مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

روسیه 1402 در مثلث انتخابات ، اوکراین و اقتصاد جنگی

اشتراک

 

 

دکتر علی بمان اقبالی زارچ 

کارشناس ارشد اورآسیا

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC 

 

با گذشت دو سال از منازعه مرموز اوکراین، تحرکات در جغرافیا نزاع و حوزه نرم و روایت سازی تشدید شده است و پرزیدنت پوتین با درایت و مدیریت خاص و اقتدارگرا توانسته در این سال بر چند چالش اساسی از جمله مدیریت اقتصاد، شورش پریگوژین، ثبات اقتصادی جنگ محور با موفقیت کامل به اهداف ترسیمی خصوصا” پیروزی قاطع در انتخابات ریاست جمهوری دست یافته و برای تداوم رهبری روسیه در حال زورآزمایی با تمامیت یورآتلانتیک تا 2030 میلادی تضمین افکار عمومی کشورش را بدست آورد و  ارتش این کشوراز  طرفی  در اشغال شهر اودیوکا به موفقیت در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دست یافت . از سوی دیگر اوکراین در چند عملیات دریایی و هوایی موفق به نابودی چند کشتی جنگی و سرنگونی چند فروند جنگنده فوق پیشرفته روسیه شده که قیمت یکی از جنگنده ها بیش از سیصد میلیون دلار ارزیابی شده است.  البته همزمان جنگ نرم طرفین با شیوه های مختلف رسانه ای و بهره گیری از نشست های منطقه ای و بین المللی ادامه دارد و اگر چه سرنوشت جنگ نهایتا” در جبهه رقم نخواهد خورد ولی فعلا” سه احتمال پیش رو می باشد و هر یک از اینها طیفی از پیامدهای بالقوه را به دنبال خواهد داشت: یک  پیشرفت نیروهای روسیه؛ موفقیت نیروهای اوکراین و نوعی بن بست تقریباً در امتداد خطوط کنونی کنترل نظامی. موضوع مهم دیگر این که همه جنگ ها با خوش بینی مضاعف شروع می شود، ولی با فرسایشی شدن درگیری ها؛ طرفین معمولا” در انتخاب بد و بدتر همواره بدتر را انتخاب می نمایند.  چرا که در این مراحل سهم اصلی تصمیم گیری به نظامیان می رسد که اساسا” پایان هر جنگی را صرفا” در پیروزی خود تصویر می نمایند. فعلا” با افزایش تقریبا” دو برابری تعداد نیروهای روسیه و حفاری در خطوط مقدم کوتاه‌تر با پشتیبانی گسترده توپخانه، شکست ارتش اوکراین یک چالش بزرگ خواهد بود، با این وجود، اوکراینی‌ها از زمان آغاز تهاجم روسیه به قدری جهان را شگفت‌زده کرده‌اند که نمی‌توان براحتی آن ها را شکست خورده تلقی نمود.  لذا بنظر می رسد این جنگ ویرانگر برای طرفین نهایتا” با نوعی مصالحه سطح بالا و به احتمال قوی بین کاخ کرملین و کاخ سفید و قربانی شدن برخی طرف های ثالث به پایان خواهد رسید.

در همین حال، در مسکو، ولادیمیر پوتین بودجه سه سال آینده را امضا کرده که شامل بزرگترین افزایش هزینه های نظامی است که تاکنون ثبت شده است. بنابراین، هزینه های دفاعی در سال 2024 نسبت به سال 2023  بیش از 70  درصد افزایش می یابد که 40 درصد کل بودجه را شامل می شود ؛ که  10 درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص خواهد داد؛ البته بودجه دفاعی ممکن است غیرواقعی به نظر برسد با توجه به اینکه درآمدها 22.5 درصد بیشتر از امسال پیش بینی می شود که تنها در صورت افزایش قیمت نفت امکان پذیر است. از سوی دیگر، اینها فقط این ارقام آشکار بودجه  هستند. در واقع، بودجه روسیه دارای یک بخش طبقه بندی شده است که برای دفاع نیز در نظر گرفته شده است، اما به دلایل جنگی در هیچ کجا ظاهر نمی شود. پوتین مایل است هزینه های اجتماعی را کاهش دهد چرا که متقاعد شده است که اکثریت قاطع روس ها می خواهند برای این کشور فداکاری کنند؛ بنابراین بدیهی است که اگر کمک های مالی و نظامی به اوکراین نرسد یا خیلی دیر برسد و روس ها مبالغ هنگفت اضافی برای بسیج سربازان جدید و تجهیز ارتش در اختیار داشته باشند، تنها یک نتیجه ممکن وجود دارد: اوکراین در جنگ شکست بخورد و روسیه به مرزهای ناتو خواهد رسید. همانطور که یک کارشناس موسسه سلطنتی خدمات متحد (RUSI) اعلام کرد، مسکو در حال آماده شدن برای پیروزی در جنگ اوکراین و جنگ دائمی با غرب است.

