دکتر محمد مهدی مظاهری
مشاور ارشد وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی
مركز بين المللي مطالعات صلح–IPSC
ارزشهای جوامع بینالمللی امروز مرهون واژهها و مفاهیمی است که فارغ از کنشها و واکنشهای سیاسی بلکه در قالب گفتمان سیاسی و فرهنگی شکل میگیرد و ملتهایی در این برهه از تاریخ میتوانند به قول رهبر فرزانه انقلاب از این پیچ تاریخی عبور کنند که در حوزه فرهنگ حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند. سیاستگذاری دولتها در حوزه فرهنگ، در عصری که روابط دیپلماتیک سایه شوم جنگ را از سر کشورها دور میسازد باید به گونهای باشد تا اثرات بعدی دستاوردهای دیپلماتیک سیاسی پررنگتر از همیشه در منظر مردمان به نمایش درآمده و زمینه برای بقای سیاسی و فرهنگی در جهان فراهم شود. یکی از مهمترین عناصری که جوامع رو به پیشرفت را در مسیر تعالی قرار میدهد، میزان مشارکت مردم در برنامهها و سیاستگذاریهای فرهنگی است به نحوی که هر چقدر تعارضات در این بخش کم باشد، سبب میشود تا اعتبار سیاسی و فرهنگی کشورها در نزد سایر جوامع پررنگتر شده و برخورد سیاسی سایرین منطقیتر و برمبنای احترام متقابل انجام شود.
یکی از ثمرات مهم انقلاب اسلامی علاوه بر نفی استکبار و ابرقدرتها، حمایت از مظلومین جهان و صدور انقلاب در قالب فرهنگ اسلامی است که در دهه اول انقلاب که باورهای ایدئولوژیک و انقلابی، نقش پررنگتری را داشتند، این پارادوکس عمیقتر به نمایش درآمد. در سایه همین تفکر بود که دیپلماسی فرهنگی کشور در قالب راهبردهایی نظیر معرفی ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی به عنوان یکی از تمدنهای بزرگ جهان، ارائه تصویری خالص و مبتنی بر اندیشه اسلامی و تلفیق فرهنگ ایرانی با اندیشه اسلامی که عمدتاً در مفاهیم شیعی متبلور است، به جهان معرفی شد. نکتهای که در سخنان وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمان ارائه برنامهها به مجلس نیز مدنظر قرار گرفت و با عنوان دیپلماسی فرهنگی و انتقال فرهنگ مقاومت مطرح شد.
دیپلماسی فرهنگی در واقع تأمین منافع ملی با استفاده از ابزارهای فرهنگی به نحوی که پیشبرد منافع ملی با بهکارگیری ابزارهای فرهنگی، کمک شایانی به توسعه سیاسی کشورها خواهد کرد است. ضمن این که امروزه در روابط بین کشورها، دیپلماسی فرهنگی از جمله عناصر و مؤلفههای اصلی قدرت یک کشور محسوب میشود و نشان از ظرفیت قدرت نرم آن کشور در فضای بینالمللی است. باید توجه داشت فضای بینالمللی امروز جهان که دوران گذار خود را طی کرده، بیش از هر چیز پذیرای مؤلفهها و رویکردهای دیپلماسی عمومی و فرهنگی است لذا موفقیت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز از آنجا دارای قدرت و اهمیت فراوانی است که زیربنای آن دین مبین اسلام و آموزههای سراسر پرمحتوای آن است که پتانسیل عظیمی را برای تأمین اهداف و خواستههای سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور فراهم میسازد.
