مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

محدودیت های الگو بودن ترکیه برای جهان عرب

اشتراک

 

طهمورث غلامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

با آغاز تحولات بهار عربی، گمانه زنی ها و تحلیل های مختلفی صورت گرفت مبنی بر این که سمت و سوی آینده ی نظام های سیاسی جهان عرب چگونه است. برخی معتقد بودند که کشورهای عربی در مسیر دموکراتیک شدن به شکل غربی آن حرکت می کنند و لذا جوامع درگیر بهار عربی، به سمت داشتن حکومت هایی حرکت می کنند که مبتنی بر قانون باشد و بر اساس رأی مردم انتخاب شوند. بر مبنای این تحلیل، برای همیشه به حکومت های مادام العمر در دنیای عرب پایان داده می شود. این تحلیل بیشتر مورد توجه دولت های غربی و مکانیسم های تبلیغاتی آنها بود. تحلیلی دیگری صورت گرفت مبنی بر این که کشورهای عربی به سمت ایجاد حکومت های دینی و اسلامی حرکت خواهند کرد و لذا باید انتظار تقویت گفتمان اسلام سیاسی در منطقه ی خاورمیانه را داشت. این تحلیل از یک سو مورد حمایت گروه ها و دولت های اسلام گرا در سطح منطقه بود و از سوی دیگر کسانی از این تحلیل حمایت می کردند که قصد آن را داشتند که به موج اسلام هراسی در سطح منطقه دامن زدند. اسرائیل یکی از بازیگرانی بود که با هشدار نسبت به اسلامی شدن حکومت های عربی قصد آن را داشت که دولت های غربی را از خطر قدرت گرفتن اسلام گرایان در منطقه آگاه کند و بدین ترتیب سبب همراهی بیشتر آن دولت ها با خود شوند. در این میان یکی از تحلیل های جدی ای که ارائه شد این بود که چون کشورهایی مانند تونس، مصر، لیبی، یمن و… کشورهایی مسلمان با اکثریت اهل سنت هستند، به سمت اتخاذ الگوی ترکیه حرکت می کند. زیرا ترکیه جامعه ای مسلمان با محوریت اهل سنت بود که توانسته است موفقیت هایی را در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تجربه کند. به عبارتی دیگر این گونه استدلال شد که گروه های اسلام گرای کشورهای عربی که نگاه اخوان المسلمینی به مسائل سیاسی را دارند، الگوی ترکیه را بر هر مدل و الگوی دیگری ترجیح خواهند داد. سؤالی که این نوشتار قصد بررسی و تحلیل آن را دارد این است که مدل ترکیه دارای چه محدودیت هایی برای مورد پذیرش واقع شدن در جهان عرب می باشد. در پاسخ استدلال می گردد هر چند موفقیت ترکیه در توسعه ی اقتصادی سبب شده است که دیگر دولت ها این کشور را به عنوان یک مدل و الگو برای کشورهای اسلامی در نظر بگیرند. اما با این حال وجود مشکلات سیاسی در این کشور سبب می شود که نگاه به نظام سیاسی ترکیه به عنوان یک مدل موفق مورد تردید قرار گیرد.

کلید واژگان: الگوی ترکیه  و دنیای عرب، مدل اقتصادی ترکیه، مدل سیاسی ترکیه.

تحلیل رخداد

طبق آمار نهادهای اقتصادی بین المللی، ترکیه توانسته است جایگاه شانزدهم اقتصاد دنیا را به خود اختصاص دهد. ترکیه علی رغم این که فاقد منابع انرژی به گستردگی برخی کشورهای خاورمیانه می باشد، اما توانسته است با توسعه ی زیرساخت های داخلی و نیز اتخاذ استراتژی توسعه ی صادرات موفقیت های چشم گیری را در حوزه ی اقتصادی برای کشور خود ایجاد کند. اقدامات اقتصادی ترکیه سبب بالا رفتن استانداردهای نسبی رفاه در این کشور شده است، به گونه ای که این استانداردها تا حدود زیادی مورد قبول اتحادیه اروپا می باشد که ترکیه قصد پیوستن به آن را دارد. اما نکته ای که در این میان بسیار مهم است، این است که هر چند موفقیت ترکیه در توسعه ی اقتصادی این کشور، چشم گیر می باشد، اما این بدان معنی نیست که ترکیه خود صاحب مدل اقتصادیی متفاوت از مدل های اقتصادی رایج در دنیا می باشد. در واقع توسعه ی اقتصادی ترکیه خود در چارچوب معیارهای نظام سرمایه داری و خواست و اصرار کشورهای اروپایی مبنی بر اجرای این معیارها به عنوان یکی از شرایط پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا حاصل شده است. پس این گونه نیست که ترکیه خود مدل توسعه ی اقتصادی دیگری را خلق کرده باشد و با توجه به موفقیت های آن در عرصه ی داخلی ترکیه، هم اکنون بتواند آن مدل را به جوامع عرب صادر کند. در واقع هر کشور عربی قادر است با تکیه بر سیاست های توسعه ی اقتصادی به جایگاهی که ترکیه و یا کشورهای دیگر در عرصه ی اقتصادی دارند، دست پیدا کنند. از این رو می توان گفت ترکیه در عرصه ی اقتصادی چیزی از خود برای ارائه به دنیای عرب به عنوان یک الگو و مدل جدید ندارد.

