مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

علل و بسترهای توجه عربستان سعودی به ابعاد نظامی صنعت هسته‌ای

اشتراک

جواد عرب‌عامری

پژوهشگر روابط بین‌الملل

مركز بين الملي مطالعات صلح – IPSC

عربستان سعودی، کشوری که از دیرباز به داشتن سیاست خارجی محافظه‌‌کارانه مشهور بوده، به واسطه حضور نسل جدیدی از رهبران پس از مرگ ملک عبدالله در سال 2015 به اتخاذ رویکرد تهاجمی در سیاست خارجی روی آورده است. یکی از ابعاد این رویکرد تهاجمی که در مصاحبه محمد بن سلمان؛ ولیعهد و وزیر دفاع عربستان با شبکه سی بی اس آمریکا طی سفر اخیر وی به واشینگتن نمود یافت، تهدید به ساخت سلاح هسته‌ای در صورت دستیابی ایران به این تسلیحات است. پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چه عواملی سبب اتخاذ چنین موضعی از سوی حکومت آل سعود به‌ویژه در مقطع زمانی کنونی که برنامه هسته‌ای ایران به واسطه برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) از سال 2015 تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد، شده است؟ در راستای پاسخ به این پرسش می‌بایست سابقه و اهداف عربستان از دستیابی به فناوری هسته‌ای به ویژه بخش نظامی آن را مورد بررسی قرار دهیم.

پیشینه:اولین نشانه‌های توجه عربستان سعودی به ابعاد نظامی صنعت هسته‌ای به سرمایه‌گذاری و اعطای کمک‌های مالی به برنامه هسته‌ای پاکستان، به اوایل دهه 1970 باز می‌گردد. همچنین در سال 1998، زمانی که پاکستان در واکنش به آزمایش هسته‌ای هند دست به علنی کردن برنامه تسلیحاتی خود زد و تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار گرفت، این عربستان سعودی بود که با در اختیار قرار دادن روزانه پنجاه هزار بشکه نفت رایگان به پاکستان با این تحریم‌ها همراهی نکرد و در کنار اسلام آباد ایستاد. هدف ریاض در آن زمان به دست‌آوردن پنج یا شش کلاهک هسته‌ای و یا دست کم قرارگرفتن در زیر چتر هسته‌ای پاکستان و کسب حمایت امنیتی این کشور در برابر سایر قدرت‌های رقیب از جمله ایران بود. عربستان همچنین در اواخر دهه 1980 اقدام به خرید ده‌ها فروند موشک بالستیک دارای قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای موسوم به دانگ فنگ3(CSS-2) از چین(متحد پاکستان) نمود. با توجه به ساختار تسلیحاتی کاملا غربی عربستان و باز بودن دست این کشور در خرید هر نوع سلاح غیرهسته‌ای از آمریکا، خرید موشک از چین موضوع‌ مناقشه ‌برانگیزی محسوب می‌شد، زیرا با توجه به فناوری چینی به کار رفته در برنامه هسته‌ای پاکستان، احتمال بسیاری وجود داشت که خرید موشک‌ از چین توسط عربستان در راستای تطبیق احتمالی کلاهک‌های هسته‌ای خریداری شده از پاکستان با این موشک‌ها صورت گرفته باشد. 

اهداف:اهداف هیئت حاکمه عربستان از دستیابی به فناوری هسته‌ای را می‌توان به دو دسته اهداف اعلامی و اعمالی دسته‌بندی کرد:

  • اهداف اعلامی:مهمترین هدف اعلامی عربستان در دسترسی به فناوری هسته‌ای، متنوع‌سازی در منابع انرژی و قطع وابستگی به سوخت‌های فسیلی در تولید برق به منظور حفظ جایگاه این کشور به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت در بین کشورهای صادرکننده نفت اعلام شده است. طبق اعلام مقامات سعودی، این کشور قصد دارد به منظور تنوع بخشی به سبد انرژی و حفظ امنیت اقتصادی خود تا سال 2030 معادل 100 میلیارد دلار برای ساخت 16 نیروگاه هسته‌ای سرمایه‌گذاری کند. در این راستا عربستان در سال 2011 اقدام به انعقاد اولین قرارداد هسته‌ای خود با فرانسه نمود. همچنین این کشور در سال 2015 با کره جنوبی پیرامون ساخت دو نیروگاه هسته‌ای که قرار است تا سال 2020 به بهره‌برداری برسند به توافق رسیده است. بنابراین، با توجه به این حجم از هدف‌گذاری برای ساخت نیروگاه اتمی، دستیابی عربستان به فناوری غنی‌سازی اورانیوم به ویژه با توجه به روابط ویژه این کشور با پاکستان چندان دور از ذهن نخواهد بود.
  • اهداف اعمالی:برخلاف اهداف اعلامی از سوی مقامات سعودی که دستیابی به فناوری هسته‌ای را عمدتا با اهداف اقتصادی و زیست‌ محیطی توجیه می‌کنند، هدف اصلی عربستان از سرمایه‌گذاری در زمینه فناوری هسته‌ای دارای انگیزه‌ امنیتی بوده و از برداشت این کشور از تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی فراروی آن ناشی می‌شود. این اهداف عبارتند از:

2-1. حفظ رهبری جهان عرب:یکی از اهداف عربستان سعودی از تلاش برای دستیابی به فناوری هسته‌ای حفظ و تثبیت برتری خود در جهان عرب است. عربستان تا پیش از دهه 1980 در مقایسه با سایر قدرت‌های عربی مانند مصر، عراق و حتی سوریه قدرت برتری محسوب نمی‌شد. وقوع برخی از تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی مانند پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و خروج این کشور از مدار اتحاد با غرب، افول دو قدرت برتر خلیج فارس در پی جنگ هشت‌ساله، سرازیر شدن دلارهای نفتی در پی صعود قیمت نفت در بازارهای جهانی و اتحاد استراتژیک با آمریکا، عربستان را در جایگاه رهبری جهان عرب قرار داد. بنابراین دستیابی عربستان به عنوان اولین دولت عرب به فناوری هسته‌ای به ویژه در بخش تسلیحاتی آن می‌تواند به تثبیت برتری این کشور در اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس منجر شود.

