مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

طالبان و آغاز دور جدیدی از وحشت در افغانستان نگاهی به آینده صلح در افغانستان

اشتراک

جواد بخشی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC


بیان رخداد:

بسیاری از افغان ها بر این باورند که بخش اعظمی از ناامنی های موجود در کشورشان برخاسته از فعالیت های خرابکارانه طالبان می باشد و اگر آنها جنگ افزارهای شان را به زمین گذاشته و به روند صلح بپیوندند، این ناامنی ها از میان برداشته خواهد شد. اگرچه نمی توان تمام ناامنی که امروز در افغانستان وجود دارد را محصول اقدامات طالبان دانست اما این اعتقاد عمومی که طالبان نقش مهمی در عدم ثبات و امنیت در افغانستان دارند را می توان درست دانست. دولت افغانستان تلاش های بسیاری را در این مدت انجام داد تا به توافقی با نیروهای شبه نظامی دست یابد ولی روند مذاکرات به کندی پیش می رفت تا جایی که آمریکایی ها به این نتیجه رسیدند که اگر به طور مستقیم با طالبان وارد مذاکره شوند زودتر به نتیجه دلخواه دست می یابند. اما پیش شرط طالبان برای مذاکرات که آزادی 4 نفر از زندانیان مطرح خود در زندان های گوانتانامو بود، باعث شد تا مذاکرات با طالبان متوقف شود و از طرفی طالبان نیز پس از اقدامات نظامیان آمریکایی در توهین به قرآن، اهانت به اجساد افغانی ها و کشته شدن 17 افغانی به دست یک سرباز آمریکایی اعلام کردند که هیچ گونه مذاکره ای را با اشغالگران انجام نمی دهند و به زودی انتقام خواهند گرفت. حوادث 27 فروردین در کابل و بعضی شهرهای دیگر افغانستان را شاید بتوان شروعی بر یک دوره دیگر از ناامنی و وحشت در افغانستان دانست.

تحلیل رخداد:

در روزهای اخیر طالبان و افراد وابسته به گروه حقانی موفق شدند در داخل شهر کابل و در برابر ساختمان مجلس افغانستان و همین طور منطقه مرکزی کابل که بدلیل وجود مهم ترین مراکز امنیتی و سفارتخانه های کشورهای مختلف در این ناحیه، از مناطقی محسوب می شود که به لحاظ امنیتی به شدت محفاظت می شود، حملاتی را سازماندهی و اجرا نمایند. سخنگوی گروه طالبان در تماس با رسانه ها مسئولیت این حملات را به عهده گرفت. او می گوید که این حملات، در پاسخ به اظهاراتی صورت گرفته که اخیراً برخی از مقام های دولتی و ناتو مبنی بر ضعف افراد طالبان عنوان کرده بودند. این اقدامات فرضیه های زیادی را برای کارشناسان امر به وجود می آورد که آیا طالبان این اقدامات شروع دور جدیدی از ناآرامی ها در افغانستان است؟ آیا این گروه خواهان امتیازهای بیشتری است؟ آیا با نزدیک شدن به موعد خروج نیروهای ناتو از افغانستان، طالبان عرصه را برای قدرت گیری مجدد در این کشور مناسب می بیند؟

