مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگاهي به وضعيت دفاعي كنوني و آينده شورای همکاری خليج فارس گفتگو با اسماعيل بشري كارشناس امور دفاعي در مركز تحقيقات استراتژيك

اشتراک

 فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC


مقدمه: شورای همکاری خلیج‌فارس در سال ۱۹۸۱ به ابتکار عربستان سعودی و به دنبال انقلاب اسلامي ایران و با آغاز جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۰ تاسیس گردید. شورای همکاری خليج فارس در دهه هاي گذشته كوشيده است تا نقش مهمي در همگرايي اعضا و اتخاذ راهبردهاي مشترك داشته باشد. در اين بين با توجه به تحولات چند سال گذشته بويژه يكسال اخير در منطقه و در بين اعضاي اين شورا كوشيديم به بررسي وضعيت كنوني و آينده اين شورا با آقاي اسماعيل بشري كارشناس امور دفاعي در مركز تحقيقات استراتژيك بپردازيم:

           

مركز بين المللي مطالعات صلح: خريد تجهیزات نظامی و دهها ميليار دلاري اعضاي شوراي همكاري خليج فارس بويژه از سوي غرب چه تاثيري در بالا بردن توان نظامی شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس داشته است؟

قاعدتا خريدهاي عمده نظامي كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس ميتواند قدرت دفاعي بويژه قدرت رزمي اين كشورها را بالا برد، اما بايد گفت خريدهاي نظامي اين كشورها بيش از حد نياز است. در نتيجه ميتوان گفت با توجه به ميزان كارايي نيروهاي نظامي، خريد تجهيزاتي كه بالاتر از توان انجام داده اند و تجهيزاتي كه از قبل داشته اند تغيير چنداني در وضعيت آنان ايجاد نمي كند. اين رويكرد مانند شخصي است كه در حد ميزان خاصي توان تغذيه دارد، اما چون بيش از توان مصرف ميكند ممكن است ضررهايي نيز براي وي در برداشته باشد. بنابراين بايد گفت خريد هر تجهيزات نيازمند آموزش، تامين قطعات و.. است. از سويي نيز اين تجهيزات نيزخود ميتواند دردسرساز باشد و ممكن است هيچ وقت به گار گرفته نشود. در اين حال من فكر نميكنم خريدهاي بيش از حد اين كشورها توان نظامي اين كشورها را به نسبت ميزان خريد آنان بالا برده است .

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: اهداف عمده از تقویت پیوندهای نظامی میان پیمان ‌آتلانتیک شمالی (ناتو) و کشورهای شوراي همكاري خليج فارس چيست؟

ناتو بعد از فروپاشي شوروي اصول ماهيت عمليات خود را تغيير داد. قبلا اين پيمان براي مقابله با بلوك  شرق و شوروي ايجاد شده بود، اما اين پيمان (كه انتظار مي فت بعد از  سرنگوني شوروي مانند ورشو منحل گردد) راه نويني را در پي گرفت و گسترش دامنه فعاليت هاي خود از اروپا به ساير مناطق را در پيش گرفت. در اين بين نخستين گام به كشورهاي فروپاشيده از شوروي پيشين رفت و  بعد از 11 سپتامبر به افغانستان وارد شد و عملا درگير برخوردهاي نظامي در اين كشور شد. به همين ترتيب هم ناتو در ساير مناطق جهان كه بحران خيز باشد و منافع اعضاي ناتو را در خطر ببيند وارد عمل مي گردد. چنانچه ناتو در در ليبي پيشقدم شد و يا اينكه اكنون چون خليج فارس براي ناتو اهميت حياتي و استراتژيك دارد، ناتو براي همكاري با كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس پرونده ويژه اي را گشوده است. چنانچه قبلا نشستهايي را در اين راستا برگزار كرده و در حال حاضر هم بيشتر در راستاي اهداف آموزشي همكاري ميكند تا عمليات مشترك. گذشته از اين از آنجا كه به طور مرتب تهديدهايي از سوي امريكا براي كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس تعريف ميگردد، اين تهديدات نيز مرتب به آنان گوشزد ميشود ( كه بيشتر تهديدات از سوي جمهوري اسلامي ايران تعريف ميشود ) و اين تهديدات موهوم هم براي آنان سناريوسازي ميگردد، بنابراين باعث ميشود تا كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس به سوي همكاري هاي بيشتر به سوي امريكا و اعضاي ناتو( چه به صورت انفرادي  و يا در قالب پيمان ناتو ) سوق يابند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: كارايي راهبردهاي  دفاع جمعي کشورهای شوراي همكاري خليج فارس در سالهاي اخير چگونه بوده است ؟ 

كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس كار ويژه اي را در رابطه با راهبردهاي دفاعي انجام نداده اند. اگر چه اين شورا در وهله  نخست به عنوان شورايي براي ارائه راه حل ها، راهبرد ها و حل نگراني هاي امنيتي خود تشكيل شد، اما در بسياري از موارد هنوز به وحدت و همگرايي فكري (به طور نمونه يك سرفرماندهي كامل تشكيل دهند و نيروهايي را به طور دائم در اين سرفرماندهي مامور كنند) نرسيده اند. در اين حال در ميان بقيه كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس اين عربستان است كه مي خواهد به عنوان نقش برادر بزرگتر نقش ايفا كند. اما همين نقش برادر بزرگتر بقيه كشورها را از اينكه به وحدتي فكري برسند باز مي دارد. چونكه مي دانند اگر اين روند ادامه پيدا كند سرفرماندهي كه ممكن است از نيرو هاي مشترك تشكيل شود قاعدتا بايد عربستاني باشد و عربستان به دنبال چيز ديگري نيست. لذا با اين وجود گر چه اعضاي شوراي همكاري تلاش كرده اند تا نشست هاي متعددي را برگزار و همفكري هايي داشته باشند، اما در مجموع نتوانسته اند به راهبردهاي دفاعي كاملا منسجم دست يابند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: نقش برتر عربستان در شوراي همكاري خليج فارس و نيروي مشترك دفاعي شش كشور به نام «سپر جزيره» را در قياس با نقش ديگر كشورهاي اين شورا بويژه امارات و قطر را چگونه مورد تحليل و بررسي قرار مي دهيد؟

عربستان از نظر جمعيت، درآمد، وسعت و.. نسبت به كشورهاي ديگر شورا برتري دارد، لذا در سپر جزيره هم تلاش ميكند دست برتر را داشته باشد. امري كه براي بقيه كشورها خوشايند نيست. در اين حال نيرو هاي تمامي كشورها بويژه پياده نظام آنان نسبت به عربستان (كه بيشتر از صد هزار نيرو دارد) كم و حدود  8 هزار، 15 هزار و حداكثر 50 هزار(امارات) نيرو است. در اين حال اين كشورها از نظر تعداد پرسنل با مشكل روبرو هستند و همچنين بخش عمده  نيروهاي انساني در بخش نظامي آنان اتباع خارجي (مانند امارت كه 30 درصد پرسنل خارجي دارد) است، لذا عربستان نقش برتر را در اين شورا دارد. گذشته از اين خودنمايي ها و قدرت طلبي هاي امارات و قطر باعث شده است تا اعضاي شوراي همكاري را از تحكيم روابط نظامي مشترك باز دارد و مانع از همكاري هاي فراتر بين آنان شود.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به حضور اتباع خارجي در ساختار نيروهاي دفاعي و نظامي اعضاي شوراي همكاري خليج فارس اين امر چه تاثيري در توان دفاعي اين كشورها در شرايط گوناگون دارد؟

اتباع خارجي در هر كشوري هرگونه كه باشند و هر توانايي كه داشته باشند در نهايت خارجي هستند. در اين حال اين نيروها در زمان صلح مي توانند كارايي خيلي بالايي داشته، در نگهداري سيستمهاي پيشرفته در كشورهاي عضو شوراي كمك كرده و در تعمير و.. رادارها، تانك ها، هواپيماها و..تلاش كنند. اما در مورد بروز بحران و عمليات هاي نظامي نمي توان روي  وفاداري اتباع خارجي در اين كشورها حساب كرد. يعني اين امر يكي از نقاط آسيب پذير و پاشنه آشيل كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس  است. چنانچه قبلا نيز در مساله اشغال كويت توسط عراق هم اين موضوع  ثابت شد و نيروهاي كويتي متشكل از اتباع خارجي مقاومتي انجام ندادند. البته وضعيت حضور اتباع خارجي در نيروهاي نظامي در عربستان با توجه به جمعيت آن حاد نيست، اما عربستان هم با توجه به خريد تسليحات بسيار پيچيده و به منظور نگهداري، تعمير و هدايت مدرن شديدا وابسته به اتباع غربي است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در سالهاي اخير دولتهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس شديداً در پس كسب تسليحات و تكنولوژيهاي نظامي پيشرفته برآمده اند. در اين بين همكاري هاي اين كشورها در توليد مشترك جنگ افزار و تبادل نظر در زمينة توليد تجهيزات نظامي، با همكاري كشورهايي چون پاكستان و مصر را چگونه مورد تحليل و بررسي قرار ميدهيد؟

