مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

علل تمایل به بازگشت به دوران قذافی در لیبی گفتگو با جعفر قنادباشی

اشتراک

مرکز  بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

به نظر میرسد شمار فزاینده ای از مردم لیبی عمیقا از انقلاب سرخورده شد و گروه های نقش آفرین در عصر پساقذافی از زمان انقلاب، طرح دولت وفاق و سایر جریان های سیاسی در این کشور عملا ناموفق بوده و در عمل لیبی چند تکه شده و سه دولت و ده ها گروه شبه نظامی در آن وجود دارند. در این بین همزمان، «مقاومت سبز» (سبز نماد طرفداران قذافی است) در حال تبدیل شدن به نیرویی تاثیرگذار در لیبی است. گفتگوی زیر برای بررسیعلل تمایل به بازگشت به دوران قذافی در لیبی است.

واژگان کلیدی: بازگشت ،دوران قذافی ، لیبی، طرابلس

مرکز  بین المللی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی جغرافیای سیاست و امنیت در لیبی چه ویژگی هایی دارد؟

لیبی کشور پهناوری است و با توجه به پراکندگی جمعیت لذا قطب های جمعیتی در لیبی بسیار اهمیت دارد. از نظر جمعیتی تقریبا دو قطب تمرکز جمعیت دارد و این دو قطب هم تبدیل به دو قطب سیاسی شده اند، بنغازی در شمال شرق کشور و طرابلس که پایتخت در شمال غرب کشور دو که قطب جمعیت تبدیل به دو قطب سیاسی شده است. حتی تقسیماتی طی شش سال گذشته صورت گرفته است و فرضیه هایی موجود بود که لیبی تقسیم به دو کشور شود.. اما فزان در جنوب لیبی و بخش دیگری است. در حال حاضر، از نظر سیاسی، این تقسیمات خیلی مورد قبول گروه ها نیست. بعضا رسانه های بیگانه و رسانه های بین المللی صحبت از تقسیمات قبیلگی و تاریخی می کنند که خیلی قابل ارجاع نیست.

مرکز  بین المللی مطالعات صلح: روند رو به رشد تمایل به بازگشت قذافی در بین مردم لیبی، تا چه حدی است و در بین جریان های مختلف لیبی تا چه حدی افزایش پیدا کرده است؟

در هر جایی که تحولی صورت می گیرد و رژیم سابق کنار می رود، اگر وضع بدتر شود معمولا عده ای خواستار بازگشت رژیم گذشته می شوند. این موضوعی در مورد خیلی از کشورها اتفاق افتاده است. در مورد مصر و آقای مبارک نیز چنین سخنی وجود داشت. به خصوص این که برخی از اقشار منافع بسیار ی از رژیم سابق می بردند. در لیبی ناامنی شدید، به هم ریختگی اقتصادی شدید، مداخله بیگانه و جنگ های داخلی مردم را بسیار خسته کرده است. به همین دلیل بخشی از مردم به خصوص کسانی ( از قبیله آقای قذافی) خواستار بازگشت شرایط گذشته اند. این امر مسلمی است. اما این که آیا همه مردم خواستار چنین چیزی هستند را بعد از یک نظرسنجی می توان گفت. عمدتا آنچه گفته می شود، بنا به حدثیات است.  قبلا در مورد ایران هم گفته می شد که مردم ایران خواستار بازگشت شاهنشاهی است. ولیکن به معنای واقعی در نظرسنجی، آقای قذافی در قبیله خود و بین دوستان خود و مخصوصا کسانی در حکومت او مواهب زیادی از این حکومت می بردند و درآمدهای بسیار خوبی را داشتند، و خواستار بازگشت هستند. البته مردم هم به دلیل جیره بندی و یارانه ای آقای قذافی علاقمند بودند. ولیکن این که این سیستم برگردد، امری غیر ممکن است.

