مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگرانی اتحادیه اروپایی از احتمال عادی شدنروابط ایران با امریکا ؟

اشتراک

 دکتر سعید خالوزاده

استاد دانشگاه پژوهشگر ارشد مطالعات اروپا

 

بیان رخداد

موضوع نگرانی اتحادیه اروپایی یا برخی کشورهای عضو آن از احتمال عادی شدن روابط دیپلماتیک ایران و امریکا یکی از موضوعات حائز اهمیت است که از نقطه نظر کارشناسی باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. اصولا آیا می توان احتمال داد کشورهای اروپایی که از روابط بسیار ویژه و راهبردی با امریکا برخوردار هستند، مایل به بهبود روابط ایران وامریکا نباشند؟ و یا بیشتر مایل هستند این روابط همچون 35 سال گذشته قطع بوده و فضای سیاسی دیپلماتیک حاکم بر مناسبات دو کشور تلخ، پر تنش و همراه با بی اعتمادی بیشمار باشد؟ گفتگوی تلفنی چند دقیقه ای دکتر روحانی با باراک اوباما در سفر به نیویورک و دیدار خصوصی دکتر ظریف با جان کری همتای امریکایی خود، در پایان نشست با گروه 1+5، انعکاس گسترده ای نه تنها در ایران بلکه در تمامی کشورهای مهم جهان داشته است. برخی گمانه زنی ها این دو اتفاق را زمینه لازم برای عادیسازی روابط ایران و امریکا می دانند. برخی کشورها نیز از این روند و احتمال نگران هستند. در این میان باید دید موضع اتحادیه اروپایی و کشورهای مهم آن چیست؟

واژگان کلیدی : مذاکرات هسته ای، گروه 1+5، ایران، امریکا، اتحادیه اروپایی

تبیین رخداد   

بطور کلی، بعد از قطع روابط دیپلماتیک ایران و امریکا که بدنبال ماجرای گروگانگیری سفارت امریکا در تهران و گروگان گرفته شدن 52 دیپلمات و کارمند امریکا به مدت 444 روز صورت گرفت، روابط سیاسی ایران و امریکا قطع شد و شوک ناشی از این واقعه تاکنون اثرات خود بر مناسبات سیاسی دو کشور را بجای گذاشته است. البته موضوعات دیگری نیز در تاریخ روابط دو کشور بوده که بحث دیگری را می طلبد.

          در نبود رابطه سیاسی- دیپلماتیک با امریکا، این تصور در ذهن مقامات ایران ایجاد شد که مجموعه کشورهای اروپایی غربی که تحت لوای جامعه اقتصادی اروپایی و سپس اتحادیه اروپایی (از ابتدای سال 1995) گرد هم آمده اند می توانند جای خالی امریکا را پر کنند و هیچ نیازی به رابطه با امریکا نیست. فضای شرایط سیاسی داخلی کشور از یکطرف و تنش آلود بودن روابط با امریکا نیز به این تصور راهبردی کمک می کرد. لذا استراتژی رابطه با غرب منهای امریکا در دستور کار سیاست خاجی کشور قرار گرفت. در این راستا، تقریبا بیش از دو دهه استراتژی رابطه با اتحادیه اروپایی به عنوان یکی از محورهای اصلی در سیاست خارجی کشور مورد نظر مسئولان قرار گرفت و مکانیزم های اجرایی این راهبرد موضوع جلسات متعدد کارگزاران دستگاه دیپلماسی کشور بود. مقامات کشور فکر می کردند که اروپائیان که کشورهای پیشرفته و معتبری در سطح بین الملل هستند می توانند جای خالی امریکا را پر کنند.

انتشار بیانیه ادیمبورو در دسامر 1992 از سوی سران جامعه اروپایی فضای جدید را برای یک گفتگوی انتقادی بین ایران و اروپا ایجاد کرد. آغاز گفتگوهای انتقادی در مرداد ماه 1372 در كپنهاگ (در زمان رياست دانمارك) بين معاون اروپا و امريكاي وزير امور خارجه ايران و همتاي دانماركي خود که با حضور مقاماتي از تروئيكاي اروپايي صورت پذيرفت و 7 دور ادامه یافت، در این فضای سیاسی صورت گرفت. بعد از آن و بدنبال اتفاقات ناشی از بحران میکونوس و بازگشت 7 ماهه سفرای طرفین و بعد از روی کار آمدن دولت آقای خاتمی، 10 دور گفتگوهای فراگیر و سازنده با اتحادیه اروپایی انجام شد. تمامی این مذاکرات در چارچوب استراتژی گسترش رابطه با غرب منهای امریکا صورت می پذیرفت و طبیعی است که تجربیات زیادی پیرامون آن برای دست اندرکاران سیاست خارجی کشور بدست آمد.