نزدیک به سه دهه است که افغانستان در ناامنی مطلق به سر می برد و به دلیل فقدان امنیت، خسارت های جبران ناپذیری به زیر بناهای اقتصادی و فرهنگی کشور وارد شده است. حضور قدرت های فرامنطقه ای و سلطه گر نیز کمکی به حفظ امنیت در افغانستان نکرده است. یکی از مهمترین عوامل ناامنی و بی ثباتی در این کشور اقدامات تروریستی است که گروه طالبان به انجام رسانده است. خشونت‌های برخاسته از این تفکر و کنشهای ستیزه‌جویانه منبعث از آن، خاستگاه ناامنی‌ ها و تشنج‌ هایی تلقی می‌شود که ثبات اجتماعی و استقرار سیاسی کشور افغانستان را تهدید می‌کند. از این رو، مقابله با این خطر به یکی از دغدغه‌های عمده مقامات افغان تبدیل شده است. سال گذشته شورای عالی صلح افغانستان از موافقت این کشور برای صلح با طالبان و همچنین ترسیم چارچوب اصلی صلح با این گروه شبه نظامی که مهمترین مورد آن تاسیس دفتر طالبان در دوحه است خبر داده بود. در چارچوب های تعیین شده از سوی دولت افغانستان برای صلح با طالبان، آمده بود که مذاکره با طالبان تنها به شرطی آغاز می شود که این گروه از خشونت علیه شهروندان افغانی دست کشیده، روابط خود با القاعده را قطع کرده، و قانون اساسی افغانستان را که به حقوق شهروندی و آزادی از جمله حقوق زنان احترام می گذارد را به رسمیت بشناسد. در این بین افتتاح دفتر طالبان در قطر و موافقت مقامات افغانی با این موضوع باعث شده بود تا کارشناسان نسبت به تداوم صلح و رفع نگرانی ها نسبت به عدم تمایل طالبان به مذاکره خوشبین باشند و روندهای آتی را مثبت ارزیابی نمایند. ولی طالبان پس از یک دوره آرامش نسبی، روز یکشنبه 27 فروردین 91 در عملیات های جداگانه و هماهنگ در سه نقطه شهر کابل عملیات های تروریستی خود را از سر گرفتند. طالبان مجهز به سلاح های مختلف پس از انجام یک انفجار در نزدیکی منطقه دیپلماتیک «وزیر اکبرخان» شهر کابل، با ورود به داخل هتلی در این منطقه ضمن اشغال آنجا از طریق آن، مراکز مختلفی را هدف قرار دادند. مقر نظامیان خارجی در منطقه «شش درک» و اطراف سفارت آمریکا از مراکز اصابت موشک‌های طالبان از فراز این هتل بودند. همزمان با این حمله، مهاجمان مسلح یک ساختمان را در نزدیکی پارلمان افغانستان تصرف کردند و با استفاده از آن ساختمان پارلمان را که در خیابان «دارالامان» قرار دارد، هدف قرار دادند. این در حالی است که طالبان حملات همزمانی را در ولایت‌های «پکتیا»، «لوگر» و «ننگرهار» انجام دادند[1]. طالبان طی اعلامیه ای مسئولیت این عملیات ها را بعهده گرفته اند و اظهار داشته اند که این حملات زنجیره ای سر آغاز عملیات های بهاری آنان خواهد بود.

با توجه به اظهارات نهادهای امنیتی افغانستان، در این حملات سی و هفت تن از تروریستان به صورت مستقیم شرکت و آن را عملیاتی کرده اند. بنابراین حملات اخیر از لحاظ تعداد حمله کنندگان بی سابقه بوده و به لحاظ سطح عملیاتی تاکنون درمیان حملات طالبان به مناطق و مراکز مهم سیاسی، تجاری و دیپلماتیک چنین گسترده و پر تعداد نبوده است. زمان انجام این حملات نیز بسیار با دقت انتخاب شده بود زیرا در دوره زمانی نزدیک به این اقدامات، تلاش دولت افغانستان برای آغاز مذاکرات صلح و رایزنی این دولت با کشورهای منطقه در رابطه با میکانیزم های صلح و مذاکره با مخالفان مسلح، ورود هیأت حزب اسلامی گلبدین حکمتیار به کابل و مذاکره با رییس جمهور افغانستان و سایر مقامات دولتی این کشور و انتخاب رییس جدید شورای عالی صلح، از مهمترین اقداماتی بود که به انجام رسده بود.

درست یک روز پیش از این سلسله اقدامات تروریستی، صلاح الدین ربانی از سوی رئیس جمهور افغانستان، به عنوان رئیس شورای عالی صلح افغانستان برگزیده شد[2] و روز یک شنبه که این اقدامات تروریستی اتفاق افتاد در حقیقت اولین روز کاری وی به عنوان رئیس شورای عالی صلح بود. از سوی دیگر چندی پیش وزیر امور خارجه افغانستان به قطر، کشوری که میزبان دوری از گفتگوها میان نمایندگان طالبان و ایالات متحده آمریکا بوده، سفر کرده بود، تا بتواند در پروسه مذاکره با طالبان در این کشور با مقامات قطری رایزنی کند[3].

