مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مصر و بلندپروازی در دیپلماسی فرهنگی

اشتراک

دکتر مریم خالقی نژاد

 تحلیلگر مسائل بين الملل

 مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

تنش زدایی یکی از رویکردهای مورد توجه در سیاست خارجی مصر است. گرچه شاید چنین به نظر برسد که نقش اصلی در تصمیم کشورها به تنش زدایی توسط رهبران و سیاستمداران  اختصاص داده می شود، اما مردم نیز می توانند در اتخاذ و پیگیری این سیاست نقش داشته باشند. هنگامی که افراد تصور و ادراک خود را نسبت به یک کشور تغییر می دهند شرایط را برای تصمیم رهبران جهت تغییر رویکرد نسبت به کشور مورد نظر فراهم می کنند؛ چراکه تصمیمات رهبران متاثر از افکار عمومی در جامعه است. لذا می توان گفت تنش زدایی میان کشورها به دو صورت امکانپذیر است. در یک حالت تنش زدایی میان رهبران و طبقه حاکمه دو کشورصورت می گیرد که می توان از آن با عنوان «تنش زدایی از بالا» نام برد و حالت دوم که ابتدا تنش زدایی میان مردم دو کشور صورت می گیرد و سپس به رهبران القاء می شود که می توان آن را «تنش زدایی از پایین» نام نهاد.

مهمترین عامل تاثیرگذار در تغییر دیدگاه و ادراک مردم یک کشور نسبت به دیگری تنش زدایی از پایین، ارتباطات میان فرهنگی است که با افزایش آگاهی و شناخت ملتها از یکدیگر و رفع سوء تفاهمات احتمالی، زمینه را برای مشروعیت تصمیم دولتها به تنش زدایی با دیگری فراهم می کند امروزه دیپلماسی فرهنگی یکی از مهمترین راه های تنش زدایی در عرصه سیاسی و بین المللی است که می تواند توسط دولت ها و مردم انجام شود. از آنجایی که مصر نیز دچار برخی بحران ها و تنش های داخلی، منطقه ای و بین المللی بوده است لذا دیپلماسی فرهنگی گزینه ای مطلوب برای تنش زدایی و ایجاد روابط بهتر است.

مصر مهد اندیشه در جهان عرب و از کشورهای پیشتاز جهان اسلام محسوب می شود و همواره تحولات سیاسی فکری این کشور تاثیر سرایتیِ عمیقی بر سایر کشورهای منطقه داشته است. در این کشور در طی سده اخیر، مجموعه متنوعی از احزاب و فرهنگ های سیاسی از سکولاریسم تا اسلام گرایی حضور داشته اند. متعاقب سقوط مبارک و در پرتوی گسترش آزادی سیاسی در مصر، تاثیرگذاری جریانات مختلف سیاسی و مذهبی گسترش یافته و هم اکنون رقابت قابل توجهی میان گرایش های سیاسی و فکری مختلف از جمله میان اسلام گرایی و سکولاریسم به چشم می خورد. در این بین به نظر می رسد در طول دوره بحران های مختلف مصر عنصر مهم دیپلماسی فرهنگی در یک سردرگمی و دچار فراموشی شده بود. با توجه به کم شدن برخی بحران و چالش های داخلی و خارجی امروزه شاهد برخی حرکت ها از سوی دولت و جامعه برای ترویج بیشتر فرهنگ و تمدن خویش از طریق دیپلماسی فرهنگی رسمی و غیر رسمی هستیم. با توجه به اینکه موضوع حاکمیت فرهنگی در اقتصاد هنر جهانی نیز در سرتاسر جهان به چشم می خورد سیاست فرهنگی مصر و علاقه جدید غرب به هنر خاورمیانه در این زمینه منجر به فعال تر شدن دولت و جامعه ی مصر در این حوزه شده است.

دگرگونی دنیای هنر مصر پس از سال 1989، سرسختی خاص منطق استعماری و دلبستگی‌های ملی را در صنایع فرهنگی که از طریق ناسیونالیسم و سوسیالیسم ضداستعماری ساخته شده بود، آشکار می‌کند. تنش بین متصدیان، منتقدان و هنرمندان غربی و مصری با توسعه بازار هنر بخش خصوصی تحت تسلط خارجی ها و با شروع به گردش و مطرح شدن هنر مصر در سطح بین المللی، به وجود آمد. این ترویج بین‌المللی فرهنگی و  هنری، استراتژی‌های بازآرایی حکومت در قلمرو فرهنگی، تبانی‌ها و درگیری‌های بین بخش عمومی و خصوصی و مهم‌تر از همه، بیان جدیدی از حاکمیت فرهنگی را ایجاد کرده است. دگرگونی از سوسیالیسم به خصوصی‌سازی بازارها، دوگانگی و اضطراب فوق‌العاده‌ای را در صنایع فرهنگی مصر ایجاد کرده است. برای کسانی که در این زمینه کار می کنند، ، اگر نگوییم بیشتر از کسانی که در بخش اقتصادی کار می کنند خطرات به همان اندازه زیاد است. با توجه به این تغییرات بسیاری از مصری ها خواهان بیان مجدد اقتدار خود بر هنر و فرهنگ  مصر با ورود به بازار هنر بین المللی مهم می دانند .