2-2. کسب برتری در رقابت با ایران: مهمترین هدف عربستان از تلاش برای دستیابی به صنعت هسته‌ای، کسب برتری اقتصادی و امنیتی در منطقه غرب آسیا در رقابت با جمهوری اسلامی ایران قابل ارزیابی است. تا پیش از امضای برجام و در اوج تحریم‌های هسته‌ای غرب علیه ایران، سیاست اعلامی ریاض بر محور دوگانه تهدید به دستیابی به سلاح هستهای در صورت دستیابی ایران همراه با اعلام خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتار جمعی قرار داشت ولی آنچه که در عمل دنبال می‌شد حفظ خود ذیل چتر هسته‌ای قدرت‌های اتمی مانند پاکستان و آمریکا بود. توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی بر خلاف تصور بسیاری از تحلیل‌گرایان که این توافق را در راستای شکل‌گیری خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتار جمعی و مانعی بر سر راه گسترش مسابقه تسلیحاتی در منطقه ارزیابی می‌کردند نه تنها از نگرانی‌های عربستان از به اصطلاح خطر یک ایران هسته‌ای نکاست بلکه با کاهش قدرت بازدارندگی ایران به واسطه برجام و ورود نسل جدید رهبران آل سعود به قدرت، سیاست ضد ایرانی ریاض را تشدید کرد. در این مرحله به نظر می‌رسد عربستان به منظورجبران ناکامی‌های منطقه‌ای خود در تحولات عراق، سوریه، لبنان، یمن و فرایند صلح خاورمیانه با اطمینان و شدت بیشتری در پی دستیابی به سلاح هسته‌ای برآید. به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا و میل سیری‌ناپذیر وی به انعقاد قراردادهای اقتصادی و تسلیحاتی فرصت کم‌نظیری را برای حکام آل‌سعود برای رسیدن به هدف مهار ایران و دستیابی به جایگاه اول قدرت منطقه‌ای در غرب آسیا و منطقه خلیج فارس فراهم نموده است.

2-3. کاستن از وابستگی به قدرت‌های جهانی ومنطقه‌ای: یکی دیگر از اهداف عربستان سعودی از تلاش برای دستیابی به فناوری و سلاح هسته‌ای را می‌توان تلاش برای کاستن از اتکا به قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای مانند ایالات متحده و پاکستان در نظرگرفت. تحولاتی مانند حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و عدم پشتیبانی واشینگتن از متحدان سابق خود در مصر، تونس و یمن و ساقط کردن رژیم قذافی در لیبی در جریان تحولات مربوط به بیداری اسلامی همراه با کاسته شدن از وابستگی آمریکا به واردات نفت از خاورمیانه همگی در گسترش پندار از تهدید عربستان و ایجاد فضای عدم اطمینان از حمایت آمریکا از این کشور نقش داشته است. از سوی دیگر عدم پیوستن پاکستان به ائتلاف تحت رهبری عربستان در جنگ یمن علی‌رغم روابط نزدیک ریاض و اسلام‌آباد به گسترش پندار از تهدید عربستان سعودی و تلاش برای کاستن از وابستگی به این قدرت‌ها افزوده است. از اینرو، تلاش ریاض برای دستیابی به سلاح هسته‌ای جهت تضمین بقای خود در فضای ملتهب منطقه‌ای و جهانی، در این چارچوب قابل بررسی است.

نتیجه‌گیری: آنچه که از بررسی اهداف و زمینه‌های توجه عربستان سعودی به ابعاد نظامی صنعت هسته‌ای مورد بررسی قرار گرفت حاکی از آن است که با وجود روابط نزدیک عربستان و ایالات متحده در دولت ترامپ که به واسطه افزایش حجم مبادلات اقتصادی و نظامی و تهدیدات مشترک منطقه‌ای به دست آمده است، دستیابی عربستان به سلاح هسته‌ای ناقض سیاست سنتی واشینگتن در حفظ برتری اسرائیل به عنوان تنها دارنده سلاح اتمی در منطقه و تلاش‌های این کشور در عدم دستیابی سایر قدرت‌های منطقه‌ای به سلاح هسته‌ای در قالب توسل به رژیم بین‌المللی منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی بوده و حتی می‌تواند اجماع بین‌المللی به وجود آمده علیه برنامه هسته‌ای ایران در بین قدرت‌های جهانی را نیز مورد چالش جدی قرار دهد. بنابراین با وجود روابط نزدیک عربستان با قدرت‌های جهانی به ویژه آمریکا و دسترسی آسان این کشور به فناوری‌های پیشرفته، یک عربستان مسلح به سلاح هسته‌ای موضوع قابل پذیرشی برای جامعه جهانی نخواهد بود.

واژگان كليدي: علل و بسترهای توجه عربستان سعودی به ابعاد نظامی صنعت هسته‌ای

مطالب مرتبط