مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیاست خارجی اردن در نگاه به بحران های منطقه ای و بازیگران خارجی -گفتگو با دکتر حسین رویوران

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

سیاست خارجی اردن به عنوان کشوری متحد غرب در همسایگی با چند بازیگر عمده منطقه ای چون عربستان، عراق، سوریه، اسرائیل و مصر تعریف میشود.در همین راستا برای بررسی بیشتر رویکرد سیاست خارجی امان گفتگویی با حسین رویوران کارشناس مسائل عربی  داشته ایم:

واژگان کلیدی: سیاست خارجی اردن، نگاه اردن به بحران های منطقه ای ، اردن و بازیگران خارجی، روابط خارجی اردن

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم رویکرد اردن به تحولات منطقه در چند سال گذشته در جریان بیداری اسلامی و تحولات عربی را بررسی کنیم، سیاست خارجی اردن را با چه متغیرهایی می توان مد نظر قرار داد؟

دولت اردن یک دولت مصنوعی است. به عبارتی دولتی نیست که اصالت تاریخی داشته باشد و جامعه اش هم جامعه ی تاریخی نیست. انگلیس در اردن را به وجود آورد و برای اردن وظیفه ای حمایت از مرزهای شرقی رژیم صهیونیستی تعریف کرد. مهم ترین ویژگی دولت اردن حفظ امنیت شرقی اسرائیل است و تمام سیاست های این کشور بر اساس انجام این وظیفه تعریف می شود.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم به نوع رویکردی که دولت اردن به تحولات بیداری اسلامی داشته است بپردازیم، اصولا دولت اردن چه رویکردی به تحولات بیداری اسلامی و جهان عرب داشته است؟

دولت اردن از کشورهایی است که بالاترین میزان وابستگی را در سطح منطقه داشته و دارد. یعنی تا دهه ی 90 فرمانده ارتش اردن یک انگلیسی بود. همچنین سازمان های امنیتی اردن، با کارشناسان و افراد انگلیسی اداره می شدند. این نشان می دهد که دولت اردن از بالاترین میزان وابستگی برخورداراست. هیچ کشوری الا بحرین، در منطقه قابل قیاس با اردن نیست. در این حال اردن نسبت به تحولات بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی نگاهی کاملا منفی داشت. از آن جا که این جنبش در اردن نیز اثر گذاشت و حضور مردم در صحنه افزایش پیدا کرد، به همین دلیل، اردن در مقابل بیداری موضع کاملا خصمانه پیدا کرد. نگرانی عمده ی اردن به جمعیت حدودا 60% فلسطینی کشور و جریان اخوان در اردن برمی گردد. اخوانی ها تقریبا قدرتمند ترین نیروی اجتماعی  و قبلا در ساختار قدرت حاضر بودند. لذا اردن در بحث بیداری اسلامی، بالاترین میزان کنترل و موضع گیری را در مقابل اخوان و فلسطینی ها در داخل داشته است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در سال های گذشته رویکردی که آقای عبدالله به غرب، اتحادیه اروپا و امریکا داشته، چه بوده است؟

اردن بیشترین رابطه را با غرب و امریکا داشته و بیشترین کمک های مالی که دریافت می کند. فراموش نکنیم که پادشاه اردن از یک مادر انگلیسی است و خود نیز مدت زمان زیادی در انگلیس زندگی می کرد. به هر حال رابطه ی اردن با کشورهای غربی یک رابطه ی مثبت است و به نوع وابستگی که اردن به کشورهای غربی داشته و دارد، برمی گردد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم روابط اردن با کشورهای عربی را در چارچوب اتحادیه عرب بررسی کنیم، از نگاه اردن کشورهای عربی به چند دسته تقسیم می شوند و چه رابطه ای با این کشورهای برقرار کرده است؟

