مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

قدرت نرم، دیپلماسی دیجیتال و عمومی قطر

اشتراک

دکتر گلناز سعیدی

عضو هیات علمی دانشگاه 

مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

مقدمه

 به نظر می‌رسد که قطر کشور کوچکی در خاورمیانه بر هنر و علوم قدرت نرم تسلط داشته است و اکنون از طریق ساخت و اجرای دیپلماسی عمومی خود از همتایان خود سبقت می‌گیرد. با جهانی شدن سریع که محصول جانبی دیپلماسی عمومی است، دیپلماسی دیجیتال اکنون سنگ بنای ارتباطات دیپلماتیک قرن بیست و یکم است. الگوهای دیپلماتیک سنتی که در پیشرفت‌های عظیم در فناوری اطلاعات و ارتباطات، اینترنت و رسانه‌های اجتماعی پیچیده شده‌اند، به شدت تغییر کرده‌اند و در نتیجه به تقویت روابط دیپلماتیک ختم شده‌اند. دیپلماسی دیجیتال قطر بر اساس نتایج ثبت‌شده از طریق برنامه‌های مجازی بسیار رشد و جهش پیدا کرده و همچنان به رشد خود ادامه می دهد. این مقاله به بررسی قدرت نرم از طریق فناوری های مدرن قطر می پردازد. 

در روابط بین‌المللی، افراد و کشورها با یکدیگر رقابت می‌کنند و سعی می‌کنند قدرت خود را تقویت کنند. اما در این روابط ممکن است برای تحقق قدرت و منافع خاص از توطئه‌ها و طرح‌هایی استفاده کنند(میرشایمر). محققان سیاست بین‌الملل مدت‌هاست که در رابطه با انجام روابط بین‌دولتی، قدرت را در حفظ پنج کشور بزرگ مهم می‌دانند.کنت والتز یکی از برجسته ترین طرفداران این خط فکری بوده است. او می نویسد: «نظریه، مانند داستان، سیاست بین الملل، بر پایه قدرت های بزرگ نوشته شده است» (والتز، 1979: 72).

بطور کلی، دانشمندان روابط بین‌الملل بیشتر دولت‌های کوچک را وابسته به قدرت های بزرگ می دانند و کمتر آن‌ها را به عنوان تأثیرگذاران و حتی منابع قدرت می‌بینند. (مهران، 1396: 3). همانطور که توسیدید بیان داشته، «قدرتمندان آنچه را که می‌خواهند انجام می‌دهند، در حالی که ضعیف‌ها از آنچه باید رنج می‌برند»، به نظر می‌رسد که چالش محیط خارجی اثری دائمی بر توانمندی دولت‌های کوچک می‌گذارد. کشورهای کوچک به طور فزاینده ای به بازیگران مهم و تأثیرگذار در سیاست بین الملل تبدیل می شوند. روابط بین‌الملل، حداقل در قرن گذشته، عمدتاً حول تعاملات بین دولت‌های ملت بوده است و دیپلماسی و جنگ، ابزاری برای انجام این تعاملات بوده‌اند. اما روابط بین‌الملل همیشه فراتر از دولت‌ها بوده است (وستکات، 2008: 4).

اگرچه مقیاس عملیات آنها به طور قابل توجهی با آنچه که کشورهای بزرگتر به روی میز آورده اند متفاوت است، دولت های کوچک در دنیای روابط قدرت ناهمگون به راحتی نادیده گرفته نمی شوند. نگاهی دقیق به فعالیت‌های دیپلماتیک دولت‌های کوچک امروزی نشان می‌دهد که تأثیر آن‌ها بر سیاست بین‌الملل ممکن است در واقع از پتانسیل تئوری‌شده آنها پیشی بگیرد. در سرتاسر جهان، کشورهای کوچک بخش مهمی از ارتباطات سیاسی و اقتصادی را تشکیل می‌دهند و به طور فزاینده‌ای در نهادهای جهانی دیده می‌شوند. دولت‌های کوچک در امور جهانی، از تصرف پست‌های کلیدی در سازمان‌های بین‌المللی گرفته تا ایفای نقش‌های میانجی در مناقشات پیچیده، عملکردهای معنادار و گاه بسیار مهمی را انجام می‌دهند. بنابراین، کشور‌های کوچک نقش کلیدی در تجدید تولید قوانین و معیارهای بین‌المللی دارند؛ آنها به طور ضروری بدون تفکر تصمیم نمی‌گیرند و تنها با رعایت روش‌های تعیین شده عمل می کنند (محمدزاده، 1396: 1).

