مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

قطر، بازیگری جدید ومتفاوت

اشتراک

وفا ولی زاده

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد:
نقش برجسته قطر در تحولات و مناقشات اخیر خاورمیانه این سوال را به ذهن متبادر می سازد که کشوری با چنین وسعت و جمعیت کم، چگونه توانسته خود را به عنوان بازیگری مهم در منطقه و حتی سطح بین المللی برساند. این کشور توانسته خود را با خیزش های مردمی در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا همراه نماید واز این فرصت جدید برای افزایش نفوذ در این کشورها بهره جسته و دوحه پایتخت این کشور به یکی از مراکزمهم دیپلماسی در خاورمیانه تبدیل شود.

تبیین رخداد:
قطر کشوری با جمعیت یک میلیون و هشتصدهزارنفری که حاکم کنونیش، شیخ حمد بن خلیفه که از سال 1995 با کودتایی علیه پدرش (شیخ خلیفه که به مدت 23 سال از استقلال این کشور از انگلستان) توانست قدرت را به دست بگیرد. این کشور در جنوب غربی قاره آسیا واقع شده، دارای مرز مشترک زمینی با عربستان و با کشورهای بحرین و امارات متحده عربی دارای مرز دریایی است. مساحت این کشور در حدود 11500 کیلو متر مربع می¬باشد. یک سوم جمعیت این کشور را بومی های آن تشکیل می¬دهند. نظام حکومتی در قطر پادشاهی و مجلس کنونی آن نیز بیشتر جنبه مشورتی دارد. دو سوم از اعضای آن را مردم بر می¬گزینند و یک سوم باقیمانده نیز توسط امیر این کشور منصوب می¬شوند. پس از شروع تغییرات در جهان عرب حاکمان قطر برای مصون ماندن از تاثیرات آن بر حوزه داخلی کشور و جلوگیری از شکل گیری اعتراضات وعده تغییراتی در نظام پادشاهی این کشور را داده اند. که بر اساس آن در سال 2013 نظام پادشاهی سلطنتی به مشروطه سلطنتی تغییر داده شود.
در بررسی دلایل و عوامل موثر بر سیاست های یک کشور در برهه زمانی خاص می¬توان عوامل مختلفی را بر شمرد. اندیشه حاکمان جدید قطر پس از روی کارآمدن شیخ حمد حاکم جدید این کشور که رویه جدیدی را در سیاست خارجی قطر گشود و در صدد تبدیل این کشور کوچک به کشوری پیشرفته و پیشرو در میان اعراب و منطقه برآمدند، و از آن زمان به بعد قطر توانسته است در عرصه های داخلی و منطقه ای به جایگاه مهمی دست یابد. حاکمان این امیرنشین از طریق میانجیگری در معادلات منطقه ای توانسته اند وجهه مناسبی را برای خود و کشورشان به دست بیاورند.
با توجه به این که یکی از ویژگی های اصلی نظام جدید جهانی،اهمیت یافتن در عرصه جهانی است ودر حال حاضر قدرت اقتصادی تعین کننده جایگاه کشورها در نظام بین المللی است ، لذا مفهوم سنتی قدرت برپایه قابلیت نظامی، تا حدود زیادی تحت تاثیر مضمون جدید قدرت بر اساس توانایی های اقتصادی و تکنولوژیک قرار گرفته است و در این راستا مناطقی که از نظر انرژی غنی باشند اهمیت می یابند. بنابراین در نظام جدید جهانی مناطق ژئواکونومیک اهمیت بیشتری خواهند داشت در حالیکه در نظام دو قطبی مناطق ژئوپلتیک از اهمیت بسیاری برخوردار بودند. قطر دارای سومین ذخایر بزرگ گازی در جهان پس از روسیه و ایران می باشد و بزرگترین صادر کننده گاز مایع در جهان است. اقتصاد قطر وابسته به صدور گاز مایع و فروش نفت است که درآمد سرشاری را نصیب آن ساخته