با طولانی و فرسایش شدن جنگ ارسال کمک های غرب نیز با کندی صورت می پذیرد. اگر چه در مراحل جدید محور یورو آتلانتیک جنگ افزارهای جدید از جمله جنگنده های اف-16 و موشک های با برد بیشتر قرار می دهد ولی کمک 60 میلیاردی آمریکا در مجلس سنا  تصویب و منتظر تصویب در مجلس نمایندگان می باشد. همچنین اتحادیه اروپا پس از مدتی تاخیر کمک 50 میلیارد دلاری 4 ساله را تصویب نموده و ژاپن نیز کمک 7/4 میلیارد دلاری به کیف نموده است. با همه این حال برخی تحلیلگران معتقدند این کارزار به مراحل حساس نزدیک می شود و هر دو طرف هم چنان شانس زیادی برای برنده شدن ندارند  و  هر اقدامی برای آتش‌بس با مقاومت شدید دولت اوکراین، برخی از اعضای ناتو از جمله لهستان و کشورهای بالتیک، و بخش‌های مهمی از تشکیلات سیاسی و رسانه‌های غربی مواجه خواهد شد. بنابراین در حال حاضر نمی توان نتیجه چنین بحرانی را پیش بینی کرد. اما به وضوح خطر تشدید جنگ تمام عیار بین ناتو و روسیه زیاد خواهد بود. و از سوی دیگر  اگر روسیه کل منطقه دونباس را تصرف کند و پل زمینی خود را به کریمه تقویت کند، به نظر می رسد که پوتین ادعا کند که اهداف کلیدی روسیه  محقق شده و مسکو به آنچه می خواسته دست یافته است لذا  آتش بس و گفتگوهای صلح  بدون پیش شرط می تواند در دستور کار قرار گیرد.

بر کسی پوشیده نیست که تنها یک آتش بس پایدار می تواند به تداوم فاجعه انسانی با بیش از 700 هزار کشته و زخمی از طرفین و تخریب زیرساخت های طرفین با بیش از 900 میلیارد دلار خسارت پایان داده و به کیف و شرکایش اجازه می دهد تا روند طولانی و بسیار پرهزینه بازسازی اقتصاد اوکراین را آغاز کنند تا امیدهای کیف برای پیوستن به اتحادیه اروپا تقویت شود، موضوعی که  می‌تواند برای برخی از اوکراینی‌های عمل‌گرا نیز جذاب باشد، زیرا بر این باورند که آتش‌بس و رشد اقتصادی به اوکراین اجازه می‌دهد تا نیروهای مسلح خود را تقویت کند..

به هر حال سوال اساسی این است که حمله بزرگ احتمالی کرملین و دفاع تمام عیار اوکراین در چه موقعیت زمانی و جغرافیایی صورت خواهد پذیرفت و آیا خواهد توانست تغییری اساسی در معادله این منازعه موجب شود؟ و سوال مهمتر این که آیا تهدیدهای علنی روسیه به زبان مدودف در خصوص امکان بکارگیری تسلیحات هسته ای بر علیه دول اروپایی و اقدام پرزیدنت پوتین در آزمایش بمب افکن های هسته ای در تاتارستان و نهایتا” در جبهه مقابل حمله هوایی به خاک روسیه با جنگنده های اف-16 عمایاتی خواهند شد یا خیر؟! و کلام آخر این که روسیه در اهداف وضعیت جنگی یعنی ثبات داخلی، حفظ مولفه های اقتصادی ، تقویت مواضع در خطوط مقدم درگیری و تضمین تداوم حاکمیت پوتین موفق بوده است ولی تمامی این موفقیت ها با هزینه کلان مادی و نرم افزاری همراه بوده است. البته در مورد اوکراین نیز وضعیت با تداوم خسارات و تشدید آثار زیانبار جنگ ادامه دارد.

 

مطالب مرتبط