در قرن نوزدهم و بیستم، انقلاب‌های تکنولوژیکی، مقدمات ارتباطات دیپلماتیک را تغییر دادند. در قرن نوزدهم، ظهور کشتی‌های بخار و راه‌آهن، تحرک دیپلمات‌ها را به میزان قابل توجهی افزایش داد. همزمان با اختراع تلگراف، امکان ارتباط سریع و مستقیم بین دولت‌ها و همچنین بین وزارتخانه‌های خارجه و سفارت‌خانه‌ها فراهم شد. توسعه سفر هوایی و فناوری اطلاعات (IT  ) در قرن بیستم به سهولت و سرعت حرکت و ارتباطات افزود (جانسون) . با ظهور و گسترش فن آوری های مدرن و جهانی شدن سریع، کشورها از زمان شیوع بیماری همه گیر جهانی از طریق برگزاری اجلاس های دیپلماتیک، کنفرانس های آموزشی، دانشگاهی و سایر گردهمایی های فیزیکی به صورت مجازی خود را تنظیم کردند. با این حال، هنوز اکثر مقالات به طور نامتناسبی بر همان قدرت‌های بزرگ سنتی که در اعمال قدرت سخت بر سیاست بین‌الملل مسلط هستند، مانند ایالات متحده، چین، روسیه و دیگر قدرت‌های اروپایی تمرکز کرده‌اند. نای (2008: 94) خاطرنشان می‌کند که «یکی می‌تواند رفتار دیگری را به سه صورت تحت تاثیر قرار دهد: تهدید به اجبار (چماق)، انگیزه‌ها و پرداخت‌ها («هویج»)، و جذابیتی که دیگران را وادار می‌کند آنچه شما می‌خواهید بخواهند. پیشرفت وب‌سایت‌ها توسط وزارتخانه‌های خارجه، سفارت‌خانه‌ها و هیئت‌های نمایندگی سازمان‌های بین‌المللی در حال حاضر یک روش استاندارد است. وب‌سایت‌های وزارت خارجه در خدمت توضیح و ثبت سیاست‌های خارجی ملی خود و رد ادعاهای غیرقابل قبول یا غیرقابل قبول سایر کشورها هستند (بارستون، 2014).

برنامه های عمومی، دیپلماسی دیجیتال و برنامه های مجازی قطر

قطر در برنامه های عمومی، دیپلماسی دیجیتال و برنامه های مجاز تلاش کرد تا با پویایی در حال تغییر رویدادها به روز و سازگار شود، بنابراین برنامه هایی را اتخاذ کرد که بسیار آموزشی، هدفمند و حل مسئله بودند. این برنامه ها به مسائلی از جمله مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، سلامت روان و غیره پرداختند. نای بیان می‌کند که استراتژی بزرگ یک کشور« نظریه و داستان رهبران آن درباره چگونگی تأمین امنیت و رفاه آن است و این استراتژی تغییرات باید در زمینه خاص خود تنظیم شود. رویکرد بیش از حد سفت و سخت به استراتژی می تواند اثربخش باشد. استراتژی نوعی تصرف متقارن در رأس دولت نیست، بلکه در تمام سطوح قابل اجراست. یک کشور باید یک برنامه بازی کلی داشته باشد، اما همچنین باید در مواجهه با رویدادها انعطاف پذیر باقی بماند.»

به گفته برایان و جان (2015: 6) آنها ادعا کردند که در عرصه دیپلماسی همه چیز «آنلاین» با «آفلاین» ترکیب می‌شود: روندهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بر روی شیوه‌های از پیش موجود و ترکیبی دیپلماسی تأثیر می‌گذارند.