است. وجود مقادیر زیاد ذخایر طبیعی در قطر ذهن حاکمان این کشور را برای مدت های طولانی مطمئن ساخته و در این راستا آن ها به پی ریزی سیاست های پرداخته اند که بتوانند نقش فعال تری را در تحولات منطقه ای ایفا نمایند. این کشور پس از رکود اقتصادی جهانی که تاثیر منفی بر رشد اقتصادی بسیاری از کشورهای منطقه ای نیز گذاشت، خسارات کمتری را متحمل شد و توانست به رشد خود ادامه داده و دوحه به یکی از مراکز مهم اقتصادی در منطقه تبدیل شود.
هم چنین این کشور یکی از بالاترین در آمدهای سرانه رادر جهان به خود اختصاص داده است. از سویی دیگر وابستگی و روابط بسیار نزدیک با امریکا و وجود پایگاه های نظامی امریکا در این کشور، قطر را به عنوان مهره ای مورد اعتماد غرب در منطقه تبدیل نموده و امریکا نیز پذیرفته است که نقش جدید و موثری را به قطر واگذار و از آن حمایت نماید. تلاش امریکا برای واگذاری بخشی از مسولیت های خود به متحدین قابل اعتماد، در جهت کاهش هزینه های خود و اجرای سیاست هایشان از طریق متحدان منطقه ای بود. پس از ناتوانی عربستان در برآورده کردن انتظارات آن ها نیاز به متحدانی دیگر در کنار عربستان جهت امنیت و کنترل منابع انرژی در منطقه حساس و استراتژیک خاورمیانه داشتند. از سوی دیگر قطر نیز که به خاطر ویژگی های خاص و هم چنین ذره ای بودن برای جلوگیری از مخاطراتی که همواره از سوی قدرت های بزرگ منطقه ای و همسایه مانند عربستان این کشور را تهدید می¬نمایند، از این راهکار و ائتلاف با قدرت های بزرگ برای حفظ بقا و امنیت داخلی خود بهره می¬جوید. نزدیکی به جمهوری اسلامی ایران و سعی در گسترش این روابط و دیگر کشورهای رقیب عربستان نیز در این جهت می-باشد. این کشور خواهان حضور نظامی امریکا و کشورهای دیگر هم چون فرانسه بوده، تا از این طریق بتواند ضامن قدرتمندی را همواره در کنار خود داشته باشد. از این رو پایگاه بزرگ امریکا و مقر نیروهای مرکزی امریکا در خاورمیانه و آسیای مرکزی (سنتکام) در این کشور قرار دارد و بخشی از نیروهای امریکای مستقر در عربستان نیز به قطر منتقل شدند.
اما در این میان بررسی رفتارها و سیاست های بازیگران مهم منطقه ای هم چون عربستان می¬تواند کمک بسیاری به درک این مسئله بنماید. بعد از تغییر ساختار نظام بین الملل و فروپاشی شوروری که منجر به تغییر جایگاه کشورها نیز گردید و عاملی شد که کشورهای جدید بتوانند نقش تازه¬ای را در معادلات منطقه ای ایفا نمایند. در این میان، عربستان از مهم ترین و موثرترین کشورهای عرب منطقه به شمار می¬آید. این کشور با توجه به در دست داشتن مکان های مذهبی مسلمانان و ذخایر عظیم نفتی از جایگاه برتری برخوردار است و مورد حمایت غرب نیز می-باشد و بزرگترین متحد استراتژیک غرب در منطقه به شمار می-آید. به خاطر اشتراکات قومی، زبانی و فرهنگی با سایر اعراب و توان بالای اقتصادی خود توانسته است کشورهای عربی را به خود جذب نماید. این کشور در شورای همکاری خلیج فارس نقش عامل مسلط را ایفا می¬کند و کشورهای کوچک عضو این شورا در سیاست هایشان از عربستان پیروی می کنند. سیاست سعودی به آرامی حرکت می¬کند و در مقابل هیچ مسئله ی به پا نمی¬خیزد، فرمول سعودی این بوده است که تا حد امکان خونسرد باش و بگذار مسائل خودبه خود حل شوند.
