مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رویکرد ایران در قبال مسئله قدرت یابی طالبان

اشتراک

مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلحIPSC

مشکلات و مسائل مختلفی که در طی سالیان گذشته بین ایران و افغانستان-به عنوان یکی از بازارها و مسیرهای مهم صادراتی ایران- شکل گرفته است کماکان به عنوان نقطه بحرانی در مناسبات سیاسی-اقتصادی هر دولت و حکومتی که در افغانستان تشکیل شود، تعریف می شود و با توجه به شرایط خاص کنونی و روی کارآمدن طالبان در افغانستان و نبود یک سازوکار مدون و قانون مند در ارائه خدمات سیاسی-امنیتی می تواند به تهدیدات بالقوه خطرناک برای ایران تبدیل شود که اختصارا  به شرح زیر می باشد: 

  • هیدروهژمونی

از مهمترین و اساسی ترین تهدیدی که متوجه ایران است بحث هیدروهژمونی افغانستان است. افغانستان به عنوان کشور بالادست رودخانه ها، با ایجاد سد و کانال، زمینه های را برای تیرگی روابط با همسایگان مهیا می کند. اما آنچه که مشخص است افغانستان تحت حاکمیت طالبان در سالهای پیش رو با توجه به کاهش سطح آب رودخانه ها به دلیل تغییرات اقلیمی و مشخصا از موضع اقتدارگرایانه قومی-قبیله ای، سیاست هیدروهژمونی خود را عملیاتی خواهد کرد تا کشورهای همجوار را با رفتارهای سیاسی رهبران افغانستان همراه و به ظن خود کشمکش عقیدتی و مذهبی با همسایگان را در جهت منافع خود مدیریت نماید.

  • اختلافات  مرزی

طول مرز مشترک ایران و افغانستان 1/919 کیلومتر است که 681 کیلومتر آن را مرز خشکی و 238 کیلومتر دیگر مرز آبی یعنی رودخانه های مرزی هریرود-دریاچه بین المللی هامون- نهر سیخ سر و هیرمند تشکیل می دهد و توسط مرزبانی های درجه یک تایباد-گزیک-زابل از طرف ایران و مرزبانی های اسلام قلعه-کلاته نظر-نیمروز(چخانسوز) از طرف افغانستان کنترل و مراقبت می شود.

مرزهای بین ایران و افغانستان جزء مرزهای تحمیلی محسوب می شود. این مرزبندی که توسط عوامل انگلیس و ترک صورت گرفته کاملا به نفع افغانستان بوده است. با توجه به شرایط آب و هوایی منطقه، بسیاری از علائم مرزی نصب شده که بیش از صد سال قدمت دارند از بین رفته است و به دلیل مشخص نبودن نحوه نصب علائم در صد سال گذشته و نداشتن مبنای سیستم های مختصاتی کارشناسان فنی  دو کشور در تجدید نصب مجدد این علائم با مشکل رو به رو شدند. به همین دلیل با بررسی های صورت گرفته توسط سازمان جغرافیایی ارتش، مبنای مختصاتی علائم  که در گذشته به نجوم و ستارگان بر می گشته، زیر سوال رفته و برای آن مبنای مشخصی تاکنون پیدا نشده و همین امر باعث شده است در سال های گذشته در چندین نقطه از مرز یعنی در سه منطقه دوغارون (حوزه هنگ مرزی تایباد)، دوکوهانه(حوزه هنگ مرزی نهبندان)، و رودخانه مرزی هیرمند(حوزه هنگ مرزی زابل)، ابهاماتی در خصوص نحوه عبور خط مرز دو طرف به وجود آید و نهایتا منجر به اختلافات مرزی گردید(1). از سوی دیگر، تنش در مرز بین دو کشور، از جهت مسیر فعال قاچاق مواد مخدر، موضوعی دیرینه بوده است(2) بخصوص هزاران پناهجو هر روز از مرزهای پرتنش ایران-افغانستان عبور می کنند(3).