دیپلماسی دیجیتال بر روندهای پیش از اشکال ارتباط مبتنی بر وب 2.0 و ظهور رسانه های اجتماعی بنا شده است. رسانه های اجتماعی به سنگ بنای دیپلماسی امروزی تبدیل شده اند، به ویژه در شرایطی که همه گیری وجود داشت توسط بسیاری از کشورهایی که در فناوری پیشرو هستند، استفاده می شد. مراکز متعدد و پررونق آنلاین، سطحی از شفافیت و بحث‌های عمومی را آغاز کردند که هرگز در سطح جهانی با انواع مختلف و رو به رشد پلتفرم‌های آنلاین، شفافیت و بحث‌های عمومی را به میزانی بی‌سابقه در سطح جهانی فراهم نکرده بودند. با استفاده از ابزارهای ارتباطی مانند اسنپ‌چت، گوگل هنگ‌اوت، توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب، پریسکوپ و اسنپ‌چت، که هر روز نسخه‌های جدیدتری از آنها در حال ظهور هستند، این امکان فراهم شده است.

تغییرات ایجاد شده توسط Hamad تا حد زیادی دلیل تغییرات قابل توجه قطر از اواسط دهه 1990 است. با این حال، قطر چیزهای بیشتری نسبت به امیر ( Emir )آن دارد، و با وجود تمجیدهای ساده‌انگارانه درباره او، اما این تمجیدها کمترین عمق و جزئیات را در توضیح اینکه قطر چگونه و به چه دلیل در وضعیت کنونی قرار دارد، ارائه نمی‌دهد(گری، 2013: 2). جنبش برخورداری قطر در رویکرد خود نسبت به سیاست خارجی، بی‌شک حاوی ریسک و فرصت است که این پرسش‌های مهمی را در مورد انگیزه‌های سیستماتیکی که باعث ایجاد فشار برای دیده شدن بین‌المللی در میان کشورهای کوچک می‌شود، مطرح می‌کند (محمدزاده: 2017: 2). 

سری بازی لگو

پیش از شیوع گسترده کووید 19 در ابتدای سال ۲۰۲۰، دوحه در پایان سال ۲۰۱۹، با استفاده هوشمندانه از روش بازی سری لگو، یک منطقه‌ای مستقل را ایجاد کرده بود(روش بازی سری لگو یک فرآیند نوآورانه و تجربی است که برای تقویت نوآوری و عملکرد کسب و کار طراحی شده است). این اقدام نه تنها در تحقق اهداف توسعه پایدار سازمان ملل در سال ۲۰2۰، بلکه در افزایش شبکه دوستان و همکارانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند نیز موفق بود. پس چه معنایی دارد “بازی سری لگو”؟ بر اساس تحقیقات نشان می‌دهد این نوع یادگیری عملی و شناختی، درک عمیق‌تری از جهان و امکانات آن را به همراه دارد، روش بازی سری لگو فرآیند تفکر عمیق را تقویت کرده و به برقراری یک گفتگوی مؤثر برای تمامی اعضای سازمان کمک می‌کند. 

تا میانه سال ۲۰۲۰، قطر تعداد زیادی بازی سری لگو را با شرکت‌کنندگانی در سراسر جهان در محل‌های متمایز و برجسته خود مانند شهر آموزشی قطر، مرکز کنونشن ملی قطر، مرکز منارتین و در استانبول برگزار کرده بود. در طول این نشست‌ها، دوحه شرکت‌کنندگان را به طور مناسب با جزئیات و جوانب مرتبط با بازی سری لگو و نتایج سودآور آن آشنا کرده بود؛ این به لطف همکاری‌ها و مشارکت‌های فراوان دانشگاه حمد بن خلیفه، شبکه الجزیره و بنیاد قطر امکان پذیر شده بود. لازم به ذکر است که این جلسات لگویی که توسط دوحه برگزار شد، نقشی حیاتی در انعکاس و همچنین پیشبرد عملیات حقیقی سازی اهداف توسعه پایدار در مواجهه با شیوع بیماری کووید-۱۹ داشت و از این راه دوستانی را از نهادهای بین‌المللی و از کشورهای مختلف به دست آورد. در فوریه ۲۰۲۰، روزنامه “پنینسولا” در خلیج، عنوان “دوحه به عنوان پایتخت جوانان اسلامی، یک میراث قوی می گذارد” را منتشر کرد و این مقاله خبری تصویری قوی را از نقش حیاتی دوحه در زندگی جوانان سازمان کشورهای اسلامی و خارج از آن رسم کرد و در اصل نشان داد که قطر نه تنها حرفی بیشتر نمی‌زند بلکه اقدام می‌کند. علاوه بر این، در طول سال ۲۰۲۰، قطر میزبان سلسله کنفرانس‌های بین‌المللی همچون “کووید-۱۹ و وحشت اخلاقی جهانی: چالش برانگیزی جوانان-۱”، “اسلام، کووید-۱۹”، “پیامدهای اخلاقی کووید-۱۹” و غیره بود که تأثیرات نوآورانه‌ای داشتند.

