مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

موانع، اهداف و رويكردهاي راست گرايان در اسرائيل پس از پيروزي شكننده ژانويه

اشتراک

هادي محمدي فر

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بيان رويداد

انتخابات سراسري در اسرائيل با 5/5 ميليون راي دهنده، در حالي با ميزان مشارکتی 66 درصدی در انتخابات پايان يافت كه به طور نسبي راست گرايان با درصد كمتري نسبت به انتخابات 2009 پيروز شدند. در اين انتخابات، احزاب راست گرا متشكل از حزب ليكود به رهبري بنيامين نتانياهو، اسرائيل خانه ما به رهبري آويگدور ليبرمن روسي تبار، شاس به رهبري عاريه دري و تورات يهوديات 61 كرسي پارلمان را كسب كردند و چپ ها و ميانه روها متشكل از حزب كارگر، يش آتيد ، كاديما و اعراب يهودي تبار 59 كرسي بدست آوردند كه در مقايسه با انتخابات 2009 پيروزي شكننده راست گرايان محسوب مي شود. نوشتار حاضر با بررسي مجموعه دلائل داخلي ، منطقه اي و بين المللي درصدد بررسي و تاثيرات آن بر آينده خاورميانه مي پردازد.

کلیدواژگان: انتخابات پارلمانی اسرائیل، احزاب راستگرا در انتخابات اسرائیل، ضعف راست گرایان اسرائیل

تحليل رويداد

رويارويي گروههاي و جناح هاي سياسي اسرائيل در قالب يك رقابت نرم در حالي شروع شد كه تداوم دولت كنوني با چالش هاي اساسي مواجه شد و دولت نتانياهو به ناچار به انتخابات زودتر از موعد مقرر متوسل شد. انتخابات زودتر از موعد مقرر گرچه در هر نظامي ناشي از بي ثباتي سياسي است اما در صورت به نتيجه مطلوب نرسيدن با واقعيت تلخ تري مواجه است كه دولت را در حالت ائتلاف با گروههاي ديگر يا ائتلاف پارلماني سوق مي دهد. وضعيتي كه اكنون در اسرائيل تحقق يافته است، بيانگر شكنندگي دولت و احتمالا بي ثباتي در صورت عدم اجماع ملي خواهد بود. زیرا دولت مشاركتي جاي دولت اكثريتي را خواهد گرفت. با توجه به نظام پارلماني  اسرائيل، در ادامه، به بررسي محدوديت ها، اهداف و رويكرد كلي جريان هاي سياسي اسرائیل در سطح داخلي، منطقه اي و بين المللي پرداخته مي شود.

  1. عوامل داخلي: مهمترین عامل در سطح داخلی وجود احزاب رقیب با برنامه های متفاوت می باشد. به طور كلي  در اسرائيل دو جريان قدرتمند ميانه و راديكال رو در عرصه داخلی اسرائیل وجود دارد که هر کدام دارای خط مشی متفاوتی نسبت به سیاست های داخلی و خارجی اسرائیل هستند.

الف. راديكال ها

از زمان تاسيس اسرائيل در 1948، همواره نگرش هاي امنيتي در اولويت اساسي قرار گرفتند و حفظ امنيت اسرائيل به عنوان يك استراتژي كلي مورد حمايت محافظه كاران و راست گرايان به ويژه شاخه مذهبي آنان بود. آنان به سنت، خانواده و مذهب يهودي پايبند می باشند. در بعد منطقه اي آنها هوادار نيروهاي همسو و دولت هاي محافظه كار عرب و در بعد بين المللي همسويي نزديكي با حزب جمهوري خواه آمريكا دارند. حمايت نتانياهو از ميت رامني و كمپين انتخاباتي وي مصداق بارزي از اين همسويي بود. نيروهاي تشكيل دهنده اين جناح شامل احزاب و تشكل هاي زير است.

حزب ليكود: رهبريت اين حزب با بنيامين نتانياهو است که داراي قدرت قابل توجهي در صحنه سياسي اسرائيل محسوب مي باشد. این حزب، در سال 1973 توسط مناخيم بگين پايه ریزی شد و در سال 1996 تا 1999 قدرت را در دست داشت. این حزب، در سال 2009 بار ديگر به رياست نتانياهو پيروز انتخابات شد. این حزب در انتخابات فعلی نیز پیروز شد.

