مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نوع كنشگري سیاست خارجی دولت فلسطین –  گفتگو با عباس پرورده- بخش دوم

اشتراک

کارشناس مسائل خاورمیانه

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

سياست خارجي دولت خودگردان فلسطين هر چند همواره در پيوند با مساله فلسطين بوده است؛ اما شناخت دقيقي از آن وجود نداشته است. گفتگوي زير براي بررسي بيشتر سياست خارجي آن است.

واژگان کلیدی: كنشگري سیاست خارجی, دولت, فلسطین, عباس پرورده,اسرائيل

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر به سه قطب عمده قدرت های منطقه در خاورمیانه، ایران مصر و ترکیه بنگریم، نگاه دولت خودگردان فلسطین در سال های کنونی به این کشورها، چگونه بوده است؟

به نظر من کاربرد قدرت های منطقه ای در خاورمیانه تا حدی تحلیل ساختار روابط سیاسی در این منطقه را مبهم کرده و گاهی تا سطح مطالب ژورنالیستی غیرکارشناسی تنزل داده است. این نکته را از آن جهت عرض کردم که اتیکت زدن به یک یا چند کشور علاوه بر آنکه نیاز به معیارهای شناخته شده دارد، عدم رعایت این معیارها می تواند نتیجه گیری از تحلیل را به بیراهه ببرد. به همین دلیل ترجیح می دهم صفت قدرت منطقه ای را در باره سه کشور یاد شده به کار نبرم، اما بیشتر بر اساس نقش تاریخی آنها بر تحولات فلسطین و از طرف دیگر توان ژئوپلتیک آنها را بازیگران منطقه ای ببینم. اول از همه مصر، تا پیش از کمپ دیوید مهمترین بازیگر عرب در پرونده فلسطین بود، اما پس از کمپ دیوید به تدریج اعتبارش را از دست داد و پس از انقلاب های عربی تقریبا از صحنه اثرگذاری بر فرایند تحولات فلسطین حذف شد و امروز دولت خودگردان، مصر را در حد یک همسایه ضعیف می داند که توان آن حداکثر در حد رتق و فتق اختلافات داخلی فلسطینی ها است. اما ترکیه امروز از منظر فلسطینی ها کشور مسلمان و در عین حال رو به توسعه ای هست که آنها فکر می کنند روی رهبری اردوغان که گرایشات اخوانی دارد، می توانند حساب کنند. البته حماس احساس نزدیکی بیشتری به ترک ها دارد و دولت خودگردان چندان روابط نزدیکی با ترکیه برقرار نکرده است. اما رفتارشناسی ترکیه نشان می دهد که آنکارا در روابط خارجی با قواعد بازار و رویکرد اقتصادی با جهان مراوده دارد، اگرچه در مواضع اعلامی و شعارهای سیاسی گاهی افراط می کنند و پیوسته اسرائیل را محکوم و علیه آمریکا موضع گیری می کنند. اما در عمل با همه کشورها از جمله اسرائیل روابط کامل دیپلماتیک دارند و حداکثر مصلحت جویی های دیپلماتیک را هم در قبال دشمنان فلسطینی ها رعایت می کنند.

اما ایران، کشوری که پس از انقلاب اسلامی بیشترین هزینه ها را برای فلسطین پرداخت کرده و یکی از دلایل دشمنی هایی که در نظام بین الملل با ایران ایجاد شده، مخالفت با اشغالگری و صهیونیست ها در مقابل حمایت از فلسطینی ها بوده است. اما چون حمایت های ایران از گروههای فلسطینی مبتنی بر دیدگاههای سیاست خارجی ایران بوده و پیمان های صلح مرتبط با فلسطین را مردود دانسته، مورد تایید همه گروههای فلسطینی قرار نداشته و گاهی حتی حمایت های ایران از فلسطین به جای آنکه باعث جلب مودت فلسطینی ها از ایران شود، نتیجه برعکس داده است که البته نقش رسانه ای غالب بر جهان در حمایت از دیدگاههای غربی و صهیونیستی را هم نباید نادیده گرفت. اما به هر حال در نتیجه تغییری ایجاد نشده است. حتی گروه حماس که مورد حمایت ایران بوده و کمک های زیادی از ایران دریافت کرده، در مقاطعی به خصوص پس از اوج گرفتن بحران در سوریه در سال 2013، با ایران دچار سردی روابط شد. همچنین متاسفانه یکی از عوامل تاثیرگذاری که در سال های گذشته بر روابط فلسطینی ها با جمهوری اسلامی ایران سایه افکنده، تقسیم بندی قومی مذهبی در خاورمیانه بوده است. با اوج گرفتن جنگ داخلی در سوریه خط کشی های قومی مذهبی در خاورمیانه تشدید شد وفلسطینی ها با تاسی از چنین رویکردهایی قدرشناسی چندانی نسبت به حمایت های ایران از آرمان فلسطیتن نداشته و چه بسا در مواقعی در پاسخ به حمایت های ایران از فلسطینی ها، با دشمنان ایران نیز همراهی کرده اند. دیدار محمود عباس با مریم رجوی، سرکرده گروه تروریستی مجاهدین خلق در پاریس در سال 2014 یکی از مشمئزکننده ترین رویدادهایی بود که رهبران دولت خودگردان نسبت به ایران از خود نشان دادند.

