مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

شکست دمکرات ها در انتخابات و طرح گزینه سوم

اشتراک

عطا بهرامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

انتخابات میان دوره ای مجلس نمایندگان آمریکا در روز سه شنبه 2 نوامبر انجام شد و چنانچه پیش بینی می شد جمهوری خواهان کنگره را در اختیار گرفتند. در انتخابات روز سه شنبه، راي دهندگان آمريكايي براي تعيين سرنوشت 435 كرسي مجلس نمايندگان از جمله 37 كرسي از يكصد كرسي سنا و 37 كرسي از 50 فرمانداري آمريكا به پاي صندوق هاي راي رفتند.

شکست زودهنگام دمکرات ها در کنگره بر آینده سیاسی باراک اوباما به شدت تاثیرگذار خواهد بود. اصلاحات موردنظر اوباما به همراهی جدی کنگره نیازمند است و زمانی که وی این همراهی را با خود داشت نیز اقداماتش بخصوص در زمینه سلامت عمومی با دشواری پیش می رفت و حال که این همراهی را از دست داده است دشواری های به مراتب بیشتری را در مقابل خواهد داشت.

با کسب حداقل 60 کرسی سنا توسط جمهوری خواهان آنها می توانند جان بونر را به جای نانسی پلوسی به ریاست سنا بنشانند و با دراختیار گرفتن کمیته های مختلف سنا در راه پیشبرد طرح های باراک اوباما مانع تراشی کرده و عملا شعار تغییر را در داخل ایالات متحده ناکام گذارند. نتایج این چالش ها که به معنی بی تغییری در داخل آمریکا است برای باراک اوباما گران تمام خواهد شد.

واشنگتن پست در 31 اکتبر در این باره نوشت: واقعيت آن است که گام هاي برداشته شده در واشنگتن براي بهبود اوضاع اقتصادي کشور و سروسامان دادن به آن هيچ نتيجه اي نداشته و فقط سبب بدتر شدن اوضاع شده است. سوال مطرح در اين شرايط آن است که اوباما براي ايجاد رشد اقتصادي در کشور چه اقداماتي مي تواند صورت دهد. اگر اوباما نتواند تا سال 2012 به رشد اقتصادي آمريکا کمک کند بعيد است که بار ديگر به رياست جمهوري انتخاب شود. احتمالا آثار ديرپاي رکود اقتصادي که با او در به قدرت رسيدن در کاخ سفيد همراهي کرده است سبب شکستش خواهد شد. آيا اوباما مي تواند رشد اقتصادي ايجاد کند؟ اين سوال اساسي است که در دو سال آينده به طور جدی مطرح خواهد بود.

این دشواری تاحدی است که می توان با قاطعیت گفت که وی در داخل به بن بست می رسد و طبق سنت روسای جمهوری پیشین آمریکا به سیاست خارجی روی خواهد آورد. برجسته کردن مشکلات آمریکا در دنیای خارج و معطوف کردن توجه ها به آن را می توان تنها راه حل ممکن برای وی در جهت انتخاب شدن در انتخابات آتی ریاست جمهوری برشمرد. برخی از کارشناسان پا را از این نیز فراتر نهاده و حمله نظامی به ایران را برخی تنها راه حل ممکن برای وی معرفی می کنند. حل رکود بزرگ دهه 30 با رویداد جنگ دوم جهانی را می توان موفق ترین مثال ممکن برای غلبه بر رکود طولانی مدت اقتصادی در تاریخ آمریکا با گزینه جنگ برشمرد. با این حال مثال های دیگری نیز وجود دارد که نتایج متفاوتی به بار آورده است. جنگ ویتنام به رشد اقتصادی نیانجامید و برعکس باعث رکود در اقتصاد این کشور شد.

موسسه تحقیقاتی استراتفور نیز در این باره نوشت که اوباما با وجود رای موافق کنگره کار سختی برای قانون سلامت عمومی داشت، حال در صورت پیروزی جمهروی خواهان باید نظر آنها را نیز برای اصلاحات موردنظرش جلب کند و این یعنی دشواری وی در ادامه دوران ریاست جمهوری اش.  
اوباما در حالی در داخل دو گزینه دارد که می تواند روی گزینه سوم سیاست خارجی نیز مترکز شود. وی در داخل تنها در شرایطی می تواند فعال باقی بماند که در کنگره قدرت کافی داشته باشد. تاریخ آمریکا نشان می دهد که اگر رئیس جمهوری در آمریکا قدرت داخلی اش تضعیف شود رو به سیاست خارجی می آورد. دو مشکل بر سر راه روی آوردن اوباما به سیاست خارجی وجود دارد. نخست اینکه در بر اوضاع اقتصادی و داخلی تمرکز کند. اگر تا سال 2012 پیشرفتی در سیاست خارجی و اقتصادی روی ندهد در آنصورت هزینه آن را اوباما در انتخابات ریاست جمهوری بعدی خواهد پرداخت. دومین مشکل این است که شعارهای وی بر ملایمت و همزیستی استوار شده بود نه هماوردطلبی در سیاست خارجی.

وی در گزینه ایران و در آغاز زمام داری اش از دست دراز شده سخن گفت و برای مردم ایران پیام تبریک سال نو فرستاد. باتوجه به اینکه ایالات متحده برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی روی اوضاع داخلی آن نیز حساب ویژه باز کرده است، چرخش در این سیاست و فشار بر ایران می تواند به انسجام داخلی بیشتر در این کشور منجر شود. در منطقه نیز همچنان مشکلات لاینحلی که راه حلی برای آنها یافت نشده است وجود دارد. افغانستان همچنان صحنه درگیری های گسترده است و عراق نیز همچنان ناآرام است و در 3 نوامبر روزی خونبار را با انفجارهایی پیاپی با نزدیک به 200 کشته و زخمی شاهد بود.

بنابراین گزینه های اوباما برای فشار بر ایران وسیع تر از سال 2003 نیست و همچنان همکاری دو طرف در موضوعات منطقه ای از عراق تا افغانستان یک ضرورت است. گسترش تقابل در این مناطق باعث تعمیق بحران و سخت تر شدن کار این کشور در منطقه می شود. دیوید پترائس از نقش ایران در افغانستان سخن گفت و از همکاری طرفین به شدت استقبال کرد. وی ایران را دشمن طالبان نامید. اگر نظر پترائس را نظر کارشناسی ارتش آمریکا در افغانستان بدانیم و از طرف دیگر اوباما به یک سیاست خارجی تهاجمی در قبال این کشور برای کاستن از فشار داخلی نیاز داشته باشد در آن صورت ایالات متحده با یک تناقض در سیاستگذاری روبرو خواهد بود که مدیریت آن کار ساده ای نیست اما می توان گفت که سرنوشت دولت اوباما را رقم خواهد زد.

مطالب مرتبط