  • ترانزیت مواد مخدر و شکل گیری مناطق خاکستری در نواحی مرزی

با توجه به تولید حدود 85درصد تریاک جهان در افغانستان و قاچاق آن به بازارهای جهانی که جزء از طریق فعالیت کارتل ها و باندهای بین المللی مواد مخدر میسر نیست، ایران به دلیل مجاورت به کانون هلال طلایی یعنی کشورهای افغانستان و پاکستان و مسیر ترانزیت مواد مخدر و ضعف در انسداد فیزیکی مرزهای شرقی و وجود محرومیت اقتصادی در آنجا همواره مورد استفاده باندهای مافیا به جهت ترانزیت مواد مخدر قرار داشته است(4). همچنین کمبود شغل، افزایش نرخ بیکاری، وجود فقر و محرومیت در شهرها به ویژه روستاهای مرزی از یک سو و مجاورت با افغانستان و استفاده قاچاقچیان افغان از مرزنشینان برای قاچاق مواد مخدر و سود بالایی این کار باعث شده تا قاچاق مواد مخدر در شرق کشور نسبت به سایر استانهای داخلی فراگیرتر باشد(5). 

با توجه به اینکه ایران در نوار مرزی با کشورهای پاکستان و افغانستان به عنوان کانون تولید و تجارت مواد مخدر قرار دارند و از سوی دیگر گردش مالی تولید، ترانزیت و توزیع مواد مخدر بعد از تجارت اسلحه بیشترین رقم را در سال به خود اختصاص داده و حتی از درآمد نفت هم بیشتر است(6)، انگیزه مناسبی را برای محرومین اقتصادی در جنوب شرق ایران بوجود می آورد که جزو ساکنین مناطق خاکستری شوند. از این رو محرومیت اقتصادی- اجتماعی مردم به دلیل بیکاری و نبود شغل مناسب، باعث شکل گیری و رشد مناطق خاکستری در بطن اغلب شهرهای مناطق مرزی شرق و جنوب شرق ایران شده است(7).

  • بحران مهاجرین

پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و بروز بحران اقتصادی در این کشور، روزانه حدود ۵۰۰۰ مهاجر افغان در مسیرهای بیابانی و خطرناک از مرز افغانستان به ایران عبور می کنند. این بحران مهاجرت مشکلاتی را بین دو کشور ایجاد می کند. مقامات ایرانی می گویند که در جریان هشت ماه پس از به قدرت رسیدن طالبان، حدود یک میلیون افغان به این ایران پناه برده اند. آنها پیشتر گفته بودند که کشور ایران ظرفیت پذیرش پناهجویان بیشتر را ندارد (8).

ایران اکنون که در دوران تحریم و تقابل با سیاست فشار حداکثری در شرایط سخت و بغرج اقتصادی و معیشتی به سر می‌برد بی شک تشدید حضور مهاجران افغانی در ایران می تواند یک بار اضافه اقتصادی بر دوش دولت بگذارد. ورود حدود یک میلیون مهاجر در شرایط اقتصادی تحریمی کنونی ایران واقعا می تواند چالش جدی به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه تشدید بحران مهاجرت افغانستان به ایران، هم در کوتاه مدت، هم در میان مدت و هم در بلند مدت مشکلات و چالش های عمده امنیتی، بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، معیشتی و … را برای ایران در پی خواهد داشت(9).

فرصت های ایران در افغانستان

تغییرات ژئوپلیتیکی که در افغانستان روی داده است می‌تواند فرصت‌هایی را برای ایران فراهم کند. لازم به ذکر است که در چند سال گذشته افغانستان جزو پنج شریک تجاری برتر ایران بوده و صادرات سالانه ایران به افغانستان به 4 میلیارد دلار رسیده است، در حالی که شرکت های افغانستانی حدود 40 تا 50 میلیون دلار به ایران صادرات داشته اند. عمده صادرات ایران به افغانستان ماهیت استراتژیک دارد و به راحتی قابل جایگزینی نیست، یعنی برق، انواع سوخت، مصالح ساختمانی و مواد غذایی. ایران در سال‌های اخیر بزرگترین شریک تجاری افغانستان بوده و تامین‌کننده اصلی سوخت برای همسایه شرقی خود است(10). اگرچه پاکستان می تواند در برخی از مقوله ها با صادرکنندگان ایرانی رقابت کند، اما ایران در موقعیت خوبی برای تسلط بر بازار افغانستان باقی خواهد ماند، به ویژه به دلیل زبان و فرهنگ مشترک.

