دکتر مهدی مطهرنیا
آینده پژوه و کارشناس سیاسی
مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC
علل تشکیل نیروی فضایی ایالاتمتحده امریکا
ایالاتمتحده امریکا در آستانه آغازگستره ای دیگر از تاریخ خود است که با عصر دیگری از انقلاب صنعتی در امریکا همگن خواهد شد. از سال ۲۰۲۰ به بعد ایالات متحده امریکا وارد هوش مصنوعی میشود. بسیاری از صنایع قبلی خود در دوره انقلاب صنعتی را که معطوف به صنعت دیجیتالی با جهتگیری های گسترش باند پرپهنای صنایع نسل سومی و چهارمی بوده است؛ کنار گذاشته و دنیای هوش مصنوعی وارد میشود. این مقدمه ای مورد نیاز برای ورود بشر به دنیایی است که من آن را «دنیای روح مصنوعی»؛ است. جهان آفرینشگر علم و تجربه بشری، اکنون باید گامی بلند تر و موثرتر از صنعت دیجیتال و ایجاد فضای مجازی بردارد. با ورود به هوش مصنوعی، آمریکا زمینه ایجاد فضای مناسب برای باز کندن خویش از زمین و حرکت به سوی افلاک را مورد توجه قرار خواهد داد.
دهه های آینده ایالات متحده امریکا به دنبال ایجاد چنین فضایی است. از طرف دیگر باید کنترل مرکز یعنی کره زمین، و نه محدود شدن و محصور گشتن در تسلط بر جغرافی غرب؛ عملیاتی شود. لذا ایجاد چنین فضایی منجر به وجود استلزامات ابزاری میشود که یکی از آنها ایجاد یک قدرت نظامی معطوف به فضا؛ نه بر روی زمین، و دریا؛ یا جو موجود اطراف زمین تحت عنوان فضا، باشد. از همین رو در کنار نیروی دریایی، زمینی، هوایی، همچنین تفنگداران دریایی و ساحلی خویش در پی ایجاد شبکه یی مجزا تحت عنوان «نیروی فضایی » است.
درواقع جنگهای سایبری و هوافضایی که کشورهایی مانند چین و روسیه در رقابت با ایالاتمتحده امریکا در حوزه فضایی دنبال نمودند، بهانههایی برای ایالات متحده امریکا فراهم کرده است تا در چارچوب تئوری جنگ نامتعادل که سالها از آن سخن گفته میشود؛ بتواند بسترهای ایجاد یک هزینه معنادار، و تعریفشده را در این زمینه بر پایه یا اساس حرکت خود برای حصول به آینده برتری که ترسیم کرده است؛ به وجود آورد. اما آنچه در کوتاهمدت باید به آن اشاره کرد و کاربردی تر از چشمانداز نخست است آن است که ایالاتمتحده آمریکا هماکنون در جهت ایجاد یک فضای رقابتی در نظام بینالملل برای بالا بردن هزینههای اقتصادی خود به رقبای است که میل به رودرویی با آمریکا دارند و تشکیل جبهه جهانی متشکل از این رقبا دارند. آن ها تلاش می کنند تا با کم کردن فاصلههای اقتصادی خود با ایالاتمتحده امریکا گوی سبقت را از آن ربوده و تا حدودی زمینههای محدود سازی و محدود کردن این قدرت را توسط خویش و با تشکیل یک جبهه جهانی خزنده بر علیه امریکا فراهم کنند. از این رو امریکا بر آن است که باسیاست های تهاجمی ترامپیستی، سناریوی بدیل آن را در مسایقه تسلیحاتی « جنگ ستارگان ۲ »؛ فراآورد.
یادمان نرود ؛که ریگان در دهه ۱۹۸۰ برای فروریزش اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در چارچوب « دکترین امنیتی آزادسازی» دکترین خود یعنی جنگ ستارگان را برساخت، و آنرا به عنوان بخش تهاجمی این دکترین در کنار « امپراطوری شیطانی»، و « حقوق بشر» قرار داد. دکترین یا پروژه جنگ ستارگان زمینهساز یک فضای رقابت تسلیحاتی بین امریکا و رقیب جنگ سرد این کشور یعنی شوروی شد. با این معنا زمینههای انحراف از مسیر گلاسنوست و پروستریکا یا اصلاحات سیاسی و اقتصادی شوروی را که گورباچف دنبال می کرد فراهم آمد. این امر منجر به فروپاشی اقتصاد شوروی و همچنین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و محدود شدن آن در مسکو و مرزهای شوروی شد.
از حنگ ستارگان تا نيروي فضايي
هماکنون نیز ایالات متحده امریکا نه با تئوری جنگ ستارگان با تعریف عملیاتی و کدگذاری جدیدی از جنگ ستارگان؛ تحت عنوان نیروی فضایی، در پی دیکته کردن هزینه های گزاف بر رقبای خود از جمله روسیه، چین و همچنین ایران بر آمده است تا بتواند زمینههای ایجاد یک مسابقه تسلیحاتی کمرشکن را در چارچوب هزینههای ورود به چنین رقابتی فراهم سازد. لذا همانگونه که رونالد ریگان به دنبال ایجاد چنین فضایی برای جنگ ستارگان بود، دونالد ترامپ نیز در پی ایجاد چنین فضایی بر آمده است تا زمینهها را برای اتلاف انرژی در مسیر جهتگیریهای تندروانه در تهران، مسکو و پکن فراهم سازد.
