مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگاهی به الزامات در دیپلماسی منطقه ای ایران- بخش پاياني

اشتراک

دکتر محمد حسن صنعتی

پژوهشگر مسائل منطقه

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

نقد و بررسی

  1. با توجه به آنچه گفته شد ، اکنون مطالعه در مورد ظرفیت منطقه گرایی ترکیه و واگرایی این کشور در قبال غرب خاصه امریکا برای ایران دارای اهمیت است. ترکیه ی اردوغان قاعدتا از یاد نبرده است که بعد از کودتای سال 2016 م. در این کشور ایران بود که حمایت خود را از دولت رسمی و مستقر در آنکارا اعلام نمود و فضای رسانه ای خود را به این حمایت اختصاص داد. اختلافات امریکا و ترکیه پس از این کودتا در حدی بود که سخن از اعمال تحریم های واشنگتن علیه آنکارا به میان آمد و حتی به اعراض ترکیه از مشارکت در تضعیف دولت مرکزی سوریه ی مورد تهاجم امریکا و صرفا پرداختن به مهار گروه های معارض کرد تغییر کرد . اهمیت این مطالعه نیز از آنجاست که تقریبا در سالهای قبل و بعد از این کودتا ترکیه نظر به اینکه کشوری اسلامی و قدرتمند در منطقه شناخته می شده ، در خاورمیانه ، غرب و مرکز آسیا یا در منطقه قفقاز ، هر جا ایران حضور می یافته ، قبل یا بعد از ایران در آنجا حاضر بوده یا حاضر می شده است. لذا لازم است ایران در تنظیم رویکردهای منطقه ای خود حساسیتها و اولویتهای این کشور را مورد مطالعه و رصد قرار دهد.در این مطالعه ، به نظر می رسد با توجه به قدرت نسبی ایران در ذیل دو مولفه ” قدرت جغرافیایی” و ” قدرت موشکی ” ، بیش از همه ” قدرت اقتصادی” و رویکردهای اقتصادی است که باید مورد تامل و تمرکز قرار گیرد.  

ویژگی های مشابه دولتهایی که در عراق ، سوریه ، لبنان و یمن بر سر کارند به گونه ای است که پیش بینی می شود تا در رویکردهای منطقه ای ایران در آینده ، ظرفیتهای مردمی و قومی موثر در این کشورها نیز مورد مطالعه و لحاظ قرار گیرند. اخیرا حزب الله لبنان پس از ادامه بحران در تشکیل دولت مرکزی و ادامه مشکل سوخت در بیروت و دیگر نقاط این کشور ،  خبر از آن داد که راسا نسبت به واردات بنزین از ایران  اقدم خواهد کرد.شتاب بالای تحولات در منازعه طولانی و بلکه تاریخی اعراب و اسرائیل اکنون به صورتی در آمده است که هر آن ممکن است ایران به عنوان قدرت تاثیرگذار منطقه با رویکرد تازه ای از سوی طراحان پروژه هایی چون “معامله قرن” مواجه شود. گرچه اسرائیل در داخل با بحرانهایی چون اختلافات گروه های افراطی و گروه های محافظه کار مواجه است ، کشورهای عرب نیز در حال گذار از دوران حاکمیت های سنتی به دوره حاکمیت شاهزاده های تازه کاری اند که احساس توام قدرت و درایت دارند ، حال آنکه تصمیم های آنان تا کنون و نوعا تاثیری جز افزودن بر پیچیدگی های این مناقشه نداشته است. این مناقشه از آنجا که ضمن تاثیر بر سرنوشت چند صد میلیون نفر از ملتهای منطقه ، بر سرنوشت قدس به عنوان قبله اول مسلمانان جهان اثرگذار است باید برای تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان در دیپلماسی ایران در خور توجه ویژه باشد. یمن و سوریه به عنوان دو کشور مسلمان که فراز و فرود تحولات در هر کدام بر دیگری و بر سیاستهای منطقه ای کشورهای درگیر اثر می گذاشته است ، بعد از سالها و بلکه نزدیک به یک دهه اختلاف و جنگ داخلی و  خارجی ، بخش زیادی از توان و سرمایه خویش را از دست داده اند. کمک های مستشاری ایران هم هنوز نتوانسته است چندان که باید و شاید شرایط را به سمت فیصله بخشی این منازعات در این دو کشور هدایت نماید. این در حالی است که سوریه در چندین دهه منازعه علیه اسرائیل اشغالگر ، کشور خط مقدم در این جبهه بوده و نمی تواند بیش از این درگیر مسائل داخلی و منطقه ای نگه داشته شود. لذا به نظر می رسد تمرکز مطالعات در دیپلماسی منطقه ای ایران ، این پرونده را نیز می باید در دوران جدیدی که با روی کار آمدن دولت جدید آغاز خواهد شد ، به سرانجام روشنی برساند تا بیش از این ، عمل درست ایران در ذیل قاعده ” هزینه – فایده ” در مظان تشکیک قرار نگیرد. 