موضوعات منابع معدنی، انرژی و ترانزیت با افغانستان از جمله فرصت های ایران برای حضور گسترده در افغانستان است. ضمن اینکه افغانستان دارای کارگر ارزان‌ است(11). که می تواند یکی از راه‌های توسعه اقتصادی باشد. با ایجاد یک کریدور ارتباطی مدرن و مجهز بین ایران و افغانستان و مشوق های دولتی در خصوص کاهش مالیات و عوارض گمرکی و سایر موارد مشابه، همچنین بکارگیری از قابلیت های حضور در پیمان های دو یا چند جانبه اقتصادی-تجاری، می تواند در گسترش مناطق آزاد تجاری به عنوان کانون پشتیبانی از منافع ملی دو کشور در چارچوب استراتژیهای بلند مدت به محدودیت ها و چالش های به وجود آمده کمک کنند(12). ضمن اینکه در بخش سلامت و گردشگری پتانسیل های فراوانی وجود دارد.

از سوی دیگر، ایران در حال مذاکره با طالبان برای از سرگیری ساخت یک پروژه ریلی است که در نهایت هدف آن اتصال حداقل پنج کشور آسیای مرکزی است. ایران آماده سرمایه گذاری بیشتر است و هر دو طرف مایلند ساخت خط آهن خواف در شمال شرق ایران را به هرات در شمال غرب افغانستان به پایان برسانند. این پروژه می‌تواند باعث رونق تجارت و کاهش هزینه‌های ترانزیت شود و افغانستان را به بنادر جنوبی ایران متصل کند که پس از تکمیل کامل، در نهایت مسیری را ایجاد  می کند که چین را به ترکیه متصل خواهد کرد. بخش اول خط آهن چهار بخشی خواف – هرات در دسامبر 2020 افتتاح شد و خواف را به شهر رزناک افغانستان در حدود 150 کیلومتری متصل کرد. این خط ریلی که 225 کیلومتر است، ظرفیت جابجایی یک میلیون مسافر و شش میلیون تن کالا در سال را خواهد داشت(13).

چشم انداز سیاست ایران در قبال طالبان

روابط ایران با طالبان مدت‌ها پیچیده و همراه با فرازو‌نشیب بوده است. به دلیل شیعه مذهب بودن ایران و منافع متفاوت در گذشته روابط ایران و طالبان به تجربه‌ای تلخ در اذهان تبدیل شده است. مقابله با طالبان حتی در زمان جنگ افغانستان، ایران را به آمریکا نزدیک ساخته و دو کشور، طالبان را تهدید مشترک خود تلقی کردند. در دوره کنونی و با قدرت‌گیری طالبان، ایران با احتیاط نظاره‌گر وضعیت افغانستان است. طالبان که در تلاش برای جلب اعتماد در نظام بین‌الملل است اظهار داشت که این گروه برای شیعیان ساکن افغانستان هیچ مشکلی ایجاد نخواهد کرد. ایران امیدوار به برقراری روابط حرفهای با طالبان بوده همچنان نگران به کارگیری سیاست ضد شیعی از سوی طالبان است. ضمن اینکه تهران و طالبان خصومت مشترکی نسبت به ظهور شاخه محلی داعش در افغانستان، -دولت اسلامی خراسان- دارند و از همکاری بیشتر در این زمینه حمایت می کنند.