مصر برای سال‌های متمادی طیف بلندپروازانه‌ای از تلاش‌های دیپلماسی فرهنگی را در سطوح مختلف در سازمان‌های چندجانبه، از طریق کانال‌های همکاری دوجانبه و یک سیاست گردشگری سیستماتیک که میراث فرهنگی و تمدنی را به عنوان یک جزء کلیدی در بر می‌گیرد انجام داده است. در سال‌های قبل از انقلاب 2011، برخی نشانه‌های مدرنیزاسیون ظاهر شد، اما نتوانست در اصلاح واقعی روابط فرهنگی خارجی کشور به صورت عملی تحقق یابد. پس از خیزش‌های مردمی سال 2011، انتخابات و روی کار آمدن رئیس جمهور مرسی، فرهنگ موضوع مناقشات و مبارزات سیاسی متعددی شد که تشخیص روند روشن در سیاست کشور در زمینه فرهنگ در روابط خارجی را دشوار کرد. با این حال، آنچه به ویژه قابل توجه است، شکوفایی ابتکارات فرهنگی غیردولتی مرتبط با شرکای بین المللی است.

از زمانی که رئیس جمهور مرسی در جولای 2013 قدرت را از دست داد، مصر وارد دوره جدیدی از حکومت نظامی موقت شده است که تاثیرات خود را بر ترویج دیپلماسیی فرهنگی مصر گذاشت. امروز، هم سیستم سیاست فرهنگی مصر به رهبری دولتی و هم بخش فرهنگی آن در دوراهی بین تولد دوباره، بازسازی و یا عدم حرکت رو به جلو قرار دارند. در دو دهه قبل از 2011، نقش کنترلی دولت در همه موضوعات سیاست فرهنگی از قبل کمرنگ تر شده بود و زمینه را برای جامعه مدنی و ابتکارات فرهنگی خصوصی فراهم می کرد. جایی که سیاست و عملکرد فرهنگی اکنون یکی از بحث برانگیزترین حوزه های سیاست در مصر است. تا سال 2011، سیاست‌های فرهنگی خارجی رسمی مصر توسط مقامات به عنوان ابزار آموزش (دسترسی آزاد به فرهنگ) و نفوذ سیاسی در جهان عرب (نمایشگاه‌های کتاب، فیلم، موسیقی و انتشار کتاب) و همسایگی آفریقایی آن (جشنواره‌ها) انجام می‌شد. روابط با غرب و اروپا نیز، حول محور گردشگری و همکاری در زمینه میراث فراعنه و باستان شناسی و یادگیری زبان بود وحضور قوی مؤسسات فرهنگی در رابطه با روابط فرهنگی خارجی خارجی، هنرهای نمایشی فولکلور، نمایش میراث و تبادلات دانشجویی غالب بود. ترویج فرهنگ مصر از طریق شبکه مراکز فرهنگی مصر در جهان (اولین مراکز در سال 1948 ایجاد شد) انجام می شد که معمولا به عنوان دفاتر فرهنگی سفارتخانه ها و ارائه دوره های زبان دو برابر می شد. تعدادی از این مراکز در اروپا واقع شده اند: مانند لندن، رم – آکادمی مصر، مادرید، پاریس، آتن و فراتر از آن. مراکزی در ایالات متحده، هند، کره، ژاپن و روسیه نیز وجود دارد. اگرچه بودجه آنها محدود است، اما این مراکز همچنان مرجع مهمی از رویدادها و فعالیت های فرهنگی برای تقویت دیپلماسی فرهنگی هستند.

از اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 به طور فزاینده‌ای، تلاش های غیر دولتی دولت مصر و اخیرا بخش خصوصی، از لحاظ تاریخی روابط فرهنگی متراکمی را با جهان خارج در بخش‌های مختلف توسعه داده‌اند، که گاهی اوقات بر اساس مدل غربی که در پایان قرن نوزدهم الهام‌بخش این کشور بود: میراث (قدیمی و بسیار توسعه‌یافته) همکاری بین المللی باستان شناسی با فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند، اسپانیا و ایالات متحده، موزه ها با بودجه یونسکو در مورد تمدن مصر/میراث نوبی و موزه جهانی مصر)، رویدادها و جشنواره های فرهنگی، سمعی و بصری، و غیره. جشنواره ها و رویدادها در آخرین مطالعات مربوط به سال 2009 ذکر شده اند.

