مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

«ماندلا، حکومت داری مطلوب و سیاست خارجی»

اشتراک

یاداشت شفاهی از دکتر احمد بخشی(استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس مسائل آفریقا)، به مناسبت گرامیداشت روز جهانی ماندلا

به کوشش محسن عسگریان

 

روز 18 جولاي  که برابر با روز تولد رئيس جمهوري سابق آفريقاي جنوبي است، به عنوان روز جهاني نلسون ماندلا تعيين شده است. هدف از اعلام روز جهاني ماندلا، تقدير از تلاشهاي وي در گسترش فرهنگ صلح ، حل مناقشه ها و روابط ميان قوميتها و نژادها و گسترش حقوق بشر و آشتي و مساوات ميان نژادها اعلام شده است.

روليهلاهلا ماندلا در سال 1918در يک خانواده تمبو در روستاي کوچک موزو در ناحيه متاتا، مرکز مناطق ترانسکي از استان کيپ از اتحاديه آفريقاي جنوبي به دنيا آمد وي در هفت سالگي، نخستين عضو خانواده خود بود که به مدرسه پا گذاشت، وي در مدرسه توسط يک معلم با تبعيت از نام هوراسيو نلسون درياسالار انگليسي «نلسون» نام نهاده شد. ماندلا در نوزده سالگي، در سال ۱۹۳۷، به هلدتون، دانشکده وسلي در فورت بيوفورت که بيشتر خانواده سلطنتي در آن مشغول به تحصيل بودند عزيمت کرد اما در پايان سال اول تحصيلات خود، در تحريم شوراي نمايندگي دانشجويان که در اعتراض به سياست‌هاي دانشگاه انجام گرفت شرکت کرد، و پس از آن از فورت هار اخراج شد.  ماندلا به محض ورود به ژوهانسبورگ، به عنوان نگهبان معدن شروع به کار کرد. پس از مدتي به لطف ارتباطي که با دوست و همکار خود والتر سيسولو داشت به عنوان منشي يک شرکت حقوقي شروع به کار کرد.  وي در حين کار، تحصيلات خويش را به صورت مکاتبه‌اي در دانشگاه آفريقاي جنوبي (UNISA) به اتمام رساند و پس از آن شروع به تحصيل در رشته حقوق در دانشگاه ويتواترسرند کرد.

پس از آنکه حزب ملي گرا که اکثريت اعضاي آن را آفريکانسهاي طرفدار سياست جدايي نژادي آپارتايد تشکيل مي‌دادند در انتخابات ۱۹۴۸ پيروز شد، ماندلا در مخالفت کنگره ملي آفريقا در سال ۱۹۵۲ و مبارزات کنگره خلق در سال ۱۹۵۵، که اتخاذ منشور آزادي توسط آن برنامه بنيادين آرمان ضد آپارتايد را فراهم مي‌کرد نقشي اساسي داشت. ماندلا که در آغاز طرفدار مبارزه عمومي غير خشونت آميز بود، در ۵ دسامبر ۱۹۵۶ به همراه ۱۵۰ تن ديگر دستگير شده، و متهم به خيانت شد. در سال ۱۹۶۱، ماندلا رهبري اومخونتو وسيزوه به معناي «نيزه ملت»، و نيز با علامت اختصاري “MK”) شاخه نظامي کنگره ملي آفريقا (ANC) را که خود يکي از بنيانگذاران آن بود بر عهده گرفت. او مبارزات خرابکاري عليه اهداف نظامي و دولتي را رهبري کرده، و طرح‌هايي تدوين کرد تا در صورتي که خرابکاري نتوانست به آپارتايد خاتمه دهد به جنگ چريکي متوسل شود. ماندلا همچنين در خارج از کشور مبادرت به جمع‌آوري کمک‌هاي مالي براي MK کرد، و در ديدار با برخي از دولت‌هاي آفريقا ترتيباتي براي آموزش شبه نظامي داد.