 از نظر ژئواستراتژیکی حضور طالبان ضد شیعی و ضد ایرانی می‌تواند منجر به نفوذ هر چه بیشتر عربستان شده و باعث ایجاد مشکلات امنیتی جدی گردد. در این صورت افغانستان می‌تواند به مقری برای رشد نیروی ترور ضد ایرانی تبدیل گردد. با این وجود، ایران با دید مثبتی این روند را دنبال خواهد کرد. برای ایران هدف برقراری ثبات و امنیت در مرزهای کشور بوده و به نظر می‌رسد در صورت تغییر رفتار طالبان آن را به رسمیت شناخته و در کنار کشورهایی مانند چین و پاکستان در پی گسترش تجارت و ارتباطات با افغانستان گردد(14).

ضمن اینکه ایران خواهان افزایش تنش‌های منطقه‌ای نیست. ایران در شرایط کنونی رویکرد تعاملی را به‌عنوان راهبرد خود برگزیده است. هرچند او نوع برخورد با طالبان را مشروط دانسته و در برخورد با کشورهایی مانند آمریکا و اسرائیل و تعاملات حوزه خلیج فارس، بر سیاست «نه جنگ نه صلح» رویه خود را پایه‌گذاری کرده است.

می‌توان چنین تغییر و رویکردی را «دیپلماسی مشروط» نام نهاد. اگرچه تعامل با افغانستان دست کم در کوتاه‌مدت درآمد اقتصادی درخور توجه برای ایران ندارد؛ اما آشکار است یکی از نقاط تنش‌زا، استان سیستان‌ و بلوچستان در جنوب شرقی این کشور است. حاکمیت طالبان و نزدیکی مرزی و مذهبی و فرهنگی این استان با افغانستان تهدیدی بالقوه علیه حکمرانی ایران به‌شمار می‌آید.

همچنین نقاط شرقی خراسان و استان‌های همجوار افغانستان چنین وضعیتی را می‌توانند داشته باشند. ازاین‌رو، تغییر رویکرد ایران که از سیاست «تهاجمی به تعاملی» رسیده، هم از دید امنیتی داخلی و هم سیاست خارجی می‌تواند اثرات مثبتی پیش روی ایران داشته باشد؛ همانطور که ترکیه و آمریکا نیز سال‌هاست سیاست مثبت و تنش‌پرهیزی را در برخورد با طالبان و بحران‌های منطقه بالکان و حوزه خلیج فارس و به سود منافع ملی و بین‌المللی خود در پیش گرفته‌اند(15). 

ایران، معتقد است که ظهور طالبان به طور بالقوه می تواند توازن قوا بین ایران و عربستان سعودی را تغییر دهد و راه را برای تنش زدایی بین ریاض و تهران هموار کند. چنین تنش‌زدایی انزوای کنونی ایران را کاهش می‌دهد، به‌ویژه اگر راه را برای روابط اقتصادی نزدیک‌تر بین ایران و امارات هموار کند. از سوی دیگر اگر چین خروج آمریکا از افغانستان را فرصتی برای سرمایه‌گذاری بیشتر در افغانستان و توسعه بازارهای آسیای مرکزی بداند، ایران می‌تواند به‌عنوان یک مرکز منطقه‌ای و همچنین به‌عنوان یک حامی کلیدی طرح کمربند- جاده چین از آن بهره‌مند شود. البته تغییر واقعیت‌های ژئوپلیتیکی ممکن است بر سرمایه‌گذاری‌های خود ایران با چشم‌انداز بازارهای افغانستان و آسیای مرکزی تأثیر بگذارد(13).