نکته ای که همواره در ارزیابی این دور از گفتگوها مطرح بود زیاده خواهی کشورهای اروپایی بود. در واقع این ذهنیت برای کشورهای اروپای غربی ایجاد شده بود که در نبود رابطه و گفتگو بین ایران و امریکا آنها یکه تاز عرصه سیاست خارجی ایران هستند. حتی در ایران برخی می گفتند نباید تمام تخم مرغها را در سبد اروپایی گذاشت و باید توازنی در روابط خارجی ایجاد کرد. چه اینکه اروپاییان بسیار زیاده خواه شده اند و عرصه را برای یکه تاری در سیاست خارجی ایران مناسب می بینند. نکته دیگر اینکه امریکائیان نیز اجازه نمی دادند مناسبات اروپا با ایران خیلی پیشرفت کند و باصطلاح شرکای راهبردی اروپایی جای امریکا را در کشور بزرگ و مهم ایران اشغال کنند.

با این مقدمه طولانی، هم اینک فضای جدیدی در ایران ایجاد  شده که می تواند تحولاتی نیز در عرصه سیاست خارجی کشور بوجود آورد. سفر دکتر روحانی و دکتر ظریف به نیویورک و دیدار  و گفتگو با طیف وسیعی از  کشورهای جهان چشم انداز جدیدی را در سیاست خارجی کشور بوجود آورده است. گفتگوی تلفنی دکتر روحانی با اوباما و دیدار دکتر ظریف با وزرای خارجه گروه 1+5 و سپس دیدار خصوصی با جان کری وزیر خارجه امریکا اتفاقات جدیدی در صحنه سیاست خارجی کشور است. در این میان برخی گمانه زنی ها حاکی از آن است که جدای از کشورهای عربی و کشورهایی چون روسیه، چین، هند، ترکیه، اسراییل …. حتی کشورهای عضو اتحادیه اروپایی نیز خیلی مایل به بهبود روابط ایران با امریکا نیستند و چه بسا کارشکنی هایی نیز در این مسیر انجام می دهند.

اخیرا سایت دبکا فایل از اسراییل خبری را منتشر کرده که دیپلمات های آلمانی و فرانسوی قبل از سخنرانی اخیر نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل، خواستار تشدید لحن وی علیه ایران برای مقابله با سیاست های جدید اوباما در تنش زدایی با ایران شدند. به گزارش خبرگزاری مهر، سایت دبکا فایل خبر داد: “در روز 30 سپتامبر پس از دیدار اوباما و نتانیاهو در کاخ سفید، جان کری وزیر خارجه آمریکا در پیامی به نخست وزیر اسرائیل از وی خواست لحن نطق روز بعدش را علیه ایران آرام تر کند. از سوی دیگر دست کم دیپلمات های دو کشور اروپایی یعنی آلمانی و فرانسه درخواست متضادی را ارائه دادند. آنها از نتانیاهو خواستند در نطقی شدید ضربه ای سخت به ایران وارد کرده و مرزهایی را برای فعالیت های هسته ای ایران تعیین کند.” برخی از پایتخت های اروپایی از اینکه سیاست های جدید تنش زدایی اوباما با ایران با چه سرعت و تا چه حدی پیشروی خواهد داشت، نگران هستند. همچنین اروپایی ها از اینکه 1+5 جایگاهش را در مذاکرات هسته ای با ایران از دست خواهد داد و همچنین حوزه نفوذ اروپا در خلیج فارس احتمالا کاهش خواهد داشت، ملاحظاتی دارند. اروپایی ها معتقدند واشنگتن سالها از 1+5 به عنوان ابزاری برای مقابله با فعالیت های هسته ای ایران استفاده کرده است و اکنون می خواهد خود به مذاکره مستقیم با ایران بپردازد.