نتیجه 

  1. کارشناسان و تصمیم گیرندگان دیپلماسی ایران یقینا پیچیدگی جهان در حال تغییر – از اضمحلال در حال وقوع در امریکایی که هنوز نتوانسته تک رقیب سنتی جایگزین شوروی سابق برای خود شناسایی کند تا سربرآوردن قدرتهای تازه در شرق،…- را درک کرده اند و قاعدتا آماده می شوند تا طرح واگذاری امور به افراد کاردان و آشنا با این پیچیدگی ها را فراهم نمایند.
  2. ایران در راستای شعار ” عزت ” ، ” حکمت” و ” مصلحت ” می باید از اینکه در یمن یا هر نقطه دیگری  ، در موضع تمرکز بر محوریت شیعه در رویکردهای خود نشان داده شود احتراز کند . هر گونه غفلتی در این زمینه ممکن است بهانه های تضییق و تحدید در حضور منطقه ای ایران به دست دهد و موجد هزینه های تازه برای ایران شود و به همان اندازه پیشرفت سیاستهای منطقه ای ایران را با چالش های جدی مواجه نماید. 
  3. این ایده که جنگ و سیاست ادامه ی همدیگرند قابل یادآوری است. سیاست گذاران جدید ایران در حوزه دیپلماسی و از جمله دیپلماسی منطقه ای نباید در دوگانه میدان یا مذاکره گرفتار شوند. میدان و مذاکره مکمل یکدیگرند . گاهی بر یکدیگر منطبق می شوند و گاهی رابطه عموم و خصوص پیدا می کنند. اما باید این نکته تفطن شود که مبتنی بر علم سیاست ، می توان در میدان ، مذاکره کرد و در عین حال در مذاکره جنگید. 
  4. در آستانه پنجمین دهه از عمر جمهوری اسلامی ایران ، نظر به تغییرات محسوس در تعریف موازنه های قدرت که همراه با ظهور قدرتهایی جدید در شرق و آسیا و ضمنا برتری یافتن اقتصادهای تازه می باشد   ، ایران می باید نسبت به بازتعریف جایگاه خود ، نیز نسبتی که از منظر شعار اساسی ” استقلال ”  ، در پیمان های طولانی مدت با کشورها پیدا می کند ، اقدام نماید. 
  5. ایران می باید نسبت به فعال کردن رایزن های اقتصادی کاردان تری در منطقه اهتمام نماید. توجه به مولفه تبدیل شدن ایران به اقتصاد برتر و قدرت اقتصادی بدین معنی نیست که وزارت امور خارجه ایران قواعد بدیهی سیاست گذاری  و کنش گری در عرصه دیپلماسی را به یک سو نهد و وزارت امورخارجه اقتصادی به وجود بیاورد. کارشناسان این وزارتخانه به خوبی آگاه اند که ظرفیت هایی چون دیپلماسی عمومی هم می توانند بر گسترش ظرفیت ها در دیپلماسی اقتصادی اثر مثبت بگذارند.  به عبارتی همیشه راه اقتصاد از اقتصاد نمی گذرد. اما در جمع بندی نهایی این وزارت امور خارجه ایران است که می باید نسبت به تدوین و تمشیت امور گوناگون مرتبط با عرصه سیاست خارجی از جمله در حوزه اقتصاد اقدام کند. 

   

واژگان كليدي:  الزامات, دیپلماسی, منطقه ای, ایران ,دکتر محمد حسن صنعتی,سياست خارجي

مطالب مرتبط