در ۵ اوت ۱۹۶۲، ماندلا پس از هفده ماه گريز دستگير شده و به پنج سال زندان محکوم شد. دو سال بعد در ۱۱ ژوئن ۱۹۶۴، به اتهام شرکت ماندلا در کنگره ملي آفريقا (ANC) براي وي حکم ديگري صادر شد. وي اهداف خود را عبارت از تحقق جامعه دمکراتيک مي دانست:”در طول زندگي‌ام خود را وقف مردم آفريقا کرده‌ام. با استيلاي سفدپوسان مبارزه کرده‌ام، و با استيلاي سياهان نيز مبارزه کرده‌ام. به دنبال آرمان جامعه‌اي آزاد و دموکراتيک که همه بتوانند در آن در توازن و با فرصت‌هايي برابر زندگي کنند بوده‌ام. اين آرمان من است که اميدوارم با آن زندگي کرده و بدان دست يابم. اما اگر نياز باشد آماده‌ام براي اين آرمان بميرم”

ماندلا در جزيره روبن زنداني شد و از بيست و هفت سال زندان, هيجده سال را در اين زندان به سر برد. در اين زندان بود که ماندلا زندگينامه خود را، تحت عنوان راه دشوار آزادي نوشت. و سرانجام در ۱۱ فوريه 1990 از زندان آزاد گشت. نخستين انخابات دموکراتيک آفريقاي جنوبي که در آن همه افراد مي‌توانستند شرکت کنند در تاريخ ۲۷ آوريل ۱۹۹۴ برگزار شد. کنگره ملي آفريقا اکثريت را در انتخابات به خود اختصاص داد، و ماندلا، به عنوان رهبر کنگره ملي آفريقا، به عنوان نخستين رئيس جمهور سياه‌پوست کشور برگزيده شد، و در دولت اتحاد ملي دکلرک از حزب ملي‌گرا به عنوان معاون رئيس‌جمهور برگزيده شد. با پايان آپارتايد، سياست داخلي و خارجي دچار تغيير گرديد به طوري که برنامه هايي را براي عقب ماندگي داخلي تدوين شد. دولت‌ جديد و حزب كنگره ملي‌آفريقا قبل از انتخابات، برنامه توسعه و بازسازي ‌را به منظور ايجاد ساختارهاي‌جديد بر روي ‌خرابه‌هاي‌آپارتايد و يك پروژه عملي‌براي ‌گسترش توسعه در آفريقا منتشر كردند اين برنامه بيشتر آرمان گرايانه و مبتني‌بر عدالت‌ خواهي‌، حقوق بشر و تقويت‌ آزادي و دموكراسي ‌در سراسر جهان قرار داشت‌ كه در نيمه اوّل دوره ماندلا اين برنامه بر سياست‌ خارجي‌تاثير زيادي‌داشت‌ در مه 1994 دولت‌ برنامه توسعه و بازسازي ‌را به منظور بالا بردن استاندارهاي‌زندگي، ايجاد خانه، آب آشاميدني، راه‌ها، خدمات، بالا بردن تحصيلات‌، ايجاد اشتغال و كاهش شكاف بين فقير و غني‌تصويب كردند. براي ‌اين منظور تا آخر سال 1995، 135 ميليون دلار براي‌برنامه ناهار مدارس، 14 ميليون دلار براي‌بهداشت‌ مادران و نوزادان، آب و برق براي‌مناطق روستايي‌اختصاص داده شد. در سال 95-94 در حدود 5/2 ميليارد راند برابر با 7 درصد از بودجه دولت‌ صرف اين برنامه شد. اين رقم در سال 96-95 دوبرابر شد و اين رقم هر سال بايد دو برابر مي‌شد تا اينكه درسال 99- 98 اين رقم به 125 ميليارد راند برابر با 25 درصد از بودجه كشور مي‌رسيد. در برنامه 5 ساله ‌توزيع‌مجدد و توسعه، 5/37 ميليارد دلار براي‌توسعه و بازسازي‌كشور پيش‌بيني ‌شده بود. يك چريك كنگره‌ملي‌آفريقا اعلام كردكه: “مردم نمي‌توانند دموكراسي ‌را بخورند، امّا به طور حتم به‌غذا، بيمارستان، شغل، زمين، آموزش، برق و آب احتياج دارند” در برنامه توزيع‌مجدد و توسعه خاطر نشان مي‌شود كه حكومت‌ جديد با همسايگان براساس منافع متقابل و برابر به منظور افزايش همكاري‌ها و همبستگي‌ها مذاكره خواهد كرد. درماه ژوئن 1997 دولت‌ آفريقاي جنوبي ‌ براي‌ اطمينان بخشي ‌به سرمايه گذاران خارجي، برنامه درازمدت‌ را با عنوان «استراتژي‌رشد دراز مدت‌ اقتصادي‌كشور» با تبليغات‌ زيادي‌مطرح و ارائه كرد. اين استراتژي‌رشد، اهداف زير را تعقيب مي‌كند:

الف: رشد ساليانه اقتصادي‌6 درصد با نرخ واقعي و بصورت‌ پايدار؛ ب: ايجاد 400 هزارشغل جديد در سال؛ ج: صادرات‌ توليدات‌ صنعتي‌با نرخ رشدساليانه بيش از 10 درصد؛ د: افزايش نسبت‌ نرخ رشد سرمايه‌گذاري‌به توليد ناخالص داخلي‌تا 25 درصد در بخش سياست خارجي ماندلا ضمن اعتقاد به تغيير ساختار نظام بين الملل درصدد برنامه ريزي مناسب با اين شرايط بود وي در مقالهداي در فارين افيرز ديدگاه هاي خود را در باره سياست خارجي آفريقاي جنوبي بيان کرده است

“من مي‌دانم كه دنيا در حال تغيير است. شك ندارم كه اين تغييرات‌ تأثير گسترده‌اي‌بر كشورمن، بر روي‌منطقه جنوب آفريقا و قاره‌اي‌كه من افتخار مي‌كنم كه شهروندآن ‌باشم، داشته است. اگرچه اين فرايند  با تغيير جهاني‌خيلي‌فاصله دارد تا تكميل شودامّا روشن است‌ كه تمام ملت‌‌ها به طور آشكارا محصولات‌ و تلاش‌هايشان  را دوباره ارزش‌گذاري‌خواهد شد آيا  سودي ‌از مسايل بين‌المللي‌درعصر پس ازجنگ‌سرد بدست‌ آورده‌اند. كنگره ملي‌آفريقا (ANC) معتقد است‌ كه ترسيم سياست‌ خارجي‌جديد آفريقاي جنوبي  ‌يك عنصر كليدي‌ درايجاد يك كشوركه صلح طلب و كامروا باشد، خواهد بود. آپارتايد تمام حس زندگي‌ را در آفريقاي جنوبي  ‌از بين برده بود. به همين دليل است‌ كه رهبران، اين سيستم را به چالش گرفتند تا يك ملت‌ را به وجود آورند كه تمام مردم فارغ از نژاد، رنگ، اعتبار، مذهب و حس به حقوق و ارزش انساني‌شان دست‌ يابند. پس از آپارتايد مردم كشورما به هيچ چيز، جز حقوق زندگي، ‌آزادي و پيگيري ‌رفاه و شادماني‌‌شان فكر نمي‌كنند. اين مسئله نمي‌تواند تحقق يابد مگراين كه آفريقاي جنوبي  ‌به طور كامل در امور مسايل جهاني‌مشاركت‌ داشته باشد در کشور ما  براي‌مدت‌ چهار دهه روابط بين‌المللي متأثرازمسئله آپارتايد بوده است. “

از ديدگاه‌ وي مهمترين مسايل سياست‌ خارجي عبارت‌ است‌ از:

_ اينكه مسئله حقوق بشر در روابط بين‌الملل امري‌مركزي‌است‌،

– تنها وطولاني‌ترين راه‌حل مشكلات‌ انساني‌مي‌تواند از طريق تقويت‌ دموكراسي‌در سراسرجهان باشد،

– اينكه رعايت‌ عدالت‌ و احترام به حقوق بين‌الملل راهنماي ‌بين ملت‌‌ها مي‌باشد،

– اينكه صلح هدف براي‌تمام ملت‌‌هاي‌كه بايد ادامه حيات‌ بدهند مي‌باشد و جايي‌كه اين امر از بين رفته است، توافق بين‌المللي و مكانيسم‌هاي‌ مسالمت‌ آميز شامل ارزش‌هاي ‌مؤثر، ‌كنترل ارزش‌ها بايد به كار‌‌ رود،