اسرائيل خانه ما: این حزب در سال 1996 ، توسط آويگدور ليبرمن و با حمايت روسي تبارهاي مهاجر تاسيس شد .  اين حزب خواستار نقش بيشتر مهاجرين روسي تبار در صحنه سياسي اسرائيل است. براي كسب راي بيشتر، اين حزب در انتخابات 2013 با ليكود ائتلاف «ليكود- بيتنا» را تشكيل دادند اما به نسبت سال 2009 تعداد كرسي كمتري كسب نمودند.

شاس : اعضاي اين حزب يهوديان مذهبي هستند كه درصدد تشكيل حكومتي مذهبي بر اساس باورهاي دين يهود می باشند. این حزب، تشكيل دو دولت فلسطيني و يهودي را عاملي براي رويارويي دو كشور مي دانند.رهبري اين حزب اكنون الي يشاي  است و در انتخابات پارلماني به مانند سال 2009 يازده كرسي كسب نمود. به احتمال فراوان این حزب، در تشكيل دولت با نتانتياهو ائتلاف خواهد نمود.

ب. ميانه روها

 ميانه روها با تاكيد بر مسائل اقتصادي و معيشتي و رفاه اجتماعي، خواستار بهبود وضع اقتصادي و برقراري عدالت اجتماعي هستند. با اينكه اسرائيل رشد اقتصادي 4 درصدي دارد، اما از نگاه آنان اين رشد اقتصادي منجر به فاصله طبقاتي و عدم توزيع درآمدها شده است. اين حزب توجه به مولفه هاي امنيتي را نیز يك اصل مي داند اما در اولويت بندي هاي استراتژيك و رفاه اقتصادي، حل مشكلات اقتصادي را مقدم بر امنيت مي دانند. شلي يخيموويچ رهبر حزب كارگر به صراحت نتانياهو را مورد انتقاد قرار داد و در رابطه با مسائل امنيتي گفت درست است كه مساله هسته اي ايران وجود دارد، اما ديپلماسي و راههاي مسالمت آميز مقدم بر جنگ است و جنگ در مرحله آخر قرار دارد. ميانه رو ها، در مسائل اعراب و اسرائيل رويكردي ميانه دارند و با حمايت از ايده دو دولت معتقدند كه اسرائيل بايد از سرزمين هاي اشغالي 1967 خارج شود. همين رويكرد باعث شده است كه در بعد منطقه اي، اتحاديه عرب با آنان همسو داشته باشد. فراخوان اتحاديه عرب براي شركت اعراب ساكن در مرزهاي 1948 براي به حاشيه راندن راست گرايان، ناشي از همين رويكرد بود. در بعد بين المللي اين جناح به سياست هاي باراك اوباما و حزب دمكرات آمريكا تمايل بيشتري دارد.  از جمله احزاب و تشكل هاي هوادار اين گروه شامل :

حزب يش آتيد ( آينده اي هست ): رهبري اين حزب يعير لاپيد است. وی با ديدگاهي سكولار به كارزار مبارزات وارد شد. اين حزب معتقد است كه سكولاريسم مي تواند، الگوي خوبي براي جوانان اسرائيل باشد و با توجه به تاكيد ويژه اش بر بخش آموزش و سيستم آموزشي، خواستار اصلاحات اساسي در سرزمين هاي اشغالي است. حزب كارگر: حزب كارگر پس از تاسيس اسرائيل در سال 1948 و قدرت گرفتن راست گرايان و ناسيوناليست هاي اسرائيلي، به عنوان يك رقيب قدرتمند در صحنه سياسي اسرائيل فعاليت كرد. اتخاذ رويه اي ميانه، حتي در برهه اي منجر به ترور اسحاق رابين نخست وزير اسبق اسرائيل از حزب كارگر شد. اين حزب در انتخابت كنوني 15 كرسي را بدست آورد و در مسائل منطقه اي بيشتر راهبردي نرم دارد تا سخت و معتقد به خروج از سرزمين هاي اشغالي 1967 ،  در پرتو امضاي معاهده صلح با فلسطيني ها است.رهبري اين حزب شلي يخيموويچ است که با كسب 15 كرسي جايگاه سوم را در مبارزات پارلماني پس از ليكود و يش آتيد بدست آوردند.

حزب كاديما: اين حزب توسط آريل شارون در سال 2005 و پس از خروج اسرائيل از نوار غزه تشكيل شد و پس از كنارگيري شارون بر اثر سكته مغري ، ايهود اولمرت رياست آن را به عهده گرفت و پس از وی، حزب دچار انشعاب شد، به گونه ای كه با وجود تبليغات زياد، اين حزب توانست تنها 2 كرسي بدست آورد. جناحي به رهبري شائول موفاز هسته اصلي كاديما را حفظ نمود و جناحي ديگر به رهبري زيبي ليوني حزب جديد التاسيس هانوعا را تاسيس نمودند.