نشست رمضان، اجلاس جوانان قطر و برنامه ارزیابی تاثیر SDG

بدیهی است که رویدادهای دیجیتال دیگری که برای ارزیابی SDG (اهداف توسعه پایدار) توسط دوحه ابداع شد از جمله اجلاس رمضان در ماه مبارک تقویم مسلمانان و اجلاس جوانان قطر، نه تنها جوانان، بلکه سایرین را از گروه های سنی مختلف گرد هم آورد. برای اجلاس رمضان که در سال 2021 تقریباً در طول ماه مبارک برگزار شد، شرکت غیرمسلمانان شاهد حضور نمادهای جهانی و نام‌های پرباری مانند دکتر هانی البنا از امداد اسلامی، جردن حتار، آلانود مبارک الهیتمی (جوانترین محیط‌بان و کنشگر تغییرات آب و هوایی در قطر) و سایر سخنرانان بود. در این اجلاس موضوعاتی از جمله بشردوستی، داوطلبانه‌کاری، حفاظت محیط زیست، پناهندگی، آموزشی، کارآفرینی و غیره مورد توجه قرار گرفتند.

اجلاس جوانان قطر نقطه عطفی دیگری بود که استقامت دوحه را در گرد هم آوردن جوانان در سراسر جهان به نمایش گذاشت. این رویداد توسط جوانان 14 تا 17 ساله از بیش از 8 کشور و گروهی از شرکت کنندگان که توسط سخنرانان پویا آموزش دیده بودند، برگزار شد و مشتاقان جوانان برای انتقال تأثیر مثبت در جوامع مختلف و کشف پتانسیل های خود به عنوان ایجاد کننده تغییر بودند.

مقصد نهایی که جایگاه و اعتبار دوحه را به مراتب بالاتر برده بود ، برنامه ارزیابی SDG بود که در نتیجه به سوابق عمومی و دیپلماسی دیجیتال دوحه افزوده شده است. این برنامه نه تنها غنی‌سازی می‌کرد، بلکه یک برنامه شاهکار قبل از هدف دستور کار(اهداف توسعه پایدار ) بود. در طول این برنامه، 8 موسسه مورد بررسی قرار گرفتند و ارزیابی شدند که آیا آنها در تحقق اهداف توسعه پایدار در عملیاتی شدن خود در سراسر جهان و شرکت کنندگان از موسسات و کشورهای مختلف مشارکت دارند یا خیر.

این واقعیت که دیپلماسی عمومی مبتنی بر یک استراتژی ارتباط محور است، اهداف بلندمدت را تعیین می کند، و جریان عمومی اطلاعات عمومی را اتخاذ می کند، نشان دهنده پتانسیل قابل توجهی از نظر «ساخت رابطه» است.

طبق گفته ازکان، تفاهم متقابل زمانی حاصل می شود که روابط بین جوامع مبتنی بر عناصر قدرت نرم مانند فرهنگ، زبان، آموزش، هنر، ورزش، علم و غیره در درازمدت حفظ شود، محیطی صلح آمیز ایجاد می کند، از بسیاری از مشکلات جلوگیری می کند و حل و فصل مشکلات دیگر را آسان می کند. (Özkan, 2014: 4).

