مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مشارکت جامع راهبردی ایران و چین، فرصت ها و چالش ها

اشتراک

ابراهیم اخلاصی 

 پژوهشگر و نویسنده

مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

بیست و پنج تا بیست و هفتم بهمن ماه سال 1401 را می توان روزهایی تاریخی و تحول آفرین در مناسبات راهبردی تهران و پکن قلمداد نمود به شرط آنکه جمهوری اسلامی ایران بتواند حداکثر بهره سیاسی و اقتصادی را از سفر رئیس دولت سیزدهم به جمهوری خلق چین بدست آورد.

این قرارداد از زوایای مختلف برای دو کشور دارای اهمیت و اعتبار فراوان است که محور اول به انجام مذاکرات مقدماتی در سال 1394 فیمابین  شی جین پینگ رئیس جمهور خلق چین و آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ارتباط پیدا می نماید،  محور دوم به نزدیک بودن آموزه های سیاسی و اجتماعی در بستر تمدنی دو کشور با توجه به پیشینه و رویکرد های  فرهنگی و تاریخی ارتباط دارد  و سومین محور نیز متمرکز بر مشارکت جامع و راهبردی دو کشور است که می تواند حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی اجتماعی را پوشش دهد. 

ارزیابی و تحلیل نقد های سازنده و حتی مخرب نسبت به امضای این تفاهم نامه بیست و پنج ساله به ویژه طی یکسال اخیر باعث شده است تا تهران و پکن با چشم و گوش بازتری نسبت به این فرآیند استراتژیک  بنگرند، بنظر می رسد ایران ضمن تلاش برای اطلاع رسانی مناسب و اقناع موثر افکار عمومی به این باور و نتیجه رسیده است که بهترین موقعیت را برای سفر رئیس دولت سیزدهم به چین انتخاب نموده است. زیرا موفق به مدیریت ناآرامی های چند ماهه اخیر داخلی،  مهار هوشمندانه  فشارهای بین المللی و منطقه ای و همچنین هدایت تحولات مربوط به مذاکرات برجام  و تعامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز گردیده است.

مدل مناسبات و مشارکت جمهوری اسلامی ایران با جمهوری خلق چین این ظرفیت را دارد که تبدیل به یک پیروزی تاریخی گردد. در صورتی که از تمامی تجارب و ظرفیت های این روابط به ویژه در حوزه های تمدنی و فرهنگی  استفاده گردد، الزامات این موفقیت به متغیرهای متنوع مستقل، وابسته و مداخله گر ارتباط دارد که تلاش می شود به عنوان یک نقشه راه مورد یادآوری، تمرکز و استناد قرار گیرد:

الف: نگاهی به تاریخ دور نشان می دهد دوران زندگی کنفوسیوس(CONFUCIUS) پدر معنوی و تئوریسین سیاسی، فلسفی و اجتماعی چینی ها با دوران هخامنشی در ایران همزمان بوده است. آنچه مستندات تاریخی می گوید ماهیت تفکرات کنفوسیوس در نقش یک دین عمل نموده و (SINISM) به مثابه مذهب قدیم چین شناخته می شده است. لذا آموزه های این مرد بزرگ در چارچوب محافظت و نگهداری دارای مفاهیم خاصی ست که در کتاب معروف “لون یو” به رشته تحریر درآمده است. تامین معاش مردم، نظم و درستکاری، احترام و عشق، وفاداری نسبت به والدین، همدردی، اعتماد پذیری و مهم تر از همه ضرورت اعتماد مردم به حکومت و لزوم اصلاحات اجتماعی،  حکایت از نزدیکی نظرات او با برخی آموزه های آسمانی و انطباق نسبی خوانش این رهبر بزرگ با فرهنگ  عمومی و سیاسی در جامعه ایرانی دیروز و امروز دارد.  لذا توجه به نزدیک نمودن شاخص های تمدنی و فرهنگی دو کشور در چارچوب مشارکت جامع راهبردی از مولفه های اساسی بوده و بهره برداری از آن در بستر افکار عمومی خواهد توانست  به تداوم مناسبات طرفین و نزدیکی ملت ها کمک نماید.

ب: جمهوری خلق چین به واسطه موج چهارم سیاست خارجی توانسته است از رفتارهای ایدئولوژیک فاصله بگیرد، گزینش استراتژی این کشور حول مسائل فرهنگی و عوامل هنجاری ، هویتی و ارزشی تعریف می گردد. این مهم ترین دلیلی ست که چین با الگوی رفتاری موسوم به “سیاست کم هیاهو” توانسته است مناسبات اقتصادی و تجاری خود را سایر کشورها به حداکثر برساند. فاصله گرفتن ایران از رفتارهای ایدئولوژیک و ورود به فرآیندهای جهانی باعث هدایت صحیح چالش های منطقه ای و فرامنطقه ای خواهد گردید.  ظهور فرصت های همکاری در سیاست خارجی در سایه مدیریت تقویت ائتلاف ها و چند جانبه گرایی و مدیریت چالش ها شکل خواهد گرفت و یافتن مفهوم واقعی ائتلاف و چند جانبه گرایی در بستر واقع گرایی محقق خواهد گردید.  عنصر ثابت سیاست خارجی ایران در چهار دهه اخیر که به همه ابعاد آن سرایت نموده است می بایست تغییر شکل دهد و از دالان تنگ آرمانگرایی وارد پروسه واقع گرایی گردد، دوری از شعارزدگی در تعاملات مشترک عملیاتی با چین و توجه به تامین منافع ملی ایرانیان باعث تولید توازن و تعادل منطقه ای و باز تولید برتری در عرصه بین المللی خواهد گردید که ایران به شدت به آن نیاز دارد.

پ: در قرارداد 25 ساله با جمهوری خلق چین موسوم به (مشارکت جامع راهبردی) می بایست به برخی نکات توجه راهبردی داشت که مشتمل بر: واقع گرایی در قبال ضرورت چند جانبه گرایی در مسیر توسعه کشور، بهره گیری از نقاط ضعف و قوت در مسیر مبادلات اقتصادی با چین در گذشته، لزوم توجه به انتقال تکنولوژی در حوزه های زیرساختی، اولویت در توسعه سواحل مکران و جاسک و همچنین ارتقاء بنادر آزاد تجاری، راستی آزمایی و سرعت یافتن تسهیل تجارت خارجی و در یک کلام تامین و تضمین منافع ملی.

پاشنه آشیل موفقیت و یا شکست این قرارداد به دو اصل اساسی ارتباط دارد که اصل اول به اطلاع رسانی و شفافیت دولت در قبال افکار عمومی و جلب اعتماد ایرانیان و اصل دیگر به ایجاد اجماع در هیات حاکمه و کارآمدی در پیگیری اهداف این مشارکت در قبال منافع عمومی.

جمله ای از کنفوسیوس پایان بخش این نوشتار است: کسی که بخواهد منافع دیگران را تامین کند منافع خود را از پیش تامین کرده است.

بخش اول یا مرتبط با این نوشتار تحت عنوان (مشارکت راهبردی ایران و چین) در فروردین 1400 در همین سایت و در خصوص نکات فنی قرارداد نشر گردید. این مطاب  به بهانه سفر اخیر رئیس جمهور و اجرایی شدن مشارکت نگاشته شد.

کلید واژه ها : کنفوسیوس, تمدن, مشارکت جامع راهبردی , فرصت ها , چالش ها,افکار عمومی ,جمهوری اسلامی ایران,جمهوری خلق چین

                                                                                                     

مطالب مرتبط