عرب تبارهاي اسرائيلي: عرب تبارهاي اسرائيل بشدت از ايده دو دولت عربي – يهودي حمايت مي كنند. آنها عمدتا در قالب حزب بلد، و حزب رعم تعل فعاليت دارند. عزمي بشاره رهبري فراكسيون اعراب در پارلمان اسرائيل را به عهده دارد. آنان عمدتا وزنه سنگيني در پارلمان اسرائيل محسوب نمي شوند و بيشتر با ميانه روها همكاري دارند. حتي در مواردي محدوديت هايي عليه آنان دنبال مي شود از جمله در اتهام همكاري عزمي بشاره با حزب الله لبنان.

حزب مرتز :اين حزب بيشتر حقوق بشري است و متمايل به اتخاذ رويكردهاي نوين در اسرائيل است كه حول محور دموكراسي و حقوق بشر مي چرخد و اتخاذ سياست هاي راديكال از ناحيه اعراب و اسرائيلي را عاملي براي بي ثباتي و تخريب فرآیند صلح مي دانند.رهبري اين حزب زهافا غلتون است كه توانست 6 كرسي را بدست آورد.

  1. عوا مل منطقه اي: در ناکامی راست گرایان اسرائیل، عوامل منطقه ای نیز دخیل بوده اند. در سطح منطقه اي، بايد به سرايت تحولات بهار عربي به اسرائيل پس از خودسوزي بوعزيزي اشاره نمود. پس از فوريه 2011 ، در تلاويو هم اعتراضات عمومي به شيوه ميدان التحرير در ميدان اصلي تلاويو آغاز شد. حملات موشکی حماس در پاسخ به تجاوز اسرائیل نیز محبوبیت راست گرایان را کاهش داد. در رابطه با ايران جناح های رقیب نتانیاهو، خط قرمز نتانياهو براي برنامه هسته اي ايران را شتاب زده و جنگ را آخرين مرحله حل موضوع مي دانند. از نظر آنان تحريم هاي بين المللي موثرتر از حمله نظامي است. به طور كلي با پيچيده شدن برنامه هسته اي ايران و بن بست در مذاكرات ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي دو ديدگاه نزديكي بيشتري به هم دارند. آنان با این دیگاه خود، توانستند بخشی از مردم را به سمت خود جلب کنند.

عوامل بين المللي: غير از عوامل داخلي و منطقه اي بايد به محدوديت هاي بين المللي هم اشاره نمود كه در قالب تنش هاي اوباما- نتانياهو بر سر تعيين خط قرمز بر سر برنامه اي هسته اي ايران بروز نمود. حمايت نتانياهو و راست گرايان از ميت رامني در انتخابات نوامبر آمريكا، ناشي از همين تنش بود كه در ائتلاف هاي آينده محدوديت هايي را براي نتانياهو به وجود مي آورد. غيز از اين موارد بايد به روند شهرك سازي ها و واكنش هاي جامعه بين المللي اشاره نمود كه مورد حمايت اوباما نيست و اين روند با توجه به شكنندگي دولت آينده، اتخاذ تصميات كلان را با مشكل مواجه مي نمايد.

چشم انداز رويداد:

هر چند كه نتیجه انتخابات 22 ژانويه، مورد پسند افراط گرايان نبود اما با توجه تاكيدات ميانه رو ها و چپ ها بر مسائل اقتصادي، بهداشتي و آموزشي در سياست داخلي، مي توان گفت هر دوي آنان در زمينه امنيت ملي اسرائيل و مبارزه با تهديدات منطقه اي، رويكردي يكسان دارند و تفاوت تنها در تاكتيك هاست و نه استراتژي كلي.  اما با وجود اين تفاوت مي توان گفت كه دولت آينده اسرائيل با توجه به تنش هاي ايران با گروه 5+1 و بن بست در مذاكرات با آژانس بين المللي انرژي اتمي  و مهمتر از همه عدم به رسميت شناختن اسرائيل از سوي  جمهوري اسلامي ايران، چالش هاي ايران و اسرائيل كما في السابق باقي خواهد ماند. اختلافات حزبي در اسرائيل مساله اي داخلي است و آنچه كه همگرايي جريان هاي داخلي اسرائيل را تضمين مي كند، مبارزه با تهديدات امنيتي است خواه از سوي ايران باشد خواه از سوي اعراب يا هر كشور ديگري.

مطالب مرتبط