اهداف دیگری که ایالاتمتحده آمریکا از اعلام تشکیل این نیرو در نظر دارد. در چارچوب این رهیافت تعریف پذیر است. در دو ساحت تحلیل کلان چارچوبهای هدفگذاری شده در هر یک از این محیطها به وجود می آید. در ساحت نخست هوش مصنوعی، منجر به ایجاد فضای مناسب برای حرکت برتری جویانه ایالات متحده امریکا در حرکتهای علمی – صنعتی در منطق زمان را فرا میآورد. بدین معنا که با ایجاد هوش مصنوعی و پیشرفت این هوش بسیاری از کارها و فعالیتهای کنونی نخبگان فکری و علمی و حتی نخبگان اجرایی در ایالاتمتحده امریکا محدود خواهد شد و زمینههای ایجاد زمان مناسب و ثروت بیشتر برای مطالعات فزونتر فراهم خواهد شد. با توجه به مشکلات زیست بومی در درون زمین؛ و پیامدهای ناشی از آن، اکنون زمین درگیر بحران بزرگ زیست بومی است. از این رو چشماندازهایی از زندگی بهتر و موفق طرح آمریکاییها تحت عنوان «رویای آمریکایی» برای شهروندان خود بازتعریف کردهاند، اکنون سخن از رفتن به فضا و مقیم شدن در کرات آسمان دیگر در چارچوب مطالعات و از زمین کنده گی بشر در سفر به کرات دیگر مطرح است.
مطالعاتی که هماکنون در پژوهشکده و اندیشکده های بزرگ جهان در این زمینه صورت گرفته است را نباید نادیده گرفت. بسیاری از آنچه امروز در جلوی دیدگان ما فراهم آمده، و دیده میشود آرزوهای باورنکردنی جهان دیروز بوده است که آدمیان پیشرو به عنوان اندیشمندان و متخصصان زمانه ی خود آنها را پرورانده و اکنون جامعه عمل بدان پوشانده اند. در این میان دور از انتظار نیست که اکنون بسیاری از شهروندان جهان زمینی در پی حرکت به سوی فضای آسمانی هستند. آنها این امر را سالها است در چارچوبهای آرزوهای خود شکل و محتوا بخشیده اند.
در همین راستا مرد شش میلیون دلاری، سفر به فضا با کاپیتان اسپاک، فلاش فوروارد – سفر به آینده – ماتریکس؛ و … با ایجاد چنین فضایی در جهت ارتباط با انسان های آینده که توان رفتن به فضا را در یک ارتباط معقولانه دنبال می کنند؛ نباید از نظر دور داشت. هرچند که امروز بشری که با این مفاهیم آشنا می شود به عنوان یک آرزوی دست نیافتنی و به مثابه یک کنش تبلیغاتی بدان نمینگرد و آن را جنگ رسانهای و بزرگنمایی تعریف می کند. اما سابقه تاریخی بالغ بر دویست سال شکلگیری ایالات متحده امریکا نشان داده است آنها هر زمانی رویا های خود را بیان کرده اند، تلاش داشته اند بدان دست یابند.
در بعد دیگری در سطح تحلیل دوم یعنی ایجاد فضای رقابت تسلیحاتی در چارچوب رویکرد یا جهت گیری فضایی با توجه به جنگ الکترونیک و سایبری که در جهت هک سایتها و منابع دیجیتال به وجود آمده است و همچنین ارسال فضاپیماهایی که هماکنون در بین این کشور و رقبای خود از نظر فضایی در بخشهای جنگی و اقتصادی وجود دارد، آمریکا در رقابتی تنگاتنگ به سر می برد. از این رو تلاش دارد با ایجاد چنین فضایی و هزینه کردن در این مسیر بتواند قبل از رقبا بر فضا مسلط شود. به علاوه همانگونه که قبلاً اشاره شد هدفی مهم دیگر ایجاد یک رقابت بسیار کشنده و و اقتصادهای بحران زده کشورهای مانند روسیه و ایران است. در این میان ارزش روبل و ریال کاهش یافته و تحریم ایالات متحد امریکا فشار برمنابع اقتصادی و پولی کشورهایی چون روسیه و ایران بسیار بالاست. همچنین اکنون در نظرسنجیها روسیه و ایران در ارتباط با دشمنی امریکا در دستور کار قرار گرفته است. لذا توجه ترامپ و تیم متوجه تهران است. در چنین شرایطی اگر این رقابت نظامی در گستره فضا نیز ایجاد شود ، اقتصادهای ضربه خورده تهران مسکو در انحراف به سمت تجهیز بیشتر خود در دریا و زمین و بهسوی فضا هزینه بسیار گزافی را تحمل می کنند این هزینه ها در این کشورها موجب واگرایی های مضمحل کننده و نابسامانی های اقتصادی آن، میتواند موجب مخاطرات و بحران های بیشتری از درون در این کشورها باشد.
واژگان کلیدی:علل، اهداف، ایالاتمتحده امریکا، تشکیل نیروی فضایی،