با تقریبا یک دهه کم کاری ناشی از بهار عربی اکنون بعد از بهار عربی دولت و بازیگران غیردولتی شروع به برخی اقدامات فرهنگی میان کشورها برای بازنشر فرهنگ و تمدن مصر کرده اند که از نمونه های آن می توان به برنامه سفارت مصر در کانادا اشاره کرد. سفارت مصر سمپوزیومی برای احمد المسلمانی متفکر و نویسنده مصری در مورد دیپلماسی فرهنگی و نقش های ملی جوامع خارج از کشور ترتیب داده است. این رویداد مصادف بوده است با آغاز ماه میراث مصر در انتاریو، یکی از بزرگترین استان های کانادا. وزارت امور خارجه مصر در بیانیه ای اعلام کرد که المسلمانی چشم انداز یکپارچه ای را در مورد نقش جوامع مصری و نحوه مشارکت آنها در حمایت از وجهه مصر در خارج از کشور روشن می کند. آنها همچنین خواستار راه اندازی کمپین فکری مصر برای انتقال تمدن و مشارکت های اخلاقی مصر به جهان شده اند و در این مراسم احمد ابوزید سفیر مصر در کانادا از سازماندهی این رویداد که به برقراری ارتباط با جامعه مصری در کانادا و به اشتراک گذاشتن دیدگاه ها و افکار در مورد نقش ملی جوامع خارج از کشور کمک می کند، تمجید کرده است.

با ذکر نمونه ای از کارهای دولت و ملت مصر در زمینه دیپلماسی فرهنگی آشکار است که این کشور در حال تمرکز بر این حوزه جهت ترویج و بازنشر فرهنگ و تمدن خود برآمده است. اما با عطف به برخی بحران هایی که پشت سر گذاشته بود هنور زمینه های لازم برای این امر در مصر فراهم نشده است و برخی جبهه گیری و سوگیری هایی نسبت به برخی اقدامات در راستای دیپلماسی فرهنگی وجود دارد. برای مثال برگزاری برخی جشنواره های ناموفق و نارضایتی شهروندان و کنشگران از عملکردهای جشنواره های هنری و تصمیمات دولتی بسیار رایج است و جای بحثی جداگانه دارد.

مصر توانایی های مختلفی را از نظر فرهنگی مانند دیگر کشورهای شرق منطقه دارا می باشد که می تواند با همکاری با دیگر کشورها از آن بهره ببرد در این زمینه ایران گزینه مطلوبی برای این همکاری است. دو کشور ایران و مصر به عنوان دو کانون اصلی تمدن شرق و دو قدرت منطقه‌ای و تاثیرگذار جهان اسلام، اشتراکات تاریخی و فرهنگی زیادی با یکدیگر دارند که این امر می‌تواند از یک سو محرک مناسبی برای بهبود روابط آنها باشد و از سویی دیگر قابلیت تاثیرگذاری بر مخاطبان منطقه‌ای و بین المللی داشته باشد. در این میان توجه به اشتراک در دین، قرآن، سنت نبوی، محبت به اهل بیت:، گردشگری و توریسم، تبادلات علمی و فرهنگی علما، نخبگان، دانشگاهیان و همکاری در زمینه شبکه‌های ارتباطی، رسانه‌ای، قرآنی و فقهی می‌تواند نقش موثری در تقویت همگرایی و پیوند دو کشور داشته باشد. شناسایی این فرصت‌ها می‌تواندگامی مهم و موثری در تدوین سیاست‌های راهبردی دوکشور درجهت بهبود روابط دوجانبه و تامین منافع دو کشور با روش دیپلماسی فرهنگی باشد.

در یک جمع بندی اکنون بعد از پشت سر گذاشتن بحران های متعدد و طاقت فرسای جامعه مصر اهمیت دیپلماسی فرهنگی و تقلای آن کشور هم توسط دولت و هم ملت مصر به عنوان کنشگرانی غیر دولتی بسیار بارز است و در مقابل دولت مصر نیز تلاش دارد تا از طریق دیپلماسی فرهنگی تمدن، فرهنگ و هنر خود را به کانون جهانی شدن برساند و بتواند خلا ناشی از درگیری ها و جا ماندن از بازنمایی و بازنشر فرهنگی و هنری خویش را جبران نماید که برخی حرکت های آغازین آن علی رغم  آثار و پس مانده های بحران های گذشته رو به پیشرفت است.

منابع 

  1. جمشیدی ، محمد حسین و همکاران، نقش ارتباطات میان فرهنگی در تنش زدایی، 1394، فصلنامه پژوهش های روابط بین الملل، دوره اول ، شماره 22.
  2. Allafrica.2021 . https://allafrica.com/stories/202107060399.html
  3. Cultural Sovereignty in a Global Art Economy: Egyptian Cultural Policy and the New Western Interest in Art from the Middle East,  Cultural Anthropology 21(2):173-204
  4. Damien Helly. 2013-2014, EGYPT COUNTRY REPORT, Preparatory Action ‘Culture in the EU’s External Relations’

مطالب مرتبط