستقیم جنگ بین ۶.۵ تا ۱۲ میلیارد دلار برآورد شده است؛ هزینههایی که عمدتاً شامل جبران خسارت زیرساختها، بازسازی تاسیسات آسیبدیده، غرامت به کسبوکارها و وقفه جدی در فعالیتهای اقتصادی از مدارس و کارخانجات تا مغازههای کوچک بود (2).
این بار، بر خلاف حملات قبلی که غالباً مناطق محرومتر را هدف میگرفت، بیشتر جمعیت اسرائیل مستقیماً زیر تاثیر خرابیها و محدودیتهای امنیتی قرار گرفتند.نمونههایی از تاسیسات آسیبدیده مانند مؤسسه وایزمن در ریخووت و پالایشگاههای حیفا را میتوان از جمله نقاط حیاتی دانست. بر اساس سنجشها هزینههای جنگ به بیش از ۲۲ میلیارد شِکِل (حدود ۶.۵ میلیارد دلار) رسیده و رکود سرمایهگذاری، افت اعتماد فعالان اقتصادی و افزایش ریسک سیستم بانکی را هم به دنبال داشته است (3).در این میان، کسری بودجه عمومی اسرائیل با سرعت بیسابقهای از ۶ درصد فراتر رفت و هزینههای امنیتی رشد تصاعدی یافت (4).
از سوی دیگر، یکی از ستونهای خاموش اقتصاد اسرائیل یعنی کارگران خارجی، که عملاً نیروی پیشران ساختوساز، کشاورزی، مراقبت از سالمندان و خدمات داخلی هستند، بیش از هر قشری ضربه دیدند (5). مطابق دادههای رسمی وزارت مهاجرت اسرائیل(2024)، بیش از ۳۰۰ هزار کارگر مهاجر (قانونی و غیرقانونی) در اقتصاد این رژیم نقش کلیدی دارند .برقراری وضعیت جنگی، حملات موشکی گسترده و ناامنی مدام، بسیاری از این کارگران را با موجی از فرار، بیکاری و تنزل شدید درآمد مواجه ساخت. طبق گزارش یونیون ژورنال ، حداقل ۲۰٪ کارگران تایلندی حاضر در حوزه کشاورزی خاک اسرائیل را ترک کردند (6)خروج ناگزیر این کارگران ـ به خصوص در بخشهایی که به مهارت و حضور مداوم آنها متکی است ـ موجب رکود تولید و بحران در تولیدات کشاورزی گردید. همچنین رشد بیکاری در میان نیروهای بومی به دلیل تعطیلی کسبوکارها به تقابل بر سر فرصتهای شغلی دامن زد (7).
در سطح روانی – اجتماعی، اسرائیل جامعهای با شکاف هویتی نسبتاً جدی است که ناگهان با ترومای جنگ و شکنندگی امنیت جمعی روبرو شد. دوگانگی میان انسجام ملی حول تهدید بیرونی در طبقه غالب و تقویت احساس راندگی در مهاجران و اقلیتها به شدت تشدید شد. حتی رسانههایی مانند هاآرتص و تایمز اسرائیل نیز به انتقاد از سیاستهای حمایت دولت از مهاجران و اقلیتهای ساکن مناطق آسیبپذیر پرداختند (8).بحران کمبود نیروی انسانی، به تعلیق یا خروج پروژههای سرمایهگذاری خارجی انجامید. در هفتههای بعد از جنگ، طبق گزارش Globes، حداقل چهار شرکت بینالمللی پروژههای خود را تعلیق کردند (9). افت سهام در بورس تلآویو و کاهش ۲۰٪ ارزش برخی شرکتهای فناوری، فشار روانی و اقتصادی را تشدید کرد (10).
در واکنش، دولت اسرائیل که پیش از جنگ شعار انسجام جبهه داخلی را سر میداد، بعد از جنگ ناچار شد سیاست تهدیدآمیز در قبال مهاجران را کنار بگذارد و به ارائه بستههای تشویقی، ایجاد کمپهای امن و تسهیل صدور مجوزهای کاری روی آورد (11).
با این همه، اعتماد میان جامعه مهاجر و تصمیمگیرندگان دولت به سادگی ترمیم نشد و استمرار مهاجرت معکوس، ریسکهای اقتصادی را بالا نگاه داشت. کاهش تمایل کشورهایی مانند تایلند و فیلیپین به اعزام نیروی کار، و نیز اقدامات محدودکننده کشورهای عربی در اعزام کارگر به اسرائیل ، (12)چالشهای جدی جدیدی را برای اقتصاد وابسته اسرائیل به نیروی کار اجارهای پدید آورد.از منظر منطقهای، این محرومیت نیروی انسانی به بازنگری متحدان عربی در حمایت از تلآویو منجر شد و هزینه تأمین نیروی کاری از شرق آسیا را بالا برد (13).
درنهایت، میتوان گفت جنگ ۱۲ روزه نقطه عطفی در ساختار شکننده اقتصاد و جامعه اسرائیل پدید آورد؛ هزینههای مالی هنگفت، رکود فزاینده بخش خصوصی، رشد ناامنی اجتماعی و مهاجرت معکوس کارگران خارجی، این رژیم را با زخمهایی مواجه ساخت که حتی با استمرار حمایتهای آمریکا هم به سادگی التیامپذیر نیست. سرنوشت مبهم «آدمهای اجارهای» یا همان نیروی کار مهاجر، همچنان به عنوان یک متغیر ناشناخته و بیثبات باقی مانده؛ گروهی که بیسروصدا محور اقتصاد هستند بیآنکه سهمی از امنیت و آینده داشته باشند. بدون اصلاحات عمیق و حمایتهای ساختاری از این نیروی انسانی، تابآوری اقتصاد اسرائیل روز به روز تضعیف و شکاف اجتماعی عمیقتر خواهد شد.
References
1.https://www.reuters.com/world/middle-east/israels-economy-wobbles-under-weight-war-gaza-2024-10-12/
3.https://en.globes.co.il/en/article-israel-economic-cost-of-gaza-war-rose-to-nis-22b-1001467516
5.https://www.migrationpolicy.org/article/labor-migration-israel
12.https://www.middleeasteye.net/news/israel-gaza-war-labour-shortage-foreign-workers-leave