اگرچه خبر منتشره از سوی سایت فوق به هیچوجه نمی تواند ملاک تحلیل و ارزیابی ما قرار بگیرد ولی نگرانی کشورهای اروپایی از بهبود و گسترش رابطه امریکا و ایران نکته حائز اهمیتی است. کشورهای اروپای نیز قطعا موضع یکسان و منسجمی در این خصوص ندارند و منافع و حساسیت های آنها نیز یکی نیست. فرانسه در سالها اخیر موضع بسیار تندی در برابر ایران داشته که مغایر با موضع سنتی این کشور است. انگلیس همچنان با قطع روابط دیپلماتیک با ایران مواجه است و سفارتخانه های دو کشور تعطیل هستند. لکن با توجه به داشتن روابط ویژه با امریکا در صورت عادیسازی روابط تهران – واشنگتن، لندن ممکن است به باز تعریف مناسبات خود با تهران بیندیشد و حتی در جهت روابط ایران امریکا حرکت کند. آلمان ضلع سوم مثلث قدرت در اروپا همیشه همراه با تحولات زمان حرکت کرده و چنانچه ببیند مناسبات ایران با غرب عادی می شود در این مسیر و گسترش روابط با ایران گام های بلندی خواهد برداشت. کشورهایی مثل ایتالیا، اسپانیا، هلند، اطریش، سوئد، فنلاند …. در حد فاصل سیاست های چهار کشور بالا حرکت خواهند کرد.

با توجه به واقعگرایی حاکم در روابط بین الملل و اهمیت والای منافع ملی، بنظر می رسد در جاهایی که در برابر منافع تجاری شرکا اختلاف بوجود آید آنگاه از میزان همکاری و تعامل کاسته شده و جنبه های رقابت افزایش می یابد. امروزه اتحادیه اروپایی با امریکا در برخی موارد تجارت بین الملل با یکدیگر اختلاف دارند که این رقابتها بخصوص در سازمان تجارت جهانی چهره خود را نشان می دهد. پرونده هسته ای ایران یکی از موارد معدودیست که اروپا و امریکا رقابت را کنار گذاشته و به تعامل و راهبردی مشترک همکاری رسیدند. البته این همکاری همیشه نمی تواند ادامه پیدا کند و بخصوص زمانی که موضوع حل و فصل قضیه و رسیدن به یک توافق مطرح می شود طرفین به فردای این توافق و چشم اندازهایی که برای هر یک از بازیگران گشوده می شود توجه دارند. در این مقطع دیگر مسائل راهبردی و امنیتی مطرح نیست و منافع و فرصت های تجاری بیشتر از هر چیزی اهمیت می یابد.

تحلیل رخداد

نگاهی به تحولات صورت گرفته در مذاکرات اخیر جمهوری اسلامی ایران با گروه 1+5 در نیویورک و اخیرا در ژنو نشان می دهد که اتفاقات زیادی در حال وقوع است. این اتفاقات ممکن است به حل و فصل پرونده هسته ایران کمک کند و بعد از این دیگر این موضوع مانعی در سر راه روابط ایران با غرب نباشد. در این راستا می توان شاهد از سرگیری رقابتهایی بین کشورهای مختلف دنیا و حتی بین کشورهای اروپایی با امریکا بر سر حضور در بازار بزرگ ایران بود. بنظر می رسد این رقابت خیلی زود و قبل از موعد شروع شده است. می توان تصور کرد هم اکنون نه تنها بین کشورهای اروپایی بلکه بین اروپا و امریکا و بخصوص در سطوح غیر دولتی و شرکتهای تجاری آنها بر سر حضور در بازار بزرگ ایران رقابت آغاز شده است. در این فضا منافع تجاری بیشتر از هر چیزی مطرح است. هم اکنون زمزمه هایی در خصوص مذاکره شرکتهای بزرگ نفتی دنیا با وزارت نفت که عمدتا شرکتهای اروپایی و امریکایی هستند شروع شده است. طبیعیست این شرکتها مایلند از هم اکنون قراردادهایی در حوزه نفت و گاز با ایران به امضا برسانند. حتی اخباری مبنی بر گشایش دفاتر این شرکتها در تهران منتشر شده است.

بهرحال شرایط جدیدی ایجاد شده و سیاست خارجی کشور در بستر تغییر و تحولاتی قرارگرفته است. در این راستا باید با دقت و موشکافی به ارزیابی و تجزیه و تحلیل تحرکات سیاسی کشورهای دیگر پرداخت و بهترین راهکار برای تنظیم روابط خارجی کشور را تدارک دید.

 

 

مطالب مرتبط