جمع بندی

به نظر می رسد در دوران حاکمیت امارت اسلامی بر افغانستان، شرایط نه چندان همواری برای ایران از جهت پیگیری سیاست های اقتصادی-تجاری و حتی امنیتی- سیاسی به وجود آید که البته به طور مستقیم به رویکرد و دیپلماسی ملی و منطقه ای طالبان بستگی خواهد داشت. شکی نیست که در این راستا، ایران می بایست مشترکات مذهبی و فرهنگی را در روابط پیچیده گروه های مختلف قومی که پتانسیل تأثیرگذاری اجتماعی، سیاسی و اجتماعی بر بدنه اصلی طالبان را دارند، برجسته نماید. علیرغم مشکلات متعدد که در بخش های ایدئولوژیک و حتی ژئوپلیتیک میان دو کشور جریان دارد که می تواند چالش های را در روابط آنها به وجود آورد، کماکان افزایش فعالیت های اقتصادی و تبادلات تجاری و پیوندهای فرهنگی، به حفظ موازنه ثبات و امنیت مطلوب بین دو کشور کمک خواهد کرد و تلاش ها برای گسترش نفوذ سیاسی- فرقه ای بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای را از جهت اختلال در روند گفتمان صلح میان ایران و افغانستان محدود می کند. البته مشکلات اقتصادی-اجتماعی در ایران که بیشتر ناشی از تحریم های غرب است، قطعا چگونگی ایجاد روندهای صلح آمیز را با امارت اسلامی با یک سری از اشکالات مواجه می سازد و می تواند با تشدید مناقشات طولانی مدت بر روابط دوجانبه تاثیر بگذارد که در این راستا پیامدهای احتمالی آن با گذر زمان مشخص خواهد شد.

کلید واژگان: افغانستان، طالبان، ایران، اقتصاد، مرز، تنش و درگیری، مریم وریج کاظمی

منابع

1-محمد رضوی و هادی رمضانی(1395)، بررسی نقش ساماندهی علائم مرزی ایران و افغانستان در حل و فصل اختلافات مرزی دو کشور(با رویکرد فنی و حقوقی)، پژوهش نامه مطالعات مرزی، سال4، شماره3.

2-www.arabnews.com/node/2079026/

3-https://www.reuters.com/world/clashes-over-iran-afghanistans-border-misunderstanding-ended-2021-12-01/

4- سید علی عبادی نژاد و امیر صفاری و حمید پناهی(1389)، «نقش عوارض ژئومورفولوژیکی در قاچاق مواد مخدر از مرزهای جنوب شرق کشور»، تهران: فصلنامه مطالعات مدیریت انتظامی،سال پنجم،شماره سه.

5- حمیدرضا محمدی و محمد غنجی(1385)، «چالش های ژئوپلیتیکی مواد مخدر در جنوب غرب آسیا با تاکید بر ایران پاکستان و افغانستان»، تهران: فصلنامه ژئوپلیتیک،سال دوم، شماره اول.

6- علی غنجی(1386)، «کلیات مواد مخدر»، تهران: انتشارات معاونت امور ناجا.

7-مریم وریج کاظمی(1395)، شکل گیری مناطق خاکستری متاثر از نقش ژئوپلیتیک مواد مخدر (موردی جنوب شرق ایران)، نهمین کنگره انجمن ژئوپلیتیک ایران و اولین همایش انجمن جغرافیا و برنامه ریزی مناطق مرزی ایران، دانشگاه سیستان و بلوچستان.

8-https://www.infomigrants.net/prs/post/40255/

9-http://irdiplomacy.ir/fa/news/2007536/

10-https://www.aljazeera.com/news/2022/3/9/iran-in-talks-with-taliban-to-resume-ambitious-rail-project

11-https://www.yjc.news/fa/news/7878686

12- مریم وریج کاظمی(1400)، راهکارهای برون رفت از معضل هیدروپلیتیک هیرمند، بولتن شماره367 موسسه راهبردی مطالعات شرق. قابل دسترسی در سایت https://www.iess.ir/fa/weekly/2727

13- https://www.al-monitor.com/originals/2021/08/iran-afghan-trade-has-murky-future-under-taliban

14- Vinay Kaura,2020. Iran’s influence in Afghanistan, https://www.mei.edu/publications/irans-influence-afghanistan

15- سیداحمدرضا احمدپور( 1400 )، خبرگزاری اناتولی. سیاست ایران در قبال طالبان؛ دیپلماسی تهاجمی یا تعامل، قابل دسترسی در سایت https://www.aa.com.tr/fa-/2404124

16- نيلوفر باقرنیا (1400)، طالبان و چشم‌انداز توازن قدرت در سطح منطقه و نظام بین‌الملل، قابل دسترسی در سایت ،https://old.imobs.ir/2021/09/18/

مطالب مرتبط