اجلاس کنترل و مدیریت داده ها(DPCN)، اجلاس انتقال اطلاعات بین تلفن همراه و تلفن همراه ایستگاه پایه( DPCH )، اجلاس رمضان، اجلاس جوانان قطر و برنامه ارزیابی SDG تنها معدود برنامه های مجازی هستند که روشن و اجرا شده اند، این برنامه ها تصویر قطر را از همه نشانه ها در داخل و خارج از کشور تغییر داده و منجر به راه اندازی حساب های رسانه های اجتماعی مانند ذات قطر، دوحه سازندگان تغییر، مردم قطر و قطر مجلس ساز توسط قطری ها و خارجی هایی که از سخاوت دوحه بهره برده اند، تأسیس شده است. این رسانه‌های اجتماعی فرهنگ، سنت، زبان، آموزش، هنر، ورزش، علم، محیط‌زیست و گنجینه‌های معماری قطر را نشان داده و از این رو، روایت‌های سنتی درباره «قطر خسته‌کننده» را تغییر می‌دهند.

جایگاه و اعتبار قطر توسط برخی نهادها و بازیگرانی که حمایت شده، باعث شد تا در سازماندهی و اجرای دیپلماسی دیجیتال و عمومی دوحه سنگ تمام بگذارند. مؤسسات و بازیگرانی که از سال 2020 تا 2021 در این شغل غول پیکر مسئولیت داشتند عبارتند از دانشگاه حمد بن خلیفه HBKU، موسسه دیپلماتیک وزارت امور خارجه، شبکه الجزیره و دکتر اورن توک.

دانشگاه حمد بن خلیفه HBKU یک نقطه کانونی به عنوان یک عرصه آموزشی بوده و توانست به خوبی برنامه‌های متفکرانه و هدفمندی مانند سری بازی لگو، سرمایه‌گذاری رمضان، نشست جوانان قطر، برنامه ارزیابی اهداف توسعه پایدار و بسیاری برنامه‌های دیگر را رهبری کند. از آنجایی که همکاری برای دوحه یک فضیلت مهم است، بنیاد قطر، قطر سبز، سازمان جوانان متشکل از کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامیICYF، برنامه ارتقای توسعه پایدار و کاهش فقر در سراسر جهان توسط سازمان برنامه توسعه بین المللی ( UNDP ) و غیره از ارکان برنامه های اجرا شده در این دوره بودند. در واقع، هجوم انبوه دانشجویان به شهرک دانشجویی دوحه و برنامه های اخیر راه اندازی شده توسط دانشگاه در مورد اسلام و امور جهانی هزاران متقاضی را به خود جذب کرد و فارغ التحصیلان موسسه دیپلماتیک وزارت امور خارجه HBKU در حال گسترش آرمان ها و ارزش ها در سطح جهانی هستند.

همانگونه که آمریکا ایده‌ها و ارزش‌هایی صادر می‌کند که بیش از نیم میلیون دانشجوی خارجی خواستار آن می باشند که در آمریکا تحصیل کنند و پس از پایان تحصیل به کشور خود بازگردند، در ذهن کارآفرینان آسیایی نیز این می باشد که در سیلیکون ولی تحصیل کنند (نای،۲۰۰۴)

موسسه دیپلماتیک وزارت امور خارجه قطر

موسسه دیپلماتیک وزارت امور خارجه قطر و دانشگاه حمد بن خلیفه (HBKU) به منظور تبادل تجربیات، سازماندهی برنامه ها و کارگاه های آموزشی و انجام فعالیت های تحقیقاتی و مشاوره ای، پژوهشی، پروژه ها، در آموزش دیپلماتیک و زمینه های مرتبط با هم همکاری کردند و در زمینه های آموزش، آموزش نظری، تبادل تجربیات تخصصی، دانشمندان و پژوهشگران در زمینه های مشترک، برگزاری همایش ها، سمینارها و کارگاه های تخصصی مشترک مرتبط با روابط دانشگاهی، دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی دو طرف تاکید زیادی داشتند.