– اينكه ملاحظات‌ و منابع قاره آفريقا بايد در سياست‌ خارجي ‌آفريقاي ‌جنوبي‌منعكس شود،

ـ توسعه اقتصادي وابسته به رشد‌ همكاري‌هاي ‌اقتصادي ‌منطقه‌اي و بين‌المللي‌در جهان به هم پيوسته مي‌باشد،

– جهان يك محيط خطرناك است‌ و همچنين جامعه بين‌الملل به تعهداتش به حقوق بشر پايبند نمي‌باشد. در نتيجه اين خواسته اهميت‌ ويژه اي‌براي‌آفريقاي جنوبي ‌دارد. رقابت‌ و مبارزه با آپارتايد مهمترين نشانه حقوق بشر در عصر پس از جنگ جهاني‌دوّم بوده است. دراين زمانه پرخطر، اين شور و احساس عميق نبايد از بين برود، در نتيجه آفريقاي جنوبي  ‌هيچ تفاوتي ‌در احترام به حقوق بشر با ديگران نخواهد داشت. حقوق بشر چراغ راهنماي ‌امورخارجي ‌ما خواهد بود.

ماندلا، تنها راه تضمين اهداف را دموكراسي‌راستين مي‌داند و معتقد است كه كنگره‌ملي‌آفريقا تصميم گرفته است‌ تا ارتش، حقوق مردم آفريقاي جنوبي  ‌را تضمين كند. اين امر تنها از طريق حكومت‌ مردم بر مردم و براي‌مردم محقق مي‌شود ما هميشه از تلاش براي‌دموكراسي و حقوق بشر در سراسر جهان استقبال كرده ايم. ‌بنابراين آفريقاي جنوبي   طلايه‌دار تلاش جهاني‌براي‌تقويت‌ و گسترش سيستم‌هاي‌حكومت‌ دموكراسي‌خواهد بود. اين امر در آفريقا مهم مي‌باشد و تمام تلاش ما در جهت‌ تقويت‌ و مراقبت‌ از روحيه تساهل و حكومت‌‌داري ‌در سراسرقاره مي‌باشد. نمي‌توان يك سيستم براي‌آفريقا و سيستمي ‌ديگر براي‌ جهان تعريف كرد. اگر تنها يك درس براي ‌ترسيم تاريخ پس از استعمار وجود داشته باشد، اين است‌ كه حكومت‌ محاسبه‌پذير و پاسخ گو، حكومت‌ خوبي‌خواهد بود. خصومت‌‌هاي‌قديمي و طولاني‌مدت‌ هنوز هم پس از پايان جنگ‌سرد، به پايان نرسيده است. هم اكنون بسياري ‌از كشورها را تهديد مي‌كند. اگر يك سيستم دوگانه را بپذيريم وضعيتي‌مانند وضعيت‌ يوگسلاوي‌مشاهده مي‌كنيم. آفريقاي جنوبي ‌ نيز در بسياري ‌از موارد سرنوشت‌ مشابه دارد. احترام به تنوع و اختلافات‌ براي ‌سياست‌ گذارن كنگره ملي‌آفريقا مهم مي‌باشد. اين سنت‌ راهنماي ‌ما در انتخابات ‌ خواهد بود. امّا فراتر از آن چيزي ‌كه ما بايد پاسخگو به شهروندانمان باشيم، پاسخگويي‌به سيستم بين‌الملل است. وي هدف دولت و سيستم جديد را در آفريقاي جنوبي، تقويت دموكراسي جهاني مي‌داند:

هدف مركزي ‌سياست‌ خارجي‌ما تقويت‌ نهادها و نيروهايي‌است‌ كه از طريق ابزار دموكراتيك در تلاش براي‌جهان امن مي‌باشند. درسراسر جهان منازعات‌ و تقسيمات‌ وجود دارد. شكاف بين شمال صنعتي و جنوب درحال توسعه، در حال عميق تر شدن است. اگر يك هماهنگي‌براي‌جهان لازم باشد اين است‌ كه جامعه بين‌الملل بايد مكانيزمي‌براي‌پركردن شكاف بين فقرا و ثروتمندان بوجود آورد. آفريقاي جنوبي ‌مي‌تواند نقش مهمي ‌را در اين بعد درمسائل جهان ايفا نمايد. امّا از همه بيشتر سازمان ملل بايد از جنگ‌سرد رهايي‌پيدا كند. آفريقاي جنوبي  ‌اميدوار است‌ كه كشورش به عنوان يك عضو كامل و فعال خانواده سازمان ملل درآيد. ديدگاه كنگره‌ملي‌آفريقا اين است‌ كه سازمان ملل بايد يك نقش محوري ‌را در تقويت‌ امنيت‌ و نظم بين‌المللي ‌ايفا كند امّا براي‌رسيدن به اين هدف تلاش‌هاي ‌زيادي ‌براي ‌سازماندهي ‌مجدد اين سازمان انجام شود. آفريقاي جنوبي  ‌در تلاش است‌ تا نقش جدي‌ را در مناظرات‌ اين مسئله داشته باشد. سازمان ملل نبايد بوسيله تنها يك قدرت‌ يا گروهي‌از قدرت‌ها و يا هرگروهي‌ديگر اداره شود و مشروعيتش به طور دائم زيرسؤال خواهد رفت. ما اميدواريم يك مكانيزمي ‌پيدا شود كه شوراي‌امنيت‌ انعكاس تمام جهانيان باشد. سازمان ملل وديگر نهادهاي‌ بين‌المللي‌ نقش مهمي ‌در كنترل منازعات‌ جهان دارند. م امي‌دانيم كه آفريقاي جنوبي  ‌يكي ‌از سخت‌‌ترين تجربيات‌ بود. انتقال آفريقاي جنوبي  ‌به دموكراسي‌ضرورتا” خشونت‌ آ ميز نبود.

ماندلا ديگر وظايف سياست خارجي كشورش را در دوره جديد شامل موارد زير مي‌داند و معتقد است كه با تحقق اين خواسته‌ها مي‌توان محيطي امن را براي آفريقاي جنوبي، قاره و حتي جهان انتظار داشت:

– آفريقاي جنوبي ‌نمي‌تواند خودش را ازسرنوشت‌ آفريقا ‌جدا كند. اگر ما انرژي و توانمان را براي‌اين قاره صرف نكنيم به شدت‌ در خرابي‌بخش‌هاي‌گسترده اي‌از اين قاره متهم خواهيم بود. سازمان وحدت‌ آفريقا همانند سازمان ملل نيازمند هماهنگي با تغييرات جهاني مي‌باشد. آفريقاي جنوبي ‌يك فصل مهم را براي‌دستيابي‌به اتحاد و همكاري ‌نزديكتر با آفريقا شروع كرده است. موقعيت‌ جهاني‌آفريقا به شدت‌ متأثر از تغييرات‌ جهاني‌بوده است. بعضي‌از اين تغييرات‌، مانند خروج كوبا و شوروي‌كه قاره را به عرصه منازعات‌ گسترده بين‌المللي ‌تبديل كرده بودند مثبت مي باشد  امّا از لحاظ اقتصادي‌موقعيت آفريقا‌ چندان رضايت‌ بخش نمي‌باشد. تغييرات‌ و توجه جامعه بين‌المللي ‌به سمت‌ اروپاي‌شرقي‌است‌ و دراين ديدگاه آفريقا، حاشيه‌اي و داراي موقعيت‌ اقتصادي‌ به شدت‌ ضعيف مي‌باشد.. آفريقا بايد با قوي‌ساختن پايه‌هاي‌اقتصادي‌اش به اين تحولات‌ پاسخ دهد و از طريق همكاري‌هاي‌گسترده‌ي ‌بين كشورهاي‌قاره و همچنين شكل دادن مجدد شبكه‌هاي‌ تجاري‌مي‌تواند نقش مهمي‌دراين بين داشته باشد.