مرکز  بین المللی مطالعات صلح: جریان های مختلف لیبی چه رویکردی به احتمال بحث بازگشت رژیم سابق در لیبی دارند؟

در حال حاضر در پارلمان لیبی دو پارلمان و سه دولت وجود دارد و صد ها گروه مسلح در لیبی حضور دارند. طبیعتا آن هایی که به نام دولت ، پارلمانی در طرابلس و طبرق ، دولت وحدت ملی، ارتش ملی، رئیس حکومت طرابلس، خواستار بازگشت دوران قذافی نیستند. آن ها آینده ای را برای خود ترسیم کرده اند. اکنون سراج رئیس دولتی است که سازمان ملل زمینه آن را فراهم کرده ، حزب وحدت ملی را ایجاد و به دنبال هدفی است. آقای حفتر از یاران قدیمی آقای قذافی با عربستان همکاری کرده و به نوعی ارتباطات خود را با روسیه انجام می دهد.

 شاید مهم تر از همه اگر کسی بتواند شرایط را به زمان آقای قذافی برگرداند، آقای سراج باشد. اما سن او، شرایط او وابستگی هایی به آمریکا و عدم پذیرش بین گروه های داخلی، طبیعتا نمی تواند چنین کاری را انجام دهد.  همچنین مجموع پارلمان در طبرق لیبرال هایی مخالف آقای قذافی اند. یعنی آقای حفتر هم بیست سال در آمریکا، نسبت به سیستم آقای قذافی اعتراض داشت. به آن هایی که بیست سال این رژیم را مورد انتقاد قرار دادند و یا افرادی که در طبرق حتی اخوانی ها در طرابلس رژیم قذافی را قبول ندارند. این گروه ها طبیعتا نمی توانند خواستار بازگشت باشند.

مرکز  بین المللی مطالعات صلح: با توجه به وضعیت کنونی لیبی و بمب گذاری هایی در اروپا بازیگران منطقه ای و بین المللی تمایلی به بازگشت به دوران قذافی دارند؟

 در لیبی، حکومت قذافی سال ها به نفع دنیای غرب کار کرد، چرا که شعارهایی داد، ولیکن هیچ گاه حرکتی به نفع اعراب و علیه اسرائیل انجام نداد. ویژگی های حکومت قذافی و صدام چپ گرا (به نام چپ گرایی اسلام را سرکوب می کردند) و غربی ها علاقمند بودند که حکومت شعارهایی دهد که مردم و خلق ها و مقامات مذهبی را سرکوب کند و زمینه ای که غربی ها خواستار آن بودند، پدید آید. لیبی با روس ها ارتباط داشت، اما نفت خود را در اختیار غربی ها قرار می داد. صدام نیز سلاح ها از روسیه می خرید، اما بازار نفت او در اختیار غربی ها بود. حکومت قذافی با این ویژگی ها  (که باید از منافع غربی ها در دریای مدیترانه حفاظت کند و از حکومت اسلامی جلوگیری کند.) بود واکنون طبیعتا نمی توانند مهره ای مانند قذافی پیدا کرده و طبیعتا پراکندگی جمعیت (هم به آن ها اجازه نمی دهد که با تمرکز جمعیت چنین کاری انجام شود) یک سری تقسیماتی باعث چند پاره شدن نیروها در لیبی شده است و از نظر جغرافیایی این چند پارگی رخ نمی دهد. نکته دیگر ایجاد گروه های مسلحی است که هر کدام سلاح در دست گرفته و مدتی است (که سلاح در دست دارند) به آن ها اجازه نمی دهد که حکومت را برگردانند.

مرکز  بین المللی مطالعات صلح: امکان بازگشت و غلبه طرفداران آقای قذافی در آینده نزدیک در لیبی تا چه میزانی است ؟

  در واقع حکومت آقای قذافی هیچ چیزی از آن باقی نمانده است. حتی قانون اساسی به عنوان نقشه راه وجود ندارد.  در حکومت قذافی اگر قانون اساسی ، اساس نامه ، مرام نامه و نقشه راهی وجود داشت برخی از نهادهایی که در آن ساخته شده قابل احیا بودند. اما نهاد نظامی، اجتماعی، مذهبی، زمان قذافی وجود ندارد. این ها نهادهایی لازمه هر حکومتی است. حکومت او، حکومت فرد محوری بوده است که با رفتن او همه چیز به هم ریخت. اکنون نیز بازگشت حکومت وی احتمال بسیار کم است. همه گروه هایی در حال حاضر در لیبی مخالف و منتقد قذافی اند. آقای حفتر، اخوانی ها در طرابلس و.. مخالف هستند. هیچ کدام از آن ها به سادگی بنا نیست این موضوع را به خصوص در کوتاه مدت بپذیرند.

مطالب مرتبط