از این جهت می توان دلیل رویکرد های محمود عباس و سیاست خارجی دولت خودگردان به ایران را تا حدی درک کرد. دولت خودگردان پس از قرار گرفتن در مسیر صلح با اسرائیل و نفوذ رای آمریکا و کشورهای متنفذ غربی بر این مذاکرات، تلاش کرده تا از ایران به عنوان منتقد و مخالف چنین مذاکرات سازشی دوری جوید.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اولویت های سیاست خارجی کنونی دولت خودگردان فلسطین چیست؟

تا پیش از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، دولت خودگردان همچنان ساده انگارانه به دنبال ایجاد طرح دو دولت بر اساس مرزهای 1967 و تاسیس کشور فلسطینی به پایتختی بیت المقدس بود. بر این اساس اقداماتی را نیز با استفاده از ظرفیت های نشست های عمومی سازمان ملل و کشورهای حامی فلسطین انجام داد. اما اقدام عریان دونالد ترامپ در باره انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس و قطع کمک های آمریکا به دولت خودگردان، شوکی بی سابقه به محمود عباس و رهبران دولت خودگردان بود که هنوز نتوانسته اند در باره آن به یک نظم ذهنی برسند. ضمن اینکه اسرائیل با موضع گیری های قلدرمنشانه صریحا اعلام کرد از شهرک های ساخته شده در اراضی 1967 و کرانه باختری نیز بیرون نخواهد رفت. پس از این اتفاقات اولویت دولت خودگردان ایجاد یک هماهنگی بین گروههای فلسطینی شده است تا بلکه با استفاده از ظرفیت های ملی گرایانه بتئوانند تا حدی فشار های داخلی و خارجی را کاهش دهند. ضمن اینکه به نظر می رسد دولت خودگردان به میانجی گری دولت های عرب نسبتا خوشنام و تازه ای که هنوز به مهره سوخته مذاکرات صلح تبدیل نشده اند، دل بسته است. از این جهت سفر اخیر محمود عباس و نتانیاهو به عمان و موضع گیری های مقامات عمانی در باره صلح فلسین را می توان از این منظر نحلیل کرد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده نقش و بازیگری دولت خودگردان فلسطین در مسائل منطقه غرب آسیا چیست؟

در حال حاضر دولت خودگردان یک گروه تشکیلات محدود در بخشی از خاک اشغال شده فلسطین است که همه تمرکزش بر حل و فصل مشکلات اقتصادی و اجتماعی داخلی و همچنین فائق آمدن بر چالش های سیاست خارجی است و ظرفیت نقش آفرینی در جایگاه یک بازیگر منطقه ای را ندارد. اما نمی توان انکار کرد که فلسطین موضوعی مهم برای منطقه و همچنین جهان اسلام است و برخی از کشورهای منطقه همیشه در صدد آن بوده اند که از چنین موقعیتی که متعلق به فلسطینی ها هست، به عنوان یک کارت بازی از دولت خودگردان و یا از سایر گروههای فلسطینی استفاده کنند. چنین رویکردی را دولت خودگردان هم به خوبی درک می کند و فلسطینی ها هم متاسفانه بدون در نظر گذرفتن مصالح مردم فلسطین، در دهه های اخیر نقش بازیگر مکمل را در برابر بازیگران منطقه ای انجام داده و موضوع فلسطین دچار پیچیدگی بیشتری شده است. از این جهت پیش بینی می شود در صورتیکه فرایند کنونی در اشغال فلسطین با حمایت های بی پروای آمریکا ادامه یابد، پیجیدگی بازی گروههای فلسطینی و به خصوص دولت خودگردان بیشتر گردد.

مطالب مرتبط