– حيطه جنوب آفريقا اولويت‌ ويژه‌اي ‌درسياست‌ خارجي‌ما دارد. ما بخش جدايي‌ناپذيري ‌از جنوب آفريقا مي‌باشيم و سرنوشت‌ ما دراين منطقه باهم گره خورده است و تنها به وضعيت جغرافيايي محدود نمي‌شود

– الگوهاي‌تاريخي‌روابط در جنوب آفريقا نابرابر و ناعادلانه مي‌باشد. اقتصاد منطقه‌اي ‌كه تحت‌ استعمار شكل گرفته بود باعث تقويت‌ و استحكام يك كشور(آفريقاي جنوبي ) شد و همكاري ‌ديگر كشورها فرعي و حاشيه‌اي ‌بود و بيشتر به عنوان نيروي ‌كار درنظر گرفته مي‌شدند(مانند حمل ونقل) يا تدارك كالاهاي‌ارزان و منابع دردسترس و مناسب(مانند آب، الكتريسته، و بعضي‌از مواد خام ديگر). صادرات‌ آفريقاي جنوبي ‌به بقيه نقاط منطقه درمقابل واردات‌ به بيش از 5 به 1 مي‌رسيد. اين امر نه تنها پايه‌ها و تقويت‌ بنيه توليدي ‌قوي ‌اقتصاد آفريقاي جنوبي  ‌را نشان مي‌داد. امّا موانع گوناگوني‌بود كه كشورهاي‌منطقه محصولات‌ خود را از از آفريقاي جنوبي  ‌وارد نمي‌كردند. من با تعدادي ‌از افراد موافقم كه ايجاد روابط اقتصادي ‌نزديكتر مي‌تواند به طور بالقوه هم منافع گسترده‌اي ‌براي ‌آفريقاي جنوبي  و هم بقيه جنوب آفريقا داشته باشد. افزايش تجارت‌ با جنوب آفريقا و بقيه قاره مي‌تواند براي‌صنعت‌ ما اهميت‌ زيادي ‌داشته باشد. كشورهاي‌همسايه ما هم مي‌توانند با گسترش صادراتشان به آفريقاي جنوبي ‌از آن بهره مند شوند و بدون توسعه منطقه آفريقاي جنوبي جزيره فقر در درياي خوشبختي است.

– جنوب آفريقا تنها زماني‌رونق خواهد داشت‌ كه براساس اصول عدالت‌‌خواهي، منافع متقابل و همكاريهاي‌ صلح‌جويانه استوار باشد. بازسازي‌نمي‌تواند به وسيله قدرت‌هاي‌خارجي ‌يا به صورت‌ يك‌جانبه توسط قدرت‌ منطقه‌اي ‌اعمال شود. بلكه بايد با سرنوشت‌ جمعي‌مردم جنوب آفريقا عجين شود. بنابراين آفريقاي جنوبي  ‌تنها به تعقيب منافع خود درجنوب قاره نخواهد پرداخت. همچنين رهيافت‌ نظامي‌گري ‌در امنيت‌ وهمكاري ‌ديگر در جنوب آفريقا جايي ‌ندارد، آفريقاي جنوبي ‌در مشاركت‌ با ديگر همسايگان ساختار منطقه‌اي‌ را براي‌ جلوگيري‌از بحران‌ها تقويت‌ مي‌كند. تا بتواند از اين طريق ميانجي‌گري و بحران را مديريت‌ نمايد.