این مجموعه راهنمای سیاسی غریزی که هیچ گاه بیان نشده و به پذیرش آن اعتراف نشده است به عربستان سعودی کمک کرده است که در طی سالیان گذشته در جایگاه خوبی قرار داشته باشد. اما در عین حال همین ها مانع از آن شده اند که این کشور به ایفای نقش رهبری بنا به تعریف، این کشور را در خط مقدم جبهه مبارزه قرار دهد. یکی از مهم ترین کلید های راهنمای نقش جدید قطر در تحولات خاورمیانه را می¬توان در این مسئله یافت زیرا عربستان با توجه به سیاست های محافظه کارانه خود (همکاری با قدرت های بین المللی و منطقه ای برای حفظ وضع موجود و حمایت های این کشور از حاکمان کشورهای که در جریان موسوم به بهار عربی سرنگون شده اند که از متحدان نزدیک این کشور به حساب می¬آمدند) توانایی ایفای نقش سریع در تحولات منطقه را ندارد، لذا قطر که همواره در صدد بوده است که خود را از چتر حمایتی عربستان رها نماید با پر کردن جای خالی عربستان توانسته است نقش پررنگی را در معادلات منطقه ای بر عهده بگیرد و دوحه پایتخت این کشور به یکی از مسیرهای پر تردد دیپلماتیک تبدیل شده است. قطر با راه اندازی و گسترش شبکه الجزیره در صدد همراه کردن افکار عمومی اعراب و مسلمانان برای ایفای این نقش خود بوده است. و باتوجه به آن که در گذشته در میان اعراب دارای سابقه منفی نبوده ، سیاست هایش بیشتر مورد حمایت توده اعراب قرار گرفته است . راه اندازی شبکه الجزیره در سال 1996 با استقبال قابل توجه در میان اعراب و حتی غیر عرب ها مواجه شد و توانست به محور اصلی رسانه های عربی تبدیل و در کانون توجهات اعراب قرار گیرد. این شبکه در انقلاب های عربی نقش بارزی را ابفا نمود و به پوشش گسترده اعتراضات در کشورهای عربی پرداخت و به یکی از مهم تزین عوامل تاثیر گذار در به ثمر رساندن این انقلابات تبدیل شد. کشور قطر علاوه بر این در بحران ها و جنگ های که در منطقه در سالیان اخیر روی داده اند حضور فعال و نقش آفرینی داشته است. در جنگ امریکا و متحدانش بر علیه افغانستان که منجر به سرنگونی طالبان در این کشور شد و به تبع آن در جریان حمله به عراق و سرنگونی حکومت بعث و صدام حسین همسو با غرب بوده است. پس از مدت ها بی ثباتی در لبنان، سعی در ایجاد ثبات و بازگرداندن آرامش در این کشور نمود و توانست طرف های درگیر را به نوعی بر سر میز مذاکره بنشاند که ثباتی نسبی را در این کشور به همراه داشت. نقش فعال و تاثیر گذار قطر در مسئله دارفور سودان و همچنین در جریان جنگ های 22 و 33 روزه اسرائیل در غزه با حماس و حزب الله که در این راستا الجزیره به عنوان بازوی رسانه ای این کشور به پوشش کامل اتفاقات روی داده پرداخت و حمایت های را از محور مقاومت بعمل آورد. هم چنین در جریان اعتراضات در یمن با همکاری عربستان نقش میانجی را در این کشور ایفا نمود و با طرح ابتکاری که از سوی این کشورها در شورای همکاری خلیج فارس به یمن ارائه شد توانستند مصالحه ای را در میان طرف های درگیر ایجاد کنند که رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح در مقابل تضمین های قدرت را واگذار نمود.