شبکه الجزیره

یوکاروچ ، اظهار داشت که رسانه یکی از مهم ترین کانال های دیپلماسی عمومی است. اعتقاد بر این است که رسانه ها ابزاری برای گرد هم آوردن ملت ها و القای حس اجتماع هستند. ون هام بیان می‌کند که «جایی که رسانه‌ها نقش مهمی در ایجاد و تقویت ارتباطات اجتماعی و اتصالات فرهنگی دارند، می توانند زیرساخت‌های لازمی را ارائه ‌کنند که از طریق آن این وابستگی‌های اجتماعی ایجاد و استحکام ‌یابد. شرکت های رسانه ای جهانی می توانند بر دیگر فضاهای رسانه ای تأثیر بگذارند و در نهایت بر سیاست بین المللی موثر باشند. شبکه خبری ماهواره ای قطر، الجزیره، این امارت کوچک را به عنوان منبعی انتقادی و سرگرم کننده از اخبار و امور جاری تبدیل کرده بود: اخبار قطر از یک شروع ساده در سال 1996، با فرمان امیر جدید قطر آغاز شد. در آن زمان، حمد بن خلیفه آل ثانی به یک منبع خبری جهانی به چندین زبان تبدیل شده بود.

قطر و پایتخت آن، اگرچه هنوز در میان مردم کاملاً شناخته نشده بود، اما در سال ۲۰۱۰ در محافل بین‌المللی شناخته شدند. برای یک کشور کوچک با جمعیتی مقایسه‌پذیر با شهرهایی مانند سن خوزه در کالیفرنیا یا بیرمنگام در بریتانیا، قطر به طور چشمگیری به عنوان یک عامل کلیدی در اقتصاد جهانی و محیط امنیتی جهانی ارتقا یافت.

قدرت نرم قطر در حوزه رسانه‌های بین‌المللی، به طور چشمگیری به تسهیلات فراوان برای دوحه در روش پخش برنامه‌هایش کمک کرده است. الجزیره مطمئن شد که فعالیت های HBKU و سایر سازمان ها را به طور مرتب گزارش می کند. این شبکه برنامه‌ها را با دعوت و میزبانی از همه زوایا و همچنین با دعوت افراد با دیدگاه‌های مخالف درباره رویدادهای منطقه‌ای و بین‌المللی پخش کرد. الجزیره تنها یک شبکه خبری بود که در مورد افزایش روزانه موارد کووید-۱۹ و تنش ۱۱ روزه بین فلسطین و اسرائیل گزارش می داد و به خاطر آن، شهرت و دیدگاه جهانی رسانه‌ای کسب کرد.

حتی در برابر قلدری غرب و دیکته رسانه ای استوار ایستادند. فروهرز نوشت که پس از حمله آمریکا و اشغال عراق پس از مارس 2003، الجزیره به عنوان یکی از منتقدان سرسخت سیاست های آمریکا در منطقه نامی برای خود دست و پا کرده است. حتی بر مقطعی برخی از مقامات دولت ایالات متحده که توسط برخی از مقامات دولت آمریکا به عنوان ضدآمریکایی توصیف می‌شوند، صحبت از این می کردند که پرسنل ارتش آمریکا قصد دارند با بمباران مقر الجزیره در دوحه، اطلاعات خود را از شورش عراق متوقف کنند.

مشارکت گسترده قطر در مجامع بین‌المللی که قبلاً به طور کامل از آن غایب بود، گواه بر امکان توسعه و اعمال انعطاف‌پذیری کشورهای کوچک از طریق عضویت در سازمان‌های بین‌المللی و دستکاری فعال منابع فرهنگی و فکری آنهاست (محمدزاده: 1396: 9). با تأسیس الجزیره در سال 1996، قطر به دنبال افزایش دید بین المللی خود بود و از نمایش سنتی دیپلماسی در نهادهای سیاسی بین المللی فراتر، و به سمت حضور فعال در عرصه تجاری و عمومی نیز رفت. به طور کلی، این ابتکارات در پنج حوزه ظاهر می‌شوند: «توسعه برند الجزیره، آموزش و فرهنگ، ورزش، سفر و گردشگری بین‌المللی، و تحقیق و توسعه جهانی پیشرفته در اشکال جدید و پاک‌تر انرژی».