رهبر معظم انقلاب در توصیف اهمیت دیپلماسی فرهنگی کشورمان و لزوم توجه جدی به این مقوله میفرمایند: «سفیران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، خط مقدم جبهه فرهنگی در عرصه بینالمللی هستند. ارائه تصویر درست و واقعی از نظام جمهوری اسلامی و واقعیتها و پیشرفتهای ایران امروز، در کنار ترویج زبان و ادبیات فارسی، از جمله وظایف سنگین سفیران فرهنگی نظام اسلامی است.» به همین خاطر در این زمینه نقش دیپلماتهای فرهنگی بیش از همیشه مهم تلقی میشود. زیرا این افراد به عنوان نماد و الگوی فرهنگی کشور باید تلاش کنند تا آسیبهای احتمالی در این حوزه به حداقل برسد. ذکر این نکته نیز ضروری است که ناقلان پیامهای فرهنگی کشورمان تنها دیپلماتهای فرهنگی نیستند .زیرا در عصر حاضر، به دلیل امکان ارتباط الکترونیک و مجازی، دیپلماسی فرهنگی منحصر به دستاندرکاران سیاست خارجی نیست بلکه همه مردم میتوانند حاملان فرهنگ ایرانی- اسلامی باشند و دیگر جوامع را از غنای فرهنگی و تمدنی ایران آگاه سازند.
باید توجه داشت دیپلماسی فرهنگی به عنوان یک اصل تأثیرگذار در عرصه روابط بینالملل مورد پذیرش قرار گرفته و سیاستمداران جهان، راه برونرفت از مشکلات فعلی را حاکمیت فرهنگ در مناسبات بینالمللی میدانند. از همین روست که همزمان با تلاشهای گسترده سیاسی، حرکتهای فزایندهای برای تحقق حاکمیت و همکاریهای فرهنگی در گوشه و کنار جهان صورت میگیرد. دیپلماسی آنگاه که با هدف تسخیر اذهان و قلوب مردمان سایر جوامع طراحی و اعمال میشود، نباید با یک تلقی خصمانه، منفی و سلطهطلبانه در ذهن مخاطبان همراه باشد. توجه به دیپلماسی فرهنگی از آنجا اهمیت پیدا میکند که دولتهای مختلف سرمایهگذاریهای عظیمی را در این جهت انجام داده و برای پیشبرد اهداف ملی خود به این نوع از دیپلماسی توسل میجویند و کشورمان نیز با توجه به این اصل حیاتی برای تأمین منافع خود در عرصه جهانی به بهترین شکل ممکن از این ابزار سود خواهد جست.
دیپلماسی رسانهای؛ ضرورت سیاست خارجی
دنیای امروز معنا و مفهوم جدیدی از دیپلماسی در اشکال مختلف آن را به نمایش گذاشته است. به مرور زمان و تحولات جهان در حوزههای مختلف، مفهوم دیپلماسی کارکرد تازهای پیدا کرده تا تصورات جدیدی از این واژه در ادبیات جهان به نمایش درآید.
با این رویکرد، رسانهها به عنوان نماد عصر جدید، خود به عنوان جهت دهنده دیپلماسی، مرزهای سیاست خارجی و داخلی را در نوردیده و دیگر نمیتوان به دیپلماسی به عنوان عنصری متغیر و وابسته نگاه کرد.
رویکرد رسانهها به عنوان مهمترین ابزار جنگ نرم در دیپلماسی امروز جهان، به عنوان شاخصهای مهم در تغییرات ژئوپلیتیک جهانی نقش تأثیرگذاری دارد و در حال حاضر این رسانهها هستند که وضعیت موجود جهان را برای مخاطبان ترسیم کرده و بر تأیید و رد اقدامات قدرتهای جهانی صحه میگذارند.
با این که به نظر میرسد در عصر جدید رقابتهای ایدئولوژیک بین کشورها خاتمه یافته اما با نگاهی عمیق به مناسبات بینالمللی، درمییابیم که کشورها با عنصر رسانه به دنبال تحکیم ایدئولوژیهای خود و اقناع افکار عمومی در جهت رسیدن به منافع خود هستند که این مسأله بار دیگر تأثیر و قدرت رسانهها را به نمایش میگذارد.