این کشور در جریان تحولات اخیر در مصر از اخوان المسلمین و گروههای سلفی حمایت نمود و در لیبی نیز به حمایت از شورشیان و شورای انتقالی پرداخت و جنگنده های قطر به همراه ناتو نقش بسیار مهمی در سقوط قذافی از قدرت ایفا نموند. قطر که در جبهه کشورهای معتدل به شمار می¬آید سعی در نزدیکی به اسرائیل و عادی کردن رابطه با این کشور بوده ، که در این راستا از اولین کشورهای حوزه خلیج فارس بود که در دهه 1990مجوز باز کردن دفتر تجاری اسرائیل در دوحه نمود و در تلاش بوده است تا در شورای همکاری خلیج فارس تابوی رابطه با اسرائیل را شکسته و به کاهش تحریم های که این شورا بر علیه اسرائیل وضع نموده است کمک کند. هم چنین از پیشگامان طرح آشتی میان تشکیلات خودگردان و حماس بوده و در شمار کشورهای است که از حماس و فلسطینی ها حمایت نموده و به آن ها کمک های مالی می-کند در این راستا روابط حماس با قطر افزایش یافته و قطر در تلاش است تا حماس دفتر خود را از دمشق به دوحه منتقل نماید. با تحت فشار قرار دادن طرف های درگیر در مناقشه فلسطین سعی نموده تا بلکه بتوانند با همکاری با دیگر کشورها سرانجامی را برای طرح صلح خاورمیانه که سیاست های توسعه طلبانه اسرائیل همواره منجر به شکست آن شده است پیدا نمایند و بر مسئله فلسطین که بی شک از مهم ترین و پایدارترین مسئله در جهان اسلام بوده است تاثیر بگذارد. شاید اگر ترس این کشور از پیامدهای منفی ایجاد رابطه با اسرائیل نبود رابطه سیاسی عادی نیز با این کشور برقرار می¬کرد.
این کشور در تحولات سوریه نیز به حمایت از مخالفان بشار اسد پرداخته و یکی از تامین کنندگان اصلی کمک های مالی و تسلیحاتی به آن ها به شمار می¬آید. اندیشه ارسال ناظران اتحادیه عرب به سوریه از سوی قطر ارائه شد که با موفقیت همراه نبود . سعی این کشور بر آن بوده است تا با بین المللی کردن بحران سوریه فشار بیشتری را بر حکومت این کشور وارد نماید. تلاش ها برای صدور قطعنامه جهت محکومیت سوریه در شورای امنیت سازمان ملل در این راستا می¬باشد تا بلکه بتوانند با افزایش فشارها بر رژیم دمشق تغییرات مورد نظر را در این کشور اعمال نمایند یا شرایط را برای تکرار سناریوی لیبی در این کشور فراهم نمایند. علاو ه بر اين ها کشور قطر در صحنه سیاسی کشورهای زیادی از جمله عراق، موریتانی و مراکش دارای نقش تاثیرگذاری است.

دورنمای رخداد:
با پیدایش تحولات سریع در منطقه و نقش مثبت و موثر کشور قطر در این جریانات،این کشور می تواند در آینده نیز نقش بسیار فعال و پررنگ خود را با توجه به در دست داشتن ابزارها و پتانسیل های لازمه ی اجرای این سیاست ها از جمله پول ، رسانه و همگامی با سیاست قدرت های بزرگ بویژه ایالات متحده و غرب و اتخاذ واکنش های سریع به نسبت دیگر کشور های مهم منطقه ای را ادامه دهد و از این راهکار نیز توانسته است به طرز ماهرانه ای برای بقا و امنیت داخلی خود سود جوید. اما آن چه پیش بینی سیاست های این کشور در آینده را با ابهام روبرو می¬کند حمایت ها و ارتباطات همزمان با گروه ها و جریانات مخالف است،که یک نوع دوگانگی را در سیاست های این کشور بوجود آورده است، مانند حمایت از فلسطینی ها و همزمان ارتباطات اقتصادی و بعضا مخفیانه سیاسی با اسرائیل که پيچيدگي هاي بیشتر را در بررسی سیاست های این کشور بوجود آورده است.

مطالب مرتبط