این موضوع در شرایطی که طالبان از نظر تبلیغاتی در حالت انفعالی قرار گرفته و انفعال در عرصه تبلیغاتی برای طالبان، در حالتی که وجود، حضور و اعتبار این گروه به آن بستگی دارد، هرگز قابل تحمل نمی باشد؛ اهمیت پیدا می کند. از اینرو در این حملات بیشتر روی شرایط، امکانات و خصوصیاتی تمرکز شده است که بازتاب خبری آن در سطح داخلی و بین المللی برای آنان افزایش توجه را به دنبال بیاورد. بنابراین انتخاب موقعیت ها و اهداف حملات و انتخاب زمان مناسب برای آن در راستای تحقق این هدف صورت گرفته که طالبان بتوانند از نظر ظاهری قدرت و توانایی نظامی خود را به اثبات برسانند و پیشرفت پروسه صلح را منهای حضور این گروه و در نظر نگرفتن خواست های آن با چالش مواجه سازد و نشان دهد که تنها این گروه می تواند طرف اصلی جنگ و صلح به شمار می آید. این اقدامات پیام واضحی را برای تلاش های صلح دولت افغانستان در پی دارد و آن اینکه طالبان به هیچ وجه حاضر به مذاکره با دولت افغانستان نیستند.

به رغم تمامی تلاشهای دولت افغانستان در سالهای اخیر مبنی بر تامین صلح در افغانستان و تفاهم با مخالفان مسلح در مقام عمل تجربه نشان داده است كه این تلاشها نتایج معکوس داشته است. در سالهاي اخير همواره زمانيكه تلاش هاي دولت برای رسیدن به توافق با گروه های شبه نظامی وابسته به طالبان و دست یابی به صلح، شدت گرفته است خشونت ها و حملات تروریستی نيز افزايش يافته است. در حقیقت طالبان هدفشان به دست گیری تمام قدرت سیاسی افغانستان است و به صراحت اعلام مي دارند كه بايد نيروهاي خارجي كاملا افغانستان را ترك کنند، قانون اساسي كنوني این کشور ملغی اعلام شود و قانون اساسي جديد مطابق اصول و معيار هاي آنان نوشته و اجرا گردد.

نکته دیگری که در این حوادث مهم جلوه می کند نقش کشورهای منطقه در اقدامات تروریستی طالبان در افغانستان است. به عقیده برخی کارشناسان سازمان دهی چنین حملات گسترده و وسیع در کابل و سایر شهرهای افغانستان نشان از آن دارد که طالبان حامیان قدرتمند بیرونی دارند و قدرتهای بیرونی از این گروه به شدت حمایت می نمایند. به نظر می رسد چنین عملیات های گسترده و منظم و هماهنگ بیشتر بوسیله کشورهای خارجی طراحی گردیده و نیروهای طالبان و گروه حقانی آن را به اجرا در می آورد. در سال های اخیر مقامات افغانی بارها ادعا کرده اند که پاکستان حامی نیروهای طالبان است و این گروه به پشتوانه حمایتهای کشورهایی نظیر عربستان و پاکستان سازماندهی و عملیاتهای تروریستی را انجام می دهد. البته مقامات پاکستانی این مسایل را همیشه رد و بر تلاش خود در به نتیجه رسیدن گفتگوهای صلح بین دوطرف تاکید دارند.

دورنمای رخداد:

با توجه به تحولات چند روز اخیر و اقدامات تروریستی طالبان در افغانستان به نظر می رسد که این گروه تمایلی به صلح و رسیدن به توافقی در این زمینه ندارد و به گفته سخنگوی آنها، این آغاز عملیاتهایی خواهد بود که بوسیله این گروه شبه نظامی به انجام خواهد رسید. با توجه به مشكلات فعلي افغانستان وعدم علاقمندي طالبان به ادامه مذاکرات صلح، رسيدن به صلح و امنيت تا سال 2014 يك كار بسيار دشوار و مشكل مي باشد. اگر طالبان به این نتیجه برسند که اقدامات اینچنینی دولت را تحت فشار شدید قرار می دهند و به هدف خود دست یافته و پیروز می شوند بدون شک به مذاکره راضی نخواهند شد و به همین خاطر است که مقامات دولتی افغانستان تلاش دارند که عملیات نیروهای دولتی را در مواجه با این اقدام تروریستی موفق نشان دهند. دولت افغانستان برای مقابله با این گروه دو رویکرد را باید پی بگیرد اول اینکه زمینه های داخلی برای  گسترش این جریان را از بین برده و با استفاده از ابزارهای قدرت آنها را کنترل نماید و در ضمن آن با استفاده از ابزار دیپلماسی، حامیان اصلی طالبان در بیرون از افغانستان را مجاب نماید تا حمایتهای خود را از این گروه قطع و به پروسه صلح در افغانستان کمک نمایند.


[1] http://www.gostareshonline.com/frontpage/109508-2012-04-16-07-14-35.html

[2] http://irna.ir/News/80077762/

[3] http://isna.ir/fa/news/91011402148/

مطالب مرتبط