با این تعاریف باید اذعان داشت که رسانهها در دنیای دیپلماسی امروز جهان به عنوان تصمیمسازانی مهم، نقشی تأثیرگذار در تحولات جهانی داشته و تنها منعکس کننده رفتار دولتها نیستند و نقش پررنگتری ایفا میکنند. در تعاریفی که امروزه درخصوص ویژگیهای دیپلماسی رسانهای مطرح میشود، بخشی مربوط به اهداف آتی کشورها در حوزه سیاست است. به نحوی که سیاستگذاران با استفاده از حربهای با نام رسانه، تلاش میکنند تا مقاصد خود را در معرض دید عموم و نیز قضاوت ایشان قرار داده و از این منظر با ارزیابی نظرات افکار عمومی، برنامههای آتی خود را هدفگذاری کنند. به اذعان تمامی کارشناسان و خبرگان حوزه رسانه، موفقیتهای این بخش در شرایط دیپلماتیک فعلی نیازمند هماهنگی و همراهی دیپلماسی خارجی کشور است و پیروی از روشهای سنتی و قدیمی نمیتواند مؤثر باشد.
شاید بتوان از تقویت رسانههای داخلی به عنوان پیشزمینه این حرکت ملی یاد کرد تا در تداوم آن رسانههای بینالمللی کشور نیز از شرایط داخلی در جهت تقویت دیپلماسی رسانهای بهره گرفته تا در کنار یکدیگر به خنثیسازی اقدامات منفی طرف مقابل اهتمام ورزند. با توجه به شرایط خاص فعلی جهان و تقابل دنیای غرب با کشورمان در بخشهای مختلف میطلبد تا در زمانی کوتاه و فارغ از سیاستزدگی، نقاط قوت و ضعف دستگاه دیپلماسی رسانهای کشور بازسازی و تقویت و با ارائه راهکارهای عملی و بر مبنای ابزار و امکانات روز جهان، امکان رقابت حرفهای با دستگاه عریض و طویل رسانهای استکبار جهانی فراهم شود.
شاید مهمترین وظیفه دستاندرکاران حوزه دیپلماسی رسانهای کشور آسیبشناسی شرایط موجود و ارائه راهکار در جهت برونرفت از شرایط فعلی است. با این که فراموشی تلاشهای گذشتگان در این بخش بیانصافی به شمار میرود، اما تقویت و احیای این حوزه با بهرهگیری از کارشناسان و متخصصان رسانهای کشور امری لازم و ضروری است که میطلبد تا در کنار تلاشهای سیاستگذاران و تصمیمسازان دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی ایران به این موضوع با نگاه حساس و با اهمیت نگریسته شده تا اقدامات و نتایج ارزشمند به دست آمده در هیاهو و جنجالهای رسانهای بیگانگان به فراموشی سپرده نشود. شاید جدا از بحث کلی دیپلماسی رسانهای، نگاهی کوتاه به فعالان این حوزه که همانا کارشناسان حوزه رسانه بوده و نقش تأثیرگذاری در تحولات این حوزه دارند، خالی از لطف نباشد.
اصحاب رسانه در خط مقدم مصاف رسانهای در جهان امروز قلمداد میشوند و بایستی از آمادگی لازم برای این نبرد نابرابر برخوردار باشند. در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاشها و اقدامات ارزشمندی در جهت تربیت لژیونرهای رسانهای صورت گرفته اما به نظر میرسد در شرایط کنونی جهان این تلاشها کافی نبوده و بایستی این افراد به جدیدترین تجهیزات نرمافزاری و سختافزاری این حوزه تجهیز شده و با آموختههای سیاسی و دیپلماسی در قالب آموزشهای معنوی، کشور را برای رویارویی سخت رسانهای بیش از گذشته آماده کنند. با نگاهی به نظرات متخصصان حوزه ارتباطات درمییابیم که اثرگذاری و باورپذیر کردن افکار عمومی در خصوص مسائل جهان امروز امری دشوار و زمانبر محسوب شده و باتوجه به هجمه رسانهای کشورهای غربی در خصوص رویکردها و دیدگاههای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، میطلبد تا اقناع افکار عمومی به درستی و در پروسهای جهتدار و هدفمند صورت گیرد.
واژگان كليدي: دیپلماسی فرهنگی، ديپلماسي رسانه اي، ضرورت دیپلماسی فرهنگی و رسانه اي، ضرورت دیپلماسي فرهنگی و رسانه اي در سياست خارجي، نقش دیپلماسي فرهنگی و رسانه اي، ضرورت ديپلماسي در سياست خارجي