به لحاظ سیاسی ترکیه یک کشور سکولار می باشد. با این حال به دلیل این که اکثریت مردم این کشور مسلمان می باشند، احزاب سیاسی اسلام گرا، در چارچوب نظام سکولار این کشور موفق شده اند قدرت را به دست بگیرند. در واقع ترکیه به یک بیان هم کشوری سکولار است و هم در آن نیروهای سیاسی دین گرا موفق شده اند قدرت را به دست گیرند. این وضعیت سبب شده است که برخی معتقد باشند که این مدل را می توان در کشورهایی مانند تونس، مصر و لیبی عملیاتی کرد. زیرا اولاً در این کشورها نیروهای اسلام گرا، نیروهای قدرتمندی می باشند که نمی توان آنها را نادیده گرفت و ثانیاً روی کار آمدن نظام های سیاسی اسلام گرا و طرد سکولاریسم سبب می شود که دیگر نیروهای سیاسی غیر اسلام گرا در این کشورها به حاشیه بروند. لذا باید مدلی را انتخاب کرد که بتواند بین سکولاریسم از یک سو و مشارکت نیروهای سیاسی دین گرا، سازش ایجاد کند. در این رابطه برخی مدل ترکیه را بهترین مدل برای نظام سیاسی کشورهای عربی می دانند.

هر چند می توان سازش بین سکولاریسم و مشارکت احزاب اسلام گرا در ترکیه را با تسامح به عنوان نوع خاصی از مدل سیاسی در نظر گرفت، اما این مدل با محدودیت های جدی مواجه می باشد که در ادامه به آنها اشاره می گردد:

–       اول این که سازش یاد شده در ترکیه، سازشی واقعی نیست. بدین معنی که نیروهای سکولار و لائیک به آسانی و با رضایت حاضر به مشارکت احزاب دیگر با محوریت اسلام نیستند و از این رو همواره تلاش کرده اند که حزب اسلام گرای عدالت و توسعه را در ترکیه ساقط کند. از طرف دیگر گروه های اسلام گرا در ترکیه نیز دارای نگاه کاملاً مثبتی نسبت به گروه های سکولار و لائیک ندارند و آنها را اصلی ترین تهدید علیه خود می پندارند. این سازش شکننده یکی از دلایل اصلی چالش های نظام سیاسی ترکیه است که همواره گریبانگیر این کشور شده است. از این رو می توان گفت که این سازش شکننده در ترکیه الزاماً در کشورهای عربی نیز که سابقه ی انتخابات آزاد بسیار کمتری را دارند، کارساز نخواهد بود.

–       دوم این که ترکیه کشوری است که تاکنون چهار کودتا توسط نظامیان در آن اتفاق افتاده است. نظامیان این کشور که طرفدار آرمان های کمال آتاتورک هستند، همواره یک تهدید و چالش اساسی برای ثبات و نظام سیاسی این کشور بوده اند. به گونه ای که در دوره ی حاکمیت حزب اسلام گرای عدالت و توسعه بارها از طرح نظامیان برای انجام کودتای نظامی سخن گفته شده است و در این راستا بسیاری از نظامیان ارشد این کشور دستگیر و یا محاکمه شده اند. از این رو نمی توان نظام سیاسی ترکیه را که همواره احتمال افتادن آن زیر چکمه ی نظامیان وجود دارد، یک الگوی موفق برشمرد و به دنبال صادر کردن آن به کشورهای عربی بود. مدل سیاسی ترکیه کالایی ناقص و معیوب می باشد که قادر به کار کردن در جوامع دیگر مانند جوامع عربی نیست.

–       سوم این که دولت ترکیه علی رغم موفقیت هایی که در توسعه ی اقتصادی داشته است، به لحاظ شاخصه های توسعه ی سیاسی وضعیت چندان مطلوبی ندارد. امروزه ترکیه بیشترین روزنامه نگاران را در زندان های خود دارد. به گونه ای که نهادهای بین المللی از ترکیه به عنوان پدر سرکوب رسانه ها و مطبوعات نام می برند. همچنین بسیاری از دانشجویان این کشور به خاطر آن چه که آن را اعتراض های دانشجویی می نامند، در زندان می باشند. همچنین ترکیه هنوز به این موفقیت نرسیده است که بتواند حقوق سیاسی و اجتماعی بیش از بیست میلیون جمعیت کرد این کشور را به رسمیت بشناسد. مدلی به لحاظ توسعه ی سیاسی موفق است که بتواند تمام جامعه ی آن کشور را تحت پوشش خود قرار دهد، ویژگی که مدل ترکیه فاقد آن است.

دورنمای رخداد

به نظر می رسد که ترکیه به تلاش های خود برای اقناع کردن جوامعه عربی مبنی بر این که از مدل ترکیه پیروی کنند ادامه خواهد داد. اما نکته ای که مهم است این است که مدل سیاسی ترکیه که در این کشور موفقیت چندانی نداشته است، نمی تواند در کشورهای عربی موفق باشد. از این رو حتی اگر کشورهای عربی حاضر باشند مدل سیاسی ترکیه را بپذیرند، به نظر می رسد به دلیل ایرادات و محدودیت هایی که این مدل دارد، پس از مدتی از آن سرخورده شوند و به دنبال وارد کردن یک مدل دیگر باشند و یا این که در جهت خلق یک مدل بومی متناسب با شرایط جوامع خودشان حرکت کند.

مطالب مرتبط