– ما نگاه‌مان به منافع مشترك از طريق همكاري ‌با نهادهاي ‌منطقه‌اي و قاره‌اي ‌است‌ و هدف‌مان تقويت‌ رفاه منطقه مي‌باشد. براي‌ قرار دادن آفريقا در مسير توسعه سريع با سه مشكل مواجه هستيم؛ 1- رشد پايين 2- گسترش فقر 3- نابرابري‌گسترده در استانداردهاي‌زندگي، درآمد وفرصت‌ها. اقتصاد آفريقاي جنوبي  ‌از اواسط دهه 70 به استثناي‌ دوره كوتاهي‌ از رشد بازار جهاني‌طلا با رشد اندكي ‌مواجه بوده است. نرخ توليد ناخالص داخلي ‌از 6 درصد در دهه 60 به كمتر از 4درصد در حال حاضر رسيده است. اين نرخ در دهه 80 به ندرت‌ به 1درصد مي‌رسيد. سفيدپوستان آفريقاي جنوبي ‌درآمد سرانه شان 5/9 برابر بيشتر از آفريقايي‌ها، ‌5/4 برابر بيشتر از رنگين پوستان و 3 برابر بيشتر از آسيايي‌ها بوده است. كنگره‌ملي‌آفريقا معتقد است‌ كه مهمترين راه براي‌ سرمايه گذاري ‌ايجاد محيط سياسي ‌دموكراتيك و باثبات‌ همچنين گسترش مشروعيت، شفاف سازي و تداوم سياست‌هاي‌اقتصادي‌است.

– روابط آينده آفريقاي جنوبي  ‌متكي‌براعتقاد ما به حقوق بشر به عنوان محوري‌ترين اصل روابط بين‌المللي‌است. ما آماده‌ايم تانقش مهمي‌ را در تقويت‌ صلح و رفاه جهاني ‌بازي ‌كنيم. ما مي‌توانيم انتظار داشته باشيم كه كشورهاي ‌صنعتي‌جهان، ما را در اين وظيفه همراهي‌كنند. ما همچنين آمادگي‌داريم تا سهم خودمان را در سراسر منطقه جنوب آفريقا به عهده بگيريم. نه به خاطر روحيه پدر سالاري‌ يا تسلط گرايي‌ بلكه براساس همكاري و احترام متقابل. زمان براي‌آفريقاي جنوبي ‌فرا رسيده است‌ تا جايگاه قانوني و پر از مسئوليت‌ خودرا در جامعه بين‌الملل به دست‌ آورد. تأخير دراين فرايند ناشي‌از آپارتايد بود. اين وظيفه ما را مشكل مي‌كند.

با توجه به انتصاب تابو امبکي به معاونت رياست جمهوري عملا ماندلا از اواخر سال 1996 زمام امور را به وي سپرد و اعلام کرد که در دوره بعدي نامزد انتخابات نخواهد گرديد امري که براي بسياري از کشورهاي آفريقايي و در حال توسعه در آن زمان چيزي عجيب بود. ماندلا می توانست با استفاده از نفوذ کاريزمايي خود براي چند دوره رييس جمهور گردد اما با اين کار نشان داد که به فرايند دمکراتيک و پيشرفت کشورش اعتقاد دارد. وي توانست مديريت دوران انتقال کشورش را بر عهده بگيرد و از طريق اصول اعتقادي اش، ضمن عفو عمومي به تمام اعتراف کنندگان جنايات دوران آپارتاید فضاي آرامي را براي بازسازی زير ساخت عقب مانده دوران آپارتايد فراهم نمايد و از طرف ديگر قوانيني را به تصويب برساند که سفيد پوستان نيز بايد در پست هاي اجرايي اين کشور و از جمله اقتصاد حضور داشته باشند. امري که نشان از اهميت تاثير عامل و کارگزار سياسي در کنش ها دارد. زيرا در بسياري از کشورهاي آفريقايي همين رهبران کاريزماي زمان استقلال، خود باعث عقب ماندگي کشورشان گرديدند. با اين ميراث ماندلا امروزه آفريقاي جنوبي  به صداي جنوب تبديل شده است و توانسته است در سطح منطقه اي به يکي از اهرم هاي مهم براي توسعه و امنيت در سطح قاره آفریقا تبديل گردد و اين کشور که زماني محور ناامني و توسعه نيافتگي در منطقه بود امروز پرچمدار صلح و توسعه است و از طرف ديگر توانسته است با اين ميراث در سازمان هاي بين المللي نيز نقش تاثير گذار را ايفا نمايد و به صداي جنوب در مقابل شمال تبديل شد و به همراه کشورهاي ( برزيل، هند، چين و روسيه )  در نقش يک قدرت در حال ظهور مطرح گردد و خواهان سهم خواهي در معادلات بين المللي باشد.

مطالب مرتبط