تمامي كشورهاي عضو  شوراي همكاري خليج فارس (حتي عربستان) توان توليد جنگ افزار به طور مستقل را ندارند. يعني در اين زمينه سرمايه گذاري هاي لازم را نكرده اند و به شدت وابسته به واردات هستند. آنان همچنين فناوريهاي مدرن و پيچيده اي را از امريكا و.. دريافت كرده، لذا اگر بخواهند دست به توليد جنگ افزار بزنند فاصله بسيار تكنولوژيكي با غرب دارند. گذشته از اين در پاره اي از موارد كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس اگر احساس كنند كه امريكا ممكن است كه  در تامين نيازهاي آنان (نظير موشك هاي بالستيك ميان برد و يا دور برد) سستي انجام دهد،  كشوري مانند عربستان حتي تلاش ميكند از چين هم سلاح تهيه كند . از سوي ديگر آنان در اين حالت پروژه هايي مشترك با  كشورهايي مانند  پاكستان و مصر (كه صنعت تسليحات بومي خود را داشته و تا حدي هم پيشرفت كرده اند) تامين مالي ميكنند. البته اين رويكرد با پاكستان بيشتر مد نظر است و همكاري با مصر (با توجه به تحولات دروني ) كاهش يافته است. البته بايد گفت در مجموع عربستان همچنان بخش عمده اي از سلاح ها را از غرب دريافت ميكند.  

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به تحولات منطقه اي اخير بويژه در بحرين در صورت خروج يكي از اعضا شوراي همكاري خليج فارس از اين شورا آينده همكاريهاي دفاعي و نظامي در چارچوب شوراي همكاري به چه سمتي خواهد رفت؟

در واقع تنها كشوري كه (با توجه به تحولاتي كه در آن رخ مي دهد) تحولاتش مي تواند خلاف جهت سايركشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس باشد بحرين است. چرا كه اين كشور اكثريتي شيعه دارد و اگر شرايطي پيش آيد كه اكثريت شيعه در اين كشور حاكم گردد از ساير كشورهاي شوراي همكاري خايج فارس فاصله مي گيرد. از طرف ديگر هم بايد گفت كه بحرين هم وزنه قابل اعتنايي در شورا به شمار نيمرود و اكنون هم بحرين از نظر نظامي متكي به ناوگان پنجم امريكا است و با توجه به تركيب نيرو هاي بحرين جدا شدن آن نميتواند لطمه بزرگي به شورا بزند. بقيه كشورها هم محتمل نيست كه بخواهند از شورا جدا شوند.

 

 مركز بين المللي مطالعات صلح: باتوجه به نوع عملكرد سپر جزيره در بحرين در ماه هاي گذشته تا چه حدي ممكن است اختلافاتي بين اعضاي شوراي همكاري در اين حوزه ايجاد گردد؟

بيشتر كشورهاي عضو شوراي همكاري در اين حوزه با عربستان همسو هستند. چرا كه بيشتر كشورها عضو شورا مايل نيستند كه حكومتي در بحرين روي كار آيد كه تمايل بيشتري به عراق و ايران داشته باشد. لذا بين بيشتر اعضا در سركوب حركت شيعي در بحرين وحدت نظر وجود دارد و فقط در اين حوزه تا حدي ميتوان عمان را مستثني كرد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: تعداد نيروهاي نظامي كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس حدود 217 هزار نفر است. در اين بين با توجه به برنامه هاي كشورهايي مانند عربستان در تقويت نيروهاي نظامي خود آينده وضعيت دفاعي اين شورا تا چه حدي به سوي خودكفايي به پيش ميرود؟

مسير خودكفايي كشورهاي اين شورا را بايد در دراز مدت متصور شد. چرا كه اين كشورها با توجه به خريدهاي بسيار پيچيده براي رسيدن به خودكفايي بايد ابتدا نيروهايي را به كار گرفته، به آنان آموزش درازمدت داده و تجربه بياموزند. چرا كه تجربه نقش بسياري در رسيدن به خودكفايي دارد اما بسياري از اين كشور تجربه كافي ندارند و نيروهاي زميني اين كشورها حضور زيادي در عملياتها نداشته اند. يعني نيرو هاي اعضاي شوراي همكاري خليج فارس بيشتر نمادي از نيروهاي نظامي قوي هستند تا نيروي نظامي و دفاعي به معناي واقعي كاركشته و كارآمد. گذشته از اين نيز در حال حاضر هم اين كشورها (حتي عربستان) به قراردادها و پيمان هاي نظامي كه با غرب دارند متكي هستند .

مطالب مرتبط