نتیجه

ظهور قطر به عنوان یک عامل مهم در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی نمی‌تواند تنها با افزایش قابلیت‌ها و توانمندی‌های آن توضیح داده شود. قطر، بر خلاف قدرت‌های سنتی، نرم، هوشمند و ظریف، دارای یک نفوذ در دیپلماسی عمومی و دیجیتال است که در تغییر قطر نقش مهمی دارد. این تغییر همراه با افزایش نفوذ یک گروه صلاحیتمند از سیاستمداران خارجی و استفاده از ابزارهای سیاست خارجی، به منظور تحقق هدف قطر در ساختاردهی کشور، به طور غیر قابل جداشدنی به پیش‌بینی دیپلماسی عمومی و دیجیتال به عنوان قسمتی از سیاست خارجی مرتبط است. به این ترتیب، نتیجه می گیریم، دوحه به عنوان یک شاخص از قدرت نرم، دیپلماسی عمومی و دیجیتال، در منطقه خاورمیانه پیش‌بینی نشده، جایگاه جهانی خود را در دیپلماسی تثبیت خواهد کرد و براساس قدرت نرم، دیپلماسی عمومی و دیجیتال قطر، برنامه‌های فیزیکی و مجازی قطر به شکل چشمگیری رشد خواهد کرد.

منابع

-Barston, P., R. (2014). Modern Diplomacy. 4th ed. New York: Routledge. 

-Brian, H. and Jan, M. (2015). Diplomacy in the Digital Age. Clingendael Report: Netherlands Institute of International Relations. Clingendael Institute 2509 AB The Hague. 

-Gray, M. (2013). “Qatar: Politics and the Challenges of Development.” Copyright © 2013 ISBN: 978-1-58826-928-7 hc. 1800 30th Street, Ste. 314 Boulder, CO 80301 USA Lynne Rienner Publishers, website www.rienner.com 

-Özkan, A. (2014). 21. yüzyılın etkili iletişim yöntemi kamu diplomasisinde yumuşak güç unsuru olarak medyanın \ stratejik kullanımı [The strategic use of media as a soft power element in 21st century’s effective communication method public diplomacy]. Presented at the International Communication Science and Media Studies Congress (12-15 May 2014). Kocaeli, Turkey: Kocaeli University Faculty of Communication. 

-Göksu, O. and Özkan, A. (2021). Digital Diplomacy: An Evaluation of The Means and Opportunities That Digitalization Brings to Diplomacy. DOI: 10.26650/B/SS07. 

-Mehran, K. (2015). Qatar: Small State, Big Politics. Ithaca, NY: Cornell University Press. 

-Mehran, K. (2017). “Qatari Foreign Policy and the Exercise of Subtle Power” Center for International Studies, Georgetown University, Doha, Qatar. International Studies Journal (ISJ) / Vol. 14 / No. 2 /fall 2017 / pp.91-123. 

-Ntwi-Boateng, O. (2013). “The Rise of Qatar as a Soft Power and the Challenges.” European Scientific Journal November 2013 edition vol.9, No.31 ISSN: 1857 – 7881 (Print) e – ISSN 1857- 7431. 

-Nye, J. (2008). “Public Diplomacy and Soft Power.” The Annals of the American Academy of Political and Social Science 616. 

-Mohammadzadeh, B. (2017). Status and Foreign Policy Change in Small States: Qatar’s Emergence in Perspective. Routledge and Taylor and Francis Group. The International Spectator, 2017, VOL. 52, NO. 2, 19-36 https://doi.org/10.1080/03932729.2017.1298886 

-Rashica, V. (2018). The Benefits and Risks of Digital Diplomacy. SEEU Review Volume 13 Issue 1. DOI: 10.2478/seeur-2018-0008. 

-Roberts, D. (2012). “Understanding Qatar’s Foreign Policy Objectives”. Mediterranean Politics 17, no. 2 (2012): 233 – 9.

-Ulrichsen, K.C. (2012). Qatar and the Arab Spring. Oxford: Oxford University Press. 

-Waltz, K. (1979). Theory of International Politics. Long Grove, IL: Waveland. 

-Yücel, G. (2016). Dijital Diplomasi [Digital diplomacy]. TRT Akademi, 1(2), 748–760.

-Yukaruç, U. (2017), “A Critical Approach to Soft Power”, BEÜ SBE Derg, 6(2), 491-502. https://www.mofa.gov.qa/en/all-mofa-news/details/1442/10/29/diplomatic-institute-and-hbku

واژگان کلیدی: قدرت نرم, دیپلماسی ,دیجیتال , عمومی , قطر

مطالب مرتبط