 اردن کشوری نسبتا فرصت طلب در روابط خارجی است. علارغم این که پادشاهی است و بیشترین ارتباط را با شیخ نشین های خلیج فارس در گذشته داشته است، اما در حمله ی صدام به کویت، شاه حسین در کنار صدام علیه شیخ نشین ها قرار گرفت. چون عراق اعلام کرد سالی دو میلیارد یا 3 میلیارد کمک مالی به اردن خواهد کرد. این کمک ها معمولا سیاست اردن را تغییر می دهد. در حال حاضر نیز اردن ابزاری در دست عربستان (که سعی می کند در سوریه از طریق اردن تاثیرگذار باشد) است. به همین دلیل ریاض کمک هایی به اردن می کند تا این که اردن سرکوبی برای این تاثیرگذاری های عربستان در سطح منطقه باشد. این نوع رفتارها  در سیاست اردن دیده می شود. به طور کلی اردن با کشورهای پادشاهی در جهان عرب بیشترین ارتباط را دارد و با کشورهایی مانند سوریه و لبنان  (که به گونه ای به دنبال تغییر وضع موجود هستند)، ارتباط خوبی ندارد. اکنون اردن با مصر رابطه ی نسبتا خوبی پیدا کرده است. با لیبی در حال حاضر رابطه ی چندانی ندارد در حالی که با مغرب ارتباط خوبی دارد. روی هم رفته اردن جهان عرب را از زاویه ی منافع خود نگاه می کند و سیاست خارجی آن تقریبا ثابت است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر به سه قطب عمده ی قدرت های منطقه در خاور میانه، ایران و مصر و ترکیه  بنگریم، نگاهی که اردن  در سال های کنونی به این کشورها داشته است، چگونه بوده است؟

نگاه اردن به پس از انقلاب ایران  نگاهی منفی است و کمترین ارتباطی بین این دو طرف بوده است. علارغم این که در زمان آقای  احمدی نژاد ملک عبدالله از ایران دیدار کرد ولی اساسا نظام در اردن، یک نظام امنیتی است و نگاهش هم عمدتا با حساسیت های اسرائیلی است. به دلیل همین نگاه نتوانسته هیچ گاه با ایران رابطه ی مثبتی برقرار کند. اما شدت و ضعف دشمنی با ایران زیاد یا کمتر شده است. اردن نسبت به ترکیه یک ارتباط خصومت آمیز نیست، ترکیه دنبال بازار در اردن است و اردن هم سعی کرده سکویی برای ترکیه به سوی کشورهای دیگر باشد. ترکیه از  جاده های اردن به صورت ترانزیت استفاده شده است. با توجه به هم جهت بودن اردن و مصردر ارتباط با فلسطین هر دو نقش مکملی نسبت به حمایت از امنیت اسرائیل دارند. متاسفانه این امر آن ها را به شدت نزدیک کرده و همکاری شدیدی بین این دو وجود دارد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر به دو بحران عمده ی منطقه، بحران سوریه و عراق، متمرکز شویم، با توجه به این که اردن با سوریه و عراق هم مرز است، در شرایط کنونی اردن در جستجوی چه اهدافی در سوریه و عراق است؟

در ارتباط با سوریه، اردن دچار پارادوکس است. از یک طرف می داند حفظ وضع موجود در سوریه اردن را از بحران دور می کند. چون بحران در سوریه یعنی ورود آواره ها به سوی اردن  در حالی که اردن  توان پذیرش ندارد. به همین دلیل گرایش طبیعی نظام در اردن، حفظ وضع موجود در سوریه است و نه تغییر وضع موجود.  در واقع اولین هدف تغییر وضع موجود در سوریه و تسلط گروه های تروریستی، اردن خواهد بود. به همین دلیل اردن منافعش در حفظ وضع موجود در سوریه است. اما به دلیل نوع هم پیمانی اردن با عربستان ناگزیر است به عربستان برای تخریب وضع امنیتی در سوریه راه دهد. به همین دلیل اردن گاهی به نعل و گاهی به میخ می زند. چنانچه اردن در مورد برخی از گروه های سلفی و تکفیری  نزدیک مرزهایش می شوند موضع می گیرد و برخورد می کند و گاهی هم اجازه می دهد کمک های عربستان برای همین گروه ها به سوریه منتقل شود. این نشان دهنده ی پارادوکسی سیاست اردن در قبال سوریه است. درمورد عراق هم اردن  دچار پارادوکس است. یعنی از یک طرف از عراق سه میلیون بشکه نفت تخفیف گرفته و سعی کرده بهترین رابطه را با عراق داشته باشد، ولی در عین حال تمام مخالفان عراق در اردن حضور دارند. 10 روز قبل از وقوع حمله ی اخیر داعش، نیرو های بعثی و نظامی های رژیم بعثی با داعشی ها در یکی از هتل های اردن هماهنگی ها را انجام دادند و ساعت صفر را اعلام کردند. این نشان می دهد که اردن نسبت به عراق همچنان دچار یک نوع دوگانگی است. مدتی پیش هم این رویکرد  اردن دولت عراق را وادار به واکنش کرد و به شدت این اقدام را محکوم کرد و بسیاری از نمایندگان طبق نامه ای به آقای مالکی خواستند که هرگونه تخفیف در نفت به اردن را قطع کند و با اردن با هیچ ارجحیتی برخورد نکند.

 

مطالب مرتبط